معادل انگلیسی دستگاه خون ساز ، خون شامل سلولهائی بنام ERYTHROCYTE یا گلبول قرمز و گلبولهای سفید ( WHITE CELLS

پزشكی
دستگاه خون ساز ، خون شامل سلولهائی بنام ERYTHROCYTE یا گلبول قرمز و گلبولهای سفید ( WHITE CELLS ) و پلاکت ها است که در مایعی بنام پلاسما شناورند تولید خون در مغز استخوان صورت می گیرد گلبولهای قرمز در حال سلامت و بیماری به سه طریق تعریف می شوند : 1- برحسب شکل یا morphology 2- برحسب تعداد سلولهای خون ANEMIA ) به معنی کم خونی است ) 3- برحسب رنگ و اندازه سلول ها NORMOCHROMIC ) یا رنگ طبیعی MICROCYTIC یعنی اندازه کوچک سلول ها ) سلولهای قرمز در مغز استخوان ساخته می شوند سلولهای مغز استخوان HEMATOCYTOBLAST نامیده می شوند که گلبول های قرمز را تولید می کند هورمون ERYTHROPOIENTIN تولید گلبولهای قرمز را تنظیم می کند هموگلوبین که قدرت جذب اکسیژن را دارد از یک پروتئینی بنام GLOBIN و آهن ساخته می شود
the hematologic system
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دستگاه خون ساز ، خون شامل سلولهائی بنام ERYTHROCYTE یا گلبول قرمز و گلبولهای سفید ( WHITE CELLS
سیستم عصبی شنوایی مرکزی
1central auditory nervous system
محیط زیست سریعا در دسترس
accessible ecosystem
سیستم ATP فسفاژن
ATPphosphagen system
سيستم التهابي بدن
Body inflammatory system
سیستم عصبی مرکزی ، سلسله اعصاب مرکزی
central nervous system
سیستم عصبی مرکزی
cns - central nervus system
سیستم کمپلمان
Complement system
سیستم مختصات
Coordinate System
سیستم گوارش
digestive system
سیستم طراحی درمان سه بعدی Eclipse® 3D
Eclipse® 3D Treatment Planning System
مبادله مواد بین موجودات زنده و غیر زنده که ایجاد یک دور گردش بسته می کند یک واحد طبیعی از موجودات زنده و عناصر غیر زنده که ایجاد یک سیستم
ecosystem
سیستم حجامت صورت
facial cupping system
نظام آموزش عالی
higher education system
سیستم حسگر مادون قرمز
infrared sensing system
دستگاه پوششی
integumentary system
نظام بین المللی ارزشیابی زبان انگلیسی
International English Language Testing System
روش و سیستمی است در اکولوژی که در آن مطالعات اکولوژیک را بطور طبیعی یا آزمایشگاهی به شکل محدود و در محیطی کوچک به منظورهای تجربی انجام می
microecosystem
سیستم نیتروژناز
nitrogenase system
سیستم بویایی
olfactory system
سیستم بویایی
olfcatory system
سامانه‌ی زیستی ، از همکاری بین اندام‌های مختلف بدن دستگاه یا سامانه زیستی تشکیل می‌شود
Organ system
سیستم امتیازدهی پیش آگهی
prognostic scoring system
روش رادماخر ، عقیده مبنی بر اینکه برای هر بیماری باید درمان خاصی وجود داشته باشد
rademachers system
روش رادماخر ، عقیده مبنی بر اینکه برای هر بیماری باید درمان خاصی وجود داشته باشد
rademacher's system
سیستم اطلاعات رادیولوژی
Radiology Information System
سیستم گزارش دهی
routine reporting system
سیستم اپونوروتیک عضلانی سطحی
Superficial Muscular Aponeurotic System
نظام مراقبت
surveillance system
نظام مراقبت سندرمیک
syndromic surveillance system
سیستم
system
دستگاه سیستم
systema -system
روشهای کمک باروری
the assisted reproductive technologies
گوش
the ear
دستگاه تنفس
the espiratory system
چشم
the eye
دستگاه تولید مثل
the male reproductive system
ضایعات گوش میانی
the middle ear lesions
دستگاه عصبی : دستگاه عصبی شامل دستگاه عصبی مرکزی CNS دستگاه عصبی محیطی PNS و دستگاه عصبی خودکار AUTOMATIC N SANS است سایر قسمت های سیستم عصبی مرکزی عبارتند از بطن های نیم کره VENTRICLE یا بطن های کناری بطن سوم و چهارم که در داخل آنها مایع مغزی نخاعیCEREBROSPINAL جریان دارد
the nervous system
روند تغییر
The process of change
استخوان بندی ؛ استخوان بندی شامل گروه بشرح زیر می باشد : 1 گروه استخوان های جمجمه 2 گروه استخوان های تنه 3 گروه استخوان های حلقه سینه ای PECTORAL GIRDLE 4 گروه استخوان های حلقه لگنی PELVIC GIRDLE
the skeletal system
دستگاه ادراری
the urinary system
کرم نخی ، کرمهای نماتود مثل آنتروبیوس ورمیکولاریس (کرمک)
theadworm
یکی از آلکالوئید های تریاک که سمی ، بلوری و مسکن و دارای خواص مشابه استریکتین می باشد
thebaine
مسمومیت از تریاک
thebaism
دریچه تبسیوس ، چینی است از آندوکاردیا درون شامه قلب در محل باز شدن سینوس کرونر در دهلیز راست قلب
thebesian v.
پوشش
theca
پوششها
thecae
جایگیری یا تثبیت دندان در حفره اش
thecodont
تومور تخمدانی محتوی سلولهای کپسول فولیکول گرا آف
thecoma
انقباض پوشش زردپی (تاندون )
thecostegnosis
تیلریا ، جنسی از انگلهای تک یاخته ای کوچک
theileria
ابتلا و آلودگی به تیلریا
theileriasis
آلکالوئید چای ، ایزومر کافئین
theine
درد نوک پستان
thelalgia
آغاز رشد پستان در هنگام بلوغ
thelarche
ترمیم پلاستیک نوک پستان
theleplasty
شق شدن یا نعوظ نوک پستان
thelerethism
التهاب نوک پستان
thelitis
نوک پستانی شکل ، برجستگی کوچک شبیه نوک پستان
thelium
خونریزی از نوک پستان
thelorrhagia
‎ feminonucleus پرونوکلوئوس جنس ماده (پرونوکلئوس ‎ عنصر جنسی بعد از لقاح تخمک و قبل از تقسیم شدن)
thelyblast
آنچه که فقط نوزاد ماده بوجود آورد
thelygenic
‎ theleplasty ترمیم پلاستیک نوک پستان
thelyplasty
بطرف برجستگی تنار ، یا به طرف کف دست
thenad
مربوط به قسمت گوشتی کف دست در قاعده شست
thenal
قسمت گوشتی کف دست در قاعده شست
thenar
ماده ای است که به عنوان آنتی هیستامینیک بکار می رود
thenyldiamine
نام تجارتی فرآورده ای از هیدروکلرور متاپیریلن که برای درمان آلرژیهای ناشی از هیستامین مورد استفاده قرار میگیرد
thenylene
آلکالوئیدی است که از دانه های رسیده و خشک گیاهی به نام تئوبروما کاکائو بدست می آید و به عنوان ادرار آور و شل کننده عضلات صاف مورد استفاده
theobromine
نام تجارتی فرآورده تئوفیلین سدیم گلیسینات
theoglycinate
جنون مذهبی ، به ویژه نوع اختلال روانی که در آن بیمار خود را ملهم از خدا یا صاحب مقام الهی می داند
theomnnia
تئوفیلین ، آلکالوئیدی است که از راه صناعی یا از چای بدست میاید و به عنوان شل کننده عضلات ساق و ادرار آور مورد استفاده قرار می گیرد و این
theophylline
علمی اجرایی
Theoretical-practical
نظریه ، تئوری
theory
نظریه صورت
theory of face
نام تجارتی فرآورده های تارترات فنیندیامین که ضد هیستامین است
thephorin
درمانی
therapeutic
درمان شناسی ، علم معالجه ، طب دارویی
therapeutics
‎ therapist درمان شناس ، متخصص در علوم درمانی درمان شناس فیزیکی ، کسی که در در تکنیک درمان فیزیکی ماهر است و بتواند در مانهائی را بوسیله طبیب دستور داده میشود انجام دهد ‎physical t درمان شناس گویائی ، شخصی که بتواند برای رفع اختلالات تکلم به بیمار کمک کند ‎speech t
therapeutist
درمان شناسی ، متخصص در علوم درمانی
therapeutist =therapist therapist
درمان شناس ، متخصص در علوم درمانی درمان شناس فیزیکی ، کسی که در در تکنیک درمان فیزیکی ماهر است و بتواند در مانهائی را بوسیله طبیب دستور داده میشود انجام دهد ‎physical t درمان شناس گویائی ، شخصی که بتواند برای رفع اختلالات تکلم به بیمار کمک کند ‎speech t
therapist
درمان
therapy
روشهای درمانی
therapy modalities
واحد گرما ، 1- کالری کوچک 2- واحد انگلیسی حرارت
therm
گرمائی ، حرارتی ، مربوط به گرما
thermal
ترمال تراپی
Thermal therapy
احساس دردناکی که از گرما یا حرارت ایجاد می شود
thermalgesia
‎ causalgia درد و سوزش شدید سطحی
thermalgia
فقدان حساسیت نسبت به گرما
thermanalgesia
ناتوانی در تشخیص گرما و سرما
thermanesthesia
گرماشناسی ، مطالعه گرما به عنوان عامل درمانی
thermatology
گرماسنج الکتریکی برای سنجش تغییرات مختصر حرارت
thermelometer
درک گرما یا سرما
thermesthesia
وسیله ای است برای اندازه گیری حساسیت نسبت به گرما
thermesthesiometer
افزایش حساسیت به گرما (درجات حرارت بالا)
thermhyperesthesia
کاهش حساسیت طبیعی نسبت به گرما
thermhypesthesia
حرارتی مربوط به گرما
thermic
نوعی گرماسنج مقاومتی که تغییرات جزئی درجه گرما را اندازه گیری می کند
thermistor
پیشوندیست به معنی گرما که به کلمات دیگر میچسبد
thermo-
جنسی از شیزومیست ها (راسته آکتینومیستاله ، خانواده استرپتومیستاسه )
thermoactinomyces
گرمازیستی ، قدرت زندگی در حرارت زیاد
thermobiosis
گرمازی
thermobiotic
سوزاندن به وسیله سیم یا وسیله نوک دار داغ شده
thermocautery
بخشی از فیزیک و شیمی که تغییرات ناشی از واکنش های شیمیایی را مورد بحث قرار می دهد
thermochemistry
انعقاد بافت بوسیله جریان پرفرکانس
thermocoagulation
یک زوج هادی الکتریکی غیر مشابه (مانند پلاتین –رودیوم) که طوری به هم وصل شده که تحت تاثیر گرما ایجاد جریان الکتریسیته می کند و در اندازه
thermocouple
انتشار گرمایی ، انتشار بوسیله حرارت
thermodiffusion
قادر به تحمل گرمای زیاد
thermoduric
ترمودینامیک ، دانشی که مربوط به گرما و انرژی و تبدیل آنها به یکدیگر و مسائل وابسته به آنها است
thermodynamics
تهییج یا تحریک یا تولید گرما در بدن
thermoexcitory
گرمازائی ، تولید گرما در موجودات
thermogenesis
گرما زا ، مربوط به گرما زائی ‎thermogenic
thermogenetic
گرمازا ، مربوط به گرمازائی
thermogenetic=thermogenic
دانش ایجاد گرما
thermogenics
گرما نگاره ، فیلمی که از ترموگرافی (واژه بعد از واژه زیر) بدست آمده است
thermogram
گرمانگار ، دستگاهی است برای ثبت تغییرات گرما
thermograph
گرمانگاری ، روشی است برای تهیه نمودار حرارت سطح بدن که در بعضی حالات به منظور تشخیص مورد استفاده قرار می گیرد
thermography
احساس دردخیلی شدید ناشی از گرمای زیاد و حرارت شدید
thermohyperalgesia
حساسیت فوق العاده نسبت به گرما
thermohyperesthesia
غیر فعال شدن در برابر گرما تخریب قدرت عمل در اثر گرما
thermoinactivation
تأخیر یا توقف در تولید گرمای بدن
thermoinhibitory
متغیر با گرما ، ناپایدار در برابر گرما
thermolabile
گرماشناسی ، دانش حرارت و گرما
thermology
تولید نور بوسیله یک ماده موقعی که گرمای آن بالا می رود
thermoluminescence
ترمولومینسانت
Thermoluminescent
تجزیه به وسیله گرما 2- اتلاف حرارت بدن از راه تشعشع
thermolysis
مربوط به تجزیه به وسیله گرما ، تجزیه شونده به وسیله گرما
thermolytic
ماساژ به وسیله گرما
thermomassage
کاربری ترموگرافی به منظور نشان دادن ضایعات پستان
thermomastography
کاربری ترموگرافی بمنظور نشان دادن ضایعات پستان
thermomastograqhy
گرماسنج ، میزان الحراره ، دماسنج وسیله ای است برای تعیین درجه حرارت (در عمل از ماده ای که در مقابل حرارت تغییر حجم می د هد استفاده می شود و
thermometer
رما سنجی ، اندازه گیری حرارت
thermometry
گرما دوست ، به موجودی اطلاق میشود که در گرمای پنجاه و پنج تا پنجاه و شش سانتیگراد بهتر رشد میکنند
thermophile
گرما دوستی
thermophilic
گرما ترسی ، ترس مرضی یا عدم تحمل نسبت به گرما
thermophobia
دستگاهی است برای بکار بردن حرارت در درمان بیماریها
thermophore
پیل حرارتی ، تعدادی کوپل حرارتی ( ترموکوپل) که به منظور افزایش حساسیت نسبت به تغییرات حرارت یا تبدیل حرارت به جریان برق به طور سری به هم
thermopile
بکارگیری ترموگرافی برای تعیین محل چسبندگی جفت
thermoplacentography
گرمازدگی یا آفتاب زدگی
thermoplegia
افزایش تعداد تنفس در نتیجه گرمای زیاد
thermopolypnea
گیرنده گرمایی ، انتهای عصبی که به تحریکات گرما حساس باشد
thermoreceptor
مقاومت به گرما ، آنچه که نه به آسانی و نه به شدت تحت تاثیر حرارت قرار گیرد
thermoresistance
مقاوم به گرما
thermoresistant
ثابت در برابر گرما
thermostabile
ترموستات ، دستگاهی که در سیستم حرارتی به منظور حفظ گرما در یک سطح معین به طور خودکار مورد استفاده قرار میگیرد
thermostant
ابقاء گرما ، حفظ حرارت ، مانندآنچه در حیوانات خون گرم دیده می شود
thermostasis
ترموستات ، دستگاهی که در سیستم حرارتی به منظور حفظ گرما در یک سطح معین به طور خودکار مورد استفاده قرار می گیرد
thermostat
محرومیت از حرارت
thermosteresis
انقباض در نتیجه تحریک حرارتی
thermosystaltic
مربوط به ترموتاکسی (واژه زیر)
thermotactic
مربوط به ترموتاکسی (واژه زیر)
thermotaxic
ترمو تاکسی ، ‎ - 1 تنظیم طبیعی گرمای بدن ‎ - 2 حرکت آزادانه یک موجود زنده متحرک تحت تاثیر گرما
thermotaxis
گرما درمانی ، کاربری درمانی حرارت
thermotherapy
دانش مربوط به گرما ، شناسایی حرارت
thermotics
قادر به تحمل گرما ، مقاوم به گرما
thermotolerant
دستگاهی است برای اندازه گیری انقباض که در نتیجه گرما در عضلات تولید می شود
thermotonometer
گرما گرا
thermotoxin
گرما گرائی ، حرارت گرائی ، گرایش یاخته زنده بطرف حرارت تحت تاثیر تحریک حرارتی
thermotropic
ماده سمی که بعلت حرارت در بدن تولید میشود
thermotropism
گرمادوست ، به موجودی اطلاق می شود که در گرمای پنجاه و پنج تا پنجاه و شش درجه سانتیگراد بهتر رشد می کند
thernlophile
نام تجارتی فرآورده های ایزوتیپندیل که به عنوان آنتی هیستامینیک مورد استفاده قرار میگیرد
theruhistin
نوعی اختلال سوخت و سازی که در آن بعضی مواد به مقدار بیش از حد طبیعی در بعضی یاخته ها انباشته می شوند
thesaurismosis
حالتی که در نتیجه ذخیره بیش از حد مواد طبیعی یا مواد خارجی در یاخته های بدن ایجاد می شود
thesaurosis
سیستم خنک سازی آبی
Water cooling system

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن