معنی col

زمين شناسی
col
کتل ، گردنه
الف) یک گذرگاه یا فرورفتگی بلند ، باریک با لبه های تیز در یک رشته کوه ، معمولاً در عرض یک پشته یا درون یک بخشاب یا بین دو قله مجاور هم ، خصوصاً یک گذرگاه عمیق که توسط فرسایش قهقرایی و تقاطع دو سیرک ، مانند آنچه در آلپ فرانسه دیده می شود ، تشکیل می شود همچنین بلندترین یا مرتفع ترین نقطه بر روی یک بخشاب بین دو دره
ب) یک فرورفتگی نشاندار شده گرند یا تاقدیس یا زین مانند در خط الراس یک پشته کوهستانی ، پائین ترین نقطه بر روی یک پشته
ج) یک پشته کوتاه یا گراند مرتفع شده زمین که دو توده بزرگتر و مرتفع تر را بهم متصل می کند ریشه کلمه: فرانسوی به معنای گردن یا گردنه مقایسه شود با gap (زمین ریخت شناسی) ، notch شکاف یا بریدگی مترادف: joch ، گردنه الف) یک گذرگاه یا فرورفتگی بلند ، تشکیل می شود همچنین بلندترین یا مرتفع ترین نقطه بر روی یک بخشاب بین دو دره ب) یک فرورفتگی نشاندار شده گرند یا تاقدیس یا زین مانند در خط الراس یک پشته کوهستانی ، پائین ترین نقطه بر روی یک پشته ج) یک پشته کوتاه یا گراند مرتفع شده زمین که دو توده بزرگتر و مرتفع تر را بهم متصل می کند ریشه کلمه: فرانسوی به معنای گردن یا گردنه مقایسه شود با gap (زمین ریخت شناسی)
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی col
ستون ، ستونی
نمودی که در غارها یافت می شود و از اتصال استالاکتیت و استالاگمیت به وجود می آید

(غارشناسی) : یک نهشته ستونی که بوسیله همبستگی و یکی شدن یک چکیده با چکنده مکمل اش تشکیل شده است مترداف: پیلار ، استالاکتواستالاگمیت
(دیرین شناسی): الف) یک ساختار استوانه ای که از یک سری صفحات متفاوت که بر روی هم قرار گرفته اند و به انتهای سطح بالایی جام لاله وش ، بلاستویید و بیشتر کیسه تنان متصل شده است ، ساخته شده و احتمالاً برای مهار شدن یا ثابت شدن یا به عنوان وسیله ای برای تکیه گاه استفاده می شود انتهای دیستال در بعضی از انواع به عنوان یک بخش بشدت تعدیل یافته شناخته می شود مترادف: ساقه
ب) دیواره بدنی استوانه ای مسطح پولیپ مرجان Scleracfiniar بین دیسکهای دهانی و قاعده ای
، ستونی - نمودی که در غارها یافت می شود و از اتصال استالاکتیت و استالاگمیت به وجود می آید - - (غارشناسی) : یک نهشته ستونی که بوسیله همبستگی و یکی شدن یک چکیده با چکنده مکمل اش تشکیل شده است مترداف: پیلار ، استالاکتواستالاگمیت - (دیرین شناسی): الف) یک ساختار استوانه ای که از یک سری صفحات متفاوت که بر روی هم قرار گرفته اند و به انتهای سطح بالایی جام لاله وش ، ساخته شده و احتمالاً برای مهار شدن یا ثابت شدن یا به عنوان وسیله ای برای تکیه گاه استفاده می شود انتهای دیستال در بعضی از انواع به عنوان یک بخش بشدت تعدیل یافته شناخته می شود مترادف: ساقه - ب) دیواره بدنی استوانه ای مسطح پولیپ مرجان Scleracfiniar بین دیسکهای دهانی و قاعده ای -
کلرادوئیت
ترکیب شیمیایی :HgTe
سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی)
رده بندی: تلورور
رخ:ندارد
جلا:فلزی
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی: شکننده
سختی : 3
چگالی : 8 - 8 1
اشکال ظاهری:آگرگات توده ای و فلزی
ژیزمان:کمیاب ; استرالیا ، امریکا و چک و اسلواکی
خواص شیمیایی:محلول در HNO3
رنگ کانی : سیاه
رنگ خاکه: سیاه
تشابه کانی شناسی : پتزیت
پاراژنز : تلورور طلا و نقره
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها: ناشناخته
محل پیدایش: استرالیا
کانیهای شبیه آن پتزیت است که در H2SO4 حل می شود و در شعله عکس العمل دارد شکستگی آن ناصاف است نام آن از نام محل اکتشاف آن در امریکا (کلرادو) گرفته شده است ، کلرادوئیت - ترکیب شیمیایی :HgTe - سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی) - رده بندی: تلورور - رخ:ندارد - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی: شکننده - سختی : 3 - چگالی : 8 - 8 1 - اشکال ظاهری:آگرگات توده ای و فلزی - ژیزمان:کمیاب ; استرالیا ، امریکا و چک و اسلواکی - خواص شیمیایی:محلول در HNO3 - رنگ کانی : سیاه - رنگ خاکه: سیاه - تشابه کانی شناسی : پتزیت - پاراژنز : تلورور طلا و نقره - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: ناشناخته - محل پیدایش: استرالیا - کانیهای شبیه آن پتزیت است که در H2SO4 حل می شود و در شعله عکس العمل دارد شکستگی آن ناصاف است نام آن از نام محل اکتشاف آن در امریکا (کلرادو) گرفته شده است
کلنی
الف) یک مجموعه ریخت شناسی یا کارکردی از موجودات زنده که با محیط به عنوان یک موجود واحد برهم کنش دارد تمام جانوران و سایر بخش ها بطور ژنتیک واحد و یکپارچه تصور می شوند مانند آنچه در بریوزوآها ، گراپتولیتها و مرجانهای گلسان دیده می شود
ب) گروهی از موجودات زنده یا فسیل شده که در یک محل یا واحد سنگی یافت می شوند تا آنهایی که برای این موجودات به عنوان خصوصیت شناسایی در نظر گرفته می شوند یا موجودات زنده یا فسیل هایی که به محل مهاجرت کرده و در یک ناحیه بایر ساکن می شوند ، کلنی الف) یک مجموعه ریخت شناسی یا کارکردی از موجودات زنده که با محیط به عنوان یک موجود واحد برهم کنش دارد تمام جانوران و سایر بخش ها بطور ژنتیک واحد و یکپارچه تصور می شوند مانند آنچه در بریوزوآها ، گراپتولیتها و مرجانهای گلسان دیده می شود ب) گروهی از موجودات زنده یا فسیل شده که در یک محل یا واحد سنگی یافت می شوند تا آنهایی که برای این موجودات به عنوان خصوصیت شناسایی در نظر گرفته می شوند یا موجودات زنده یا فسیل هایی که به محل مهاجرت کرده و در یک ناحیه بایر ساکن می شوند
کلومبیت
ترکیب شیمیایی : (Fe ، Mn)(Nb ، Ta)2O6
ترکیب شیمیایی از سری ایزومرفیک ، نیوبیت ، تانتالیت
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:اکسید
رخ:خوب ، مطابق با /010/ ناکامل ، مطابق با /100/
جلا: شیشه ای ، چرب ، نیمه فلزی
شکستگی: صدفی ، نامساوی
شفافیت: غیرشفاف
نوع سختی : شکننده
ژیزمان :فراوان ; آلمان غربی ، سوئد ، نروژ ، روسیه ، موزامبیک ، بولیوی ، گروئنلند ، استرالیا
رنگ کانی : قهوه ای سیاه ، سیاه
رنگ خاکه: قهوه ای سیاه ، قهوه ای
تشابه کانی شناسی : ولفرامیت ، فربریت ، تانتالیت
پاراژنز : اسپودومن ، کاسیتریت ، بریل ، توپاز
منشا تشکیل :پگماتیتی ، آبرفتی
شکل بلورها:منشوری ، پهن و کوتاه
کاربرد :منبع اصلی و مهم Nb ، Ta
محل پیدایش: گروئنلند
گاه بر حسب داشتن انکلوزیون دارای خاصیت رادیواکتیویته است
نام آن ازنام قدیمی(Nb(Columbium گرفته شده است
سختی : 6
چگالی : 5 2 - 6 ، کلومبیت - ترکیب شیمیایی : (Fe ، Ta)2O6 - ترکیب شیمیایی از سری ایزومرفیک ، تانتالیت - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:اکسید - رخ:خوب ، مطابق با /100/ - جلا: شیشه ای ، نیمه فلزی - شکستگی: صدفی ، نامساوی - شفافیت: غیرشفاف - نوع سختی : شکننده - ژیزمان :فراوان ; آلمان غربی ، استرالیا - رنگ کانی : قهوه ای سیاه ، سیاه - رنگ خاکه: قهوه ای سیاه ، قهوه ای - تشابه کانی شناسی : ولفرامیت ، تانتالیت - پاراژنز : اسپودومن ، توپاز - منشا تشکیل :پگماتیتی ، آبرفتی - شکل بلورها:منشوری ، پهن و کوتاه - کاربرد :منبع اصلی و مهم Nb ، Ta - محل پیدایش: گروئنلند - گاه بر حسب داشتن انکلوزیون دارای خاصیت رادیواکتیویته است - نام آن ازنام قدیمی(Nb(Columbium گرفته شده است - سختی : 6 - چگالی : 5 2 - 6
کولوکلاست
اصطلاحی که توسط ساندر (ص 388 – 327 – 1967) برای یک سیلیت ریز دانه یا مصالح بهم پیوسته گل با سیمان ضعیف استفاده شد که عموماً دارای بی نظمی هایی سطحی با یک برون نمای لبه دار می باشد و همچنین بافتی شبیه به چینه ای دارد که در آن ظاهر می شود مانند مصالحی که به اندازه ماسه یا سیلیت می رسد و در محل بر روی کف دریا تشکیل می شود یا مصالحی که به اندازه گراول یا ماسه می رسد و بوسیله حمل و نقل و رسوبگذاری مجدد ذرات ساخته شده از سیلیت ماسه یا کربناتهای اندازه گراول با سیمان شدگی ضعیف پیش از حرکت تشکیل شده است ، کولوکلاست اصطلاحی که توسط ساندر (ص 388 – 327 – 1967) برای یک سیلیت ریز دانه یا مصالح بهم پیوسته گل با سیمان ضعیف استفاده شد که عموماً دارای بی نظمی هایی سطحی با یک برون نمای لبه دار می باشد و همچنین بافتی شبیه به چینه ای دارد که در آن ظاهر می شود مانند مصالحی که به اندازه ماسه یا سیلیت می رسد و در محل بر روی کف دریا تشکیل می شود یا مصالحی که به اندازه گراول یا ماسه می رسد و بوسیله حمل و نقل و رسوبگذاری مجدد ذرات ساخته شده از سیلیت ماسه یا کربناتهای اندازه گراول با سیمان شدگی ضعیف پیش از حرکت تشکیل شده است
واریزه ، نهشته های واریزه ای ، واریزه/نهشته های واریزه ای
1- به مجموعه موادی گفته میشود که در اثر نیروی آب یا نیروی ثقل در پای کوهها و طول دامنه های کوهی انباشته می شود 2- واریزه ها و پاره سنگ هائی که در شیب 1 تا 15 درجه ای متراکم میگردد و انباشتگی آن نسبت به آبرفت ها زیادتر است مقایسه کلوویونها با آلوویونها : کولوویونها نتیجه جابجائی های نسبتا ضعیف بوده و اغلب در نیمرخ های عرضی دره ها دیده می شوند ، در صورتیکه آلوویونها از نواحی دور بوسیله آب آورده می شوند و سپس نیمرخ های طولی را پدید می آورند ، واریزه/نهشته های واریزه ای 1- به مجموعه موادی گفته میشود که در اثر نیروی آب یا نیروی ثقل در پای کوهها و طول دامنه های کوهی انباشته می شود 2- واریزه ها و پاره سنگ هائی که در شیب 1 تا 15 درجه ای متراکم میگردد و انباشتگی آن نسبت به آبرفت ها زیادتر است مقایسه کلوویونها با آلوویونها : کولوویونها نتیجه جابجائی های نسبتا ضعیف بوده و اغلب در نیمرخ های عرضی دره ها دیده می شوند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن