معادل انگلیسی ‎ neuron یاخته عصبی ، نورون ، یکی از واحدهای متشکله سیستم عصبی که شامل یک جسم سلولی ، هسته و پر

پزشكی
‎ neuron یاخته عصبی ، نورون ، یکی از واحدهای متشکله سیستم عصبی که شامل یک جسم سلولی ، هسته و پرده سلولی است نورون آورنده ، نورونی که تحریک عصبی را از یک گیرنده بطرف یک مرکز هدایت میکند ‎afferent n نورون متصل کننده ، یاخته عصبی که هم داندریتها و هم آکسون آن با نورونهای دیگر سیناپس حاصل میکنند ‎connector نورون وابران ، یاخته عصبی که تحریک عصبی را از یک مرکز بطرف یک عضو انتقال میدهد ‎efferent n نورون حرکتی ، یاخته عصبی که دارای عمل حرکتی باشد ، نورون وابرانی که تحریکات حرکتی را هدایت میکند ‎motor n نورون حسی ، هر یاخته عصبی که دارای عمل حسی باشد ، نورون آورنده ای که تحریکات حسی را هدایت میکند ‎sensory n
neure
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ‎ neuron یاخته عصبی ، نورون ، یکی از واحدهای متشکله سیستم عصبی که شامل یک جسم سلولی ، هسته و پر
neurectasia کشیدن یک عصب بمنظور از بین بردن درد
neurectasis
برش و برداشت یک عصب ، عصب بری
neurectasis = neurectasia neurectomy
برش و برداشت یک عصب ، عصب بری
neurectasis = neurectasia neurectomy
برش و درآوردن پی برش و برداشت یک عصب ، عصب بری ، برداشتن قسمتی از عصب
neurectomy
پاره شدن عصب
neurexeresis
جابجا شدگی و تغییر مکان یک عصب
neurectopia
کشیدن یک عصب به منظور از بین بردن درد
neurectasia
مربوط به کار عصب ، مربوط به اعمال عصبی
neurergic
عصب غده ، عصبی که تنظیم ترشح غده را بر عهده دارد
adenoneure
‎ axoneuron یک یاخته عصبی از دستگاه مغزی ‎ - نخاعی
axoneure
یک نورون نخاعی که به یک عضله وصل میشود
dynamoneure
یاخته عقده ای ، یاخته عقده عصبی
ganglioneure
عصب عضله ، سلول عصببی یک عضله
myoneure
یاخته عصبی تشکیل دهنده یک ریشه عصبی
rhizoneure
یاخته عصبی که یاخته های عصبی دیگر را به هم مرتبط میکند
zygoneure

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن