معادل انگلیسی آسپارتات آمینوترانسفراز - در مورد مشکوک به بیماری های عروق کرونر

پزشكی

آسپارتات آمینوترانسفراز - در مورد مشکوک به بیماری های عروق کرونر

ast

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی آسپارتات آمینوترانسفراز - در مورد مشکوک به بیماری های عروق کرونر

astigia

ُ1-قابض و مانع ترشح 2- عامل یا دارویی که مانع ترشح گردد ، عاملی که نسوج عضوی را منقبض کرده مانع ترشح شود

astringent

آستاتین ، عنصر شیمیایی شماره اتمی 85 و وزن مخصوص 210 و علامت اختصاری At

astatine

استخوان قاپ ، استخوان شتالنک ، استخوانی در پا که در بالا با درشت نی و نازک نی و در پایین و عقب با استخوان پاشنه مفصل می شود و مستقیما وزن

astragalus

آستروسیت 1- یاخته ای ستاره ای شکل نوروگلی 2- کارپوسکل استخوانی

astrocyte

آستیگماتیسم ، نقص دید به علت نامساوی بودن تحدب سطوح انکسار در چشم در جهات مختلف به طوری که پرتوهای نور نتوانند در یک نقطه روی شبکیه متمرکز ، عدم تقارب اشعه نورانی در یک نقطه STIGMAT به معنی نقطه است

astigmatism

آستیگماتیسم سنج ، دستگاهی که برای سنجش درجه آستیگماتیسم بکار میرود

astigmometer

آستیگماتیسم سنج ، دستگاهی که برای سنجش درجه آستیگماتیسم به کار می رود

astigmia=astigmatism. astigmometer

آسم

Asthma

آسم

asthema

بافت نوروگلی که از آستروسیت ها یا یاخته های ستاره ای شکل نوروگلی ساخته شده است

astroglia

برداشتن استخوان قاپ یا استخوان شتالنک یا استخوان قوزک

astragalectomy

ترس مرضی از نور

astraphobia

تنگی مادرزادی دهان

astomia

تومری است نادر و بد خیم که در سیستم اعصاب تولید میشود

astroblsatoma

توموری است مربوط به سیستم اعصاب مرکزی که دیر رشد بوده و حاوی سلولهای ستاره ای شکل نوروگلی (astrocytes) می باشد ، توموری دیر رشد از بافت گلیال

astrocytoma

توموری است نادر و بدخیم که در سلول اعصاب تولید می شود

astrobisatoma

خواص منقبض کننده

astringent properties

خوشه ای از رشته های شعاعی شکل که در موقع شروع تقسیم هسته یاخته از هرسانتریول دختر به اطراف امتداد می یابد

aster

دستگاهی برای اندازه گیری میزان ضعف و ناتوانی عضلات

asthenometer

ریشه اصلی کلمه ضعف

asthen(o)

ریشه اصلی کلمه ضعف

asthen

ساختمانی است که از گروهی از رشته های شعاعی تشکیل شده و به طرف سانتروسم متوجه می شود و با سانتروسفر یاخته ادامه می یابد

astrosphere

ستاره ای شکل

asteroid

سلولی که در اثر رشد تبدیل به یک آستروسیت (asterocyte) می شود

astroblast

شخصی که دچار ضعف بینایی است

asthenope

ضعف ، ناتوانی ، بی نیرویی ، عدم قدرت A به معنی عدم STHEN قدرت IA به معنی حالت است

asthenia

ضعف دید همراه با درد چشم ، پس سر و گردن

asthenopia

ضعف دید همراه با درد چشم ، پس سر و گردن ضعف بینائی در اثر ‎ accommodative a کشیدگی عضلات مژگانی ضعف بینائی در اثر ضعف و ‎ muscular a ناتوانی عضلات خارجی چشم

asthenopla

عجیب الخلقه ای که دارای دهان تنگ باشد

astomus

عدم توانایی در تشخیص اشیاء به وسیله لمس آنها

astereognosis

عدم قدرت عضلات بدن در حفظ موقعیت تن ، عدم هماهنگی دستگاه حرکتی که در آن ضعف در ایستادن به چشم می خورد

astasia

کاهش حرکات اسپرماتوزوئیدها در منی

asthenospermia

کمبود یا فقدان ترشحات غدد چربی پوست

asteatosis

کندی انعکاس مردمک چشم در مقابل نور

asthenocoria

متصل نشده به جناغ ، جدا از استخوان جناغ

asternal

محل اتصال استخوان های پس سری ، گیجگاهی و آهیانه

asterion

مربوط به (asthenopia)

asthenopic

مربوط به astasia

astatic

مربوط به استخوان قاپ

astragalar

مربوط به آستیگمات

astigmatic

مربوط به آسم

asthmatic

مربوط به تنگی مادرزادی دهان

astomatous

مربوط به ضعف

asthenic

مسافر کیهانی

astronaut

معنی1، معنی2، معنی3

asthmatic crisis

نام تجارتی فرآورده های دیام تازول

asterol

ناهنجاری تکاملی که در آن استخوان جناغ وجود ندارد

asternia

نوعی اختلال حرکتی که با انقباض طولانی متناوب گروههای عضلانی مشخص می شود و به علت پدید آمدن آن در موقع اغماء همراه با بیماری کبدی (laver flap)

asterixis

acid-proof بیرنگ نشدن با اسید ، مقام نسبت به اسی

acid-fast

لایه خارجی مزوبلاست

acroblast

یاخته مینای دندان ، یکی از سلولهای ستونی قشر زیرین مینا که روی دندان تولید مینا مینماید

adamantoblast

ُ1-یک یاخته عددی اعم از مترشحه داخلی یا خارجی 2- مرحله جنینی بافت غددی

adenobiast

-1 یک یاخته غددی اعم از مترشحه داخلی یا خارجی ‎ -2 مرحله جنینی بافت غددی

adenoblast

سلولی که مینای دندان را می سازد

amelobiast

سلولی که مینای دندان را میسازد

ameloblast

پنسی که به وسیله آن رگهایی را که در حال خونریزی هستند فشرده و از ادامه خونریزی جلوگیری می کنند

angioclast

آرکیبلاست ، ماده اصلی تخمک یا تخم

archiblast

عنصر مذکر یاخته های جنسی

arsenoblast

سلول زاینده عروق

augioblast

ب 1- زندگی آزادانه توده ای ماده زنده 2- یک یاخته زنده

bioplast

امواج پرفشار هوا که بعلت انفجار بمبها و سایر انفجارهای شدید ایجاد می شود این امواج سبب ضربه به شش و خونریزی از آن می گردد (blast chest یا lung blast) ، دمیدن ، وزش

blast

بلفاروپلاست ، نقطه ایست در داخل یک یاخته که تاژک یاخته از آن مبداء می گیرد

blepharoplast

سیلندر خونی ، استوانه خونی ، استوانه های تشکیل شده از گویچه های سرخ آگلوتینه که در لوبول های کلیه تشکیل شده و شکل آنها را به خود گرفته و در

blood cast

پستان ، قسمت بالا و جلو قفسه سینه زن که غدد شیری در آن قرار دارد

breast

جوانه زدن مخمر

budding yeast

آتل گچی

cast

یاخته ایست بزرگ و مکعبی شکل که در ایجاد عاج دندان دخالت دارد

cementoblast

‎ erythroblast اریتروبلاست ، گویچه سرخ هسته دار که در مغز استخوان وجود دارد و مولد گویچه سرخ معمولی خون محیطی است

chloroblast

واحد فتوسنتتیک یاخته گیاهی که محتوی تمام کلروفیل یاخته باشد

chloroplast

یاخته غولی که غضروف را جذب و خراب می کند ، کندروکلاست

chondr5oclast

یاخته سازنده غضروف ، کندروبلاست

chondroblast

یاخته غولی که غضروف را جذب و خراب میکند ، کندروکلاست

chondroclast

‎ chondroblast یاخته سازنده غضروف ، کندروبلاست

chondroplast

یاخته جنینی که تبدیل به یاخته رنگدانه دار خواهد شد

chromoblast

یاخته پوستی

chrotoplast

کلاژنوبلاست ، یاخته نابالغ مولد کلاژن

collagenoblast

سینه مقابل

contralateral breast

رنگ زمینه ، کنتراست ، مقایسه کردن

contrast

وسیله ای است جهت له کردن جمجمه جنین

cranioclast

هسته یاخته

cytobiotaxis=cytoclesis cytoblast

هسته یاخته

cytoblast

لایه نازکی از تروفوبلاست که در نزدیکی حفره بلاستوسیت قرار داشته و از یاخته های مجزا ترکیب شده است

cytotrophoblast

یاخته های ایجاد کننده عاج دندان

dentinoblast

درموبلاست ، قسمتی از مزوبلاست که پوست را بوجود میاورد

dermoblast

دیاکلاست ، دستگاهی که برای سوراخ کردن جمجمه جنین در کرانیوتومی بکار می رود

diaclast

نام تجارتی یدوپیراست (iodopyracet) که بعنوان ماده حاجب در رادیولوژی بکار می رود

diodrast

عنصر کوچکی با خاصیت انکسار مضاعف که در مواد انقباضی عضله وجود دارد

disdiaclast

ُ1- برون پوست 2- یک پرده خارجی مانند دیواره یک یاخته

ectoblast

طبقه ای از یاخته های اولیه جنینی که هنوز از نظر اکتودرم یا مزودرم بودن تمایز پیدا نکرده اند

ectomesoblast

یاخته های اپیتلیال استوانه ای ه داخلی ترین طبقه مینا را درست می کنند این یاخته ها پاپی دندان را می پوشانند

emaillobiast

یاخته های اپیتلیال استوانه ای که داخلی ترین طبقه مینا را درست میکنند این یاخته ها پاپی دندان را می پوشانند

emallioblast

هسته یاخته

endobiast

هسته یاخته

endoblast

هسته یاخته

endoplast

entoderm آندودرم ، لایه داخلی جنین اولیه که بعدا بافت پوششی حلق و مجاری تنفسی (بجز بینی) ، لوله گوارشی ، مثانه و پیشابراه را میسازد

entoblast

‎ myeloblast یاخته تکهسته ای بزرگ مغز استخوان که تبدیل به میلوسیت میشود و همچنین میتواند تبدیل به اریتروبلاست شود

eosinoblast

پوشیدن لباس زنانه و وجود رفتار و اطوار جنسی زنانه در مرد

eosinoblast=myeloblast

مربوط به اپاندیم ، مربوط به مجرای مرکزی نخاع و پوشش درونی بطن های مغز

ependymoblast

‎ Ectoderm لایه خارجی جنین اولیه که بعدا برون پوست و بافتهای برون پوستی مانند ناخن و مو وغدد پوستی سیستم عصبی ، اعضای حسی خارجی (بینی ، چشم ، و غیره) و مخاط دهان و مقعد را بوجود میاورد

epiblast

اریتررازما ، ضایعه قارچی در زیر بغل یا کشاله ران که بعلت قارچ نوکاردیا تولید می شود

erythroblast

سلول جنینی عقده های اعصاب نخاعی

esthematology=esthesiology esthesioblast=ganglioblast

‎ ganglioblast سلول جنینی عقده های اعصاب نخاعی

esthesioblast

1- مقاوم نسبت به درمان 2- روزه داری ، خودداری از غذا خوردن

fast

‎ Odontoblast فیبریلوبلاست ، ادونتوبلاست ، یکی از یاخته های بافت همبند که سطح خارجی پولپ دندانی را در مجاورت عاج دندان تشکیل میدهد

fibrilloblast

فیبریلوبلاست ، ادونتوبلاست ، یکی از یاخته های بافت همبند که سطح خارجی پولپ دندانی را در مجاورت عاج دندان تشکیل می دهد

fibrilloblast=odontoblast

یاخته بافت همبندی ، یاخته پهن و درازی که دارای زوائد سیتوپلاسمی در انتهاهای خود بوده و دارای هسته بیضوی ، پهن و حفره دار می باشد یاخته

fibroblast

دانه های آغوزی که در آسینی غدد یافت می شود

galactoblast

یاخته جنینی عقده های نخاعی

ganglioblast

یاخته ای که در تشکیل مینای دندان شرکت میکند

ganoblast

1- هسته تخمک گشنیده 2- یاخته تناسلی رسیده

genoblast

دستگاهی است جهت شکستن مفصل زانوئی که چسبندگی دارد

genuciast

دستگاهی است جهت شکستن مفصل زانوئی که چسبندگی دارد

genuclast

گرانولوسیت نارس

granuloblast

‎ hemocytoblast ‎ lymphoid h of Pappenheim proerythroblast

hamoblast

نوعی یاخته مزودرمی که می تواند بعدا بافت درون پوش رگها (آندوتلیوم ) و یاخته های پیشرو گویچه های خونی را بسازد

hemangioblast

یاخته ای است که بعدا گویچه های قرمز را بوجود میاورد

hematoblast

نامی که به اشکال اولیه یاخته های خونی اطلاق می شود

hemocytoblast

یاخته ای است از سری مونوسیت ها که مابین مونوبلاست و مونوسیت ها قرار دارد ، کروماتین آن درشت و دارای یک تا دوهستک می باشد

hemohistioblast

هیستیوسیت نارس ، هیستیوبلاست

histioblast

یاخته متشکل بافت

histoblast

آندودرم ، لایه داخلی از سه لایه اصلی جنین اولیه

hypoblast

نام اولیه یکی از ذرات تحت ذره بینی یاخته که اعمال بخصوصی را از خود بروز می دهند

idioblast

اینوبلاست ، یاخته های بافت همبند در مرحله تشکیل

inoblast

وسیله ایست برای نگاهداری سر در موارد بیماری پوت ، بواژه ‎ Pott s d زیر لغت ‎ disease مراجعه فرمائید

jury - mast

وسیله ای است برای نگاهداری سر در موارد بیماری پوت ، به واژه (Pott's d) زیر لغت (disease) مراجعه فرمایید

jury-mast

کاریوبلاست ، یاخته ای است که در مراحل اولیه ایجاد گویچه قرمز دیده می شود

karyoblast

جسم کمکی و فرعی که اغلب میکرونوکلئوس خوانده می شود این جسم در بیشتر تکت یاخته ایها دیده می شود و شامل دو قسمت است یکی بلفاروپلاست و دیگری

kinetoplast

آندودرم اولیه بلاستو دیسک دو لایه (بلاستو دیسک ساختمان مقعری است که از بلاستومرها در قطب حیوانی تخمک در موقع دو تا شدن ناقص آن ایجاد می

lecithoblast

لوکوسیت یا گویچه سفید نارس

leukoblast

یاخته ای که در حال تبدیل به لوکوسیت یا گلبول سفید می باشد

leukocythemia= leukemic leukocytoblast

یاخته ای که در حال تبدیل به لوکوسیت یا گلبول سفید می باشد

leukocythemia= leukemic leukocytoblast

یاخته ای که در حال تبدیل به لوکوسیت یا گلبول سفید میباشد سلول های موجد گلبول های سفید خون

leukocytoblast

یک یاخته بافت پیوندی که بعدا به صورت یک یاخته چربی در می آید ، یک سلول بافت همبند که به یک سلول چربی تبدیل می شود

lipoblast

وسیله ای است برای خورد کردن و خارج کردن سنگهای رسوبی داخل حفرات بدن

lithocenosis =litholapaxy iithociast

وسیله ای است برای خورد کردن و خارج کردن سنگهای رسوبی داخل حفرات بدن

lithocenosis =litholapaxy iithociast

وسیله ای است برای خورد کردن و خارج کردن سنگهای رسوبی داخل حفرات بدن

lithoclast

یاخته ای است از سری لنفوسیتها که یک ساختمان کروماتین ظریف در هسته آن دیده می شود

lymphoblast

یک لنفوبلاست

lymphocytoblast

ماکروبلاست ، گویچه قرمز طبیعی هسته دار که مگالوبلاست یا نورموبلاست بزرگ و جوان نیز گفته می شود

macroblast

یکی از اشکال اولیه سری گویچه های قرمز

macronormoblast

مدولوبلاست ، یاخته غیر متمایز لوله عصبی که ممکن است به یک نوروبلاست که بعدا یاخته عصبی اصلی یا نورون را بوجود می آورد تبدیل شود یا به یک

medulloblast

هر یاخته از سری ترومبوسیتها که دارای ساختمان کروماتینی ظریف در هسته خود باشد

megakaryoblast

مگالوبلاست ، نامی است که به اشکال اولیه سری گویچه های قرمز داده شده است

megaloblast

‎ megakaryoblast هر یاخته از سری ترومبوسیتها که دارای ساختمان کروماتینی ظریف در هسته خود باشد

megalokaryoblast

ملانوبلاست ، یاخته ای که از ستیغ عصبی منشاء گرفته و بعدا به صورت ملانوفور در می آید

melanoblast

ملانوبلاست ، یاخته ای که از ستیغ عصبی منشاء گرفته و بعداً بصورت ملانوفور درمیاید

melnoblast

میان پوست جنین ‎ mesoderm مزودرم ، یک لایه بینا بینی متشکل از یاخته هائی که بین اکتودرم و آندودرم جنین قرار می گیرد ، مغز استخوان ، خون ، بافت لنفوئید و اپیتلیوم بدن و محوطه های مفصلی ، رگهانی خونی و غیره بوجود میایند مزودرم سوماتیک ، لایه خارجی مزودرم در حال رشد ‎somatic مزودرم احشائی لایه داخلی مزودرم در حال رشد ‎splanchnic

mesoblast

اریتروبلاست که قطر آن 5 میکرن یا کمتر است

microblast

سلول پیشرو مونوسیت رسیده

monoblast

میلوبلاست ، یکی از سلولهای بزرگ یک هسته ای بدون دانه مغز استخوان که بعدها به میلوسیت و بر طبق عقیده بعضی از خون شناسان به اریتروبلاست

myeloblast

میلوپلاست ، گویچه سفید مغز استخوانی

myeloplast

یاخته جنینی که تبدیل به یاخته رشته عضلانی می شود

myoblast

میوفیبروبلاست

myofibroblast

‎ spermatid یاخته های کروی که از تقسیم میتوزی اسپرماتوسیتهای ثانوی ایجاد شده و خود مولد اسپرماتوزوئید میباشد

nematoblast

نوروبلاست ، یاخته جنینی که از آن بافت عصبی ، تشکیل می شود

neuroblast

نورموبلاست ، مرحله آخر تکامل یک گویچه قرمز خون که با وجود هسته متراکم و چروکیده در حال از بین رفتن و هموگلوبین فراوان سیتوپلاسم مشخص میشود

normoblast

یکی از سلولهای بافت همبند که رویه خارجی پولپ دندانی مجاور عاج دندان را تشکیل میدهد

odontoblast

یک یاخته غول (ژثان) چند هسته ای که در جذب ریشه های دندان های شیری شرکت دارد

odontoclast

یک الیگوداند روسیت اولیه

oligoblast

او اوبلاست ، یاخته ای که یک تخمک از آن ایجاد می شود

ooblast

یاخته نارس مولد استخوان

osteoblast

استخوان شکن ، وسیله ای است که در جراحی برای شکستتن استخوان مورد استفاده قرار میگیرد

osteoclast

قسمتی از پرتوپلاسم یاخته که درخارج از هسته واقع شده است

periblast

پروتوپلاسم یاخته که در اطراف هسته قرار دارد

periplast

یاخته هایی که تبدیل به یاخته های بیگانه خوار می شوند

phagocytoblast

یک ساختمان جنینی که منجر به ایجاد فئوکروموسیتها (واژه زیر) میشود

pheochromoblast

گلبول قرمز بزرگ هسته دار

poikiloblast

یاخته هایی در بافت پیوندی نوساخته که از جنس لوکوسیت و فیبروپلاست نباشد

polyblast

نوعی پیشرو از میلوسیت

premyeloblast

پیشرو اولیه گویچه قرمز

proerythroblast

یاخته ای است که از یک لنفوئید وسیت به مگالو بلاست تبدیل میشود

promegaloblast

نامی که به سلولهای اولیه دودمان گویچه های قرمز اطلاق می شود

pronormoblast

یاخته اولیه ، سلول جنینی ، یاخته بدون غشاء سلولی

protoblast

پرتوپلاست ، یاخته یا واحد ساختمانی موجود زنده

protoplast

سیلندر کاذب ، ایجاد شدن اتفاقی رسوبهای ادراری مشابه سیلندرهای حقیقی ادرار

pseudocast

رشته چه ظریفی است که دانه اصلی و هسته یک تک یاخته را به هم متصل می کند

rhizoblast

یاخته ای از سری گویچه های قرمز که دارای ساختمان کروماتینی ظریفی در هسته خود می باشد و هستک آن نیز اشکار است

rubriblast

یاخته اولیه ای که تبدیل به یاخته عضلانی میشود

sarcoblast

;کنتراست اشباع

Saturation Contrast

سیتوپلاسمی که در پرتوپلاسم یاخته در خارج هسته پیدا می شود

somatoblast

spermatid یاخته های کروی که از تقسیم میتوزی اسپرماتوسیتهای ثانوی ایجاد شده و خود مولد اسپرماتوزوئید میباشد

spermatoblast

spermatid یاخته های کروی که از تقسیم میتوزی اسپرماتوسیتهای ثانوی ایجاد شده و خود مولد اسپرماتوزوئید میباشد

spermoblast

شکل کروی یک باکتری که در یک محیط هیپرتونیک تحت شرایطی که باعث از بین رفتن قسمتی یا تمامی دیواره سلولی شود به وجود می آید

spheroplast

حالت ابتدایی احشاء

splanchnoblast

سلولی که بعدها به (‎splenocyte) تبدیل میشود

splenoblast

یاخته ای جنینی که زوائد آن شبکه ای تشکیل میدهند که تبدیل به نوروگلی می شود

spongioblast

یکی از اجسامی که از تقسیم سلولی در کوکسیدیوم بوجود میاید

sporoblast

یاخته جنینی که یاخته عصبی سمپاتیک را می سازد

sympathicoblast

sympathicoblast یاخته جنینی که یاخته عصبی سمپاتیک را میسازد

sympathoblast

لایه محیطی و ضخیم تر وفوبلاست ک در آن هسته بصورت توده سیتوپلاسمی معمولی قرار گرفته است

syntrophoblast

قطعه ای کروی در انتهای نوار رویشی

teloblast

‎ feminonucleus پرونوکلوئوس جنس ماده (پرونوکلئوس ‎ عنصر جنسی بعد از لقاح تخمک و قبل از تقسیم شدن)

thelyblast

نام تجارتی ماده حاجبی که در رادیوگرافی بکار میرود

thorotrast

پرده ای است که واکوئل داخل سلولی را احاطه می کند

tonoplast

یاختههای محیطی بلاستوسیت ، که جفت و پرده های تغذیه کننده و محافظ موجود زنده در حال رشد را می سازند

trophoblast

جسم پروتوپلاسمی دانه دار

trophoplast

uvioresistant مقاوم به پرتوهای ماوراء بنفش

uviofast

ظاهر شدن واکنش واسرمن مثبت عل رغم درمان ضد سیفیلیس

wassermann-fast

مخمر ، نام عمومی ساکارومیس جنسی از قارچهای آسکومیت که به عنوان خمیر ترش و برای تخمیر الکلی به کار میرود بعضی از مخمرها برای انسان بیماریزا

yeast

یاخته حیوانی

zooblast

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی آسپارتات آمینوترانسفراز - در مورد مشکوک به بیماری های عروق کرونر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی آسپارتات آمینوترانسفراز - در مورد مشکوک به بیماری های عروق کرونر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما