معنی make an attempt on life

حقوق
make an attempt on life
سوءقصد
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی make an attempt on life
3 relational life
زندگی ارتباطی
average life
عمر متوسط اقلام دارائی
estate for life
حق عمری
gasp out life
جان دادن ، مردن
imprisonment for life
حبس ابد ، حبس موبد
make
ساختن ، درست کردن ، تهیه کردنطرح کردن ، قرار دادن ، باعث شدنوادار یا مجبور کردن ، پیمودن ، رسیدن به ساخت ، ترکیب ، حالت
make a bid (see also: bid, enter a bid, tender a bid)
در مناقصه یا مزایده شرکت کردن ، پیشنهاد خرید (به قیمت معین)
make a comment
اظهار نظر کردن
make a copy of
سواد برداشت ، رونوشت برداشتن
make a corner in (something)
احتکار ، احتکار کردن
make a diplomatic representation
‎ to a government به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
make a donation of
هبه کردن
make a draft for
حواله کردن ، برات کردن
make a enquiries
استسفار کردن
make a forward purchase
سلف خریدن
make a loan
وام دادن
make a mistake
خطا کردن
make a profit
سود بردن
make a provision
شرط کردن چیزی
make a suggestion
اظهار عقیده کردن
make a suggestive
دال بر
make a will
وصیت کردن
make an attempt on the life of a person
نسبت به جان کسی سو قصد کردن
make an entry
ثبت کردن ، وارد کردن
make an exception
استثناء قائل شدن
make an offer
ایجاب
make enquiries
استسفار کردن
make for
حمایت کردن ، پشتیبانی کردن ، تأیید کردن ، به نفع طرفی حکم دادن
make good
جبران کردن ، تاوان دادن
make good a loss
جبران کردن خسارت یا ضرر
make havoc with
ویران کردن ، خراب کردن
make it a condition
شرط کردن
make law
وضع قانون ، قانونگذاری
make one's will
وصیت کردن
make oneself the owner of
تصاحب کردن
make option
جعل خیار
make peace
صلح کردن
make representation
شکایت بردن، عرض حال بردن، طرح دعوی کردن
make restitution
جبران کردن خسارت ، پرداختن غرامت ، بازگرداندن وضع پیشین زیان دیده ، رد کردن مال به صاحب اصلی آن
make up
جعل کردن ، تکمیل کردن
make up for
جبران کردن
make up for the past
جبران مافات کردن
make up to
خسارت کسی را جبران کردن
maker (of a promissory note or check)
متعهد یا امضاء کننده (سفته یا چک)
marriage life
زندگی زناشویی
married life
زندگی زناشویی
public life
زندگی در سیاست ، زندگی سیاسی
right to life
حق حیات
tenant for life
شخص دارای حق عمری
woman on the decline of life
زن یائسه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI حقوق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن