معنی writ of prohibition

حقوق

writ of prohibition

دستور دادگاه عالی به دادگاه نخستین دایر بر خودداری از اقدام قضایی (به دلیل عدم صلاحیت یا تجاوز دادگاه نخستین از حدود صلاحیت خود)

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی writ of prohibition

prohibition

حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی می دهد

writ

قرار تأمین

writ (see also: injunction, order)

حکم ، قرار

writ de cursu

قرارهایی که در اثناء دادرسی عادی صادر شوند

writ in aid

حکم تکمیلی

writ of attachment

حکم توقیف

writ of attachment (see also: attachment, judicial attachment, warrant of attachment)

قرار توقیف مال (یا شخص)

writ of certiorari (see also: certiorari)

تصمیم دیوان عالی کشور آمریکا به قبول دعوی ، قرار صادره توسط دادگاه پژوهش به دادگاه نخستین برای ارسال نسخه (گواهی شده) پرونده

writ of enforcement

اجراییه ، قرار اجرای حکم دادگاه

writ of error

حکم یا قرار تصحیحی (قرار دادگاه پژوهش دایر بر ارجاع پرونده از دادگاه نخستین به دادگاه پژوهش ، جهت بررسی اشتباهات احتمالی مورد ادعا در حکم ، و در صورت لزوم ، تصحیح یا فسخ حکم) ، حکم تصحیحی ، قرار تصحیحیقرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیحاشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است

writ of execution

اجراییه ، قرار اجرای حکم دادگاه

writ of mandamus

امریه ، دستور دادگاه عالی به مقامات قضایی یا اجرایی جهت وظایف قانونی خود

writ of possession

قرار اجرای حکم اعاده تصرف زمین ، حکم تملیک

writ of procedendo (see also: procedendo)

دستور دادگاه عالی به دادگاه نخستین برای ادامه رسیدگی و صدور حکم

writ of say (see also: stay order)

قرار توقیف (یا تعلیق) دادرسی

writ of summons (see also: summons)

احضاریه ، قرار جلب

write

نوشتن

write down

ثبت کردنتنزل دادن بهای اسمی سهام

write off

حذف کردن ، قلم زدن ، از دفتر خارج کردن ، انتقال مانده حساب دارایی (به دلیل غیر قابل وصول بودن یا فاقد ارزش شدن آن) به حساب هزینه یا سود و زیان ، لغو کردن پروژه یا برنامه

write off (debt)

حذف بدهی مشکوک الوصول از دفتر حساب ، بدهی مشکوک الوصول

writing obligatory

اسناد تعهدآورمعادل ‎bond

written

مکتوب ، نوشته شده

written agreement

قولنامه ، موافقت نامه ، پیمان نامه

written application

تقاضانامه

written by one-self

خودنوشته

written charge

اتهام نامه

written consent

رضایت مکتوب

written contract

پیمان نامه

written judement

دادنامه

written law

قوانین موضوعه ، قوانین مصوب قوه مقننه ، قوانین مدون

written laws

حقوق مدون ، قوانین مدون

written notice

اخطاریه

written policies

سیاست مکتوب

written promise

قولنامه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی writ of prohibition

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی writ of prohibition

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما