معادل انگلیسی مقطع نگاری محوری کامپیوتری COMPUTERIZED AXIAL TOMOGRAPHY

پزشكی

مقطع نگاری محوری کامپیوتری COMPUTERIZED AXIAL TOMOGRAPHY

cat scan

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مقطع نگاری محوری کامپیوتری COMPUTERIZED AXIAL TOMOGRAPHY

مرحله کاهش شدت بیماری

catabasis

مربوط به کاهش شدت بیماری

catabatic

کاتابیوز ، کم شدن طبیعی پدیده های حیاتی در یک یاخته

catabiosis

مربوط به (catabiosis)

catabiotic

انرژی و توانی که در مرحله کاتابولیسم صرف میشود یا هدر میرود

catabolergy

کاتابولیسمی ، مربوط به مرحله کاتابلیسم یا سوخت

catabolic

محصول مرحله کاتابولیسم

catabolin

کاتابولیسم ، مرحله سوخت ، مجموعه ای از واکنشهای بیوشیمیایی در بدن موجود زنده که طی آن مواد پیچیده که بصورت غذا خورده شده اند بصورت مواد

catabolism

ترکیبی که در مرحله کاتابولیسم حاصل می شود

catabolite

مطالعه اثرات زیان آور زمان روی یک سیستم حیاتی

catachronobiology

مربوط به (catacrotism) ایجاد یک یا چند دندانه در شاخه پایین رو نبض نگاره

catacrotic

مربوط به (catadicrotism)

catadicrotic

ایجاد دو دندانه در روی شاخه پائین رونبض نگاره

catadicrotism

ایجاد دو دندانه در روی شاخه پایین رو نبض نگاره

catadicrtism

مربوط به انکسار و انعکاس نور

catadioptric

دوره گذرانی در جریان رشد و مو که با توقف ازدیاد یاخته های فولیکول مو آغاز شده به رشد پیاز مو مشخص می شود

catagen

‎ involution ‎ -1 پیچش بداخل ، برگشتگی بداخل ‎ -2 تغییرات قهقرائی در تمام بدن یا در یک عضو مثل کوچک شدن رحم بعد از زایمان

catagenesis

کاتالاز ، آنزیمی است متبلور که بخصوص در تجزیه آب اکسیژنه کاتالیزر واقع می شود این آنزیم اغلب در تمام یاخته ها به جز باکتریهای معین یافت

catagenesis=involution catalase

کاتالاز ، آنزیمی است متبلور که بخصوص در تجزیه آب اکسیژنه کاتالیزر واقع میشود این آنزیم اغلب در تمام یاخته ها بجز باکتریهای معین یافت میشود

catalase

حالتی است مربوط به روانپزشکی در این حالت اندامهای بیمار را در هر وضعی که قرار دهند برای مدتی به همان حال باقی میماند

catalepsy

مربوط به (catalepsy)

cataleptic

همانند کاتالپسی ، شبیه (catalepsy)

cataleptiform

‎ cataleptiform همانند کاتالپسی ، شبیه ‎catalepsy

cataleptoid

کاتالیز ، اعمال اثر بر یک واکنش شیمیایی با مقادیر کم از یک ماده که خود داخل واکنشی نمیشود بدون تغییر باقی میماند

cataleptoid=cataleptiform catalysis

کاتالیز ، اعمال اثر بر یک واکنش شیمیائی با مقادیر کم از یک ماده که خود داخل واکنش نمیشود و بدون تغییر باقی میماند کاتالیز منفی ، جلوگیری از ‎ negative c یک واکنش شیمیائی بوسیله یک کاتالیزور کاتالیز مثبت ، تسریع در یک ‎ positive c واکنش شیمیائی بوسیله یک کاتالیزور

catalysis

کاتالیزور ، عنصری که می تواند سرعت یک واکنش شیمیائی را تغییر دهد ولی خودش داخل آن واکنش نمیشود

catalyst

کاتالیزری ، مربوط به کاتالیز

catalytic

پیش برد رویداد یا تأثیر بر سرعت یک واکنش شیمیایی

catalyze

‎ catalyst کاتالیزور ، عنصری که می تواند سرعت یک واکنش شیمیائی را تغییر دهد ولی خودش داخل آن واکنش نمیشود

catalyzer

مربوط به قاعدگی

catalyzer=catalyst catamenia=menstruation catamenial

‎ menstruation قاعدگی ، حیض ، دوره ماهانه خروج خون از رحم زن غیر حامله که معمولا چهار هفته در انسان و چند نوع پریمات دریگر اتفاق میافتد

catamenia

مربوط به قاعدگی

catamenial

تاریخچه پزشکی بیمار از تاریخی که بیمارستان را ترک گفته و یا معالجات درباره او پایان یافته است تا هنگام مرگ

catamnesis

نوعی اختلال تکلم که در آن یک کلمه یا عبارت بطور ثابت تکرار می شود

cataphasia

حالتی شبیه خواب که در آن احساس و صدا از بین رفته است

cataphora

داخل شدن ملکولهای فعال یا یونهای دارویی به بافتها به وسیله میدان الکتریکی ، ورود دارو به بافتها از راه پوست سالم به وسیله جریان الکتریکی

cataphoresis

تمایل و کم شدن سر به طرف بالا و چرخش محور بینایی به پایین در وقت نگاه کردن به جلو

cataphoria

مربوط به (cataphory)

cataphoric

عقب افتادگی فکری از نوع دمانس (زوال عقلی ) که تمایل به بهبودی دارد

cataphrenia

مربوط به (cataphreny)

cataphrenic

مربوط به کاتافیلاکسی

cataphylactic

کاتافیلاکسی ، حرکت گلبولهای سفید و پادتن ها به طرف محل عفونت

cataphylaxis

آتروفی بافتی که در آن یاخته ها به حالت اولیه (حالت جنینی ) بر میگردند

cataplasia

مربوط به (cataplexy)

cataplectic

دست دادن حالت سفتی به عضلات بطور ناگهانی در اثر ترس و نظیر آن ممکن است به کلایس منجر شود (مثلا میگوییم یکمرتبه خشکم زد )

cataplexy

آب مروارید

cataract

آب مروارید c brunescens آب مروارید قهوه ای رنگ آب مروارید هسته ای همراه با ته نشست رنگدانه هائیکه تولید رنگ قهوه ای تیره ای می کنند ، آب مروارید c brunescens آب مروارید قهوه ای رنگ آب مروارید هسته ای همراه با ته نشست رنگدانه هائیکه تولید رنگ قهوه ای تیره ای می کنند

cataracta

کاتاراکت ، آب مروارید

Cataracts

التهاب یک غشاء مخاطی ترشح دار ، نزله atrophic c نزله آتروفیک ، رینیت مزمن همراه با تحلیل مخاط و بافت زیر مخاطی ، نزله atrophic c نزله آتروفیک ، رینیت مزمن همراه با تحلیل مخاط و بافت زیر مخاطی

catarrh

نزله ای

catarrhal

دارای سوراخهای بینی نزدیک به هم و متوجه به پایین

catarrhine

‎ catabolite ترکیبی که در مرحله کاتابولیسم حاصل میشود

catastate

نوعی آشفتگی روانی که در آن بیمار مرتب یک حرف یا یک کار را تکرار می کند

catastate=catabolite catathymia

هزینه های کمرشکن سلامت

Catastrophic health expenditures

نوعی آشفتگی روانی که در ان بیمار مرتب یک حرف یا یک کار را تکرار میکند

catathymia

نوعی اسکیزوفرنی که با اختلالات آشکار حرکتی مشخص می شود ، چنانکه مراحل متناوب چرت و رخوت و تحریکات و هیجانات در آن دیده می شود

catatonia

مربوط به (catatoia)

catatonic

مربوط به (catatricrotism)

catatricrotic

پیدایش سه دندانه در شاخه پایین رو نبض نگاره

catatricrotism

چرخش محور بینایی به طرف پایین

catatropia

در هم ریختن اجتماعات میکربی

cataxia

کاتکین ها

Catechins

کاتکول ، ترکیبی است به شکل 2 ، 1 دی هیدروکسی بنزن به فرمول C6H6O2

catechol

کاتکولامین ، ترکیبی از کاتکول ‎ ctechol و یک آمین که دارای عمل سمپاتومیمتیک (مقلد سمپاتیک) است

catecholamin

کاتکولامین ، ترکیبی از کاتکول(catechol) و یک آمین که دارای عمل سمپاتومیمتیک (مقلد سمپاتیک) است

cateecholamin

زیاد شدن قابلیت تحریک عصب در نزدیکی کاتد (قطب منفی)

catelectrotonus

کاتناباکتریوم ، تیره ای از شیزومیستها (راسته اوباکتریاله خانواده لاکتوباسیلاسه ، طایفه لاکتوباسیله)که در مجرای روده ای یافت می شود

catenabacterium

نخ بخیه ، کاتگوت ، نخ ساخته شده از مواد قابل جذب که از کلاژن پستانداران سالم تهیه می شود اندازه های آنها از پنج صفر تا هشت می باشد نوع ساده

catgut

Catheter کاتتر

cath

خالی کردن یا پاک کردن ، بخصوص بیرون ریزی ذهنی حوادث گذشته برای رهایی از هیجانات و بی قراری

catharsis

ِ1- تسهیل در تخیله شکم به کمک مسهل یا تنقیه 2- مسهل دارویی که تخلیه روده ها را تسهیل کند این داروها بعضی اوقات بر طبق بالا رفتن شدت عملشان

cathartic

مربوط به (cathexis)

cathectic

نوعی آنزیم درون سلولی خورد کننده پروتئین که در محیط خنثی عمل میکند

cathepsin

کاتتر

Catheter

تعبیه کاتتر وریدی

catheter insertion

سوند زدن ، سونداژ ، عبور یک سوند به داخل یک مجرا یا یک حفره بدنی

catheterization

وارد کردن سوند به داخل یک حفره بدنی ، معمولا بداخل مثانه برای تخلیه ادرار

catheterize

وابستگی شدید انرژی روانی و ذهنی به یک شیئی یا یک ایده

cathexis

مربوط به قطب منفی

cathodal

قطب منفی ، الکترودی که به وسیله آن جریان برق از یاخته یا بدن یا یک دستگاه خارج می شود

cathode

ُِ1- مربوط به قطب منفی 2- وابران یا حالت گریز از مرکز

cathodic

کاتومایسین ، نام تجارتی فرآورده نووبیوسین (novobiocin)

cathomycin

یاخته های غضروفی ، یاخته های بافت همبند که در حفرات بافت غضروفی دیده می شوند

catilage cs

یاخته های غضروفی ، یاخته های بافت همبند که در حفرات بافت غضروفی دیده می شوند

catilage c's

کاتیون ، عنصر یا عناصری که در تجزیه الکتریکی یک الکترولیت بطرف قطب منفی می روند تمام فلزات و ئیدروژن جزء کاتیونها می باشند

cation

رزینهای تبادل کاتیونی

cation exchange resins

فرمولاسیون کاتیونی

Cationic formula

ترس بیمارگونه از آینه

catoptrophobia

نمایش دو بعدی اشعه گاما که بوسیله یک ایزوتوپ رادیوآکتیو در بافت منتشر شده ، این نمایش بوسیله یک مکانیزم چاپ عکس که یک منبع نورانی را برای نور دادن به یک فیلم فتوگرافیک به کار میگیرد انجام میشود

photoscan

‎ scintiscan ترسیمی است دو بعدی از اشعه گاما که از مواد رادیوایزوتوپ خارج شده است این ترسیم تمرکز این اشعه را در بافتهای مختلف مانند مغز ، کلیه و غیر نشان میدهد

scan

اسکن

ُُScan

ترسیمی است دو بعدی از اشعه گاما که از مواد رادیواکتیو ایزوتوپ خارج شده است این ترسیم تمرکز این اشعه را در بافتهای مختلف مانند مغز ، کلیه و

scintiscan

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی مقطع نگاری محوری کامپیوتری COMPUTERIZED AXIAL TOMOGRAPHY

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مقطع نگاری محوری کامپیوتری COMPUTERIZED AXIAL TOMOGRAPHY

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما