معادل انگلیسی از هر کدام بهمین مقدار (در نسخه نویسی بصورت ‎ a a نوشته میشود) ، آنتی بادی ضد هسته ای - تشخیص بیما

پزشكی
از هر کدام بهمین مقدار (در نسخه نویسی بصورت ‎ a a نوشته میشود) ، آنتی بادی ضد هسته ای - تشخیص بیماری لوپوسی
ana
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی از هر کدام بهمین مقدار (در نسخه نویسی بصورت ‎ a a نوشته میشود) ، آنتی بادی ضد هسته ای - تشخیص بیما
ِ1- ارتباط متقابل بین دو عضو لوله ای شکل 2- اتصال یافتن دو عضوی که در حال طبیعی از هم مجزا هستند از طریق جراحی یا بعلت بیماری
anastomosis
-1 فقدان احساس درد ‎ -2 کاهش یا لغو پاسخ به محرک دردناک درد حاد ‎ a algera یا ‎ a doloresa همراه با از دست دادن حساسیت یک قسمت از بدن تزریق مداوم ‎ continuous caudal a یک محلول بیهوشی بداخل مجرای خارجی جهت تخفیف دادن درد زایمان از میان رفتن حس درد همراه با فلجی ناقص و نسبی ‎ a ‎ paretic
analgesia
ِ1- مربوط به آنامنزی 2- کمک به یادآوری
anamnestic
ِ1-تجزیه و تحلیل 2- روانکاوی bite a occlusal a Analyzer منشور نیکول در یک پلاریمتر ، ِ1-تجزیه و تحلیل 2- روانکاوی bite a occlusal a Analyzer منشور نیکول در یک پلاریمتر
analysis
anadrenalism فقدان یا نقصان در فعالیت غده فوق کلیوی
anadrenia
anaerobe ناهوازی ، موجود ریز بینی که در غیاب اکسیژن آزاد رشد می کند ناهوازی استعدادی ، ‎ facultative a موجودی که در حضور اکسیژن ملکولی و در غیاب آن بیک میزان زیست مینماید و وجود و عدم اکسیژن ملکولی برایش بی تفاوت است ناهوازی اجباری ، موجودی
anaerobion
anakusis کری بعلت آسیب عصبی یا مغزی
anacousia
analgesic ‎ -1 برطرف کننده درد ‎ -2 مربوط به فقدان حس درد ‎ -3 داروئی که درد را برطرف میکند ، مسکن
analgetic
anaphylactin ماده ای در خون حیوانات که بعلت مسمومیت بوجود آمده و سبب ازدیاد حساسیت حیوان در برابر همان ماده میشود ، انافیلاکتین
anaphylaxin
anatomical تشریحی
anatomic
antianaphylaxis حساسیت نداشتن به پاد گن ها
ananaphylaxis
spirometer نفس سنج ، دستگاهی است جهت اندازه گیری مقدار هوای دمی و بازدمی
anapnometer
toxoid شبه سم ، سمی است که بوسیله حرارت یا مواد شیمیائی اثر بیماریزای خود را از دست داده ولی قدرت پادتن سازی خود را حفظ کرده است شبه سم راسب شونده با آلوم ، نوعی توکسوئید دیفتری یا کزاز که بوسیله زاج سفید راسب گردیده است ‎alum-precipitated t شبه
anatoxin
آبسه مقعد
Anal Abscess
از بین بردن کامل شنوائی
anacusis
آستانه بی هوازی
anaerobic threshold
استفراغ شدید و مداوم
anacatharsis
استفراغ شدید و مداوم
anacattharsis
آنابولیسم ، متابولیسم سازنده ، آن قسمت از متابولیسم که تهیه و ایجاد مواد لازم برای بدن را از مواد غذایی ساده به عهده دارد
anabolism
آناپلازی ، نوعی دگرگونی و اختلال تغییر ناپذیر در یاخته های بالغ که در آن فعالیت تکثیری یاخته زیاد شده بصورت یاخته های اولیه درآید
anaplasia
آناتومی
anatomay
آنازارک؛ خیز عمومی ، بادکردگی منتشره زیر پوستی به علت خیز شدید و عمومی ، جمع شدن مقدار زیاد مایع در تمام بافتهای بدن
anasarca
آنافاز ، سومین مرحله تقسیم هسته یاخته در میوزومیتوز
anaphase
آنافیلاکسی ، زیاد شدن حساسیت بدن نسبت به یک پروتئین خارجی یا ماده دیگری که بدن قبلا به آن حساس شده
anaphylaxin=anaphylactin anaphylaxis
آنافیلاکسی ، زیاد شدن حساسیت بدن نسبت به یک پروتئین خارجی یا ماده دیگری که بدن قبلا به آن حساس شده
anaphylaxin=anaphylactin anaphylaxis
آنافیلاکسی ، زیاد شدن حساسیت بدن نسبت بیک پروتئین خارجی یا ماده دیگری که بدن قبلا بان حساس شده آنافیلاکسی اکتسابی ، نوعی ‎ acquired a آنافیلاکسی که در آن حساسیت پس از مصرف پروتئین خارجی ایجاد شده باشد آنافیلاکسی آکتیو ، نوعی ‎ active a انافیلاکسی است که پس از تزریق پروتئین خارجی تولید میشود ‎antiserum a passive a آنافیلاکسی ناهمگون ، ‎ heterologous a آنافیلاکسی پاسیوی که بوسیله انتقال سرم از حیوانی بحیوان دیگر از همان نوع ایجاد میگردد آنافیلاکسی غیر مستقیم ، ‎ indirect a آنافیلاکسی که از پروتئین خود حیوان که به طریقی تغییر یافته باشد تولید شود آنافیلاکسی پاسیو ، آنافیلاکسی ‎ passive a که در یک فرد عادی بعلت بزریق سرم یک فرد حساس ایجاد میگردد آنافیلاکسی روانی ، آمادگی ‎ psychic a بروز نشانه های نوروز بعلت سابقه ضربه های روحی آنافیلاکسی معکوس ، نوعی ‎ reverse a آنافیلاکسی که در تعقیب تزریق پادگنی که پشت سرش آنتی سرم تزریق شده باشد تولید شود
anaphylaxis
آنالپتیک ، 1-احیاء کننده ، نیروبخش ، مقوی فرح بخش 2-یک داروی احیا کننده (بیشتر آنالپتیکها دستگاه عصبی مرکزی را تحریک می کنند آنالپتیک های ، محرک یا RESTRORATIVE ( برگشت دهنده به وضع اولیه )
analeptic
آنامنز ، تاریخچه و سوابق بیمار که از مریض و اطرافیان او برای کمک به تشخیص بیماری گرفته می شود
anamnesis
آنچه ایجاد آلرژی یا حساسیت نکند
anallergic
انحراف محور بینایی یک چشم به طرف بالا در حالیکه چشم دیگر ثابت است
anatropia
ایجاد شدن سه دندانه در شاخه بالا و نبض نگار
anatricrotism
ایجاد یک یا چند دندانه در شاخه بالا رونده نبض نگار (پیدایش نوسانی در شاخه بالارونده نبض سنج که در بیماری تنگی آئورت دیده می شود )
anacrotism
بدون مشیمه جنین ، بدون (amnion)
anamniotic
برطرف کننده درد 2- مربوط به فقدان حس درد 3- دارویی که درد را برطرف می کند ، مسکن ، ِ1-فقدان احساس درد 2- کاهش یا لغو پاسخ به محرک دردناک ، مسکن NARCOTIC ANALGESIC مسکن ایجاد کننده STUPOR است
analgesic
بی درد
analgic
بی دردی
analgetic=analgesic analgia
بی دردی
analgetic=analgesic analgia
بی دردی
analgia
بیهوش شده
anaesthetized
پیدایش دو دندانه (نوسات) در شاخه بالارونده نبض نگار ، هضم کننده نشاسته
anadicrotism
پیشوندی است مشتق از یونانی و لاتین به معانی زیر 1- بالا و به طرف بالا و بالایی 2- دوباره و از نو 3-عقب ، به طرف عقب و عقبی 4- بسیار زیاد
ana-
تأخیر در رشد یاخته ها
anagocytic
تحلیل سلسله مراتبی
analytic hierarchy process (AHP)
ترمیم ؛ عمل پیوند زدن در جراحی که عبارت از پیوند زدن بافت برای پر کردن قسمتی که در اثر بیماری یا صدمه نقص پیدا کرده باشد
anaplerosis
ترمیم بافتی
anagenesis
ترمیم جراحی در ناحیه آنوس
analplasty
ترمیم کننده
anaplastic
تسکین دهنده و فرو نشاننده تنگی نفس
anapnoic
تشریح ، کالبد شناسی ، دانشی که با شکل و ساختمان بدن موجودات زنده سرو کار دارد
anatomy
تشریحی
anatomic=antomical anatomical
تشریحی
anatomic=antomical anatomical
تشریحی ، وابسته به کالبد شناسی
anatomical
تشکیل ناقص رگهای خونی در یک قسمت از بدن
anangioplasla
تشکیل ناقص رگهای خونی در یک قسمت از بدن
anangloplasla
تشنگی مفرط و پی در پی ، استثقاء ، عطش شدید
anadipsia
تعلق ، وابستگی ، وابستگی که شاخص آن وابستگی تمایل جنسی به عامل دیگری مثلا گرسنگی است
anaclitic
تمایل سر به طرف پایین همراه با انحراف محور بصری به طرف بالا در موقع نگاه کردن مستقیم به جلو
anaphoria
تو رفتگی ، مانند تورفتگی لبه های یک زخم
anastole
تولید آنافیلاکسی
anaphylactogenesis
تیره ای از میکروتاتوبیوتها (راسته ریکت زیاله خانواده آناپلاسما تا سه ) که در حیوانات تولید نوعی بیماری به نام آناپلاسموز(gallsicknees) می نماید
anaplasma
جذب میکرب به یک نقطه مانند تولید یک دمل با تزریق واکسن
anachoresis
حالتی که شاخص آن فقدان مرحله آنابولیسم (anabolism) است
ananabolic
حلقه مقعدی ، سوراخ مقعد
anal v.
خانواده ای از میکروتاتویوتها (راسته ریکت زیاله )
anaplasmataceae
خون بند ، قابض قوی
anastaltic
داروی مالیدنی
anatriptic
دوره مخصوص در سیکل رشد مو که به وسیله نمو سلولهای پیاز مو مشخص می شود
anagen
زائده عرضی مهره
anapophysis
زائده عرضی مهره
anapnometer=spirometer anapophysis
زائده عرضی مهره
anapnometer=spirometer anapophysis
زندگی بدون اکسیژن آزاد
anaerobion=anaerobe anaerobiosis
زندگی بدون اکسیژن آزاد
anaerobiosis
زندگی بدون اکسیژن آزاد
anaerobion=anaerobe anaerobiosis
شباهت کار بین اعضایی که از منشاء های مختلف می باشند 2- مشابهت در صفات و کیفیات دو یا چند ترکیب شیمیایی
analogy
شخصی که تحت روانکاوی قرار می گیرد
analysand
شقاق مقعد
Anal Fissure
شقاق های مقعدی
Anal Fissures
شوک آنافیلاکتیک شوک ناشی از حساسیت به مواد پروتئینی بعلت اینکه شخص در مقابل پروتئین خارجی مورد محافظت ( PHYLACTIC ) نیست ( ANA )
anaphylactic shock
عضوی که در عمل یا عضو یا قسمت دیگر شبیه بوده ولی از لحاظ ساختمانی متفاوت باشند 2- یکی از ددو یا چند ترکیب شیمیایی که دارای خواص مشابه با
analogue
عمل جراحی پلاستیک یا ترمیمی
anaplasty
فقدان صفات مردی
ananaphylaxis=antianaphylaxis anandria
فقدان صفات مردی
ananaphylaxis=antianaphylaxis anandria
فقدان صفات مردی
anandria
فقدان یا از دست دادن حس لمس
anaphia
فقدان یا نقصان در فعالیت غده فوق کلیوی
anadrenalism
فقدان یا نقصان غیر عادی اسیدیته در بدن
anacidity
قسمت بالارونده تراسه ای که از ضربان نبض بوسیله اسفیگموگراف بدست می آید
anacrotic l.
قطع تولید گاز در باکتریهای تولید کننده گاز
anaerogenic
قطع عمل و فعالیت تنفسی
anaerosis
کار انجام شده در آنابولیسم
anabolergy
کاهش اوره ادرار
anazoturia
کاهش شهوت ، فقدان یا از دست دادن تمایلات جنسی
anaphrodisia
کاهش فعالیت غدد عرق
anaphoresis
کرخ شدن عضلات در اثر کثرت استعمال ، بعلت کار زیاد
anapeiratic
کری به علت آسیب عصبی یا مغزی
anakusis
کسی که در تشریح مهارت دارد
anatomist
کم شدن اسید کلرئیدریک در شیره معدی
anachlorhydria
کم شدن اسید کلرئیدیک در شیره معدی
anachiorhydria
کم شدن ترشح صفرا
anacholia
ماده ای که ایجاد حساسیت یا آنافیلاکتین می نماید
anaphylactogen
ماده در خون حیوانات که بعلت مسمومیت بوجود آمده و سبب ازدیاد حساسیت حیوان در برابر همان ماده می شود ، آنافیلاکتین
anaphylactin
ماده سمی در آنافیلاکسی
anaphylatoxin
مانع آتروفی ، ممانعت کننده از کوچک شدن و هزال
anatrophic
محصولی از یک مرحله سازنده
anabolin
مخفف (anatomy) به معنی تشریح
anat
مربوط به (anacrotism)
anacrotic
مربوط به (anastomosis)
anastomotic
مربوط به anadicrotism
anadicrotic
مربوط به ‎anatricrotism
anatricrotic
مربوط به anatricrotism
anatoxin=toxold anatricrotic
مربوط به anatricrotism
anatoxin=toxold anatricrotic
مربوط به زندگی در غیاب اکسیژن آزاد
anaerobiotic
مربوط به فقدان حس لامسه یا دارای مشخصات فقدان حس لامسه
anaptic
مربوط به متابولیسم سازنده
anabolic
مربوط به مرگ ظاهری
anabiotic
مربوط به مقعد
anal
مربوط به میتوز
anastral
مرحله شدت بیماری
anabasis
مرگ ظاهری ، مانند حالت بعضی حیوانات که برای دوره های طولانی در خواب شبیه به مرگ به سر می برند و پس از این دوره فعالیت حیاتی را از سر می گیرند
anabiosis
مشابه ، همسان ، دو چیز که در عمل شبیه باشند ولی از یک منشاء ناشی نشده و در اصل نیز متفاوت باشند 2- دارای صفات و کیفیات مشابه
analogous
منشور نیکول در یک پلاریمتر
analyzer
مولد آنافیلاکسی
anaphylactogenic
ناتوانی در تلفظ کردن کلمات به طور واضح به علت نقص در اعضاء گویایی و نحوه توزیع و تجمع اعصاب
anarthria
ناتوانی در شمردن بعلت آسیب اعصاب مرکزی
anarithmia
ناتوانی در فهم زبان بعلت بیماری مغزی
anacroasia
ناتوانی در فهم زبان به علت بیماری مغزی
anacousia=anakusis anacroasis
ناتوانی در فهم زبان به علت بیماری مغزی
anacousia=anakusis anacroasis
ناقص الخلقه دو قلو که سرها و پاها از هم جدا ولی تنه یکی است
anakatadidymus
ناهوازی ، موجود ریز بینی که درغیاب اکسیژن آزاد رشد میکند ناهوازی استعدادی ‎ facultative a ، موجودی که در حضور اکسیژن ملکولی و در غیاب آن بیک میزان زیست مینماید و وجود وعدم اکسیژن ملکولی برایش بیتفاوت است ناهوازی اجباری ، موجودی ‎ obligate a که در حضور اکسیژن ملکولی قادر به رشد و نمو نیست
anaerobe
ناهوازی ، موجود ریزبینی که در غیاب اکسیژن آزاد رشد می کند
anadrenia=anadrenelism anaerobe
ناهوازی ، موجود ریزبینی که در غیاب اکسیژن آزاد رشد می کند
anadrenia=anadrenelism anaerobe
نشت آناستاموز
Anastomotic leak
نشت آناستوموز
anastomotic leakage
نقص در کار غده ها ، خوب کار نکردن غده ها
anadenia
نقصان قوه باه 1- کاهش دهنده تمایلات جنسی 2- دارویی که تمایلات جنسی را فرو می نشاند
anaphrodisiac
نوعی گیاه ریزبینی ناهوازی
anaerophyte
هر ماده یا حالتی که در بدن در مرحله ترکیب مواد (anabolic) بدست می آید
anastate
هوازی
anaerobic
واکنشی که به وسیله ماده سمی آنافیلاکسی تولید می شود
anaphylatoxis
وسیله ای برای ثبت سرعت و فشار جریان هوای تنفسی
anapnograph
یاخته عصبی بدون آکسون
anaxon
یک کشت میکربی کامل که با فورمالین مخلوط شده ودر گرمخانه گذارده می شود و برای مایه کوبی جهت پیشگیری امراض بکار می رود
anaculture
حفره خلفی بینی
choana
پوست درختی بنام (Guarea-rusbyi) که در آمریکای جنوبی میروید و دارای خواص قی آور و خلط آور می باشد
cocillana
پهن بودن سر استخوان ران PLANA به معنی پهن است
coxaplana
نام علمی فندق افسونگر
Hamamelis Virginiana
ماری جوآنا ، برگها و جوانه های گیاه کانابیس ساتیوا (شاهدانه) که دارای مسمومیت اعتیاد دهنده است و معمولا بصورت سیگار بوسیله معتادان مصرف
marihuana
‎ membrane غشاء ، پرده ، لایه نازکی از بافت که رویه ای را میپوشاند یا عضوی را تقسیم میکند : ‎adbominal m peritoneum ‎accidental m false m ‎alveolodental m periodontium غشاء حیوانی ، یک حباب نازک غشائی (مثل مثانه) که بعنوان دیالیزر مورد استفاده قرار میگیرد ‎aponeurotic m aponeurosis ‎arachnoid m arachnoid پرده آشرسون ، پوشش کازئین که گلبوهای شیر را در بر میگیرد ‎Ascherson 's m غشاء خفگی ، پرده یکنواخت ائوزین دوستی که کف مجاری حبابچه ای و حبابچه های ریه را آستر میکند این حالت مکررا در امتحان جسد نوزادان نارس دیده می شود ‎m ‎asphyxial غشا بائر ، مثانه خوک آغشته به کروم که برای پوشاندن رویه استخوان های بریده شده مورد استفاده قرار می گیرد ‎Baer's m غشا زیرین لایه ظریفی که در زیر ای تلیوم واقع شده است ‎basement m غشا قائده ای ، مرز تحتانی فضای نردبانی میانی گوش ‎basilar m پرده های جنین ، آمنیون (‎amnion) و جفت (‎placenta) ا‎m's ‎birth پرده بومن ، غشا زیرین اپیتلیوم قرنیه ‎Bowman's m پرده بروک ، لایه داخلی پوشش مشیمیه چشم ‎Bruch's m غشا یاخته ، پرده سلول ، پروتوپلاسم غلیظی که کپسول دربرگیرنده یاخته را تشکیل می دهد ‎cell m غشا کروماتینی ، لایه ممتدی از ماده کروماتین که در روی سطح داخلی پرده هسته قرار دارد ‎chromatic m غشا کورتی ، پرده ای که روی عضو کورتی (در گوش داخلی) قرار دارد ‎Corti's m غشا خناقی ، پرده کاذب خناق حقیقی ، غشا دیفتری ‎m ‎croupous غشا دبوو ، لایه ظریفی است بین اپی تلیوم و پوشش خاص مخاط نایژه این رگی و روده ای ‎Debove's m پرده عاجی‎- مینائی ، پرده ظریف ممتدی است که از زیر آملوبلاستها کشیده شده و به پرده قائده ای که آنها را از عاج جدا می کند متصل می شود این حالت در دندان در حال رشد دیده می شود ‎dentinoenamel m پرده دسمه ای ، غشا مفروش کننده سطح عقبی قرنیه ‎m ‎Descemet's پرده دیفتری ، غشا کاذب ویژه ای است که روی ضایعات دیفتری را در حلق می پوشاند و از مشخصات دیفتری است ‎diphtheritic m ‎drum m tympanic m غشا ارتجاعی ، پرده ای که بیشتر آن از رشته ها یا الیاف ارتجاعی درست شده باشد ‎elastic m ‎ndoneural m neurliemma غشا کاذب ، پرده کاذب ، تراوش غشائی شکل ، مثل غشا دیفتری ‎False m غشا روزنه دار ، پرده سوراخ دار ، یکی از صفحات ارتجاعی سوراخدار پوشش میانی و پوشش درونی سرخرگها ‎Fenestrated m پرده های جنینی ، پرده هائیکه جنین را محافظت کرده و تغذیه و تنفس و دفع آنرا تامین میکنند این پرده میکنند این پرده ها عبارتند از کیسه زرده (کیسه نافی) ، آلانوئید ، آمنیون ، کوریون ، دسیدوآ و جفت (پلاسنتا) ‎fetal m ‎germinal m blastoderm پرده یکنواخت ، پرده ای که ویلوزیته های جفت را می پوشاند ‎homogeneous m غشا هاکسلی ، پرده سلولی غلاف ریشه و نزدیک انتهائی مو ‎Huxley's m غشا هیالن ، ‎ -1 پرده ای است بین غلاف خارجی ریشه مو و لایه لیفی داخلی فولیکول مو ‎-2 غشا زیرین ، لایه زیرین ، لایه ظریفی که در زیر اپی تلیوم واقع شده است ‎ -3 پرده یکنواخت ائوزین دوستی که کف مجاری حبابچه ای و حبابچه های ریوی را مفروش کرده و به کرات در امتحان نوزادان نارس دیده می شود ‎hyaline m ‎hymenal m hymen غشا لامی‎- زبانی ، لایه الیافی که سطح زیرین زبان را به استخوان لامی متصل می کند ‎hyoglossal m غشا نفوذ ناپذیر ، پرده ای که هیچ ماده ای نمیتواند از خلال آن عبور کند ‎Impermeable m پرده ژاکسون ، پرده ای است که در اثر چسبندگی به وجود آمده و اغلب روده کور را می پوشاند و سبب انسداد روده می شود ‎Jackson's m پرده ژاکوب ، لایه متشکل از یاخته های میله ای و مخروطی در شبکیه ‎Jacob's m انتهای بستر ناخن ‎keratogenous m matrix unguls غشا کروز ، پرده ای که تصور میشود دیسک های ماده سارکو (‎sarcous matter) را در عضله از هم مجزا میکند ‎m ‎Krause's غشا محدود کننده ، پرده ای که حد و مرز بعضی از بافتها یا ساختمانهای بدنی را مشخص می کند ‎limiting m ‎meduliary m edosteum مخاط ، غشا موکوسی ، پرده مخاطی ، پرده ای که از اپی تلیوم پوشیده شده است و کف مجاری و حفره هائی را که با خارج بدن ارتباط پیدا می کنند مفروش می کند ‎mucus m پرده ناسمیت ، پرده ای که مینای دندان سالم (کرم نخورده) را پوشانیده است ‎Nasmyth's m پرده چشمک زنی ، چین پوستی شفافی که پلک سوم نامیده میشود و در حیوانات مختلف وجود دارد ‎nictitating m پرده هسته ای ، لایه خارجی نوکلئوپلاسم در یاخته ‎nuclear غشاء بویائی ، قسمت بویائی مخاط کف حفره بینی ‎olfactory غشاء دهانی‎- بینی ، صفحه نازک اپی تلیومی است که حفرات بینی را از محوطه دهانی در جنین مجزا میکند ‎oronasal ‎ovular m vitelline m ‎ periodontal m periodontium یا ‎peridental غشاء نفوذ پذیر ، پرده تراوا ، غشائی که مواد مختلف میتوانند از خلال آن بگذرند ‎permeable m پرده جفت ، پرده نیمه تراوائی است که جنین در جفت از خون مادر مجزا میکند ‎placental m غشاء پلاسما ، پرده ایکه یاخته را احاطه کرده است ‎plasma غشاء هیالن ریوی ، پرده یکنواخت ائوزین دوستی که کف مجاری حبابچه ای و حبابچه های ریوی را مفروش کرده و بکرات در امتحان جسد نوزادان نارس مشاهده میشود ‎pulmonary hyaline غشاء رسنر ، پرده نازکی است بین مجرای حلزونی و نرده بان دهلیزی گوش ‎Reissner's m پرده رایش ، لایه مشیمیه ای‎- مویرگی چشم ‎ruyschian m یا ‎Ruysch's m پرده اسکارپا ، پرده ایکه دریچه گرد بین گوش میانی و گوش درونی را مسدود کرده است ‎Scarpa's m پرده شنایدر ، غشاء مخاطی بینی ‎schneiderian m غشاء نیمه تراوا ، غشائی که بعضی از مواد میتوانند از خلال آن بگذرند ‎semipermeable m غشاء سروزی ، آستر حفره هائی که با خارج بدن ارتباطی ندارد ‎serous m پرده شرانپل ، قسمت فوقانی و نازک پرده صماخ ‎Shrapnell's پرده راه راه ، منطقه شفاف ، قشر ترشحی بدون سلولی و شفافی که تخمک را احاطه کرده است ‎striated m ‎subepithelial m basement m پرده سیناپسی ، لایه ای که نوروپلاسم (‎ neuroplasm) یک آکسون را از نوروپلاسم بدنه یاخته عصبی که با آن سیناپس تشکیل میدهد جدا میکند ‎synaptic m غشاء سینویال ، بافت همبند رگ داری است که کپسول مفصلی ، مفاصل متحرک ، کیسه زلالی و غلافهای تاندون را مفروش میکند ‎synivial m ‎tectorial m Coti's m ‎tendinous m aponeurosis پرده تنون ، بافتهای همبندی که کپسول احاطه کننده قسمت عقبی کره چشم را تشکیل میدهند و از جلو تا چین ملتحمه ای کشیده شده و با نیام عضلانی چشم امتداد میابد ‎Tenon's m پرده صماخ ، پرده ای که در انتهای داخلی مجرای خارجی گوش قرار دارد و این مجرا را از گوش میانی جدا میکند ‎tympanic پرده مواج ، پرده پروتوپلاسمی که مانند بال ماهی در طول بدن بعضی از تک یاخته ایها کشیده شده است ‎undulaling پرده لعابی ، بمعنی شماره ‎ 3 واژه غشاء هیالن ( ‎ hyaline) مراجعه فرمائید ‎vernix m ‎virginal m hymen پرده زرده ، پوشش خارجی تخمک ‎vitelline m پرده شفاف ، ‎ -1 غشاء مفروش کننده سطح عقبی قرنیه ‎-2 پرده ای بین غلاف خارجی ریشه مو و لایه لیفی داخلی فولیکول مو ‎vitreous m ‎yolk m vitelline m
membrana
تیره ای از شیزومیستها (راسته پزودوموناداله تحت راسته پزودومونادینه ، خانواده پزودوموناداسه)
mycoplana
ناگانا ، بیماری مخصوص اسب و گاو در آفریقای مرکزی که به علت انگل تریپانوزوما بررسی ایجاد می شود ، این انگل بوسیله نیش مگس تسه تسه (گلوسینا
nagana
اندامها
organa
سطوح ، سطح ها
plana
لاروهای مهاجر کرم نواری
spargana
تومرهمانژیوم مانند پاندولی است که در بیماری کاریون دیده میشود (بیماری کاریون نوعی بیماری عفونی است که بیشتر در دره کوههای پرو در بولیوی
v. peruana
مهره پهن ، حالتی است از التهاب مهره ها یا اسپوندیلیت که در آن بدنه مهره تبدیل به صفحه تصلب یافته ای شده است
v. plana

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن