معادل انگلیسی گودال اقیانوسی رجوع شود به blue hole

زمين شناسی
گودال اقیانوسی رجوع شود به blue hole
ocean hole|blue hole|blue hole
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گودال اقیانوسی رجوع شود به blue hole
چالاب ، سنگاب ، گودال کم عمق ، چاله ، دیگ‌چال
گودالی که در بستر رودخانه بر اثر عمل سایش بار رسوبی موجود در آب به وجود می آید

در سواحل:فرورفتگی یا گودال کوچک ، مدّور ، از یکسو پرشیب در یک خلیج ساحلی ، دارای آب در یا زیر سطح جزر و مد(ویچ ، هومفیرز ، 1966)

در زمین‌ریخت‌شناسی:هر نوع گودال یا حفره دیگی‌شکل

در زمین‌شناسی یخچالی:
الف) دیگ‌غول
ب) واژه به کاررفته در میشیگان برای فرورفتگی گود کوچک(15-1 متر عمق) ، عموماً دایره‌ای یا بیضوی ، موجود در یک دشت برون‌شستی ، یخ‌رفت راکد یا دشت یخ‌نهشته‌ای(ویچ ، 1966)

در دریاچه ها:فرورفتگی کم‌عمق ، عموماً کمتر از 10 جریب مساحت ، واقع بین تلماسه‌ها ، روی یک علفزار (به عنوان مثال در مینسوتا و داکوتا) ، اغلب دارای یک مرداب یا تالاب متناوب و به عنوان محل لانه‌گزینی پرندگان آبزی به کار می رود

در نمک ها:واژه به کاررفته در دره مرگ ، کالیفرنیا ، برای یک دهانه دایره‌ای حدود یک متر قطر ، پرشده ازآب شور و ردیف‌شده با بلورهای هالیت

در رودخانه‌ها:گودی صاف ، کاسه‌ای شکل یا استوانه‌ای ، عموماً عمیق‌تر از پهنا ، تشکیل شده در بستر سنگی رود توسط عمل سایش سنگ یا سنگ‌ها ، یا رسوب دانه‌درشت( ماسه ، ریگ ، تخته‌سنگ) که به اطراف چرخیده و توسط گرداب‌های کوچک یا نیروی جریان رود در یک محل ، نظیر محلی با سرعت زیاد آب یا کف یک آبشار ، در حرکت مداوم نگه داشته می‌شوند
، دیگ‌چال - گودالی که در بستر رودخانه بر اثر عمل سایش بار رسوبی موجود در آب به وجود می آید - - در سواحل:فرورفتگی یا گودال کوچک ، 1966) - - در زمین‌ریخت‌شناسی:هر نوع گودال یا حفره دیگی‌شکل - - در زمین‌شناسی یخچالی: - الف) دیگ‌غول - ب) واژه به کاررفته در میشیگان برای فرورفتگی گود کوچک(15-1 متر عمق) ، 1966) - - در دریاچه ها:فرورفتگی کم‌عمق ، اغلب دارای یک مرداب یا تالاب متناوب و به عنوان محل لانه‌گزینی پرندگان آبزی به کار می رود - - در نمک ها:واژه به کاررفته در دره مرگ ، پرشده ازآب شور و ردیف‌شده با بلورهای هالیت - - در رودخانه‌ها:گودی صاف ، در حرکت مداوم نگه داشته می‌شوند -

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن