معادل انگلیسی پسوندی است به معنی حالت که به کلمات دیگر میچسبد

پزشكی
پسوندی است به معنی حالت که به کلمات دیگر میچسبد
sis
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پسوندی است به معنی حالت که به کلمات دیگر میچسبد
اسیدوز ، زیاد شدن اسیدیته بافتها و مایعات بدن اسدوز جبران شده ، ‎ compensated a حالتی که در آن مکانیسم جبران کننده ، ‎ PH را به حد طبیعی رسانده است اسیدوز دیابتیک ، نوعی ‎ diabetic a اسیدوز متابولیک (سوخت و سازی) است که بعلت جمع شدن کتون ها در دیابت تولید میگردد ‎hypercapnic a respiratory a اسدوزهیپر کلرمیک ، ‎ hyperchioremic a به ( ‎ renal tubular a) مراجعه فرمائید اسید وزمتابولیک ، سیدوز ‎ metabolic a سوخت و سازی ، نوعی اختلال است که در آن میزان تعادل اسید و باز بدن بهم خورده و بحالت اسیدی در میاید این وضعیت بعلت تغییرات در اسیدها و بازهای ثابت (غیر فرار) ایجاد میشود ‎nonrespiratory a metabolic a اسیدوزمربوط به لوله های ‎ renal tubular a کلیوی ، نوعی اسیدوز متابولیک است که بعلت نقص در جذب و دفع بی کربنات بوسیله لوله های کلیوی ولید می شود در این اسیدوز ادرار قلیائی است اسیدوز تنفسی ، حالتی است ‎ respiratory a که بعلت زیاد ماندن و حبس دی اکسید کربن (گاز کربنیک) در بدن ایجاد می شود اسیدوز گرسنگی ، نوعی ‎ starvation a اسیدوز متابولیک است که بعلت جمع شدن کتون ها همراه با کمبود کالری تولید می شود ، خون بیشتر از حالت عادی اسیدی است
‎ acidosis اسیدوز ، زیاد شدن اسیدیته بافتها و مایعات بدن اسدوز جبران شده ، ‎ compensated a حالتی که در آن مکانیسم جبران کننده ، ‎ PH را به حد طبیعی رسانده است اسیدوز دیابتیک ، نوعی ‎ diabetic a اسیدوز متابولیک (سوخت و سازی) است که بعلت جمع شدن کتون ها در دیابت تولید میگردد ‎hypercapnic a respiratory a اسدوزهیپر کلرمیک ، ‎ hyperchioremic a به ( ‎ renal tubular a) مراجعه فرمائید اسید وزمتابولیک ، سیدوز ‎ metabolic a سوخت و سازی ، نوعی اختلال است که در آن میزان تعادل اسید و باز بدن بهم خورده و بحالت اسیدی در میاید این وضعیت بعلت تغییرات در اسیدها و بازهای ثابت (غیر فرار) ایجاد میشود ‎nonrespiratory a metabolic a اسیدوزمربوط به لوله های ‎ renal tubular a کلیوی ، نوعی اسیدوز متابولیک است که بعلت نقص در جذب و دفع بی کربنات بوسیله لوله های کلیوی ولید می شود در این اسیدوز ادرار قلیائی است اسیدوز تنفسی ، حالتی است ‎ respiratory a که بعلت زیاد ماندن و حبس دی اکسید کربن (گاز کربنیک) در بدن ایجاد می شود اسیدوز گرسنگی ، نوعی ‎ starvation a اسیدوز متابولیک است که بعلت جمع شدن کتون ها همراه با کمبود کالری تولید می شود
پریشان روانی ، پسیکوز ، اختلال شدید عاطفی و تهییجی همراه با آشفتگی شخصیت و از دست دادن تماس با واقعیت که اغلب همراه با خیالات باطل ، توهمات یا افکار فرینبده است یک فرق آن با نوروز در اینست که در نوروز روح تحت تاثیر عوامل محیطی قرار می گیرد پریشان روانی یا پسیکوز تاثیری ، پسیکوزی که با اختلال شدید حالت و رفتار یا احساسات هیجانی مشخص می شود ‎affective p پریشان روانی یا پسیکوز الکلی ، اختلال دماغی که در اثر نوشیدن زیاد مشروبات الکلی تولید می شود ‎aicoholic p پریشان روانی یا پسیکوز ملال انگیز ، پسیکوزی که با افسردگی و دپرسیون ذهنی ، ملانکولی ، دلسردی ، بی کفایتی و احساس تقصیر و گناه مشخص می شود ‎depressive پریشان روانی یا پسیکوز داروئی ، اختلال روانی سعی در اثر مصرف بعضی از داروها ‎drug p پریشان روانی یا پسیکوز خستگی ، اختلال روانی ناشی از بعضی وقایع خسته کننده و کسل کننده مانند عمل جراحی ‎exhaustion p پریشان روانی یا پسیکوز عملی ، نوعی اختلال روانی که در اثر بیماریهای جسمی یا نواقص جسمی نباشد ‎functional پریشان روانی یا پسیکوز آبستنی ، نوعی اختلال روانی که در هنگام حاملگی دیده می شود ‎gestational p پریشان روانی یا پسیکوز قهقرائی ، نوعی اختلال روانی که در سنین متوسط عمر بروز کرده و معمولا همراه با تحولات سنی است و با نشانه هائی از قبیل تشنج ، افسردگی ، محکوم ساختن خویش و بعضی اوقات بصورت واکنش های پارانوئید مشخص می شود ‎involutional p پریشان روانی یا پسیکوز کورساکوف ، نوعی اختلال رواین که در اثر الکلیسم مزمن پدید گمده و با نشانه هائی از قبیل اختلال درک موقعیت زمان و مکان ، حساسیت نسبت به محرکات خارجی ، اغتشاش خاطرات و توهم مشخص می شود ‎korsakoff's p پریشان روانی شیدائی ، پسیکوزی که با تزلزل عاطفی مشخص می شود ‎manic p پریشان روانی ، یا پسیکوز شیدائی ‎ _ افسردگی ، نوعی اختلال روانی خوش خیم که با علائمی از قبیل عدم تعادل هیجانی ، نوسانات شدید روحی و تمایل به عود بیماری مشخص گشته و بیشتر در انواع ‎> مانیا کودپرسیو‎ < و مخطط و انواع همراه با بهت و گیجی دیده می شود ‎manic - depressive پریشان روانی یا پسیکوز عضوی اختلال روانی ناشی از ضایعات سلسله اعصاب مرکزی مانند فلج عمومی ‎organic روانی یا پسیکوز پارانویائی ، پسیکوزی که در آن بیمار خیال می کند دیگران توطئه چیده اند که او را آزار دهند ‎ paranoiac p پریشان روانی یا پسیکوز دوره ای ، حالتی است که در آن دروه های متناوب دپرسیون و افسردگی یا مانی خفیف بطور منظم در شخصی که ظاهرا از سلامت روانی برخوردار است دیده می شود ‎periodic p

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن