معادل انگلیسی ریشه کلمه فتق که در اصل یونانی است

پزشكی

ریشه کلمه فتق که در اصل یونانی است

cele

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ریشه کلمه فتق که در اصل یونانی است

تومر خوش خیم کیسه ای نسوج غده ای

adenocele

کیست گره لنفی

adenolymphocele

فتقی که حاوی چربی باشد

adipocele

آئروسل ، تومری که حاوی هوا باشد ، جمع شدن غیر عادی هوا در نقطه ای از بدن

aerocele

تجمع مایع در جیب فکی

antroatticotomy=atticcoantrotomy antrocele

تجمع مایع در جیب فکی

antroatticotomy=atticcoantrotomy antrocele

تجمع مایع در جیب فکی

antrocele

بادکردگی مفصل ، ورم مفصل

arthrocele

اتساع یا تورم نایژکها

bronchiocele

ِ 1- اتساع موضعی نایژه 2- گواتر (golter)

bronchocele

فتق ناکامل مغنبی

bubonocele

کاردیوسل ، پیشرفتگی فتق مانند قلب در حجاب حاجز

cardiocele

جمع شدن خون در زیر ضریع خارجی جمجمه که با یک یا چند سینوس سخت شامه ای ارتباط دارد

cephalhematocele

سفال هیدروسل ، تجمع مایع سروزی یا آب در زیر ضریع خارجی جمجمه

cephalhydrocele

فتق مغزی ، بیرون زدگی قسمتی از محتویات جمجمه

cephalitis=encephalitis cephalocele

فتق مغزی ، بیرون زدگی قسمتی از محتویات جمجمه

cephalocele

پیش رفتگی کوریون از یک شکاف

choriocele

نشت و نفوذ مواد لنفی در پرده پوشاننده بیضه

chylocele

‎ varicocele اندختگی کیستیک خون در طناب منوی

cirsocele

فتق مهبل

colpocele

پیشرفتگی چینی از مهبل به داخل مثانه

colpocystocele

فتق جمجمه ای ، بیرون زدگی قسمتی از محتویات جمجمه بخارج

craniocele

فتق مثانه به داخل مهبل ، سیستوسل ، برآمدگی دیواره مثانه در واژن

cystocele

فتق کیسه اشکی

dacryocele

فتق کیسه اشکی

dacryocystocele

dermatolysis لیپوم پایه داری که استحاله کیسه ای پیدا کرده باشد ‎ d lipomatosus

dermatocele

فتق پرده ای که سطح خلفی قرنیه را می پوشاند

descemetocele

‎ diacoele دیاسل ، سومین بطن مغز

diacele

فتق دیافراگم

diaphragmatocele

تومور چرکی پوست بیضه

empyocele

فتق بافت عصبی از راه نقص جمجمه

encephalocele

فتق بافت مغزی همراه با تجمع مایع در کیسه فتق ( این مایع با بطنهای مخ ارتباط دارد)

encephalocystocele

فتق مغز و مننژ ، فتق مخ و پرده های آن از جدار ، جمجمه

encephalomeningocele

فتق نافی روده باریک

enterepiplocele

فتق نافی روده باریک

entero - epiplocele

فتق روده

enterocele

فتق روده باریک و مثانه

enterocystocele

فتق نافی روده باریک

entero-epiplocele

فتق نافی که محتوی آن روده باریک و کبد باشد

enterohepatocele

فتق همراه با هیدروسل

enterohydrocele

فتق داخلی

entoblast=entoderm entocele

فتق داخلی

entoblast=entoderm entocele

فتق داخلی

entocele

نوعی عمل جراحی است که بدان وسیله از رگ های فرعی پریکارد به قلب خون می رسانند

epicele

دوقلوی ناقص الخلقه ای که یکی از آنها بطور انگل و بصورت توموری در ناحیه اپی گاستر قلوی اصلی وجود دارد

epigastrocele

روی نرم شامه ای ، واقع در روی نرم شامه ای

epiplocele

قطع یا برداشتن چادرینه

epiploenterocele

التهاب چادرینه

epiplomerocele

فتق رانی محتوی چادرینه

epiplomphalocele

بخیه و دوخت و دوز چادرینه

epiplosarcomphalocele

فتق نافی که گوشت زیادی پیدا کرده باشد

epiploscheocele

فتق نافی که گوشت زیادی پیدا کرده باشد

epoplosarcomphalocele

فتق مری

esophagocele

فتق رانی

femorocele

فتقی که محتوی آن شرابه های لوله رحمی باشد

fimbriocele

1- تومور کیستی در مجاری پستان 2- هیدروسلی که محتوی آن شبیه شیر باشد

galactocele

فتق معده

gastrocele

تورم و بیرون زدگی زبان

glossocele

سینوویت زانو ، التهاب غشاء سینویال زانو

gonyocele

هماتوسل ، افیوژن خون به درون یک حفره بخصوص به تونیکا واژینالیس بیضه

hematocele

فتق نافی محتوی خون

hematomphalocele

وجود لخته خون در پوست بیضه

hematoscheocele

تجمع کیستیک منی در غشاء بیضه که محتوی خون نیز باشد

hematospermatocele

فتق کبدی

hepatocele

فتق نافی همراه با وجود کبد در کیسه غشائی خارج شده از محوطه شکمی

hepatomphlocele

تومورکیسه بیضه که متحوی کیست هیداتید باشد

hydatidocele

تورمی که در نتیجه تجمع مایع سروزی شفاف در پوشش واژینال بیضه ایجاد میشود اتساع مجرای نوک ‎ h muiebris Nuck در نیتجه تجمع آب (مجرای نوک زائده لوله ای شکلی است که از صفاق جدا شده و در جنین مونث وارد مجرای مغبنی میشود) ، تجمع مایع در TUNICA ALBUGINEA

hydrocele

‎ hydroencephalocele بیرون زدگی فتق مانند بافت مغزی است که محتوی حفره ای مربوط به بطنهای مغزی باشد

hydrocephalocele

هیدروسلی (hydrcele) که توام با واریکوسل (varicocele) باشد

hydrocirsocele

بیرون زدگی فتق مانند بافت مغزی است که محتوی حفره ای مربوط به بطنهای مغزی باشد

hydroencephalocele

بیرون زدگی پرده های مغزی از سوراخ موجوددر جمجمه یا ستون مهره ای که محتوی مایع نیز باشد

hydromeningocele

نقصی است در نخاع شوی که با بیرون زدگی پرده ها و بافت نخاع که کیسه پر از مایعی را تشکیل میدهد مشخص می شود

hydromyelomeningocele

هیدروسل (hydrocele) و سارکوسل (sarcocele) با هم

hydrosarcocele

فتق اسکروتال که محتوی مایع باشد ، (فتق اسکروتال فتق مغبنی است که به داخل پوست بیضه کشیده شده باشد )

hydroscheocele

فتق رحم حامله

hysterocele

فتق عنبیه

iridocele

فتق ورکی ، فتقی که در بریدگی خاجی – سیاتیکی ایجاد شود

ischiocele

بیرون زدگی فتق مانند پرده دسمه ای از قرنیه

keratocele

پیش رفتگی غشاء مخاطی در فضای کریکو تیروئید یا انگشتری – درقی

laryngocele

فتق طحال

lienocele

تومری که حاوی لنف باشد

lymphocele

فتق پرده های مغز ، بیرون زدگی پرده های مغز از یک محل ناقص در جمجمه یا ستون فقرات ، مننگوسل ، بیرون زده مننژ از راه سوراخ ( OPENING ) جمجمه یا ستون فقرات

meningocele

بافت مختنق که در محل ناقصی در جمجمه ایجاد شده باشد

meningoencephalocele

بیرون زدگی و فتق پرده های نخاع و خود نخاع از محل ناقصی در ستون فقرات

meningomyelocele

فتق رانی

merocele

فتق رحم

metrocele

فتق رحم همراه به پرولاپس (prolapse) مهبل

metrocolpocele

1- گشادگی یا اتساع یک حفره همراه با ترشح بلغم 2- یک پولیپ بلغمی

mucocele

1- بیرون زدگی یا فتق نخاع از یک نقطه ناقص از ستون مهره ها 2- مجرای مرکزی نخاع

myelocele

بیرون زدگی و فتق طناب نخاعی کیستیک از نقطه ناقصی در ستون مهره ها

myelocystocele

بیرون زدگی طناب نخاعی کیستیک و پرده های پوشاننده آن از نقطه ناقصی در ستون مهره ها

myelocystomeningocele

‎ meningomyelocele بیرون زدگی و فتق پرده های نخاع و خود نخاع از محل ناقصی در طول ستون فقرات

myelomeningocele

فتق و بیرون زدگی عضله از غلاف آن

myocele

فتق کلیه

nephrocele

‎ neurocoele کانال عصبی ، مجرای عصبی

neurocele

بیرون زدگی فتقی مغز در پشت سر

notencephalocele

فتق نافی ، بیرون زدگی قسمتی از روده از نقطه ناقصی در ناحیه نافی دیواره شکمی در هنگام تولد

omphalocele

‎ exophthalmos اگزوفتالمی ، جلو آمدن کره چشم

ophthalmocele

بیرون زدگی بیضه در اثر فتق ، فتق بیضه

orchiocele

تومر پوست بیضه ای همراه با فتق پوست بیضه ای

orchioscheocele

تورم یا تومر کیسه بیضه

oscheocele

فتق تخمدان

ovariocele

حالتی است که در آن پوست شل و آویزان می شود

pachydermatocele

‎ varicocele اندختگی کیستیک خون در طناب منوی

pampinocele

فتق مجاور نافی

paromphalocele

فتق میاندوراه

perineocele

فتق عدسی چشم

phacocele

فتق حلق

pharyngocele

فتق بافت ریوی یا پرده جنب

pleurecele

فتق بافت ریوی 2- التهابی که حاوی گاز باشد

pneumatocele

فتق کیسه بیضه ای همراه با ضخامت غشاء پوششی آن

porocele

فتق قسمتی از راست روده

proctocele

بطن پنجم مغز

pseudocele

ranula تومر کیستیک زیر زبان

ptyalocele

تجمع چرک در اطراف بیضه ها

pyocele

فتق راست روده به درون مهبل ، رکتوسل ، OUTPOUCH ING (بیرون زدن کیسه ای شکل) راست روده ، برآمدگی دیواره رکتوم در داخل واژن

rectocele

شکمچه لوب بویائی مغز

rhinocele

تومروتورم قسمت بالای حلق

rhinopharyngocele

گشادشدگی و اتساع انتهایی مجرای نخاعی

rhombocele

فتقی که حاوی چربی باشد

sadipocele

فتق لوله رحمی

salpingocele

فتق لوله رحم و تخمدان

salpingo-oophorocele

تورم گوشتی بیضه

sarcocele

تومور گوشتی ناف

sarcomphalocele

نوعی فتق مغبتی که تا داخل پوست بیضه کشیده می شود

scrotocele

تومور کیستیک زیر زبان

sialocele

تجمع کیستیک منی در آلبوژینه

spermatoblast =spermatid spermatocele

تجمع کیسیتیک مانی در آ لبوژینه ، بیرون زدگی و برآمدگی ( CELE ) اپی دیدیم که حاوی اسپرم ( SPERMATO ) می باشد

spermatocele

فتق یکی از احشاء

splanchnocele

تورم چربی پوست بیضه

steatocele

آنسفالوسل همراه با چسبندگی به قسمت های مجاور

synencephalocele

فتق نخاع از سوراخ استخوانی در اسپینابیفیدا

syringocele

مننگوسلی است که شبیه سیرنگومیلوسل باشد

syringomeningocele

بیرون زدگی نخاع همراه با کانال مرکزی پر از مایع نخاعی از سوراخ استخوانی

syringomyelocele

‎ goiter گواتر ، بزرگ ، شدن غده تیروئید که سبب ورم جلوی گردن میشود گواتر سرگردان ، گواتر نابجا ، بزرگ شدن غدد فرعی (نابجای) تیروئید ‎ aberrant g گواتر آدنومی ، بزرگ شدن غده تیروئید بعلت آدنوم آن ‎ adenomatous g نوعی گ اتر کولوئید که بعد از تجویز ید پر کاری پیدا کرده است ‎ besedow g گواتر کولوئید ، گواتری ‎ colloid g است که در آن غده تیروئید نرم و بطور یکنواخت بزرگ شده است ، و در آن حفرات پر از ماده کلوئید وجود دارد گواتر کیستیک ، گواتری است که ‎ cystic g بعلت استحاله کیسه ای موکوئید یا کولوئید بوجود آمده است گواتر غوطه ور ، گاتر متحرکی ‎ diving g است که گاهی در بالا و گایه در پائین چنگال جناغ سینه قرار میگیرد گواتر اگزوفتالمیک ، گواتری که با بیرون زدگی کره چشم مشخص میشود ‎ exophthalmic g گواتر فیبروز ، نوعی ‎ fibrous g گواتر که در آن کپسول و استرومای غده تیروئید پر سازی پیدا کرده اند ‎ follicular g parenchymatous g گواتر داخل سینه ای ، ‎ intrathoracic g گواتری است که بداخل قفسه صدری پائین رفته باشد گواتر زبانی ، بزرگ شدن ‎ lingual g انتهای فوقانی مجرای تیروئیدی ‎ - زبانی که توموری در قسمت خلفی زبان ایجاد میکند گواتر گرهی ، نوعی گواتر که ‎ nodular g در آن بزرگی غده تیروئید با پیدایش گره های متعددی در آن همراه است ‎ papillomatous g adenomatous g گواتر پارانشیمی ، ‎ parnchymatous g نوعی گواتر که با افزایش فولیکولها و پرسازی اپی تلیوم آن مشخص میشود گواتر دورگی ، گواتری است که در اطراف یک رگ خونی رشد میکند ‎ perivascular g ‎ plunging g diving g گواتر خلف ‎ retrovascular g رگی ، گواتری که یک یا چند تا از زوائد آن در پشت یک رگ مهم قرار گیرد گواتر ساده ، پرسازی (هیپرپلازی) ساده غده تیروئید ‎ simple g گواتر زیر جناغی ، گواتری است که در زیر یا پشت استخوان جناغ قرار گیرد ‎ substernal g گواتر خفه کننده ، گواتری که بعلت فشار باعث تنگی نفس میشود ‎suffocative g ‎ toxic g exophthalmic g گواتر رگی ، بزرگ شدن غده تیروئید بعلت اتساع رگهای آن ‎ vascular g ‎ wandering g diving g

thyrocele

فتق نائی (تراشه ای ) محتوی هوا

tracheo - aerocele

فتق نائی(تراشه ای) محتوی هوا

tracheo-aerocele

پیش آمدگی فتقی مخاط نای 2- گواتر

tracheocele

سل بیضه

tuberculocele

فتق میزنای به بدورن مثانه

ureterocele

فتق میزراه ، پرولایس پیشابراه زن از راه مئای ادراری

urethrocele

اتساع کیسه بیضه همراه با نشت ادرار

urocele

urocele اتساع کیسه بیضه همراه با نشت ادرار

uroscheocele

colpocele فتق مهبل

vaginocele

اندوختگی کیستیک خون در طناب منوی ، آمس وریدهای بیضه و متورم و برجسته شدن آنها

varicocele

فتق مثانه

vesicocele

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ریشه کلمه فتق که در اصل یونانی است

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ریشه کلمه فتق که در اصل یونانی است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما