معادل انگلیسی فابریک اولیه

زمين شناسی
فابریک اولیه
primary fabric
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فابریک اولیه
ساختمان ، ترکیب ، بافت ، فابریک ، فابریک
فابریک اولین بار توسط زمین شناسی به اسم sanders تعریف شد که شامل بافت و ساختمانهای رسوبی می شود ارتباط دانهها با یکدیگر در فضا را در یک سنگ رسوبی فابریک آن سنگ می گویند
(خاک شناسی): ماهیت فیزیکی یک خاک بر طبق آرایش فضایی ذرات و حفرات آن
(زمین شناسی ساختمانی): نظم فضایی و هندسی تمام آن مولفه هایی که یک سنگ تغییر شکل یافته را تشکیل می دهند فابریک ، دربرگیرنده اصطلاحاتی از جمله بافت ، ساخت و جهت یافتگی ترجیحی است (همچنین یک اصطلاح کاملاً جامع است که اشکال و ویژگی های بخش های منفرد یک توده سنگ و وضعیتی که در آن ، این بخش ها توزیع شده اند و در فضا جهت یافته اند ، را توصیف می کند (هانر ، منیزو ویلیامز 1976) این اصطلاح اولین بار توسط ساندر (1930) از کلمه آلمانی Geftige تعریف شد
(رسوب شناسی): جهت یافتگی (یا فقدان جهت یافتگی) در فضای عناصر (ذرات مجزا ، بلورها ، سیمان) که از آنها ، یک سنگ رسوبی ساخته می شود
مقایسه شود با: آرایش
نیز ببینید: فابریک تبلور
ساختار اولیه
(دیرینه‌شناسی):واکوئل یا فضاهای ریز در دیواره یک لوریکای تیتنتیدی
الف) ساختی که در یک سنگ آذرین همزمان با تشکیل یا جانشینی سنگ اما قبل از انجماد نهایی آن ایجاد می‌شود ، به عنوان مثال ساخت بالشی ایجادشده در طول فوران گدازه یا لایه‌بندی ایجادشده در طول انجماد ماگما
ب) ساخت رسوبی اولیه ، به عنوان مثال طبقه بندی یا ریپل‌مارک
ج)ساختی که قبل از تغییر شکل و تعادل دوباره همراه با جانشینی در عمق کم در یک توده دگرگونی با منشأ عمیق در طول کوهزایی تشکیل شده است (به عنوان مثال توده‌های لرزولیت آلپین) ، ساختار اولیه - (دیرینه‌شناسی):واکوئل یا فضاهای ریز در دیواره یک لوریکای تیتنتیدی - الف) ساختی که در یک سنگ آذرین همزمان با تشکیل یا جانشینی سنگ اما قبل از انجماد نهایی آن ایجاد می‌شود ، به عنوان مثال ساخت بالشی ایجادشده در طول فوران گدازه یا لایه‌بندی ایجادشده در طول انجماد ماگما - ب) ساخت رسوبی اولیه ، به عنوان مثال طبقه بندی یا ریپل‌مارک - ج)ساختی که قبل از تغییر شکل و تعادل دوباره همراه با جانشینی در عمق کم در یک توده دگرگونی با منشأ عمیق در طول کوهزایی تشکیل شده است (به عنوان مثال توده‌های لرزولیت آلپین)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن