معادل انگلیسی طناب اسپرماتیک که محل عبور وازدفران ، اعصاب و لنفاتیک و عروق خونی است

پزشكی

طناب اسپرماتیک که محل عبور وازدفران ، اعصاب و لنفاتیک و عروق خونی است

spermatic chord

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی طناب اسپرماتیک که محل عبور وازدفران ، اعصاب و لنفاتیک و عروق خونی است

‎ cord طناب ، جسم طویل ، استوانه ای و قابل انعطاف طنابهای برون ، یاخته های نخی ‎ Braun s c s شکلی که در کلیه جنین اولیه وجود دارد طناب دندانی ، توده طنابی شکل ‎ dental c سلولی که عضو مینائی را میسازد طنابهای فرن ، طنابهای صوتی تحتانی یا حقیقی ‎ Ferrein's c's طناب عقده ای ، تنه اصلی سیستم عصبی سمپاتیک ‎ gangliated c طناب تناسلی ، ساختمانی در ‎ genital c جنین که از یکی شدن دو مجرای ولف و مولر بوجود میاید طنابی در جنین که بر بخ را ‎ gubernacular به کف پوست بیضه می چسباند طناب خاجی ‎ - کمری ، ‎ lumbosacral c تنه عصبی که از شاخه اعصاب چهارم و پنجم کمری بوده و تا شبکه خاجی کشیده میشوند طناب عصبی ، هر تنه عصبی یا ‎ nerve c ذساع لی لز رشاع علی غصبی رل طناب عصبی گویند طناب مایل ، وتر مایل ‎oblique c لایه ای از بافت رگی که ‎ psalterial c دیواره خارجی مجرای حلزونی را پوشانیده و بنظر میرسد آندولنف ترشح میکند طنابهای جنسی ، لوله های منی ساز در مراحل اولیه جنینی ‎ sexual c s طناب منوی ، ساختمان طنابی ‎ spermatic c شکلی که محتوی مجاری برنده منی و رگها و اعصاب بیضه می باشد طناب نخاعی ، نخاع شوکی ، مغز ‎ spinal c تیره ، دنباله نسج عصبی مغز در مجرای نخاعی که تا اولین یا دومین مهره کمری ادامه دارد طناب نافی ، ساختمان ‎ umbilical c طنابی شکلی که جنین را به جفت وصل نموده و محتوی سرخرگ و سیاه رگ نافی است طنابهای صوتی ، رباطهائی ‎ vocal c s درقی ‎- طرجهالی که دو جفت بوده جفت فوقانی را طنابهای صوتی کاذب و جفت تحتانی را طنابهای صوتی حقیقی گویند طناب ویت برخت ، لیگمان حلقوی آرنج ‎ Weitbrcht s c طنابهای وایلد ، خطوط عرضی جسم پینه ای ‎s c s ‎ Wilde طنابهای ویلیس ، نوارهای عرضی که سینوس طولی فوقانی را قطع میکنند ‎ Willis s c s

chord

طناب استوانه ای شکل سلولی روی طرف پشتی جنین که محور طولی جنین را مشخص می کند

notochord

rheostat رئوستا ، دستگاه تنظیم مقاومت در یک مدار الکتریکی

rheochord

مربوط به منی ، منوی

spermatic

مجرای نخاعی ، مجرائی است در داخل ستون مهره ها که گذرگاه طناب نخاعی میباشد

spermatic c.=inguinal canal spinal c.

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی طناب اسپرماتیک که محل عبور وازدفران ، اعصاب و لنفاتیک و عروق خونی است

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی طناب اسپرماتیک که محل عبور وازدفران ، اعصاب و لنفاتیک و عروق خونی است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما