معنی ast

پزشكی

ast

آسپارتات آمینوترانسفراز - در مورد مشکوک به بیماری های عروق کرونر

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ast

astigia

astringent

ُ1-قابض و مانع ترشح 2- عامل یا دارویی که مانع ترشح گردد ، عاملی که نسوج عضوی را منقبض کرده مانع ترشح شود

astatine

آستاتین ، عنصر شیمیایی شماره اتمی 85 و وزن مخصوص 210 و علامت اختصاری At

astragalus

استخوان قاپ ، استخوان شتالنک ، استخوانی در پا که در بالا با درشت نی و نازک نی و در پایین و عقب با استخوان پاشنه مفصل می شود و مستقیما وزن

astrocyte

آستروسیت 1- یاخته ای ستاره ای شکل نوروگلی 2- کارپوسکل استخوانی

astigmatism

آستیگماتیسم ، نقص دید به علت نامساوی بودن تحدب سطوح انکسار در چشم در جهات مختلف به طوری که پرتوهای نور نتوانند در یک نقطه روی شبکیه متمرکز ، عدم تقارب اشعه نورانی در یک نقطه STIGMAT به معنی نقطه است

astigmometer

آستیگماتیسم سنج ، دستگاهی که برای سنجش درجه آستیگماتیسم بکار میرود

astigmia=astigmatism. astigmometer

آستیگماتیسم سنج ، دستگاهی که برای سنجش درجه آستیگماتیسم به کار می رود

Asthma

آسم

asthema

آسم

astroglia

بافت نوروگلی که از آستروسیت ها یا یاخته های ستاره ای شکل نوروگلی ساخته شده است

astragalectomy

برداشتن استخوان قاپ یا استخوان شتالنک یا استخوان قوزک

astraphobia

ترس مرضی از نور

astomia

تنگی مادرزادی دهان

astroblsatoma

تومری است نادر و بد خیم که در سیستم اعصاب تولید میشود

astrocytoma

توموری است مربوط به سیستم اعصاب مرکزی که دیر رشد بوده و حاوی سلولهای ستاره ای شکل نوروگلی (astrocytes) می باشد ، توموری دیر رشد از بافت گلیال

astrobisatoma

توموری است نادر و بدخیم که در سلول اعصاب تولید می شود

astringent properties

خواص منقبض کننده

aster

خوشه ای از رشته های شعاعی شکل که در موقع شروع تقسیم هسته یاخته از هرسانتریول دختر به اطراف امتداد می یابد

asthenometer

دستگاهی برای اندازه گیری میزان ضعف و ناتوانی عضلات

asthen(o)

ریشه اصلی کلمه ضعف

asthen

ریشه اصلی کلمه ضعف

astrosphere

ساختمانی است که از گروهی از رشته های شعاعی تشکیل شده و به طرف سانتروسم متوجه می شود و با سانتروسفر یاخته ادامه می یابد

asteroid

ستاره ای شکل

astroblast

سلولی که در اثر رشد تبدیل به یک آستروسیت (asterocyte) می شود

asthenope

شخصی که دچار ضعف بینایی است

asthenia

ضعف ، ناتوانی ، بی نیرویی ، عدم قدرت A به معنی عدم STHEN قدرت IA به معنی حالت است

asthenopia

ضعف دید همراه با درد چشم ، پس سر و گردن

asthenopla

ضعف دید همراه با درد چشم ، پس سر و گردن ضعف بینائی در اثر ‎ accommodative a کشیدگی عضلات مژگانی ضعف بینائی در اثر ضعف و ‎ muscular a ناتوانی عضلات خارجی چشم

astomus

عجیب الخلقه ای که دارای دهان تنگ باشد

astereognosis

عدم توانایی در تشخیص اشیاء به وسیله لمس آنها

astasia

عدم قدرت عضلات بدن در حفظ موقعیت تن ، عدم هماهنگی دستگاه حرکتی که در آن ضعف در ایستادن به چشم می خورد

asthenospermia

کاهش حرکات اسپرماتوزوئیدها در منی

asteatosis

کمبود یا فقدان ترشحات غدد چربی پوست

asthenocoria

کندی انعکاس مردمک چشم در مقابل نور

asternal

متصل نشده به جناغ ، جدا از استخوان جناغ

asterion

محل اتصال استخوان های پس سری ، گیجگاهی و آهیانه

asthenopic

مربوط به (asthenopia)

astatic

مربوط به astasia

astragalar

مربوط به استخوان قاپ

astigmatic

مربوط به آستیگمات

asthmatic

مربوط به آسم

astomatous

مربوط به تنگی مادرزادی دهان

asthenic

مربوط به ضعف

astronaut

مسافر کیهانی

asthmatic crisis

معنی1، معنی2، معنی3

asterol

نام تجارتی فرآورده های دیام تازول

asternia

ناهنجاری تکاملی که در آن استخوان جناغ وجود ندارد

asterixis

نوعی اختلال حرکتی که با انقباض طولانی متناوب گروههای عضلانی مشخص می شود و به علت پدید آمدن آن در موقع اغماء همراه با بیماری کبدی (laver flap)

acid-fast

acid-proof بیرنگ نشدن با اسید ، مقام نسبت به اسی

acroblast

لایه خارجی مزوبلاست

adamantoblast

یاخته مینای دندان ، یکی از سلولهای ستونی قشر زیرین مینا که روی دندان تولید مینا مینماید

adenobiast

ُ1-یک یاخته عددی اعم از مترشحه داخلی یا خارجی 2- مرحله جنینی بافت غددی

adenoblast

-1 یک یاخته غددی اعم از مترشحه داخلی یا خارجی ‎ -2 مرحله جنینی بافت غددی

amelobiast

سلولی که مینای دندان را می سازد

ameloblast

سلولی که مینای دندان را میسازد

angioclast

پنسی که به وسیله آن رگهایی را که در حال خونریزی هستند فشرده و از ادامه خونریزی جلوگیری می کنند

archiblast

آرکیبلاست ، ماده اصلی تخمک یا تخم

arsenoblast

عنصر مذکر یاخته های جنسی

augioblast

سلول زاینده عروق

bioplast

ب 1- زندگی آزادانه توده ای ماده زنده 2- یک یاخته زنده

blast

امواج پرفشار هوا که بعلت انفجار بمبها و سایر انفجارهای شدید ایجاد می شود این امواج سبب ضربه به شش و خونریزی از آن می گردد (blast chest یا lung blast) ، دمیدن ، وزش

blepharoplast

بلفاروپلاست ، نقطه ایست در داخل یک یاخته که تاژک یاخته از آن مبداء می گیرد

blood cast

سیلندر خونی ، استوانه خونی ، استوانه های تشکیل شده از گویچه های سرخ آگلوتینه که در لوبول های کلیه تشکیل شده و شکل آنها را به خود گرفته و در

breast

پستان ، قسمت بالا و جلو قفسه سینه زن که غدد شیری در آن قرار دارد

budding yeast

جوانه زدن مخمر

cast

آتل گچی

cementoblast

یاخته ایست بزرگ و مکعبی شکل که در ایجاد عاج دندان دخالت دارد

chloroblast

‎ erythroblast اریتروبلاست ، گویچه سرخ هسته دار که در مغز استخوان وجود دارد و مولد گویچه سرخ معمولی خون محیطی است

chloroplast

واحد فتوسنتتیک یاخته گیاهی که محتوی تمام کلروفیل یاخته باشد

chondr5oclast

یاخته غولی که غضروف را جذب و خراب می کند ، کندروکلاست

chondroblast

یاخته سازنده غضروف ، کندروبلاست

chondroclast

یاخته غولی که غضروف را جذب و خراب میکند ، کندروکلاست

chondroplast

‎ chondroblast یاخته سازنده غضروف ، کندروبلاست

chromoblast

یاخته جنینی که تبدیل به یاخته رنگدانه دار خواهد شد

chrotoplast

یاخته پوستی

collagenoblast

کلاژنوبلاست ، یاخته نابالغ مولد کلاژن

contralateral breast

سینه مقابل

contrast

رنگ زمینه ، کنتراست ، مقایسه کردن

cranioclast

وسیله ای است جهت له کردن جمجمه جنین

cytobiotaxis=cytoclesis cytoblast

هسته یاخته

cytoblast

هسته یاخته

cytotrophoblast

لایه نازکی از تروفوبلاست که در نزدیکی حفره بلاستوسیت قرار داشته و از یاخته های مجزا ترکیب شده است

dentinoblast

یاخته های ایجاد کننده عاج دندان

dermoblast

درموبلاست ، قسمتی از مزوبلاست که پوست را بوجود میاورد

diaclast

دیاکلاست ، دستگاهی که برای سوراخ کردن جمجمه جنین در کرانیوتومی بکار می رود

diodrast

نام تجارتی یدوپیراست (iodopyracet) که بعنوان ماده حاجب در رادیولوژی بکار می رود

disdiaclast

عنصر کوچکی با خاصیت انکسار مضاعف که در مواد انقباضی عضله وجود دارد

ectoblast

ُ1- برون پوست 2- یک پرده خارجی مانند دیواره یک یاخته

ectomesoblast

طبقه ای از یاخته های اولیه جنینی که هنوز از نظر اکتودرم یا مزودرم بودن تمایز پیدا نکرده اند

emaillobiast

یاخته های اپیتلیال استوانه ای ه داخلی ترین طبقه مینا را درست می کنند این یاخته ها پاپی دندان را می پوشانند

emallioblast

یاخته های اپیتلیال استوانه ای که داخلی ترین طبقه مینا را درست میکنند این یاخته ها پاپی دندان را می پوشانند

endobiast

هسته یاخته

endoblast

هسته یاخته

endoplast

هسته یاخته

entoblast

entoderm آندودرم ، لایه داخلی جنین اولیه که بعدا بافت پوششی حلق و مجاری تنفسی (بجز بینی) ، لوله گوارشی ، مثانه و پیشابراه را میسازد

eosinoblast

‎ myeloblast یاخته تکهسته ای بزرگ مغز استخوان که تبدیل به میلوسیت میشود و همچنین میتواند تبدیل به اریتروبلاست شود

eosinoblast=myeloblast

پوشیدن لباس زنانه و وجود رفتار و اطوار جنسی زنانه در مرد

ependymoblast

مربوط به اپاندیم ، مربوط به مجرای مرکزی نخاع و پوشش درونی بطن های مغز

epiblast

‎ Ectoderm لایه خارجی جنین اولیه که بعدا برون پوست و بافتهای برون پوستی مانند ناخن و مو وغدد پوستی سیستم عصبی ، اعضای حسی خارجی (بینی ، چشم ، و غیره) و مخاط دهان و مقعد را بوجود میاورد

erythroblast

اریتررازما ، ضایعه قارچی در زیر بغل یا کشاله ران که بعلت قارچ نوکاردیا تولید می شود

esthematology=esthesiology esthesioblast=ganglioblast

سلول جنینی عقده های اعصاب نخاعی

esthesioblast

‎ ganglioblast سلول جنینی عقده های اعصاب نخاعی

fast

1- مقاوم نسبت به درمان 2- روزه داری ، خودداری از غذا خوردن

fibrilloblast

‎ Odontoblast فیبریلوبلاست ، ادونتوبلاست ، یکی از یاخته های بافت همبند که سطح خارجی پولپ دندانی را در مجاورت عاج دندان تشکیل میدهد

fibrilloblast=odontoblast

فیبریلوبلاست ، ادونتوبلاست ، یکی از یاخته های بافت همبند که سطح خارجی پولپ دندانی را در مجاورت عاج دندان تشکیل می دهد

fibroblast

یاخته بافت همبندی ، یاخته پهن و درازی که دارای زوائد سیتوپلاسمی در انتهاهای خود بوده و دارای هسته بیضوی ، پهن و حفره دار می باشد یاخته

galactoblast

دانه های آغوزی که در آسینی غدد یافت می شود

ganglioblast

یاخته جنینی عقده های نخاعی

ganoblast

یاخته ای که در تشکیل مینای دندان شرکت میکند

genoblast

1- هسته تخمک گشنیده 2- یاخته تناسلی رسیده

genuciast

دستگاهی است جهت شکستن مفصل زانوئی که چسبندگی دارد

genuclast

دستگاهی است جهت شکستن مفصل زانوئی که چسبندگی دارد

granuloblast

گرانولوسیت نارس

hamoblast

‎ hemocytoblast ‎ lymphoid h of Pappenheim proerythroblast

hemangioblast

نوعی یاخته مزودرمی که می تواند بعدا بافت درون پوش رگها (آندوتلیوم ) و یاخته های پیشرو گویچه های خونی را بسازد

hematoblast

یاخته ای است که بعدا گویچه های قرمز را بوجود میاورد

hemocytoblast

نامی که به اشکال اولیه یاخته های خونی اطلاق می شود

hemohistioblast

یاخته ای است از سری مونوسیت ها که مابین مونوبلاست و مونوسیت ها قرار دارد ، کروماتین آن درشت و دارای یک تا دوهستک می باشد

histioblast

هیستیوسیت نارس ، هیستیوبلاست

histoblast

یاخته متشکل بافت

hypoblast

آندودرم ، لایه داخلی از سه لایه اصلی جنین اولیه

idioblast

نام اولیه یکی از ذرات تحت ذره بینی یاخته که اعمال بخصوصی را از خود بروز می دهند

inoblast

اینوبلاست ، یاخته های بافت همبند در مرحله تشکیل

jury - mast

وسیله ایست برای نگاهداری سر در موارد بیماری پوت ، بواژه ‎ Pott s d زیر لغت ‎ disease مراجعه فرمائید

jury-mast

وسیله ای است برای نگاهداری سر در موارد بیماری پوت ، به واژه (Pott's d) زیر لغت (disease) مراجعه فرمایید

karyoblast

کاریوبلاست ، یاخته ای است که در مراحل اولیه ایجاد گویچه قرمز دیده می شود

kinetoplast

جسم کمکی و فرعی که اغلب میکرونوکلئوس خوانده می شود این جسم در بیشتر تکت یاخته ایها دیده می شود و شامل دو قسمت است یکی بلفاروپلاست و دیگری

lecithoblast

آندودرم اولیه بلاستو دیسک دو لایه (بلاستو دیسک ساختمان مقعری است که از بلاستومرها در قطب حیوانی تخمک در موقع دو تا شدن ناقص آن ایجاد می

leukoblast

لوکوسیت یا گویچه سفید نارس

leukocythemia= leukemic leukocytoblast

یاخته ای که در حال تبدیل به لوکوسیت یا گلبول سفید می باشد

leukocythemia= leukemic leukocytoblast

یاخته ای که در حال تبدیل به لوکوسیت یا گلبول سفید می باشد

leukocytoblast

یاخته ای که در حال تبدیل به لوکوسیت یا گلبول سفید میباشد سلول های موجد گلبول های سفید خون

lipoblast

یک یاخته بافت پیوندی که بعدا به صورت یک یاخته چربی در می آید ، یک سلول بافت همبند که به یک سلول چربی تبدیل می شود

lithocenosis =litholapaxy iithociast

وسیله ای است برای خورد کردن و خارج کردن سنگهای رسوبی داخل حفرات بدن

lithocenosis =litholapaxy iithociast

وسیله ای است برای خورد کردن و خارج کردن سنگهای رسوبی داخل حفرات بدن

lithoclast

وسیله ای است برای خورد کردن و خارج کردن سنگهای رسوبی داخل حفرات بدن

lymphoblast

یاخته ای است از سری لنفوسیتها که یک ساختمان کروماتین ظریف در هسته آن دیده می شود

lymphocytoblast

یک لنفوبلاست

macroblast

ماکروبلاست ، گویچه قرمز طبیعی هسته دار که مگالوبلاست یا نورموبلاست بزرگ و جوان نیز گفته می شود

macronormoblast

یکی از اشکال اولیه سری گویچه های قرمز

medulloblast

مدولوبلاست ، یاخته غیر متمایز لوله عصبی که ممکن است به یک نوروبلاست که بعدا یاخته عصبی اصلی یا نورون را بوجود می آورد تبدیل شود یا به یک

megakaryoblast

هر یاخته از سری ترومبوسیتها که دارای ساختمان کروماتینی ظریف در هسته خود باشد

megaloblast

مگالوبلاست ، نامی است که به اشکال اولیه سری گویچه های قرمز داده شده است

megalokaryoblast

‎ megakaryoblast هر یاخته از سری ترومبوسیتها که دارای ساختمان کروماتینی ظریف در هسته خود باشد

melanoblast

ملانوبلاست ، یاخته ای که از ستیغ عصبی منشاء گرفته و بعدا به صورت ملانوفور در می آید

melnoblast

ملانوبلاست ، یاخته ای که از ستیغ عصبی منشاء گرفته و بعداً بصورت ملانوفور درمیاید

mesoblast

میان پوست جنین ‎ mesoderm مزودرم ، یک لایه بینا بینی متشکل از یاخته هائی که بین اکتودرم و آندودرم جنین قرار می گیرد ، مغز استخوان ، خون ، بافت لنفوئید و اپیتلیوم بدن و محوطه های مفصلی ، رگهانی خونی و غیره بوجود میایند مزودرم سوماتیک ، لایه خارجی مزودرم در حال رشد ‎somatic مزودرم احشائی لایه داخلی مزودرم در حال رشد ‎splanchnic

microblast

اریتروبلاست که قطر آن 5 میکرن یا کمتر است

monoblast

سلول پیشرو مونوسیت رسیده

myeloblast

میلوبلاست ، یکی از سلولهای بزرگ یک هسته ای بدون دانه مغز استخوان که بعدها به میلوسیت و بر طبق عقیده بعضی از خون شناسان به اریتروبلاست

myeloplast

میلوپلاست ، گویچه سفید مغز استخوانی

myoblast

یاخته جنینی که تبدیل به یاخته رشته عضلانی می شود

myofibroblast

میوفیبروبلاست

nematoblast

‎ spermatid یاخته های کروی که از تقسیم میتوزی اسپرماتوسیتهای ثانوی ایجاد شده و خود مولد اسپرماتوزوئید میباشد

neuroblast

نوروبلاست ، یاخته جنینی که از آن بافت عصبی ، تشکیل می شود

normoblast

نورموبلاست ، مرحله آخر تکامل یک گویچه قرمز خون که با وجود هسته متراکم و چروکیده در حال از بین رفتن و هموگلوبین فراوان سیتوپلاسم مشخص میشود

odontoblast

یکی از سلولهای بافت همبند که رویه خارجی پولپ دندانی مجاور عاج دندان را تشکیل میدهد

odontoclast

یک یاخته غول (ژثان) چند هسته ای که در جذب ریشه های دندان های شیری شرکت دارد

oligoblast

یک الیگوداند روسیت اولیه

ooblast

او اوبلاست ، یاخته ای که یک تخمک از آن ایجاد می شود

osteoblast

یاخته نارس مولد استخوان

osteoclast

استخوان شکن ، وسیله ای است که در جراحی برای شکستتن استخوان مورد استفاده قرار میگیرد

periblast

قسمتی از پرتوپلاسم یاخته که درخارج از هسته واقع شده است

periplast

پروتوپلاسم یاخته که در اطراف هسته قرار دارد

phagocytoblast

یاخته هایی که تبدیل به یاخته های بیگانه خوار می شوند

pheochromoblast

یک ساختمان جنینی که منجر به ایجاد فئوکروموسیتها (واژه زیر) میشود

poikiloblast

گلبول قرمز بزرگ هسته دار

polyblast

یاخته هایی در بافت پیوندی نوساخته که از جنس لوکوسیت و فیبروپلاست نباشد

premyeloblast

نوعی پیشرو از میلوسیت

proerythroblast

پیشرو اولیه گویچه قرمز

promegaloblast

یاخته ای است که از یک لنفوئید وسیت به مگالو بلاست تبدیل میشود

pronormoblast

نامی که به سلولهای اولیه دودمان گویچه های قرمز اطلاق می شود

protoblast

یاخته اولیه ، سلول جنینی ، یاخته بدون غشاء سلولی

protoplast

پرتوپلاست ، یاخته یا واحد ساختمانی موجود زنده

pseudocast

سیلندر کاذب ، ایجاد شدن اتفاقی رسوبهای ادراری مشابه سیلندرهای حقیقی ادرار

rhizoblast

رشته چه ظریفی است که دانه اصلی و هسته یک تک یاخته را به هم متصل می کند

rubriblast

یاخته ای از سری گویچه های قرمز که دارای ساختمان کروماتینی ظریفی در هسته خود می باشد و هستک آن نیز اشکار است

sarcoblast

یاخته اولیه ای که تبدیل به یاخته عضلانی میشود

Saturation Contrast

;کنتراست اشباع

somatoblast

سیتوپلاسمی که در پرتوپلاسم یاخته در خارج هسته پیدا می شود

spermatoblast

spermatid یاخته های کروی که از تقسیم میتوزی اسپرماتوسیتهای ثانوی ایجاد شده و خود مولد اسپرماتوزوئید میباشد

spermoblast

spermatid یاخته های کروی که از تقسیم میتوزی اسپرماتوسیتهای ثانوی ایجاد شده و خود مولد اسپرماتوزوئید میباشد

spheroplast

شکل کروی یک باکتری که در یک محیط هیپرتونیک تحت شرایطی که باعث از بین رفتن قسمتی یا تمامی دیواره سلولی شود به وجود می آید

splanchnoblast

حالت ابتدایی احشاء

splenoblast

سلولی که بعدها به (‎splenocyte) تبدیل میشود

spongioblast

یاخته ای جنینی که زوائد آن شبکه ای تشکیل میدهند که تبدیل به نوروگلی می شود

sporoblast

یکی از اجسامی که از تقسیم سلولی در کوکسیدیوم بوجود میاید

sympathicoblast

یاخته جنینی که یاخته عصبی سمپاتیک را می سازد

sympathoblast

sympathicoblast یاخته جنینی که یاخته عصبی سمپاتیک را میسازد

syntrophoblast

لایه محیطی و ضخیم تر وفوبلاست ک در آن هسته بصورت توده سیتوپلاسمی معمولی قرار گرفته است

teloblast

قطعه ای کروی در انتهای نوار رویشی

thelyblast

‎ feminonucleus پرونوکلوئوس جنس ماده (پرونوکلئوس ‎ عنصر جنسی بعد از لقاح تخمک و قبل از تقسیم شدن)

thorotrast

نام تجارتی ماده حاجبی که در رادیوگرافی بکار میرود

tonoplast

پرده ای است که واکوئل داخل سلولی را احاطه می کند

trophoblast

یاختههای محیطی بلاستوسیت ، که جفت و پرده های تغذیه کننده و محافظ موجود زنده در حال رشد را می سازند

trophoplast

جسم پروتوپلاسمی دانه دار

uviofast

uvioresistant مقاوم به پرتوهای ماوراء بنفش

wassermann-fast

ظاهر شدن واکنش واسرمن مثبت عل رغم درمان ضد سیفیلیس

yeast

مخمر ، نام عمومی ساکارومیس جنسی از قارچهای آسکومیت که به عنوان خمیر ترش و برای تخمیر الکلی به کار میرود بعضی از مخمرها برای انسان بیماریزا

zooblast

یاخته حیوانی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی ast

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ast

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما