معادل انگلیسی شیر خوارگاه نوزادان که روزها کار میکند

پزشكی

شیر خوارگاه نوزادان که روزها کار میکند

cre che

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیر خوارگاه نوزادان که روزها کار میکند

مخفف (‎ acetylcholinesterase)

ache

مخروطی سربی که برای نگهداری مواد رادیواکتیو بکار می رود

cache

سردردهای گردنی

cervicogenic headache

سردرد تنشی مزمن

chronic tension headache

شیر خوارگاه نوزادان که روزها کار میکند

cre che

کرم ، سرشیر ، قسمت چرب شیر که از آن کره بعمل میاید یا هر ماده ای با همان قوام

cream

‎ cresol کرزول ، مایع بی رنگ تا زرد قهوه ای بفرمول ‎ C7H8O که از قطان ذغال سنگ بدست میاید

creasol

کرزول ، مایع بی رنگ تا زرد قهوه ای به فرمول C7H8O که از قطران ذغال سنگ بدست میاید

creasol=cresol

‎ creosote کرئوزوت ، مایع روغنی زرد رنگ و منکسر کننده نور که از قطران چوب بدست میاید و بعنوان ضد عفونی کننده در جراحی مصرف میشود

creasote

کرئوزوت ، مایع روغنی زرد رنگ و منکسر کننده نور که از قطران چوب بدست میاید و بعنوان ضد عفونی کننده در جراحی مصرف می شود

creasote=creosote

کرآتیناز ، آنزیمی که باعث تبدیل کرآتینین به اوره و متیل گلیکولول میشوند

creatinase

کرآتین ، ماده ازته قابل تبلوری که از عصاره بافتهای عضلانی بدست میاید ، این ماده اسید آمینه ای است که در نسوج عضلانی موجود بوده و در

creatine

آنزیم کراتین کیناز

creatine-kinase

کرآتینمی ، افزایش کرآتین در خون

creatinemia

کرآتینین ، ماده ای است به فرمول NH C(NH) N(CH3)CH2-CO که فرآورده متابولیسم پروتئین ها (محتملا کرآتین ) است

creatinine

کرآتینوری ، وجود کرآتین در ادرار

creatinuria

وجود رشته های عضلانی در مدفوع

creatorrhea

مسمومیت با گوشت

creatotoxism

عمل غربالی شدن

crebration

غربالی شکل ، سوراخ سوراخ

crebriform

شیرخوارگاه نوزادان که روزها کار می کند

creche

شیرخوارگاه نوزادان که روزها کار می کند

cre'che

عضله کرماستر

cremaster

مربوط به عضله کرماستر ، کرماستری

cremasteric

کنگره دار ، دندان موشی

crenated

کنگره ای

crenation

گلبول سرخ دندانه دار

crenocyte

وجود گلبولهای سرخ دندانه دار در خون

crenocytosis

درمان با آب معدنی

crenotherapy

کرنوتریکس ، جنسی از باکتریهای رشته ای آلگی شکل که به صورت توده های سبز یا قهوه ای سیر درآبهای جاری محتوی مواد آلی و املاک آهن تظاهر می کنند

crenothrix

کورئوزوت ، مایع روغنی زرد رنگ و منکسر کننده نور که از قطران چوب بدست آمده و به عنوان ضد عفونی کننده در جراحی مصرف می شود

creosote

کرپیتان ، کرپیتانت ، صدایی است شبیه فشرده شدن برف در زیر پا

crepitant

کرپیتاسیون ، صدای تماس و مالش خشک ، 1- که از انتهای استخوانهای شکسته در هنگام حرکت دادن آنها به گوش می رسد 2- صدایی که در بعضی عفونتهای ریه ، صدای خش خش در محل شکستگی استخوان

crepitation

‎ crepitation کرپیتوس ، ‎ -1 کرپیتاسیون (به لغت بالا مراجعه شود) ‎ -2 رال کرپیتان برگشتن رالهای کرپیتان که پیشرو ‎ c redux بهبودی ذات الریه است

crepitus

کرپیتوس ، 1- کرپیتاسیون ( به لغت بالا مراجعه شود ) 2- رال کرپیتان

crepitus=crepitation

صدای خش خش یا کراکل

creptius

هلالی ، ساختمان هلالی شکل

crescent

هلالی ، هلالی شکل

crescentic

کرزول ، مایع بیرنگ تا زرد قهوه ای به فرمول C7H8O که از قطران ذغال سنگ بدست میاید

cresol

کرزومانی ، توهمی که شامل تصویر مالکیت ثروت زیاد می باشد

cresomania

‎ mephenesin گرد سفید متبلوری است که بعنوان یک داروی شل کننده عضلات بدن مورد استفاده قرار میگیرد

cresoxydiol

ستیغ ، تیغه ، کناره ، کرت

cresoxydiol=mephenesin cresoxypropanediol=mephenesin crest

‎ mephenesin گرد سفید متبلوری است که بعنوان یک داروی شل کننده عضلات بدن مورد استفاده قرار میگیرد

cresoxypropanediol

ستیغ ، تیغه ، کناره ، کرت ستیغ آمپولی ، برجسته ترین ‎ ampullar c قسمت ضخامت موضعی غشائی که آمپولهای مجاری نیمدایره ای را میپوشاند ستیغ متقاطع ، یک رشته بر آمدگی ‎ cross c ز مینا که سر تاسر رویه دندان کشیده شده ستیغ دندانی ، بر آمدگی فکی ‎ dental c که در امتداد زوائد آروارهای استخوانهای فکی جنین قرار گرفته ستیغ پیشانی ، حاشیه ای که در ‎ frontal c خط میانی استخوان پیشانی در سطح داخلی ان موجود است ستیغ خاصره ، حاشیه فوقانی و ضخیم استخوان خاصره ‎iliac c ستیغ اشکی قدامی ، ‎ lacrimal c anterior حاشیه جانبی شیار خلفی لیه زائده پیشانی فک ستیغ اشکی ‎ lacrimal c posterior خلفی ، مرز عمودی که سطح جانبی یا سطح کاسه چشمی استخوان اشکی را به دو قسمت تقسیم میکند ستیغ بینی ، حاشیه ای است در کناره داخلی استخوان بینی ‎ nasal c ردیف سلولی خلفی طرفی مجرای ‎ neural c عصبی جنین کهمنشا سلولهای شاخ خلفی نخاع است ستیغ سدادی ، بر آمدگی ‎ obturator c قوی که حاشیه تحتانی شاخه بالائی استخوان شرمگاه را تشکیل میدهد ستیغ پس سری ‎ occipital c external خارجی ، بر آمدگی که بعضی اوقات روی سطح خارجی استخوان پس سری از بر جستگی خارجی بطرف سوراخ استخوان پس سری کشیده شده ستیغ پس سری ‎ occipital c internal داخلی ، برجستگی میانی روی سطح داخلی استخوان پس سری که از نقطه وسط برجستگی صلیبی شکل بطرف سوراخ استخوان پس سری کشیده شده است ستیغ کامی ، بر آمدگی که گاهی ‎ palatine c روی سطح زیرین تخته افقی استخوان کامی دیده می شود ستیغ شرمگاهی ، حاشیه ضخیم و خشن تنه استخوان شرمگاه ‎ pubic c ستیغ بینا بینی ‎ sacral c intermediate خاجی ، بر آمدگیهای نا معلومی هستند که نسبت به سوراخهای پشتی استخوان خاجی درست در وسط قرار گرفتهاند ستیغ جانبی خاجی ، ‎ sacral c lateral هر کدام از دو رشته بر آمدگی های واقع در طرف جانبی سوراخهای پشتی استخوان خاجی ستیغ میانی خاجی ، ‎ sacral c median بر آمدگی میانی روی سطح پشتی استخوان خاجی ستیغ شب پره ای ، بر آمدگی ‎ sphenoidal c میانی روی سطح قدامی بدنه استخوان شب پره ستیغ فوق پستانی ، ‎ supramastoid c حاشیه ایسن در روی استخوان گیجگاهی در بالای مجرای شنوائی ستیغ فوق شکمچه ای ، ‎ supraventricular c بر آمدگی روی دیواره داخلی شکمچه راست قلب که مخروط سرخرگی را از همچون خطی جدا میکند ستیغ گیجگاهی ، حاشیه ای ‎ temporal c است که در روی استخوان پیشانی در قسمت گیجگاهی قرار گرفته است ستیغ درشت نی ، حاشیه بر آمدگی ‎ c of tibia که در قسمت قدامی استخوان درشت نی قرار دارد ستیغ حلزونی ، حاشیه افقی در روی سطح داخلی استخوان کام ‎ turbinated c ستیغ پیشابراهی ، بر آمدگی واقع در طول دیواره خلفی پیشابره ‎ urethral c ستیغ دهلیز ، بر آمدگی ‎ c of vestibule بین گودی های کروی و بیضی دهلیز ، که از عقب در حد گودی حلزونی قرار میگیرد ، تاج یا برآمدگی ( RIDGE )

crest

شخصی که دچار کرتینیسم است (به لغت زیر مراجعه فرمایید )

cretin

کرتینیسم ، بلاهت ناشی از کم کاری غده درقی ، که ناشی از کم کاری مادرزادی تیروئید است و کودک مبتلی به قد کوتاه ، سربزرگ ، پاهای کلفت ، بینی ، ترشح کم تیروئد که باعث عقب افتادگی ذهنی و تغییر شکل جسمی می شود

cretinism

شبیه کسی که دچار کرتینیسم (cretinism) است

cretinoid

دچار کرتینیسم ، کرتینیسمی

cretinous

شقاق

crevice

شقاق لثه ای ، مربوط به ایجاد فاصله بین تاج دندان و لثه مجاور آن

crevicular

گلودرد شدید همراه با تهدید به خفگی

cynanche

دوش ، جریان دادن مایعی بر سطح بدن یا یکی از حفرات بدن ، جریانی از آب بر روی بخشی از بدن یا به درون یک حفره

douche

گوش درد

earache

سردرد

headache

لیدیگارک ، برقراری یا آغاز کار غده های جنسی در جنس نر

leydigarche

شروع عادت ماهانه ، موقع شروع ( ARCHE ) عادت ماهیانه ( MEN )

menarche

سر درد نیمه سر MI تغییر یافته HEMI به معنی نصف و GRAINE تغییر یافته CRANIA به معنی سر است

migrain headache

تورفتگی ، بریدگی ، چاک ، شکاف ، طاقچه تورفتگی در دیواره یک عضو تو خالی که باعث ایجاد کنتراست (سایه روشن) در رونتگنوگرافی (پرتونگاری ) می شود ، آشیانه ، زیستخوان ، کنام ، موضع بوم شناختی ، موقعیت مناسب

niche

رویدادهای عقلی و مراحل مربوط به هوش و خرد در ذهن

noopsyche

پوسته ریزی و شقاق گوشه لبها

perieche

روان ، روح

psyche

اولین مرحله نمایان شدن مو در شرمگاه

pubarche

لکه ، لک ، لکه های مختلف پوستی مثل (tache bianche) به معنی لکه سفید یا نقطه سفید (tache bleuatre) به معنی لکه آبی یا نقطه آبی و (tache noir) به معنی لکه سیاه یا

tache

روندهای تاثری روان

tcymopsyche

آغاز رشد پستان در هنگام بلوغ

thelarche

قرص مکیدنی ، فرآورده طبی برای حل در دهان ، شامل ماده فعاله که با مقداری قند و مسیلاژ یا عصاره میوه مخلوط شده است

troche

آب ریزش از بینی

weber douche

آب ریزش از بینی

webers douche

آب ریزش از بینی

weber's douche

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی شیر خوارگاه نوزادان که روزها کار میکند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیر خوارگاه نوزادان که روزها کار میکند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما