معادل انگلیسی نانوالیاف

پزشكی

نانوالیاف

PLA NANO fibers

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نانوالیاف

داروی کاذب یا بی اثر ، ماده بی اثری که بعنوان دارو تجویز می شود

placebo

جفت ، عضوی که در اثر رشد و گسترش اوول گشنیده شده در جدار رحم تشکیل می شود و در مبادلات جنین و مادر دخالت دارد

placenta

جفت سرراهی ، جفت سرراهی جفت نزدیک دهانه رحم است

placenta previa

جفتی ، مربوط به جفت رحم ، جفتی‌ ، وابسته‌ به ‌جفت‌ جنین‌

placental

تروفوبلاستیک جفتی

placental trophoblastic

تشکیل جفت ، وقایع پی در پی که بعد ازغرس جنین در رحم بوقوع پیوسته و منجر به تشکیل جفت می شود

placentation

عفونت باکتریایی جفت

placentitis

آزمایش جفت به کمک اشعه مجهول

placentography

شبیه جفت

placentoid

جفت شناس ، متخصص در شناسایی رحم

placentologist

جفت شناسی ، شناسایی علمی رشد ، ساختمان و کار جفت رحم

placentology

پادتنی که قادر به انهدام یاخته های جفت می باشد

placentolysin

سرطان ناشی از احتباس جفت

placentoma

نام تجارتی فرآورده ای از انکلرروینول که بعنوان خواب آور و مسکن بکار میرود

placidyl

ساختمان پلاک مانند ، بخصوص ضخیم شدگی اکتودرم سطحی در جنین که شنانه محل بوجود آمدن بعدی عضو حسی بخصوصی میباشد مانند گوش ، چشم ، بینی

placode

تومور نرمی است بر روی پلک

pladaroma

دارای سرغیرمتقارن و چرخیده

plagicephalic

عدم تقارن و چرخش سر

plagiocephaly

طاعون

plague

طغیان طاعون

plague outbreak

رادیوگرافی ساده

plain radiograph

مونوسیت یا گلبولهای سفید تک هسته ای

plamatocyte

پلامر

Plamere

سطوح ، سطح ها

plana

سطح ، رویه پهن ، سطح صاف سطح محوری ، سطحی که محور آن با محور طولی بدن موازی باشد مثل محور یک دندان ‎axial p سطح محوری ، دهانی زبانی ، سطحی که موازی محور طولی دندان بوده و از سطوح زبانی و دهانی بگذرد ‎axiobuccolingual سطح محوری لبی زبانی ، سطحی که موازی با محور طولی دندان بوده و سطوح لبی و زبانی آن دندان را قطع کند ‎axiolabiolingual p سطح محوری‎- میانی‎- پشتی ، سطحی که موازی با محور طولی دندان بوده و سطوح میانی و خارجی آن را قطع کند ‎axiomesiodistal p سطح قاعده ئی ، یک سطح فرضی که برای نگاهداری دندان مصنوعی تخمین زده میشود ‎base p سطح مفروضات ، یک سطح افقی که اندازه های جمجمه از روی آن محاسبه میشود ‎datum p سطح خطز استوائی ، سطحی که با محور طولی یک بدنه کروی عمود بوده و آنرا به دو قسمت تقریبا برابر بخش میکند ‎equatorial p سطح پیشانی ، سطحی که از محور قدامی خلفی و راست و چپ گذشته و بر مححور پشتی شکمی عمود باشد ‎frontal سطح افقی ، سطحی که با زاویه نود درجه نسبت به سطوح میانی و جبهه ای از بدنی بگذرد و آن را به قسمتهای بالائی و پائینی تقسیم کند ‎horizontal p سطح میانی ، سطحی که بطور طولی و از جلو به عقب از بدن گذشته و بدن را به دو نیمه چپ و راست تقسیم کند ‎median سطح پشت گردنی ، سطح خارجی استخوان پس سری بین خط منحنی فوقانی و مجرای مهره ای یا سوراخ پس سری ‎nuchal p سطح پس سری ، خارجی ترین سطح استخوان پس سری بالای خط منحنی فوقانی ‎occipital p سطح کاسه چشمی ، ‎ -1 سطح کاسه چشمی فک فوقانی ‎-2 سطحی که از محور بینائی هر یک از دو چشم عبور میکند ‎orbital p سطح سهمی ، سطحی که از محور قدامی خلفی و پشتی شکمی عبور نموده و بر محور راست و چپ عمود میباشد ‎sagittal p سطح جناقی ، سطح قدامی جناغ ‎sternal p سطح گیجگاهی ، سطح فرو رفته ای در دو طرف جمجمه زیر خط گیجگاهی تحتانی ‎temporal p سطح عرضی ، سطحی که از محور پشتی شکمی و چپ و راست عبور کرده و بر محور قدامی‎- خلفی عمود است ‎transverse سطح بینائی ، سطحی که از محور بینائی هر یک از دو چشم میگذرد ‎visual p

plane

سطح نگاری ، رادیوگرافی از مقاطع بدن

planigraphy

پلانکتون ، موجود کوچکی که در کلیه آبهای طبیعی روی زمین شناور می باشد و شامل گم زادان ، آغازیان و جلبک هایی می گردد که روی آب در حرکتند

plankton

تئوری رفتار برنامه ریزی شده

planned behavior theory

متشکل از یاخته های پهن

planocellular

مستوی مقعر ، دارای یک سطح مستوی و یک سطح مقعر

planoconcave

مستوی محدب ، یک رو مستوی و یک رو محدب

planoconvex

یاخته های سرگردان

planocyte

گیاه ، نبات

plant

فاکتورهای رشد بر پایه گیاهی

plant based growth factors

ویروس گیاهی ، ‌ ویروسی که برای گیاهان بیماری زا است

plant v.

کف پا

planta

درد کف پا

plantagia

کف پائی ، اشاره به طرف خارجی کف پا

plantar

پلانتار فاشیا

plantar fascia

فشار کف پایی

plantar pressure

‎ plantar کف پائی

plantaris

کاشتن ، غرس کردن ، قرار دادن موادی در بدن

plantation

کف روی که از مشخصات بعضی از انواع حیوانات می باشد مانند انسان و خرس

plantigrade

جنین در مرحله ای که دارای دو لایه می باشد

planula

‎ plane سطح ، رویه پهن ، سطح صاف سطح محوری ، سطحی که محور آن با محور طولی بدن موازی باشد مثل محور یک دندان ‎axial p سطح محوری ، دهانی زبانی ، سطحی که موازی محور طولی دندان بوده و از سطوح زبانی و دهانی بگذرد ‎axiobuccolingual سطح محوری لبی زبانی ، سطحی که موازی با محور طولی دندان بوده و سطوح لبی و زبانی آن دندان را قطع کند ‎axiolabiolingual p سطح محوری‎- میانی‎- پشتی ، سطحی که موازی با محور طولی دندان بوده و سطوح میانی و خارجی آن را قطع کند ‎axiomesiodistal p سطح قاعده ئی ، یک سطح فرضی که برای نگاهداری دندان مصنوعی تخمین زده میشود ‎base p سطح مفروضات ، یک سطح افقی که اندازه های جمجمه از روی آن محاسبه میشود ‎datum p سطح خطز استوائی ، سطحی که با محور طولی یک بدنه کروی عمود بوده و آنرا به دو قسمت تقریبا برابر بخش میکند ‎equatorial p سطح پیشانی ، سطحی که از محور قدامی خلفی و راست و چپ گذشته و بر مححور پشتی شکمی عمود باشد ‎frontal سطح افقی ، سطحی که با زاویه نود درجه نسبت به سطوح میانی و جبهه ای از بدنی بگذرد و آن را به قسمتهای بالائی و پائینی تقسیم کند ‎horizontal p سطح میانی ، سطحی که بطور طولی و از جلو به عقب از بدن گذشته و بدن را به دو نیمه چپ و راست تقسیم کند ‎median سطح پشت گردنی ، سطح خارجی استخوان پس سری بین خط منحنی فوقانی و مجرای مهره ای یا سوراخ پس سری ‎nuchal p سطح پس سری ، خارجی ترین سطح استخوان پس سری بالای خط منحنی فوقانی ‎occipital p سطح کاسه چشمی ، ‎ -1 سطح کاسه چشمی فک فوقانی ‎-2 سطحی که از محور بینائی هر یک از دو چشم عبور میکند ‎orbital p سطح سهمی ، سطحی که از محور قدامی خلفی و پشتی شکمی عبور نموده و بر محور راست و چپ عمود میباشد ‎sagittal p سطح جناقی ، سطح قدامی جناغ ‎sternal p سطح گیجگاهی ، سطح فرو رفته ای در دو طرف جمجمه زیر خط گیجگاهی تحتانی ‎temporal p سطح عرضی ، سطحی که از محور پشتی شکمی و چپ و راست عبور کرده و بر محور قدامی‎- خلفی عمود است ‎transverse سطح بینائی ، سطحی که از محور بینائی هر یک از دو چشم میگذرد ‎visual p

planum

‎ -1 سطح صاف ‎ -2 پلاکت خون پلاک میکربی ، اجتماعی از میکربها که روی رسوب مواد در سطح دندان رشد کرده اند ‎bacterial p پلاکت خونی ‎blood p پلاک دندانی ، رسوبی از مواد روی سطح دندان ‎dental p

plaque

نام تجارتی فرآورده ای از هیدروکسی کلروکین که برای وقفه دادن به لوپوس اریتماتو بکار می رود

plaquenil

پلازم ، 1- پلاسما 2- ماده سازنده (سیتوپلاسم ، هیالوپلاسم و غیره )

plasm

پلاسما ، قسمت مایع خون که از طریق سانتریفوژ یا سدیمانتاسیون ( ته نشینی قسمتهای جامد آن ) بدست میاید

plasma

بیکربنات محتوی پلاسمای خون که نماینده ذخیره قلیایی خون می باشد

plasma b=.blood b

غشاء پلاسما ، پرده ای که یاخته را احاطه کرده است

plasma m.

پلاسمای غنی از پلاکت

Plasma Rich Platelets

زیاد کننده حجم پلاسما

plasma volume e.

سلول پلاسما ، یاخته پلاسما ، یاخته کروی یا بیضی شکلی است با یک هسته که در مرکز قرار نگرفته است و حاوی کروماتین شعاعی خوشه ای است ، این یاخته دارای ناحیه دور هسته ای روشن و سیتوپلاسمی فراوان و گاهی واکوئل دار است ، کار این هسته در تحت شرایط گوناگون دخالت در سنتز اشکال مختلف گاماگلوبولین است

plasmacyte

تومور اولیه غدد لنفاوی که از یاخته های افتراق یافته و یا افتراق نیافته پلاسما تشکیل شده باشد

plasmacytoma

وجود سلول پلاسما در خون

plasmacytosis

ژنی که در جای دیگری بجز کروموسوم قرار دارد مانند ژنی که در پروتوپلاسم واقع باشد

plasmagene

اصطلاحی است که به تعدادی از یک گروه فسفولیپیدها که در پلاکتها وجود دارند و درنتیجه هیدرولیز آلدئیدهای پرچربی تر می دهند اطلاق می شود

plasmalogen

گرفتن خون ، جداکردن گلبولهای آن به کمک دستگاه گریز از مرکز تعویض پلاسما با محلول لوک (Lockes solution) و تزریق مجدد آنها به بدن

plasmaphresis

دانه های گلبولهای سفید

plasmasome

پلاسمائی ، مربوط به پلاسما

plasmatic

افیوژن پلاسما ، تراوش پلاسما

Plasmatic effusion

ترکیدن سلول در اثر فشار داخلی

plasmatorrhexis

‎ plasmatic پلاسمائی ، مربوط به پلاسما

plasmic

پلاسمین ، آنزیم پرتئولیتیکی است که روی فیبرین دارای اثر مخصوصی است و دارای توانائی خاصی برای حل کردن لخته های فیبرینی می باشد

plasmin

پلاسمینوژن ، پیشرو غیر فعال پلاسمین که در قسمت بتاگلوبولین پلاسما وجود دارد

plasminogen

نام تجارتی فرآورده ای از نافتوآت پاماکین که در درمان مالاریا بکار میرود

plasmochin naphthoate

کسته شدن سیتوپلاسم یاخته

plasmochisis

گلبول سفید تک هسته ای که کروماتین هسته آنها بصورت پره های چرخ درشکه قرار گرفته و بدون نوکلئول میباشد

plasmocyte

پلاسمودیوم ها

plasmodia

پلاسمودیوم کش ، منهدم کننده پلاسمودیوم

plasmodicidal

جنسی از تک یاخته ایها با گونه های متعدد است که در گویچه های قرمز حیوانات مختلف انگل واقع می شوند ، چهار گونه آن بنام های پلاسمودیوم ، فالیسپارم ، پلاسمودیوم مالاریه ، پلاسمودیوم اووال و پلاسمودیوم ویواکس مسبب چهار فرم مالاریا در انسان هستند ، تک یاخته ای از خانواده پلاسمودیوم

plasmodium

‎ bioplasm قسمت حیاتی تریا اساسی پروتوپلاسم

plasmogen

شناسایی یا علم بر ذرات کوچک ماده زنده

plasmology

انقباض پروتوپلاسم سلول در اثر از دست دادن آب

plasmolysis

گرفتن خون ، جدا کردن گلبولهای آن به کمک دستگاه گریز از مرکز تعویض پلاسما با محلول لوک (‎Locke's solution) و تزریق مجدد آنها به بدن

plasmophresis

‎ erythrocytorrhexis خورد شدن وتغییر شکل گلبولهای سرخ

plasmorrhexis

هسته حقیقی یاخته

plasmosome

مونوسیت یا گلبولهای سفید تک هسته ای

plasmotocyte

خاصیت جذب و انهدام گلبولهای قرمز به وسیله طحال و مغز استخوان

plasmotropism

‎ thrombogen پروترومبین ، نوعی گلیکوپروتئین موجود در پلاسما که پیشرو ترومبین است و به ترومبین تبدیل میشود

plasmozym

واحد فرضی پرتوپلاسم زنده

plasome

مشمع ، که معمولا حاوی مواد داروئی و چسب بوده و به پوست چسبیده عمل خود را بروز می دهد مشمع چسبنده ، مشمعی که یک مخلوط چسبنده به آن مالیده می شود و برای قرار دادن روی پوست مصرف میشود ‎adhesive p خمیر دندانی ، فرآورده ای از سنگ گچ که برای قالب گیری ساختمانهای دندانی مورد استفاده قرار می گیرد ‎p ‎dental مشمع پاریس ، سولفات کلسیم ‎p of Paris

plaster

‎ -1 دارای قابلیت سازندگی بافت ‎ -2 قابل قالب گیری ‎ -3 ماده ای که از تراکم شیمیایی یا پلیمریزاسیون بوجود می آید

plastic

جراح پلاستیک

plastic surgeon

شکل پذیری ، نرمی ، قالب پذیری ، دارای خاصیت پلاستیک

plasticity

هر گونه یاخته یا واحد ساختمانی

plastid

عملیات جراحی پلاستیک روی پوست

plasty

صفحه ، یک زائده صاف خصوصا در استخوان ها ، ورقه

plate

پلاک صفحه کوچک ، دیسک کوچک یا ساختمان پلاک مانند ، پلاکتت ها اجسام کوچک شبیه پلاک ( PLATE ) بوده بنام THROMBOCYTE نیز نامیده شده و در سیستم انعقادی نقش دارند پلاسما از آب و پروتئین ساخته شده است پروتئین های پلاسما شامل آلبومین ، گلوبولین ، فیبرینوژن ، پروترومبین می باشد

platelet

شمارش پلاکت ها - در خون ریزیهای خود به خودی

platelet count

برس و برداشت قسمت صاف استخوان چکشی برای به حرکت انداختن آن به منظور درمان کری

platinectomy

صفحات قطب منفی یک باطری الکتریکی

platinode

پلاتین ، عنصری است به عدد اتمی ‎ 78 و وزن اتمی ‎195/09 با نشانه اختصاری ‎Pl

platinum

پهن

platy

پیشوندی است به معنی "صاف" که باول کلمات میچسبد

platy-

تغییر شکل استخوان پس سری که در نتیجه فشار خار مهره های گردن بر روی آن بوجود آمده ا ست

platybasia

یک رویه صاف و یک رویه کاووتوگود

platycelous

کله صاف ، دارای سر پهن و صاف

platycephalous

حالت انبساط مردمک چشم

platycoria

مسطح شدن جمجمه

platycrania

پلاتلمنتها ، شاخه ای از از حیوانات بی حفره که پهن بوده و از طرفین قرینه هستند و معمولا بنام کرمهای پهن یا نواری معروفند

platyhelminthes

دارای ضریب خاجی بیش از صد (ضریب خاجی عبارتست از پهنای استخوان خاجی تقسیم بر درازای آن ضربدر صد)

platyhieric

دارای ضریب لگنی کمتر از 90 (ضریب لگنی یعنی قطر قدامی خلفی لگن تقسیم بر حداکثر عرض سراسری داخلی آن )

platypellic

صافی کف پا

platypodia

تحت خانواده ای از راسته پریمانها (تحت راسته آنتروپوئیده) که دارای تیغه بینی پهر و دمی گیرنده هستند و شامل میمونهای دنیای جدید می باشند

platyrrhia

دارای ضریب بینی بیش از ‎53

platyrrine

عضله ای است در گردن

platysma

قلم پلاسما پلاکسیج

PLAXAGE PLASMA PEN

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نانوالیاف

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نانوالیاف

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما