معادل انگلیسی پسوندی است به معنی "ثابت" ، "تثبیت" ، "بی حرکت" که به آخر کلمات می چسبد ، این پسوند به معنی بر حر

پزشكی
پسوندی است به معنی "ثابت" ، "تثبیت" ، "بی حرکت" که به آخر کلمات می چسبد ، این پسوند به معنی بر حرکت کردن قسمتی که به طور غیر طبیعی متحرک یا جابجا شده باشد بکار می رود
pexy
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پسوندی است به معنی "ثابت" ، "تثبیت" ، "بی حرکت" که به آخر کلمات می چسبد ، این پسوند به معنی بر حر
تثبیت جراحی لوله رحمی و تخمدانها
adnexopexy
تثبیت جراحی عضله یا غضروف طرجهالی
arytenoidopexy
ترمیم جراحی نقص دیواره بین دو دهلیز
atrioseptopexy
تثبیت کلسیم در بافتها
calcipexy
عمل دوختن قسمتی از چادرینه به قلب
cardio-omentopexy
عمل جراحی در پریکاردیت چسبنده بمنظور رفع بیماری رگهای اکلیلی (کورونر)
cardiopericardiopexy
بخیه زدن پارانشیم طحالی به سطح برهنه شده قلب برای پیدایش مجدد رگ در میوکارد
cardiosplenopexy
تثبیت روده کور و قولون بالا رونده به دیواره عقبی شکم بوسیله صفاق جداری که معمولا بمنظور جلوگیری از چرخش آن انجام می شود
cecocoloplicopexy
تثبیت روده کور به دیواره شکمی
cecopexy
تثبیت رنگدانه که معمولا به کار کبد در موردتشکیل بیلیروبین دیده می شود
chromopexic=chromopectic chromopexy
تثبیت رنگدانه که معمولا به کار کبد در مورد تشکیل بیلیروبین دیده میشود
chromopexy
1- تثبیت متابولیک کلوئیدها در بدن موجود 2- ریزه خواری (فاگوسیتوز) ذرت کلوئیدی
colloidopexy
تثبیت قولون
colonopexy
تثبیت قولون
colopexy
تثبیت مهبل
colpopexy
تثبیت جراحی طناب صوتی
cordopexy
تثبیت ریه به دنده ها
costopnemopexy
تثبیت بیضه های پایین در محل طبیعی خود ( در اسکروتوم)
cryptorchidopexy
تثبیت مثانه به جدار شکم
cystopexy
آنتروپکسی ، ثابت کردن جراحی روده ، روده برجایی ، ثابت سازی روده به دیواره شکم به روش جراحی
enteropexy
‎ omentopexy ثابت کردن یا تثبیت چادرینه برای برقراری جریان خون پهلوئی در هنگام انسداد و ریدباب
epiplopexy
تثبیت گالاکتوز بوسیله کبد
galactopexy
تثبیت کننده جابه جا شده به دیواره شکم
hepatopexy
تثبیت رحم
hysteropexy
تثبیت رحم از راه کوتاه کردن رباطهای حمایت کننده آن
ligamentopexy
جراحی پلاستیک درمان افتادگی سینه
Mastopexy
‎ mastopexy تثبیت جراحی پستان آویزان
mazopexy
تثبیت جراحی یک روده بند پاره شده
mesenteriopexy
‎ mesocoloplication ایجاد یک چین در مزوکولون بمنظور کوتاه کردن آن
mesocolopexy
عملیات ترمیمی روی روده بند
mesopexy
تثبیت روده بند روده سیگموئید در پرولاپس راست روده
mesosigmoidopexy
تثبیت قسمت بزرگتر و پایینی پرده صماخ به سر استخوانچه رکابی
myringostapediopexy
تثبیت جراحی کلیه آزاد و متحرک ، ثابت کردن به وسیله راحی کلیه موّاج
nephropexy
ثابت کردن یا تثبیت چادرینه برای برقراری جریان خون پهلوئی در هنگام انسداد ورید باب
omentopexy
تثبیت تخمدان ، ثابت سازی تخمدان
oophoropexy
تثبیت یا ثابت سازی بیضه پایین نیامده در داخل کیسه بیضه (اسکلروتوم) ، یا ORCHIDOPEXY ، پائین آوردن بیضه اکتوپیک و ثابت کردن آن در اسکروتوم
orchiopexy
ثابت کردن کشگک به انتهای پایینی استخوان ران به کمک عمل جراحی
patellapexy
اتصال ریه به دیواره قفسه صدری از طریق چسبندگی بین غشاء احشائی و جداری جنب
pleuroparietopexy
اتصال ریه به دیواره قفسه صدری از طریق چسبندگی بین غشا احشائی و جداری جنب
pleuroparletopexy
برقراری سازی جراحی چسبندگی بین جنب احشائی و جنب جداری
pleuropexy
ثابت نمودن ریه به دیواره قفسه صدری
pneumonopexy
عمل بستن و ثابت کردن راست روده
proctopexy
تثبیت جراحی راست روده و قولون سیگموئید
proctosigmoidopexy
تثبیت پروتئین ها در بدن موجودات زنده
proteopexy
‎ proctopexy
rectopexy
تثبیت لوله رحم
salpingopexy
ثابت نگهداشتن استخوان با عمل جراحی ، ثابت کردن استخوان کتف یاجوش دادن آن به دنده ها ، PEXY به معنی ثابت کردن است
scapulopexy
تثبیت روده سیگموئید
sigmoidopexy
تثبیت طحال با عمل جراحی
splenopexy
خنثی سازی ، سم ، تثبیت زهر
taxicopexy
تثبیت گوگرد
thiopexy
خنثی سازی سم ، تثبیت زهر
toxicopexy
تثبیت گردن زهدان
trachelopexy
تصحیح جراحی بی اختیاری فشاری ادرار در زنها از راه تثبیت و فیکسه کردن پیشابراه به التصاق عانه و نیام عضله راست شکم
urephropexy
تصحیح جراحی بی اختیاری فشاری ادرار در زنها از راه تثبیت و فیکسه کردن پیشابراه به التصاق عانه و نیام عضله راست شکم
urethropexy
hysteropexy تثبیت رحم
uteropexy
colpopexy تثبیت مهبل
vaginopexy
تصحیح جراحی نقص دیواره بین دو شکمچه قلب
ventriculoseptopexy
تثبیت رحم به دیواره شکم ، تثبیت زهدان به جدار شکم
ventrohysteropexy

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن