معنی hydrogen ion c.

پزشكی

hydrogen ion c.

غلظت یون ئیدروژن مقدار یون ئیدروژنی که در یک محلول وجود دارد (جهت بیان واکنش PH یک محلول بکار می رود )

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی hydrogen ion c.

- Psychoeducation

آموزش روانی

3atrial fibrillation

3فیبریلاسیون دهلیزی

3depression

3افسردگی

4infection

4عفونی

5 Sound Localization

مکان یابی صدا

5contamination

5آلودگی

a..i.=artifcial insemination

تلقیح مصنوعی

ab initio gene prediction

پیشبینی ژن اب اینیتیو

abalienation

اختلال مشاعر ، آشفتگی فکری

abarticulation

‎ -1 مفصل متحرک ‎ -2 جابجا شدگی ، در رفتگی

abdomnal perinea , resection

آنوس ورکتوم و سیگموئیدرا که در ناحیه پرینه هستند بریده و قسمت انتهایی کولون نازل توسط COLOSTOMY به جدار شکم دوخته می شود

abduction

عمل دور کردن ، حالت دور شدگی

aberration

‎ aberrato ‎ -1 انحراف از جریان معمولی و حالت عادی ‎ -2 تمرکز یا انکسار ناقص اشعه توسط یک عدسی انکشار نا مساوی اشعه با طول موج های مختلف که تصویر در هم برهم و جلوه ای از رنگها پدید می آورد ‎chromatic a از بین رفتن ، بریده شدن و یا رد و بدل شدن ماده توارثی در کرموزومهای یاخته که منجر به حذف یا دو برابر سازی یا پس و پیش سازی و یا جا بجا سازی ژنها میگردد ‎chromosoma ‎dioptric a spherical a در هم برهمی منظره دید بعلت فاصله زیاد ‎distantial a ‎ -1 هر واکنش هیجانی که بر خلاف حالت ، کج راهی

abevacuation

دفع ناقص

abirritation

حساسیت تخفیف یافته ، کم تحریکی ، سستی

ablactation

از شیر گرفتن

ablation

برداشت از طریق برش ، قطع استخوان ، فرساب ، سایش ، ذوب یخ

abocclusion

‎ -1 حالت غیر عادی داشتن ‎ -2 ناهنجاری

abortion

سقط ، ‎ -1 خارج شدن محصول آبستنی قبل از آنکه قابل زیست باشد سقط جنین (قبل از هفته بیست و هشتم آبستنی) ‎ -2 بازداشتن نابهنگام یک جریان مرضی یا عادی سقط جنین عمدی ‎artificial a سقط جنین مسری ‎contagious a سقط جنین جنائی ‎criminal a سقط جنین در شش هفته اول آبستنی ‎early a سقط جنین عادتی ، اتفاق افتادن ‎ habitual a سقط در سه یا چند مرتبه آبستنی متوالی که به اولیه (در زنی که اولین آبستنیش بوده) و ثانویه (در زنی که قبلا حداقل یک جنین بوزن بیش از ‎ 500 گرم تولید و سقط نموده باشد) طبقه بندی میشود سقط جنین ناتمام ، سقط جنینی که در آن جفت در رحم باقی بماند ‎incomplete a سقط جنین عمدی ‎induced a سقط جنین حتمی ، سقطی که نمیتوان از آن جلوگیری کرد ‎inevitable a سقط جنین مفقود ماندن و حبس شدن جنین مرده در رحم بمدت بیش از دو هفته ‎missed a سقط خود به خودی ‎spontaneous a سقط جنین درمانی ، سقط جنینی که برای سلامتی مادر یا احتراز از تولد جنین ناقص لازم است ‎therapeutic a سقط تهدیدی ، نشانه های خروج بیموقع جنین ‎threatened a ، حضور جنین مرده ، عدم تکامل جنین سقط جنین

abortive transduction

انتقال بی نتیجه ، ترارسانی ناموفق

abrasion

‎ -1 مالش ، سایش ‎ -2 رفتن پوست یا مخاط ، ساییدگی یا برکندگی با روش غیر معمولی یا غیر طبیعی

abreaction

واکنش احساسی که از بخاطر آوردن زخمهای روحی و حوادث دردناک گذشته در موقع بیرون ریختن اندیشه ها و عواطفی که در ذهن بیمار است ناشی می شود

abscission

برداشت یک قسمت یا گوشت زیادی از طریق برش

absolute configuration

پیکر بندی/کنفیگوراسیون/آرایش مطلق

absorption

‎ -1 عمل بالا کشیدن بوسیله مکش ‎ -2 جذب و عبور مواد از جدار لوله گوارش بداخل خون ، جذب ، جذب سطحی ، درآشامی ، درکشی ، درون جذبی

abstersion

عمل یا جریان پاک کردن

abstraction

‎ -1 میل به تنهائی و تجرد ‎ -2 پریشانی حواس

acanthion

نقطه ای در قاعده خار قدامی بینی ، اکانتیون ، نقطه ای در نوک خار قدامی بینی

accelerated maturation

بلوغ شتابدار/تسریع شده

acceleration

تندی ، سرعت ، نیروبخش ، مهیج ، زنده کننده

accermentition

بافت افزایی ، رشد از طریق افزایش همان نوع بافت

accession

بروز ، حمله ، شیوع ، کسبنمونه (در بانک ژن)

acclimation

عادت به آب و هوای جدید

acclimatization

‎ acclimation عادت به آب و هوای جدید ، اقلیم/بوم/خو پذیری/گیری اقلیمی شدن ، سازش با محیط

accommodation

تطابق ، بخصوص تطابق چشم برای دیدن اشیا درفواصل مختلف تطابق مطلق ، تطابق هر کدام از چشمها بتنهائی ‎absolute a تغییرات حاصله در شکل و طرز کار یاخته ها در اثر تغییرات شرایط محیطی ‎histologic a تطابق منفی ، تطابق چشم برای فواصل دور از طریق انبساط ‎negative a تطابق مثبت ، تطابق چشم برایفواصل نزدیک ازطریق انقباض ‎positve a

accomodation

تطابیق یعنی تعدیل ضخامت عدسی جهت متمرکز کردن تصویر روی شبکه

accrementition

رشد از راه افزایش یک نوع بافت

accretion

افزایش ، بهم پیوستگی ، انبوهی مواد در یک قسمت (نشستن موادی دراطراف یک شیئی مثلا رسوب درد در اطراف دندان) ، برهم انباشتگی ، رشد از طریق افزودن ماده ، تجمع ، چسبیدن بخش هایی که به طور طبیعی مجزا هستند

accumulation

انباشت ، انباشتگی انبوهی ، تجمع ، تراکم

acetylation

استیلاسیون ، داخل ساختن یک رادیکال استیل در یک ملکول آلی

achorion

تریکوفیتون ، جنسی از قارچها که عامل بسیاری از بیماریهای پوست و ضمائم آن می باشند

achromatic vision

دید ، بدون رنگ ، بینایی که با فقدان دید رنگ مشخص میشود

acid-reducing medication

داروی کاهنده اسید معده

aclusion

نقص سطح جونده دندانها ، بد جفت شدن دندانها

acromion

زائده اخرمی ، قله الکتف ، کشیدگی خارجی خار استخوان کتف (استخوان پارو) که نوک شانه را بوجود میاورد ، زائده سر ( ACRO) شانه ( OM )

action

عمل ، اثر ، تاثیر نتیجه یک تحریک شیمیائی یا فیزیکی ، فعالیت یا عمل هر قسمتی از بدن ازدیاد اثر ناگهانی و محسوس ‎ cumulative a یک دارو پس از چندین بار استعمال واکنش و پاسخ ناخوآگاه ، واکنش ‎ reflex a انعکاسی تحریک شیمیائی ‎ specific dynamic a مخصوص پرتوپلاسم یاخته به پروتئین های غذائی که مربوط است به اکسیداسیون پروتئین ها در بدن (اثر انگیزاننده متابولیسم که بوسیله خوردن غذاهای پروتئین دار ایجاد میشود سوخت و ساز را بالاتر از حد عادی میبرد)

Acute lower respiratory tract infection

عفونت دستگاه تنفسی تحتانی

acutorsion

پیچاندن رگ خونی بمنظور بند آوردن خون

adaptation

توافق ، سازش ، تطبیق ، بخصوص تطابق مردمک چشم نسبت به نور یا سازش یک موجود زنده با شرایط محیط تطبیق رنگی ‎ -1 تغییراتی که دردرک ‎ color a بینائی رنگ در اثر تحریک طولانی ایجاد میشود ‎ -2 تطابق چشم با درحه روشنائی سازش با تاریکی ، عادت بتاریکی ، عادت ‎ dark a نمودن چشم بدیدن در تاریکی یا روشنائی ضعیف

addiction

اعتیاد پابند بودن روانی یا جسمانی به بعضی از عوامل (الکل یا دارو) بطوریکه کنترل آن از دست شخص خارج شده باشد ، اعتیاد ، حالت خوگیری با یک عادت یا یک عمل وسواسی

adduction

عمل نزدیک کردن حالت نزدیکی

adenization

غده ای شدن غیر طبیعی

adhesion

-1 چسبندگی غیر عادی اعضای مختلف بیکدیگر ‎ -2 ساختمان لیفی که بوسیله آن قسمتهای مختلف بیکدیگر متصل شوند (چسبیدگی ، یکی شدن ناهنجار دو قسمت که غالبا پس از التهاب رخ میدهد نوار لیفی که دو قسمت را بهم می پیوندد چسبیدگی در شکم ممکن است باعث انسداد روده شود در مفاصل حرکات را محدود کند در میان دو ورقه جنب مانع پنوموتراکس کامل گردد ) درمان کردن با اولین عمل ‎ primary a درمان کردن با دومین عمل ‎ secondary a ، ُ1- چسبندگی غیر عادی اعضای مختلف به یکدیگر 2- ساختمان لیفی که به وسیله آن قسمتهای مختلف به یکدیگر متصل شوند(چسبندگی ، یکی شدن ناهنجار دو

administration

مدیریت

adsorption

جذب سطحی ، بر ربایش ، عمل ماده ای که سایر مواد یا ذرات را به سطح خود جذب می کند مواد آلی که در مایعی حل شوند کشش سطحی آن را کم می کنند و این ، برربایش ، عمل ماده ای که سایر مواد یا ذرات را بسطح خود جذب میکند مواد آلی که در مایعی حل شوند کشش سطحی آن را کم میکنند و این اساس آزمون سولفوری هی (‎ hay) برای یافتن اسیدها ی صفراوی در ادرار است

adtorsion

انحراف هر دو چشم به طرف گوشه داخلی ، لوچی داخلی

Adverse Drug Reaction

واکنش دارویی نامطلوب

aeration

عمل‌ هوادادن‌ ، هوادادگی‌

aerobion

یک موجود هوازی

aerosolization

تعلیق و تراوش به صورت دانه های ریز یکنواخت

affection

ابتلاء حالت مرضی

after-perception

درک یک احساس پس از ختم عامل آن

after-sensation

ابقاء احساس پس از از بین رفتن عامل مولده آن

agglutination

آگلوتیناسیون ، به هم پیوستگی ، دلمه شدن و به هم چسبیدگی باکتریها یا گویچه های سرخ خون یا ذرات دیگر به صورت دستجات یا توده ها بخصوص انبوهی و

aggregation

اجتماع ، جمع شدن یا توده شدن مواد با یکدیگر 2- توده ای از مواد انبوده شده platelet a انبوه شدن پلاکتها با یکدیگر ، جمع شدن یا توده شدن مواد با یکدیگر 2- توده ای از مواد انبوده شده platelet a انبوه شدن پلاکتها با یکدیگر

aglucone=aglycone aglutition

ناتونی در بلع ، عسر البلع ، عجز از بلعیدن

aglucone=aglycone aglutition

ناتونی در بلع ، عسر البلع ، عجز از بلعیدن

aglutition

ناتوانی در بلع ، عسر البلع ، عجز از بلعیدن

airway obstruction

انسداد راه هوایی

ajaculation

خروج سریع و ناگهانی ، بخصوص خروج منی از مجرای آلت تناسلی مرد ، انزال

albation

سفیدگری ، سفیدکنی ، عمل سفید کردن

alimentation

تغذیه ، غذا رساندن ، غذا دادن rectal a غذا دادن از راه تزریق یا تنقیه ، غذا دادن rectal a غذا دادن از راه تزریق یا تنقیه

alkalization

قلیایی کردن ، قلیا سازی

allantochorion

آلانتوکویون ، آلانتوئید (alantois) و کوریون (chorion)

allergization

ایجاد حساسیت شدید به وسیله داخل کردن آلرژنها به بدن

allogeneic transplantation

پیوند عضو بین دو فرد از یک گونه

alternation

تناوب ، یک در میانی ، توالی منظم دو حادثه متضاد یا متاوت به نوبت ، توالی

ambulatory=ambulant ambustion

سوختگی ، زخم حاصله از سوختگی

ambulatory=ambulant ambustion

سوختگی ، زخم حاصله از سوختگی

ambustion

سوختگی ، زخم حاصله از سوختگی

amelification

رشد سلولهای مینای دندان به داخل مینا

amelioration

بهبود

amnion

مشیمه جنین ، داخلی ترین غشائی که جنین را در بر می گیرد و کیسه آمنیون یا کیسه آب را تشکیل می دهد

amputation

قطع عضو ، قطع و برداشت یک اندام یا سایر اعضای بدن

anaerobion

anaerobe ناهوازی ، موجود ریز بینی که در غیاب اکسیژن آزاد رشد می کند ناهوازی استعدادی ، ‎ facultative a موجودی که در حضور اکسیژن ملکولی و در غیاب آن بیک میزان زیست مینماید و وجود و عدم اکسیژن ملکولی برایش بی تفاوت است ناهوازی اجباری ، موجودی

anesthetic medication

داروی بیهوشی

anesthetization

عمل بیهوش کردن ، تولید بیهوشی

angulation

ایجاد خمیدگی شدید مسدود کننده ، مثلا در روده

anhydration

بی آبی ، آب نداستن

animation

نشاط ، مملو از زندگی و شادی suspended a وقفه یا قطع موقتی اعمال حیاتی ، مملو از زندگی و شادی suspended a وقفه یا قطع موقتی اعمال حیاتی

anion

آنیون ، عنصری که در الکترولیز به طرف قطب مثبت می رود ، یون منفی

anovulation

عدم تخمک گذاری

antefiexion

پیش خمی ، خمیدگی یک عضو بطوری که راس آن به طرف جلو متمایل باشد

anteflexion

پیش خمی ، خمیدگی یک عضو بطوریکه راس آن بطرف جلو متمایل باشد

antelocation

تغییر مکان و جابجا شدن یک اندام به طرف جلو

anteposition

جابجا شدن به طرف جلو مثل جابجا شدن زهدان

anteroclusion

ارتابط مرضی بین قوس دندانی و قوس آرواره ای در جلوی قوس فکی

anteversion

چرخش به جلو ، حرکت یک عضو یا اندامی از بدن از راه چرخش به جلو

antinion

قطب پیشانی سر

antioxidation

مانع اکسیداسیون

Anti-pigmentation

ضد-رنگدانه سازی

antiradiation

قادر به بی اثر کردن تشعش ، دافع آسیب حاصله از تشعش ، ضد خطرات تشعشعی

Aortic dissection

دیسکسیون یا پارگی آئورت، لایه‌های داخلی رگ جدا شده و خطر پارگی رگ وجود دارد

apperception

درک آگاهانه یک محرک حسی

apprehension

درک ، فهم 2- بیم از آینده

arborization

مجموعه ای از شاخه ها و انشعابات مثل انتهای شاخه شاخه یکی از زواید یاخته عصبی

archistome=blastopore arciform=arcuate arctation

تنگی یک سوراخ یا مجرا

arctation

تنگی یک سوراخ یا مجرا

arcuation

خمیدگی

argentation

رنگ آمیزی با املاح نقره

arterialization

تغییر و تبدیل خون سیاهرگی به خون سرخرگی در اثر جذب اکسیژن

arterioversion

پشت و رو کردن انتهای بریده یک سرخرگ برای جلوگیری از خونریزی

articulation

‎ -1 مفصل شدگی ، محل بهم رسیدن و التصاق دو یا چند استخوان ‎ -2 ادای کلمات و جملات

articultion

مفصل شدگی ، محل به هم رسیدن و التصاق دو پا چند استخوان 2- ادای کلمات و جملات

artificial insemination

تلقیح مصنوعی

aspiration

مکیدن به وسیله هوا ، بیرون کشیدن مایعات از حفرات بدن به وسیله دستگاه مکنده ، استنشاق

assimilation

همگونی ، جذب و تحلیل ، 1- جریان تبدیل غذا یا مواد جذب شده به حالتی که برای جذب در جریان خون و تبدیل به بافتهای بدن مناسب باشد ُ2-در

assoclation

‎ -1 رابطه زمانی یا مکانی ‎ -2 در روانشناسی تداعی معانی ، اصلی که بموجب آن افکار ، عواطف و حرکات چنان بهم مربوط میشوند ک بتوالی در ذهن پدیدار میگردند مرکزی در قشر مخ که عمل آن ‎ a center شناخته نیست ولی با سایر مراکز بوسیله شرکت رشته ها یا مجاری در تماس است تداعی سخنان یا ایده ها بعلت شباهت ‎ clang a در صدا ، افکاری که بوسیله سخنان شخص آزمایش کننده از شعور شخص در حین صحبت فرا خوانده میشوند تداعی آزاد ، پیدایش خود بخودی ‎ free a افکار و تصاویر ذهنی که در روانشناسی برای فهم محتوی ذهن مورد استفاده قرار میگیرد

asterion

محل اتصال استخوان های پس سری ، گیجگاهی و آهیانه

asuculation

سمع ، گوش دادن صدای قلب

atomization

ذره کردن ، تبدیل یک مایع به وسیله ابزار مکانیکی به ذرات ریزی که بتوانند مدتی در هوا معلق بمانند

attraction

کشش ، جاذبه ، ربایش ، نیرویی که یک جسم بر جسم دیگر اعمال می کند و آن دو را به سوی هم می کشاند capillary a جاذبه مویرگی ، نیرویی که باعث ، نیرویی که یک جسم بر جسم دیگر اعمال می کند و آن دو را به سوی هم می کشاند capillary a جاذبه مویرگی ، نیرویی که باعث

audition

درک صدا ، شنوایی

auditory d.=dysacusis dysfunction

عمل غیر طبیعی یا ناقص

auditory d.=dysacusis dysfunction

عمل غیر طبیعی یا ناقص

auditory pattern recognition

الگوی شنوایی

ausculation

سمع

auscultation

سمع ، گوش دادن به صداهایی که در بدن توسط اعضای مختلف به سبب انجام اعمال مربوطه تولید می شود ، معاینه بیماران از راه شنیدن صداهای بدن برای

autoagglutination

اتوآگلوتیناسیون ، به هم چسبیدن گلبولهای خون در داخل بدن شخص به علت وجود ماده ای در سرم که سبب بهم چسبیدن گلبولهای خونی خود شخص می شود

autoamputation

قطع و جدا شدن خودبخودی قسمتی از بدن یا رویش یک زائده به طور خودبخودی و یا نمو غیر طبیعی مانند پولیپ

autocytolysin=autolysin autocytolysis=autolysis autodigestion

گوارش خود به خود ، خودگواری ، گوارده شدن ، نسوج در داخل خود بدن ، مثلا هضم جدار معده در اثر شیره معده در بعضی بیماریها و پس از مرگ ، گوارده

autodigestion

گوارش خود بخود ، خود گواری ، گوارده شدن نسوج در داخل خود بدن ، مثلا هضم جدار معده در اثر شیره معده در بعضی بیماریها و پس از مرگ ، گوارده شدن بافت بوسیله ترشحات خودش

autoeczematization

منتشر شدن آسیب ها و ضایعات اگزمایی از یک کانون محدود نخست به صورت موضعی و سپس عمومی تر شدن آنها

autographism=dermographia autohemagglutination

به هم چسبیدن گلبولهای قرمز به وسیله عاملی ک هدر خود بدن ساخته می شود

autohemagglutination

بهم چسبیدن گلبولهای قرمز بوسیله عاملی که در خود بدن ساخته میشود

autoimmunization

خود ایمنی ، مصونیت و ایمنی که به علت واکنش بافت های بدن خود شخص به وجود آید

autoinoculation

مایع کوبی یا تلقیح یک شخص بوسیله ویروسی که از بدن خودش بدست آمده است

autoinocultion

مایع کوبی یا تلقیح یک شخص به وسیله ویروسی که از بدن خودش به دست آمده است

autointoxicaion

مسمومیت از خود ، مسمومیت از فرآورده های متابولیسم ناقص که در درون بدن شخص به وجود می آید ، مسمومیت به وسیله سمومی که در داخل بدن خود شخص

autointoxication

مسمومیت از خود ، مسمومیت از فرآورده های متابولیسم ناقص که در درون بدن شخص بوجود میاید ، مسمومیت بوسیله سمومی که در داخل بدن خود شخص تولید میشود

autolesion

به خود زخم زدن

autolmmunization

خود ایمنی ، مصونیت و ایمنی که بعلت واکنش بافتهای بدن خود شخص بوجود آید

autoregulation

تنظیم خود به خودی ، تنظیم و کنترل پدیده مخصوصی به وسیله عوامل درونی که در موقعیت خاصی پدید آمده باشد این اصطلاح بیشتر درباره فیزیولوژی

autoreinfusion

‎ autotransfusion انتقال خون مریض بخود او مثلا تزریق خونی که در اثر خونریزی یا در جریان عمل جراحی داخل حفره شکم ریخته (یا سرم آن) بخود بیمار

autosensitization

حساسیت بخود ، ازدیاد حساسیت شخص نسبت به سرم یا بافتهای بدن خودش

autosenssitization

حساسیت به خود ، ازیاد حساسیت شخص نسبت به سرم یا بافتهای بدن خودش

autostimulation

خود تحریکی ، تحریک حیوانی به وسیله مواد پادگنی که از بافتهای بدن خودش به دست آمده

autosuggestion

تلقین به خود ، تلقین به نفس ، قبول افکاری که در درون خود پدید می آید بدون ارزیابی انتقادی آنها مانند آنچه در هیستری دیده می شود

autotransfusion

انتقا ل خون خودبخودی 1- متوجه کردن خون به قسمتهای حیاتی بدن به توسط باندپیچ کردن یا بالا نگاه داشتن اعضاء 2- انتقال خون مریض به خود او

autotransplantation

پیوند اتوترانسپلانت(پیوند عضوی از خود شخص به جایی دیگر از بدن او

autovaccination

تزریق واکسنی که از بافتها و ترشحات خود بیمار تهیه شده است به خودش

autoxidation

خود اکسیده شدن ، واکنش خودبخوی یک ترکیب با اکسیژن مولکولی در حرارت اتاق

avascularization

جلوگیری از ورود خون به قسمتی از بدون مثلا با باند پیچی کردن

avulsion

کندن ، و دور کردن یک عضو از بدن

axiation

ایجاد محور ، ایجاد تمایل قطبی در یک عضو یا ساختمانی دیگری از بدن

azotation

جذب ازت از هوا

azotification

تثبیت ازت هوا

bankhart : s operation

عمل بانکهارت ، برای در رفتگی مکرر مفصل شانه که در تنیجه نقص حفره دوری (گلنوئید) است صورت میگیرد

bankhartis operation

عمل بانکهارت ، برای در رفتگی مکرر مفصل شانه که در نتیجه نقص حفره دوری (گلنوئید) است صورت می گیرد

basion

نقطه وسط حاشیه جلوئی سوراخ استخوان پس سری

benedict s solution

محلول بندیکت ، محلول سولفات مس ک باسانی احیا شده تغییر رنگ میدهد و برای کشف گلوکز در مایعی (مثلا ادرار) بکار میرود

benedicts solution

محلول بندیکت ، محلول سولفات مس که به آسانی احیاء شده تغییر رنگ می دهد و برای کشف گلوکز در مایعی (مثلا ادرار ) بکار می رود

benedict's solution

bifurcation

ُ1- دو شاخه شدن 2- نقطه و محلی که از آنجا تقسیم شدن به دو شاخه صورت می پذیرد

bilateral neck exploration

معاینه دو طرفه گردن (از طریق جراحی)

billroth operation

عمل بیروت ، 1- شکاف و درآوردن قسمت تحتانی معده و پیوند دادن باقیمانده آن به دوازدهه 2- در آوردن قسمت انتهای معده و بستن ته آن و بستن دوازدهه

binucleation

ایجاد دو هسته در داخل یک یاخته بدون اینکه سیتوپلاسم به دو یاخته دختر تقسیم شود

biological false - positive reaction

به معنای تست مثبت کاذب ، واکنش مثبت سیفیلیس در آزمایشگاههای سرمی در مورد شخصی که دچار سیفیلیس نیست

biomutation

بیوموتاسیون ، تغییر خواص و کیفیات موجود زنده (ریزبنی ) پس از تزریق به بدن حیوان

bion

یک موجود زنده

biostimulation

تحریک زیستی

biotomy=vivisection biotoxication

مسمومیت حاصله از سمی که منشاء آن یک موجود زنده باشد

biotomy=vivisection biotoxication

مسمومیت حاصله از سمی که منشاء آن یک موجود زنده باشد

biotoxication

مسمومیت حاصله از سمی که منشا آن یک موجود زنده باشد

biotrnsformation

برگشت و تبدیل یک ماده توسط رویدادهای طبیعی که در بدن یک موجود زنده اتفاق میافتد

bisection

دو قسمتی کردن

blastulation

تشکیل یافتن مرحله بلاستولا

blood circulation

گردش خون

blood formation

خون سازی

blood infusion

تزریق خون

blood transfusion

انتقال خون

blood transtusion

انتقال خون ، ترانسفوزیون خون ، جانشین کردن خون از دست رفته یا ضایع شده توسط تزریق داخل وریدی خون سیتراته سازگار انتقال خون در کمخونی های شدید که تولید خون معیوب شده نیز صورت میگیرد خون تازه از دهنده یا خونی که در بانک خون ذخیره شده در انتقال خون بکار میرود ممکن است خون را بطور کامل تزریق کرد یا مقداری از پلاسمای آن را گرفت ‎ packed cell b t انتقال خون ناسازگار باعث واکنش های شدید در گیرنده میشود

Blood-thinning medication

داروی رقیق کننده خون

Blurred Vision

تاری دید

bone conduction

هدایت استخوانی (هدایت امواج صوتی به اندامهای حساس از طریق استخوان )

bone marrow transplantation

پیوند مغز استخوان

bone resorption

بازجذب استخوان

Bonferroni Correction

تصحیح بن فرونی

brachiation

حرکات بازویی ، حرکتی از نقطه ای به نقطه ای دیگر به حالت آویزان به دست ها و بازوها همانطور که در میمونها وقتی از شاخه ای به شاخه دیگر می پرند

braxton hick s version

چرخش بر اکتسون هیکس ، استفاده از روش دو دستی برای آوردن سر جنین بداخل لگن که در جفت سر راهی و پیش افتادگی بند ناف در مامائی بکار میرود

braxton hiks version

چرخش براکتسون هیکس ، استفاده از روش دو دستی برای آوردن سر جنین به داخل لگن که در جفت سرراهی و پیش افتادگی بند ناف در مامایی بکار می رود

braxton hik's version

breast reconstruction

ترمیم پستان

bronchoconstriction

‎ bronchostenosis تنگی نایژه ، ضیق برنش

bronchodilatation

اتساع یا گشادی نایژه

buccoclination

انحراف دندانهای عقبی از حالت عمومی به طرف گونه

buccoclusion

بد بسته شدن دهان به نحوی که در آن قوس دندانی با یک ربع یا گروهی از دندانها از حالت طبیعی خارج باشد و بیشتر به طرف گونه ها منحرف باشند

buccoversion

حالتی از یک دندان که به طرف گونه در خط بسته شدن دهان چرخش پیدا کرده و خوابیده است ، گونه گردی ، وضیعت دندانی که نسبت به خط وسط در سمت گونه ای قرار دارد

bulb region

قسمت مدر و انتهایی جسم اسفنجی شکل که نزدیک رکتوم می باشد

bunion

برآمدگی کیسه زلالی ، بخصوص در مفصل متاتارس و بند اول انگشت پا و به ویژه در شصت پا که منجر به نزدیک شدن شصت به طرف پا می شود ، برآمدگی استخوانی در سطح داخلی پا نزدیک شست پا

c.c.c.=cathodal closure contraction

انقباض در موقع اتصال قطب منفی ، انقباض ناشی از اتصال قطب منفی

c.h.a.=catholic hospital association

جمعیت بیمارستانی کاتولیک

cacation

‎ defecation ‎ -1 اجابت مزاج ، تخلیه شکم ، دفع ‎ -2 پالایش ، عمل شیمیائی که در آن ناخالصی ها از راه حرارت دادن رفع میشوند بطوریکه نا خالصی ها بصورت کف غلیظی جدا شده و مواد تصفیه شده در زیر آن ته نشین میشوند

cachinnation

خنده زیاد یا هیستریک

caesarean section

عمل جراحی

calcification

آهک سازی ، آهکی شدن ، سفت شدن یک ماده آلی بعلت نشستن املاح کلسیم در آن که ممکن است عادی (مثلا در استخوانها ) یا مرضی (مثلا در آترواسکلروز )

canalization

مجرا سازی ، تشکیل مجرا در یک توده بافتی توسط آناستوموز و اتساع پیشرونده مجاری مویرگی سازمان دهنده

cannulation

عمل میل زدن ، فرو کردن یک میل کوچک یا کانول در اندام لوله ای شکل بدن

capillarisation

مویرگ سازی

capistration

تنگی پوست حشفه ، تنگی پوست حشفه بطوریکه نتواند از روی گلاند (حشفه ) عقب کشیده شود

capsulation

حالت در کپسول قرار دادن یا کپسول دار کردن

Cardiac Catheterization

سونداژ قلبی

cardiac cathetrization

گذراندن کاتتر ( میل ) بداخل قلب جهت بدست آوردن نمونه های خون و اندازه گیری فشار قسمت های مختلف قلب

cardiac rehabilitation

بازتوانی قلبی

Cardiopulmonary Resuscitation

احیا قلبی-ریوی

Cardiopulmonary resuscotation

احیا قلب و ریه

cardiovascular disease prevention

جلوگیری کننده ازسرطان کلورکتال

cardio-vascular lesion

ضایعه قلبی عروقی

caseation

پنیری شدن استحاله بافتها و تبدیل آنها به ماده بیشکل و پنیر مانند

castration

بیضه برداری ، اخته ، عمل برداشتن بیضه ها یا تخمدانهای حیوان female c oophorectomy male c orchiectomy parasitic c خراب شدن بافت غدد جنسی به توسط انگلها ، عمل برداشتن بیضه ها یا تخمدانهای حیوان female c oophorectomy male c orchiectomy parasitic c خراب شدن بافت غدد جنسی به توسط انگلها

catheter insertion

تعبیه کاتتر وریدی

catheterization

سوند زدن ، سونداژ ، عبور یک سوند به داخل یک مجرا یا یک حفره بدنی

cation

کاتیون ، عنصر یا عناصری که در تجزیه الکتریکی یک الکترولیت بطرف قطب منفی می روند تمام فلزات و ئیدروژن جزء کاتیونها می باشند

cautrization

سوزاندن به وسیله ماده سوزان یا یک وسیله داغ

cava infusion

تزریق در ورید اجوف ، یکنوع درمان برای نارسایی حاد کلیه همراه با آنوری ، یک سوند قلبی نایلونی حاجب به اشعه مجهول را از راه وریدرانی عبور

caval infusion

تزریق در وریدا جوف ، یکنوع درمان برای نارسائی حاد کلیه همراه با آنوری ، یک سوند قلبی نایلونی حاجب به اشعه مجهول را از راه وریدرانی عبور داده وارد وریداجوف زیرین میکنند تا نزدیک ورید کلیه یا داخل وریداجوف زیرین به دهلیز راست برسد بعد میتوان مایع هیپرتونیک مناسب را بطور پیوسته در این سوند تزریق کرد

cavitas=cavity cavitation

تشکیل یک حفره یا فضای خالی

cavitation

تشکیل یک حفره یا فضای خالی

cecofixation

‎ cecopexy تثبیت روده کور به دیواره شکمی

cecoplication

ُِ1- تثبیت روده کور به دیواره شکمی 2- بستن فیستول گذاری روده کور

cell regeneration

باززایی سلول

cellular respiration

تنفس سلولی

cellulite decomposition

تجزیه سلولیت

cementification

سیمانی شدن

centrifugation

عامل گریز از مرکز ، جدا کردن مواد جامد از مایعات از راه حرکت چرخشی شدید ، سانتریفوژ کردن ، فرآیند جدا کردن بخش های سبک تر یک محلول ، مخلوط یا سوسپانسیون از بخش های سنگین تر توسط نیروی سانتریفوژ

cerebration

فعالیت فکری ، فعالیت مغزی unconscious c فعالیت مغزی ناخودآگاه قسمتی از فعالیتهای خودبخودی مغزی و فکری که خارج از دایره هوشیاری شخص ، فعالیت مغزی unconscious c فعالیت مغزی ناخودآگاه قسمتی از فعالیتهای خودبخودی مغزی و فکری که خارج از دایره هوشیاری شخص

cervical region

ناحیه گردنی - گردن(7 مهره گردنی)

cesarean section

سزارین

chalazion

تومور کوچکی که به علت التهاب مزمن یک یا چند غده میبومیوس ایجاد می شود ، ایجاد برجستگی ( LUMP ) در غدد MEIBOMIAN

cheilectropion

برگشتگی لب

chemabrasion

تخریب سطحی اپیدرم و درم با کوتر کردن پوست به منظور برداشتن جوشگاه ها ، خالکوبی

chemexfoliation

از بین رفتن اپی درم (روپوست ) و قسمتی از درم (لاپوست ) توسط مواد شیمیایی که در سطح بدن قرار گیرند

Chemoprevention

پیشگیری شیمیایی

chilectropion

برگشتگی لب

chondrification

غضروفی شدن

chorion

پرده خارجی کیسه جنینی ، مشیمیه خارجی جنین

chronotropic drug action

عمل یک دارو که زمان ( CHRONU ) میزان ضربان قلب را تغییر ( TROPIC ) می دهد عمل کرونوتروپیک قلب میزان ضربان قلب ( HEART RATE ) را افزایش می دهد کرونوتروپیک منفی یعنی کاهش میزان ضربان قلب

chylifaction

chylification تشکیل کیلوس ، ایجاد شیل

chylification

تشکیل کیلوس ، ایجاد شیل

chymification

تبدیل غذا به کیموس ، گذشتن غذا از هضم معدی

chymificsation

تبدیل غذا به کیموس ، گذشتن غذا از هضم معدی

cicatrization

ایجاد جای زخم ؛ ایجاد بافت فیبروز دائمی در محل یک زخم بهبود یافته

circulation

گردش ، گردش یا جریان بسته ؛ عمل جریان یافتن و دور زدن ، جریانی که از یک نقطه شروع شده و دوباره به همان نقطه برگردد مانند جریان خون

circumcision

ختنه ، عمل جراحی و بریدن ( CISION )دور ( CIRCUM ) پرپوس

circumclusion

فشردن یک سرخرگ توسط سیم و سوزن

circumduction

حرکت چرخشی یکی از اندامها یا چشم

circumpolarization

چرخش نور پولایزه

circumpolarzation

چرخش نور پولایزه

classification

طبقه بندی ، تقیسم بندی

classiflaction

طبقه بندی ، تقسیم بندی طبقه بندی دنور ، یکی از ترتیبات ‎ Denver c کروموزومهای یاخته های انسان که در آن اتوسومها با گرههای هفت تائی تا آنجا که ممکن است نزدیک طبقه پائینی ط ل یاخته قرار میگیرند و از ‎ 1 تا ‎ 22 عدد هستند طبقه بندی لانسفیلد ، ‎ Lancefield c تقسیم بندی استرپتوککهای همولیتیک از روی خواص سرم شناسی آنها

claudication

لنگش ، لنگی ، لنگیدن ( در اثر کاهش جریان خون پا )

Clinical examination

معاینه بالینی

clinical manifestation

تظاهرات بالینی

clition

نقطه میانی حاشیه قدامی کلیووس

coacervation

ایجاد کوآسروات از یک کلوئید ( به لغت فوق مراجعه فرمایید )

coadaptation

هم آهنگی متقابل بین دو اندام مرتبط

coagglutination

کوآگلوتیناسیون ، آگلوتیناسیون اعضاء متعدد یک گروه که وابستگی بیولوژیک با هم دارند توسط آگلوتینینی که مربوط به یکی از اعضاء آن گروه است

coagulation

انعقاد ، بستن

coaptation

جا افتادن (مانند جا افتادن استخوان شکسته )

coarctation

بهم فشردگی ، تنگی

cochlear lesion

ضایعه حلزونی

cocontraction

تعادل عضلات متقابل

cognition

آگاهی ، شناخت ، ادراک ، قوه درک ، یکی از سه جنبه ذهن که دو جنبه دیگر آنرا عاطفه و تمایل تشکیل میدهد ، این سه جنبه بعنوان یک مجموع کل عمل می

Cognitive-behavioral intervention

مداخله رفتاری-شناختی

cohesion

پیوستگی ، چسبندگی ، نیرویی که سبب می شود ذرات یک جسم بصورت واحد درآیند ، نیروی جاذبه بین مولکولی که موجب به هم پیوسته بودن ذرات گوناگون یک ماده می گردد

coition

‎ coitus آمیزش جنسی ، زناشوئی ، مقاربت ، نزدیکی ‎ c interruptus یا ‎ c incompletus آمیزش ناقص ، جماع منقطع ، نوعی مقاربت که در آن مرد قبل از انزال با بیرون آوردن آلت خود مقاربت را قطع میکند نوعی مقاربت که در آن ‎ c reservatus عمدا جلو خروج منی گرفته میشود

colation

فشار یا کشش بیش از حد

coliplication

‎ coloplication عمل جراحی که در آن قولون را کوتاه میکنند

collagenation

پیدایش کلاژن در غضروف در حال رشد

collimation

موازی کردن ؛ در کار کردن با میکروسکوپ برای موازی کردن اشعه نور این واژه بکار می رود تنظیم دو یا چند محور چشمی نسبت به یکدیگر

colliquation

آب شدن استحاله ای که در آن بافتها بصورت مایع در میایند

collodion

پیروکسیلین محلول در اتر و الکل که معمولا آنرا خشک کرده و بصورت ورقه هایی در زخم بندی بکار می برند

colofixation

ثابت کردن قولون در مواردی که پایین افتادگی پیدا کرده است ، تثبیت قولون ، ثابت کردن یا معلق کردن کولون در موارد پتوز

colofixsation

ثابت کردن قولون در مواردی که پائین افتادگی پیدا کرده است ، تثبیت قولون

colophony=rosin coloplication

عمل جراحی که در آن قولون را کوتاه می کنند

coloplication

عمل جراحی که در آن قولون را کوتاه میکنند

coloration

رنگ آمیزی ، رنگ بندی

combustion

اکسیداسیون شدید همراه با تولید حرارت

comfortization

راحت کردن ، آرام ساختن ، بکار بستن علمی اصول فیزیولوژیک جهت ایجاد آرامش در استرسهای عصبی

comminution

خرد شدگی ، سائیدگی ، کاهش تدریجی

communication

ارتباط

Community- Dwelling Population

جمعیت ساکن در خانه

compensation

جبران ، 1- عمل جبران کردن یک نقص عضوی یا عملی ، مثلا در قلب جبران نقص قلبی 2- در روان پزشکی ، عمل روانی که توسط شخصی برای پوشاند یا ترمیم

completion

اتمام

complexion

رنگ چهره، رنگ پوست

complication

عارضه ، بیماری ثانوی که در جریان بیماری اولیه و در اثر آن پیش میاید

Comprehensive Sexuality Education

تربیت جنسی جامع

compression

بهم فشردگی ، عمل فشار روی چیزی یا حالت فشار به یکدیگر

compulsion

اجبار ، اضطرار ، در روان پزشکی به عملی اطلاق می شود که بر خلاف اراده آگاه (در موقع انجام عمل ) صورت گیرد و معمولا از وسواس سرچشمه می گیرد

conarium=pineal gland conation

میل ، اراده

conation

میل ، اراده

concentration

تغلیظ ، 1- ازدیاد غلظت یک ماده توسط تبخیر آن 2- دارویی که قسمت غیر فعال آن توسط تبخیر غلیظ شده است 3- نسبت به مقدار ماده ای که در یک حلال حل

conception

1- آبستنی 2- تصور

conclination

لوچی داخلی ، نوعی لوچی که هر دو چشم به طرف داخل چرخیده باشند

concretion

تحجر ، جسم سنگی

concussion

ضغطه ، ضربه ، حالتی که از ضربه یا فشار شدید ناشی شود

condenaation

تراکم ، 1- سخت شدن مرضی یک قسمت بدن

condensation

تراکم ، ‎ -1 سخت شدن مرضی یک قسمت بدن با یا بدون کوچک شدن اندازه آن ‎ -2 یکی شدن ناخود آگاه تصورات ذهنی جهت ساختن ایده جدید یا تصویر ذهنی جدید

condition

وضعیت

conduction

انتقال ، انتقال انرژی مانند انرژی حرارتی ، حدا یا الکتریسیته انتقال هوائی ، انتقال ‎ air c یا ‎ aerial c امواج صوتی از راه هوا به اعضا شنوائی انتقال هوائی ‎ - صماخی ، ‎ aerotympanal c انتقال امواج صوتی از راه هوا و پرده صماخ انتقال استخوانی ، انتقال امواج ‎ bone c صوتی از راه استخوانهای جمجمه به گوش داخلی انتقال انرژی از عقده به عقده رشته عصبی (نه در تمام طول آن) ‎ saltatory c ، هدایت یعنی انتقال تکانه الکتریکی ( ELECTRICL IMPULSE ) در سرتاسر قلب

condylion

نقطه ای است که در راس طرفی کندیل فکر قرار گرفته است

conersion

بر گردانی و وارونه سازی ‎ -1 بر گردان عواطف وهیجانات بصورت تظاهرات فیزیکی ‎ -2 تصحیح وضع غلط یک قسمت نوزاد در موقع زایمان

confabulation

افسانه سازی ، علامتی شایع در تیرگی حافظه و فراموشی وقایع اخیر ، بیمار خلائی را که در حافظه اش وجود دارد با ساختن حوادث دروغ و بیمورد پر می

confection

شیرینی دارویی ، مجموعه ای از دارو و مواد شیرین (عسل ، شربت قند ) c of senna شیرین سنا ، ملین ضعیفی ، شربت قند ) c of senna شیرین سنا

configuration

شکل ، ترکیب 1- شکل عمومی و ترکیب بدن 2- در شیمی ترتیب فضایی اتم های موجود در یک ملکول 3- درروان شناسی ، یک کلیت شکل گرفته که با جزئیات

conformation

ترکیب ، تشکیل ، شکل مخصوص یک ماهیت ، مانند شکل مخصوص یک ملکول فرضی

confusion

اغتشاش شعور ، تیرگی شعور ، حالت ذهنی که تماس بیمار با واقعیت خارج قطع شده دچار سرگشتگی مغزی گردیده است ، اغلب بدنبال حملات صرع ، تصلب ، حالتی که مغز حقایق امور را با هم مخلوط می کند و شخص قادر به تشخیص امر از امر دیگر نیسFUSE یعنی مخلوط کردن CON به معنی با هم است

congestion

پرخونی ، احتقان ، اجتماع و ازدیاد غیر عادی خون در یک عضو

conglobation

گردآوری ، گردشدگی ، عمل تشکیل یک توده مدور

conglutination

عمل یکی کردن ، عمل یکی کردن یا چسباندن چند قسمت به یکدیگر

coniozation

مخروط برداری ، بافت برداری بطوریکه قسمت برداشته شده شبیه مخروز باشد ، مانند بافت برداری از گردن رحم

conization

مخروط برداری ، بافت برداری بطوریکه قسمت برداسته شده شبیه مخروط باشد ، مانند بافت برداری از گردن رحم

conjugation

آمیختگی ، ترکیب ، جفت شدگی دو تک یاخته برای تولید مثل

consolidation

1- استحکامی ، 2- سفت شدن ، جامد شدن ، مانند حالت ریه در اثر ترشحات ناشی از ذات الریه ، یکپارچگی

constellation

دسته ای از افکار وایده های هیجانی و عاطفی که نمی توان از آنها جلوگیری کرد

constipation

یبوست

constitution

سرشت ، مجموعه خصایص فردی یک شخص از جمله خصایص ارثی او و واکنشهای وی در برابر عوامل فیزیکی و عاطفی خارج ، مزاج ، سازماندهی ، مجموعه ساختاری یا عملکردی بدن ، آرایش اتم ها در یک مولکول

constriction

تنگی یا فشردگی

consuitation

مشورت ، مشاوره دو یا چند پزشک درباره تشخیص و نحوه درمان یک مورد بیماری

consultation

مشاوره

consumption

1- تحلیل رفتن ، مصرف شدن ماده و انرژی بدن بدون جایگزینی 2- اصطلاح قدیمی سل ریوی ( که بدن را تحلیل می برد )

contagion

سرایت ، ساری 1- انتقال بیماری از فردی به فرد دیگر 1- بیماری که از فرد بیمار به افراد سالم منتقل می شود 3- موجود زنده ای که عامل انتقال

contagious abortion

سقط جنین واگیر

contraception

جلوگیری از حاملگی ، جلوگیری از بهم رسیدن اسپرماتوزوئیدو تخمک بوسیله اسبابهای مکانیکی یا مواد شیمیایی ، پیش گیری از بارور شدن تخمک و رشد

contraction

انقباض ، 1- کوتاه شدن و جمع شدن بخصوص در مورد یاخته های عضلانی صادق است 2- چروکیدن یا کوتاه شدن مرضی 2- در دندانپزشکی تنگ شدن غیر عادی قوس ، یعنی انقباض

contraincision

ایجاد مجرای ثانویه جهت تسهیل خروج چرک در یک آبسه

contraindication

منع استعمال ، مورد عدم استعمال ، مواردی که یک نحوه درمان برای یک حالت مرضی یا خود مرض مناسب نیست

contrusion

پر کردن دندان

contusion

کوفتگی ، له شدگی ، خونریزی خفیف در داخل نسوج در حالیکه پوست روی آنها شکافته نشده باشد

convection

انتقال ، انتقال یا حمل گرما از نقطه ای به نقطه دیگر

conversion

برگردانی ووارونه سازی 1- برگردان عواطف و هیجانات بصورت تظاهرات فیزیکی 2- تصحیح وضع غلط یک قسمت نوزاد در موقع زایمان

convolution

شکنج ، چین ، تاخوردگی ، پیچ خوردگی ، که در مورد حلقات روده ، توبولهای کلیه و چینهای

convuision

تشنج ، انقباضات غیر ارادی عضلات که ناشی از تحریکات غیر عادی مغز و ناشی از علل مختلف است تشنج ممکناست همراه با هوشیاری یا بدون آن باشد

convulsion

تشنج

coordination

هماهنگی ، کار هماهنگ قسمتهای مختلف بدن

coordintion

هم آهنگ CO به معنی باهم ORDINAT به معنی منظم وبا منظم است KINE به معنی حرکت MOTION است STHEN شکل ترکیبی که معنی قدرت STRENGTH می دهد ERGIST به معنی کارو SYN به معنی با و TONE به معنی TONUS می باشد

coplication

عارضه ، بیماری ثانوی که در جریان بیماری اولیه و در اثر آن پیش میاید

copulation

جماع ، جفت گیری ، عمل جنسی که در آن آلت تناسلی مرد وارد دستگاه تناسلی زن می شود و در نتیجه سلول جنسی مرد با سلول جنسی زن در بدن زن یکی می شوند

cornifcation

عمل شاخی شدن

cornification

عمل شاخی شدن

coronary circulation

خون را به عضله قلب می رساند عروق خونی مثل تاج ( CROWNLIKE ) قلب را در بر می گیرند

coronary intervention

مداخله عروقی

coronary occlusion

انسداد جریان خون کرونر به قلب

correlation

پیوستگی دو چیز با هم ، یکی شدن جریانهای عصبی آورنده در یک عصب مرکزی بمنظور رسانیدن یک جواب مخصوص

coruscation

احساس وجود نور شدید در جلو چشم

costiveness=constipation

یبوست

counterextension

کشش دو جهته ، کشش در یک جهت بطوریکه مصادف با کشش از طرف مقابل نیز بشود

counterirritation

یک تحریک سطحی بمنظور از بین بردن تحریکات دیگر

countertraction

کشش دو طرفه ، کشش در مقابل یک کشش دیگر ( در شکستگی ها بکار می رود )

countterirritation

یک تحریک سطحی به منظور از بین بردن تحریکات دیگر

couterextension

کشش دو جهته ، کشش در یک جهت بطوریکه مصادف با کشش از طرف مقابل نیز بشود

cpr - cardiopulmonari resuscitation

احیای قلبی ریوی

craterization

برش استخوان بمنظور ایجاد حفره ای در آن

crebration

عمل غربالی شدن

crenation

کنگره ای

crepitation

کرپیتاسیون ، صدای تماس و مالش خشک ، 1- که از انتهای استخوانهای شکسته در هنگام حرکت دادن آنها به گوش می رسد 2- صدایی که در بعضی عفونتهای ریه ، صدای خش خش در محل شکستگی استخوان

crepitus=crepitation

کرپیتوس ، 1- کرپیتاسیون ( به لغت بالا مراجعه شود ) 2- رال کرپیتان

cribration

عمل غربالی شدن

crotaphion

نقطه اندازه گیری در جمجمه که درنوک بال بزرگ استخوان شب پره ای قرار دارد

crystallization

ایجاد بلور

C-section

سزارین

cultivation

کشت ، رشد و تکثیر مصنوعی موجودات ذره بینی

curated information

اطلاعات گزینش شده

cushion

نرم ، یک قسمت نرم

cuticularization

پوست سازی ، ایجاد پوست در یک قسمت بدن که بعلت زخم برهنه شده است

cutireaction

عکس العمل پوستی ، کوتی راکسیون ، واکنشی که در روی پوست ظاهر می شود

cutization

پوستی شدن ، مبدل شدن به پوست

cycloduation

حرکت پلک که بوسیله عضله مایل انجام می شود

Cytoprotection

یک فرآیند است که توسط آن ترکیبات شیمیایی باعث حفاظت از سلول ها در برابر عوامل مضر می شوند

d.r.=reaction of degeneration

واکنش استحاله ای ، واکنش دژنراسیون

d.t.p.distal tingling on percu-ssion

احساس سوزن سوزن شدن در قسمت انتهایی اندام موقعی که در روی محل تقسیم عصب دقت نماییم این عصب نشانه ضایعه جزئی یا شروع ترمیم دوباره عصب

dactylion

انگشتان پرده دار

dark adaptation

سازش تاریکی ، سازش چشم برای دیدن در تاریکی یا نور کم

de - iodination

ید گیری ، فقدان یا گرفتن ید از یک ترکیب

de - ionization

ین گیری ، گرفتن ین از یک ترکیب

deacidification

خنثی کننده اسیدیته محیط

deactivation

عمل غیر فعال کردن یا غیر فعال شدن

dealcoholization

پاک کردن ماده ای از الکل

deamiation

د آمیناسیون ، جدا کردن گروه آمینی ‎ NH2 از یک ترکیب

deamidation

deamidization آزاد کردن آمونیاک از یک آمید

deamidation=deamidization deamidization

آزاد کردن آمونیاک از یک آمید

deamidization

آزاد کردن آمونیاک از یک آمید

deamination

دآمیناسیون ، جدا کردن گروه آمینی ( NH2 ) از یک ترکیب

dearterialization

1- تبدیل خون سرخرگی به خون سیاهرگی 2- قطع ورود خون اکسیژنه به یک عضو یا قسمتی از بدن

decalcification

بی بهره و محروم کردن از کلسیم یا املاح آن ، دکلسیفیکاسیون ، خروج موادآهکی از بافتها

decannulation

برداشت یک (cannula) کانول برداری

decantation

جدا کردن مایع خالص از مواد ته نشین شده در ته ظرف

decapitation

جدا کردن سر از تنه ( در جنین مرده ؛ در مورد استخوان )

decapsulation

جدا کردن یک کپسول ، (بخصوص جدا کردن کپسول کلیه)

decarboxylation

برداشتن گروه کربوکسیل از یک ترکیب ، جدا کردن یک کپسول (بخصوص جدا کردن کپسول کلیه )

decerebration

برداشت مغز و یا قطع ارتباط بین مخ و طناب نخاعی

decholesterolization

خارج کردن کلسترول از خون

deciduation

جدا شدگی دسیدوا

declination

‎ cyclophoria تمایل چشم به چرخش در حول محور قدامی خلفی خود ، سیکلوفوری سیکلوفوری منفی تمایل ‎ negative c قسمت فوقانی چشم به چرخش بطرف خط میانی سیکلوفوری مثبت ، تمایل ‎ positive c قسمت فوقانی چشم به چرخش بطرف کناره گیجگاهی (بطرف خارج)

decoction

1- جوشاندن 2- جوشانده

decoloration

رنگ زدایی ، بیرنگ شدن

decompensation

ناتوانی در جبران کردن ، چنانچه در بیماری قلب دیده می شود

decomposition

پوسیدگی ، تلاشی ؛ تجزیه ، فساد ، انحلال

decompression

کم کردن فشار ، برگشت به فشار طبیعی محیط پس از اینکه در معرض فشار زیادتر قرار گرفته باشد

decortication

برداشتن قشر یک عضو ، قشر برداری

decrepitation

صدای ترکیدن حبابهای مایع

decussatio=decussation decussation

1- تقاطع ، حالت ضربدری 2- کیاسما ، نقطه تقاطع

decussation

‎ -1 تقاطع ، حالت ضربدری ‎ -2 کیاسما ، نقطه تقاطع تقاطع فورل ، تقاطع پوششی شکمی ‎ Forel s d مجاری نخاعی ‎ - هسته قرمزی و هسته قرمزی شبکه ای در مغز میانی ‎ fountain d of meynert تقاطع ، پوششی پشتی مجرای سقف مغزی ‎ - نخاعی در مغز میانی نقاطع رشته های ‎ d of the pyramids عصبی هرمهای پیاز مغز تیره از یک هرم به هرم دیگر تقاطع حسی ، تقاطع هرمهای فوقانی در بصل النخاع ‎ sensory d

dedifferentiation

سیر قهقرائی ، برگشت از حالت اختصاصی و پیچیده به حالت ساده تر

defecation

1- اجابت مزاج ، تخلیه شکم ، دفع 2- پالایش ، عمل شیمیایی که درآن ناخالصی ها از راه حرارت دادن رفع می شوند به طوری که ناخالصی ها به صورت کف ، اجابت مزاج DE به معنی "به بیرون از" و FECA به معنی مواد زائد می باشد

defeminization

عدم وجود خواص جنسی ثانویه در زن

deffibrination

تخریب یا از بین رفتن فیبرین مثلا در خون

defibrination

تخریب و یا از بین رفتن فیبرین مثلا در خون

defibru lation

توقف ( DE ) انقباض غیر قابل کنترل (FIBRILLATION ) قلب در اثر دارو یا جریان الکتریکی

defloration

ازاله بکارت ، معمولا در مورد پاره شدن پرده بکارت دختران در اثر رابطه جنسی این واژه بکار میرود

defluxion

دفع زیاد یا از دست دادن سریع هر چیزی

deformation

1- deformity 2- عمل تغییر شکل

defunctionalization

اختلال یا فقدان یک عمل

defundation

برش و برداشت قاعده و رحم ، برش (fundus) رحم

defurfuration

پوست انداختن به صورت پوسته های خیلی ظریف

degeneration

استحاله ، افساد ، برگشت ، تغییر حالت دادن به سوی حالتی ناسالم تر و ناخوشایند تر ، انحطاط و اختلال در کیفیت یا عمل یک نسج

deglutition

بلع ، بلع DE به معنی رو به پائین و GLUTI به معنی قورت دادن و بلع است

degradation

تبدیل یک ترکیب شیمیایی به ترکیبات ساده تر

dehydration

دهیدراسیون ، آبگیری ، گرفته شدن آب از یک ماده یا از بدن

deinsectization

از بین بردن حشرات آلوده کننده

de-iodination

یدگیری ، فقدان یا گرفتن ید از یک ترکیب

de-ionization

یون گیری ، گرفتن یون از یک ترکیب

dejecta=excrement dejection

1- تخلیه مدفوع 2- رخوت روانی ، ( حالتی روحی که با دپرسیون و ملانکولی مشخص می شود )

dejection

‎ -1 تخلیه مدفوع ‎ -2 رخوت روانی ، (حالتی روحی که بادپرسیون و ملانکولی مشخص می شود)

delacrimation

ریزش زیاد اشک

delactation

1- از شیر گرفتن 2- خشک شدن شیر

delamination

تقسیم بلاستودرم به دو ورقه (اپی بلاست و هیپوبلاست)

deleion

در ژنتیک به کمبود کروموزوم در مواد ژنتیکی اطلاق می شود

deligation

1- ligation 2- بانداژ ، باند پیچی

delusion

خیال باطل ، دلخوشی بی اساس ، عقیده خطائی که آنرا با بحث و استدلال نیم توان تغییر داد و به عنوان علامت روانی در انواع جنون به خصوص

demineralization

دی منینرالیزاسیون

demorphinization

ترک دادن تدریجی اعتیاد به مرفین ، کاهش تدریجی مقدار مرفین مصرفی در شخص معتاد

demucosation

بی مخاط کردن ، جدا کردن مخاط

denervation

بی عصب کردن ، قطع یا خارج کردن عصب یک عضو

denidation

فروریختگی و خروج عناصر اپیتلیال معین از رحم در موقع قاعدگی

dentification

تشکیل یافتن عاج دندان یا ماده دندان

dentinification

تشکیل عاج

dentition

1- دندان درآوردن ، نیش زدن دندان از لثه 2- ردیف کامل دندانها در یک فک که حاوی دندانهای طبیعی واقع در آلوئولها می باشد

denudation

برهنه کردن

denutrition

فقدان یا اختلال تغذیه

deorsumduction

‎ deorsumversion چرخش بطرف پائین بخصوص چرخش هر دو چشم با هم

deorsumduction=deorsumversion deorsumvergence=deorsumversion deorsumversion

چرخش بطرف پایین بخصوص چرخش هر دو چشم با هم

deorsumversion

چرخش بطرف پائین بخصوص چرخش هر دو چشم با هم

deossification

حذف املاح معدنی از استخوان

deoxidation

‎ deoxygenation جذف اکسیژن

deoxidation=deoxygenation deoxycorticosteron=desoxycorticosterone deoxygenation

حذف اکسیژن

deoxygenation

جذف اکسیژن

depersonalization

احساس بی شخصیتی ، احساس واقعیت نداشتن یا بیگانگی شخص نسبت به خود یا محیط اطرافش که در اسکیزوفرنی دیده می شود

dephosphorylation

حذف گروه سه ظرفیتی املاح فسفر از ملکولهای آلی

Depigmentation

دپیگمنتاسیون یا رنگیزه زدایی، بی رنگ کردن

depilation

موبری ، ریزش مو ، ازاله مو

depolarization

دپولاریزاسیون ، از بین بردن یا ناپایداری اختلاف شارژ الکتریکی

depolymerization

دپولیمریزاسیون ، تبدیل کردن به ترکیبی با وزن ملکولی کمتر و خواص متفاوت با ماده اولیه بدون اینکه تغییری در نسبت درصد عناصر ترکیب کننده آن

depression

1- کاهش فعالیت حیاتی یا عملی که در روانپزشکی به احساس غم بیمار گونه یا ملانکولی اطلاق می شود 2- گودی ، میان تهی ، فرورفتگی

derepression

1- در ژنتیک زیادتر شدن یک آنزیم از مقدار طبیعی خود که بر اثر کم شدن غلظت عامل جلوگیری کننده و یا براثر موتاسیونی که تشکیل و ساخته شدن عامل

dermabrasion

لایه برداری پوست

descendign coion

کولون پائین رو (نازل)

desensitization

براندازی حساسیت نسبت یه یک پادگن خاص ، کاهش حساسیت بر علیه ماده بخصوص

desequestration

آزاد کردن مواد محبوس ، مثلا آزادکردن ماده ای بداخل گردش خون عمومی در حالیکه قبلا از ورود آن ماده بداخل خون بطریق فیزیولوژیک یا بطور

desiccation

عمل خشک کردن

desoxyphenobarbital=primidone desoxyribonuclease=deoxribonuclease desoxyribose=deoxyribose desquamation

پوسته پوسته شدن و ریختن ، مثل ریختن یاخته ها از پوست یا پرده مخاطی

desquamation

پوسته پوسته شدن وریختن ، مثل ریختن یاخته ها از پوست یا پرده مخاطی ریختن و زیکولهای خشک شده از پوست ‎ siliquose d

deterioration

بدتر شدگی ، فساد ، زوال

determination

تعیین ، برقراری سرنوشت غائی نواحی مخصوص بدن در دوران جنینی sex d مرحله تعیین جنس ، مرحله ای که در آن جنسیت یا نر و ماده بودن موجود ، برقراری سرنوشت غائی نواحی مخصوص بدن در دوران جنینی sex d مرحله تعیین جنس ، مرحله ای که در آن جنسیت یا نر و ماده بودن موجود

detoxication=detoxification detoxification

از بین بردن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است

detoxification

از بین بدن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است کاهش خواص سمی یک ماده از ‎ metabolic d طریق تغییرات شیمیائی که در بدن ایجاد میشود وتولید ترکیبی که دارای سمیت کمتری بوده یا زودتر دفع میشود

detoxivation

detoxification از بین بدن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است کاهش خواص سمی یک ماده از ‎ metabolic d طریق تغییرات شیمیائی که در بدن ایجاد میشود وتولید ترکیبی که دارای سمیت کمتری بوده یا زودتر دفع میشود

detrition

سائیدگی (مثلا در دندانها )

detruncation

قطع سر بخصوص در جنین مرده در زایمان سخت

detubation

لوله برداری

devasation

devascularization قطع جریان خون یک قسمت از بدن بعلت انسداد یا تخریب رگهای خونی مربوطه

devasation=devascularization devascularization

قطع جریان خون یک قسمت از بدن بعلت انسداد یا تخریب رگهای خونی مربوطه

devascularization

قطع جریان خون یک قسمت از بدن بعلت انسداد یا تخریب رگهای خونی مربوطه

deviation

انحراف ، برگشت ، دویاسیون

devisceration

قطع احشاء

devitalization

بی جان کردن ، از نیرو انداختن ، از کار انداختگی pulp d تخریب خاصیت حیاتی پولپ دندان ، از کار انداختگی pulp d تخریب خاصیت حیاتی پولپ دندان

devolution

پس رفت ، تحلیل ، تغییرات کاتابولیک

dextroclination

چرخش قطبهای بالایی نصف النهارات عمودی چشمها به طرف راست

dextroduction

چرخش یکی از چشمها به طرف راست

dextrogyration

چرخش به سمت راست

dextrotorsion

چرخش به سمت راست

dextroversion

قرار گرفتن در سمت راست ، بخصوص قرار گرفتن قلب در طرف راست قفسه صدری به طوری که نوک قلب طرف راست را نشان می دهد

dichotomization

دو قسمت شدگی ، جریان دو قسمت شدن

differentiation

تشخیص ، تفریق ، جدا سازی ‎ -1 نمایز یک بیماری از بیماری دیگر ‎ -2 تنوع ساختمان یاخته های یک نسج در جریان رشد ‎ -3 افزایش تنوع از نظر شکل یا ساختمان شیمیائی

diffusion

1- انتشار 2- حرکت ملکولها از یک ماده غلیظ بطرف یک ماده رقیق (دیالیز )

Diffusion Limited Aggregation

تجمع یافته به دلیل محدودیت در انتشار

digestion

گوارش ، هضم ، 1- تجزیه مواد غذایی به ملکولهای کوچک که قابل جذب توسط خون می باشند 2- در معرض حرارت و رطوبت زیاد و طولانی قرار دادن

digitalization

تجویز دیژیتال تا حدی که اثر دارو در بدن نمایان شود

digitation

1- زائده شبیه انگشت 2- ایجاد انگشت با شکاف دادن بین استخوان های متاکارپ

dilaceration

پاره کردن یا جدا کردن قسمتی از یک عضو ، در دندانپزشکی ، به ضایعه ای گفته می شود که در دوران رشد دندان بصورت جنین بین تاج و ریشه دندان

dilatation

اتساع ، گشایش یا حالت گشاد شدن d of heart اتساع قلب ، افزایش اندازه یک یا چند حفره قلب ، گشایش یا حالت گشاد شدن d of heart اتساع قلب ، افزایش اندازه یک یا چند حفره قلب

dilation

اتساع ، گشادی ، آماس ، انبساط

dilution

1- رقیق سازی یا رقیق شده 2- داروی رقیق شده serial d روشی است برای بدست آوردن کشت خالص میکرب به این ترتیب که م قدار کمی از ماده را ، 1- رقیق سازی یا رقیق شده 2- داروی رقیق شده serial d روشی است برای بدست آوردن کشت خالص میکرب به این ترتیب که م قدار کمی از ماده را

disaccharose=disaccaride disarticulation

قطع مفصل ، قطع اندام از محل مفصل

disarticulation

قطع مفصل ، قطع اندام از محل مفصل ، قطع وجداکردن مفصل ؛ ARTICULA به معنی مفصل است

disassimilation

اختلال جذب و تحلیل

discission

شکافتن یا سوراخ کردن کپسول عدسی چشم در عمل آب مروارید

disclination

چرخش هر دو چشم به طرف خارج ، چرخش قطب بالایی نصف النهار عمودی هر دو چشم به طرف خارج

diseases transmission

انتقال بیماری

disection

تشریح

disimpaction

رفع درهم فرو رفتگی دو سر استخوان شکسته

disinfection

ضدعفونی، گندزدایی

disinfestation

دفع حشرات یا حشره کشی ، دفع انگل ، دفع آفت ، شپش کشی ، انهدام عوامل انگلی آلوده کننده بخصوص شپش

disinsectization

دفع حشرات آلوده

disjunction

از هم جدا شدن کروموزمها در مرحله آنافازمیتوز

dislocation

جابجایی

disorientation

از دست دادن ارتباط عادی با محیط بخصوص ناتوانی در فهم زمان ، مکان و افراد

dispersion

ُ1- ورود ذرات یک ماده در ماده ای دیگر مثل تشکیل محلول ، سوسپانسیون و یا محلول کلوئیدی 2- تفرق- انتشار پراکندگی 3- یک محلول کلوئیدی

disruption

عمل پاره کردن یا پارگی یاجدائی مرضی ، گسیختگی ، نقص ظاهری ناشی از آسیب بیرونی یا تداخل با پروسه رشد و نمو

dissimilation

disassimilation اختلال جذب وتحلیل

dissimilation=disassimilation dissociation

ُ1- تجزیه ( در شیمی) 2- اختلال روانی که در آن عقاید از شخصیت جدا شده و در ضمیر ناخودآگاه میرود و بعبارت دیگر گسیختگی فکر از وضعیت و جدا شدن از

dissimilation=disassimilation dissociation

dissociation

‎ -1 تجزیه (در شیمی) ‎ -2 اختلال روانی که در آنعقاید از شخصیت جدا شده ودر ضمیر ناخود آگاه میرود و بعبارت دیگر گسیختگی فکر از واقعی وجدا شدناز جنبه های ناگوار آن که در هیستری و پسیکوز هذیانی دیده میشود ‎ -3 انفکاک (در قلب) ، عمل مستقل دهلیز و بطن بدون ارتباط با یکدیگر

dissolution

ُ1- مرگ 2- تجزیه به عوامل ترکیب کننده

distal portion

قسمت دیستال

distillation

تقطیر ، تبدیل شدن مایع به بخار و تبدیل دوباره بخار به مایع توسط سرد کردن به منظور جدا کردن ناخالصیهای مایع اولیه ، روند بخار کردن و تغلیظ متده برای خالص کردن آن با جدا کردن یک ماده فرار از ماده ای که کمتر خاصیت فرار بودن دارد

distoclusion

ارتباط نادرست قوس دندانی فک بالایی با فک پایینی از نظر موقعیت انتهایی یا خلفی آنها

distortion

پیچیدگی ، پیچیدن و شکل و حالت غیر طبیعی به خود گرفتن ، در روانپزشکی ، تبدیل مواد مضر برای «ابرمن» (Superego) به شکل قابل قبول

distraction

ُ1- نوعی در رفتگی که در آن بدون آنکه تاندونهای اطراف مفصلی پاره شده باشند یا تغییر مکانی ایجاد شده باشد سطوح از یکدیگر فاصله گرفته اند 2- ، حواس پرتی ، منحرف شدن توجه ، انحراف

distribution

پخش و توزیع ، ( در تشریح) انشعابات یک عصب یا سرخرگ در نواحی خاصی که عصبی یا مشروب میکنند

disuption

عمل پار ه کردن یا پارگی یا جدایی مرضی

divagation

پراکنده گویی ، تکلم بی ربط

division

تقسیم ، پخش indirect cell d تقسیم غیر مستقیم یاخته ، پخش indirect cell d تقسیم غیر مستقیم یاخته ، عمل جدا سازی به چند قسمت

divulsion

با فشار جدا کردن ، کندن

dlfferentiation

1- تمایز یک بیماری از بیماری دیگر 2- تنوع ساختمان یاخته های یک نسج در جریان رشد 3- افزایش تنوع از نظر شکل یا ساختمان شیمیایی

dorsiduction

عمل کشیدن به طرف پشت

dorsiflexion

خمیدگی به عقب (در مورد انگشتان یا چرخش یا خمیدگی به بالا)

dose distribution

توزیع دوز

down-regulation

تنظیم کاهشی

dromotropic drug action

عمل تغییر ( TROPIC ) جریان (RUN) یا مسیر ( COURSE ) تکانه الکتریکی (ELECTRICAL IMPULSE) عمل دروموتروپیک مثبت یعنی افزایش میزان هدایت موج الکتریکی ( تکانه الکتریکی ) دروموتروپیک منفی یعنی کاهش میزان هدایت تکانه الکتریکی

drug discontinuation

قطع دارو

drug utilization

استفاده از دارو

duction

کشانش ، در چشم پزشکی ، چرخاندن چشم توسط عضلات خارج چشمی ، حول محور افقی ، عمودی یا قدامی - خلفی آن

dynamization

افزایش قدرت یک دارو

dysfunction

عمل غیر طبیعی یا ناقص ، عمل‌ یا کار معلول‌ وغیر عادی‌ ، عدم‌ کار معلولی‌

dysfunetion

سو کارکرد ، کژ کاری ، در هم ریختگی ، نقص در کارکرد یک عضو

dyspigmentation

هر نوع اختلال در پیگمانتاسیون

e.r.a.=electroshock research association

اکیوالانس ، تساوی در مقدار ، تعادل ، نیروی برابر

e.s.p.=extrasensory perception

ادراک غیر حسی ، ادراک ذهنی یک مساله یا یک پاسخ به یک فکر خارجی بدون آنکه از طریق حواس دریافت شده باشد

ea. r.=entartungs-reaktion

بمعنی واکنش یا رآکسیون استحاله ای

early detection

تشخیص زودهنگام

ebonation

تمیز کردن از استخوان ، تمیز کردن زخم از خورده های استخوانی

ebullition

جوشش ، حالت جوش

eburnation

تبدیل استخوان به یک ماده سفت عاجی شکل ، در دندانپزشکی عاجی شدن

ecretion

ترشح 1- خارج شدن موادی که از نظر شیمیایی در سلول تغییراتی پیدا کرده و این مواد در جای دیگری از بدن و در روندهای بخصوصی فعالیت می کند 2-

ectropion

به خارج برگشتن پلکها که باعث نمایان شدن ملتحمه پلکی میشود اکتروپیون ، برگشتن ( TROPION ) پلک به خارج ، برون چرخی ، برگشتن یا به بیرون چرخیدن ، مثلا در مورد لبه پلک

edr.=electrophrenic respiration

برداشتن ایوفورون (به لغت زیر مراجعه فرمایید )

effemination

زن نما شدن یدایش صفات ثانوی جنسی زن و مرد

effusion

ُ1- نشت مایع بداخل یک بافت 2- مایعی که تراوش میشود ، افزایش مایع در مفصل ، برون تراوی

ejaculation

انزال خروج سریع و ناگهانی ، بخصوص خروج منی از مجرای آلت تناسلی مرد ، انزال

ek ekg=electrocardiogram eky=electrokymogram elaboration

تکمیل ، ( در روانشناسی اصلی است در جهت ترقی و تعالی اجتماعی فرد)

ek ekg=electrocardiogram eky=electrokymogram elaboration

تکمیل ، ( در روانشناسی اصلی است در جهت ترقی و تعالی اجتماعی فرد)

elaboration

بسط تکمیل ، (در روانشناسی اصلیست در جهت ترقی و تعالی اجتماعی فرد)

elastion

هیجان اضطرابی که با تشدید فعالیتهای روانی و بدنی مشخص میشود

elation

باد ، غرور ، فخر سرخوشی هیجان اضطرابی که با تشدید فعالیتهای روانی و بدنی مشخص میشود

electric muscle stimulation

تحریک الکتریکی عضله

Electricity ion corrosion

خوردگی یونی الکتریکی

electrization

الکتریسیته دادن ، شارژ یا پر کدن با جریان برق یا درمان با جریان برق

electrocision

برش یا جریان برق

electrocoagulation

انعقاد بافت بوسیله جریان برق پر فرکانس ( که نوعی جریان دیاترمی است ) الکتروکواگولاسیون

electrodesiccation

الکترودسیکاسیون ، بی آب کردن بافت بوسیله جریان پرفرکانس یک قطبی از راه یک الکترود سوزنی شکل

electro-myo- stimulation

الکترومیواستیمولاسیون ، تحریک الکتریکی عصبی - عضلانی

electroresection

برش بوسیله چاقوی الکتریکی

electroscission

بریدن و خارج کردن بوسیله الکتریسیته

electrostimulation

شکلی از درمان الکتروشوک

elf-mutilation

خود-زنی

elimination

اخراج ، رفع ، برطرف سازی جریان بیرون راندن ماده ئی بخصوص مواد دفعی از بدن

elution

در شیمی ، تجزیه مواد بوسیله شستشو ، مثل جدا کردن یک آنزیم از یک ماده جذب کننده آن

elutriation

خالص کردن ماده ئی از راه حل آن در حلال و جدا کردن محلول ایجاد شده و مجزا کردن مواد ته نشین شده

em.=emmetropia emaciation

لاغری مفرط

em.=emmetropia emaciation

لاغری مفرط

emaciation

لاغری مفرط

emanation

خارج شونده ، 1- ماده ای که خارج میشود مثل محصولات گازی که از مواد رادیواکتیو خارج میشوند 2- یکنوع بخار

emasculation

قطع بیضه ها یا آلت تناسلی مرد ، اخته کردن

embrocation

روغن یا دارویی که مصرف خارجی دارد

embryonization

برگشت یک بافت یا یکنوع یاخته به حالت جنینی

emission

تخلیه ، بخصوص تخلیه غیر ارادی منی

emotion

احساس هیجان آمیز ، آشفتگی تاثر ، عاطفه هیجانی حالتی از تهییج روانی که با تغییر خلق مشخص میشود

emotion regulation

تنظیم هیجان

emulsion

امولسیون ، 1- مخلوطی از دو مایع آمیخته نشدنی که یکی از آنها در لابلای دیگری بصورت قطرات بسیار کوچکی پراکنده است ، در سیستم کلوئیدی هم فاز

encapsulation

در داخل کپسول قرار دادن ، کپسول دار کردن

endo - intoxication

مسمومیت با یکسم داخلی

endochorion

ورقه داخلی کوریون

endo-intoxication

مسمومیت با یک سم داخلی

endothelial dysfunction

اختلال عملکرد اندوتلیال

endothelialization

پوشیده شدن یک منطقه باز بوسیله یاخته های آندوتلیال که از حاشیه آن منطقه رشد کرده و به طرف مرکز میروند

endotracheal intubation

لوله گذاری داخل تراشه

enervation

ُ1- فقدان انرژی عصبی 2- قطع یا برداشتن یک عصب ، بی حالی ، فقدان انرژی عصبی

enflagellation

تشکیل تاژک

entomion

قله زاویه ماستوئید استخوان آهیانه ای

entropion

آنتروپیون ، تاب خوردگی یا برگشتگی بداخل ، مثل برگشتگی لبه پلک چشم بداخل برگشتگی پلک به درون چش ، برگشتن پلک چشم به داخل

entrpion

انگل داخلی حیوانات

enucleation

نوعی گاسترولاسیون که در آن آندودرم در طرف خارج آکتودرم آمنیوتیک قرار می گیرد ، تخلیه و درآوردن چشم

epichorion

ورقه احشائی پریکارد ، ورقه داخلی پریکارد که روی قلب چسبیده است

Epidemic Proportion

نسبت اپیدمی

epidermidization

مربوط به اپی درم ، اپی درمی 1-در تمام موادی که از پوست سرچشمه می گیرند (مثل مو ، پر ، فلس) که ممکن است در اشخاص حساس ایجاد آلرژی کند 2- epidermic

epilation

توموری است مربوط به زبان و دهان

epimerization

یک قسمت از بدن پروتوزوئرها که انگل توسط آن خود را به یاخته های اپیتلیال می چسباند

epithelialization

قسمتی از تالاموس که شامل شیار خلفی ، هابنولا ، و غده اپی فیزاس

epithelization

دارای علاقه خاص به نسج اپیتلیال ، گرایش به نسج اپیتلیال

epulosis=cicatrization

تنفس مصنوعی که توسط تحریک الکتریکی عصب فرنیک انجام می گیرد

equation

اپولیس ، تومور فیبرز لثه ، معادله هندرسون - هسلباخ ، فرمولی برای محاسبه pH یک محلول بافر نظیر پلاسمای خون

erasion

1- معادل ، دارای نیروی برابر یا قدرت یا ارزش برابر 2- معادل شیمیایی

erection

مقاومت خارجی ، مقاومتی که در یک قسمت از مدار در خارج از اتاقکهای پیل قرار گرفته باشد

erosion

ارگوتامین ، آلکالوئیدی است از مشتقات ارگو که محتوی اسید لیزرژیک ، آمونیاک ، پرولین ، فنیل آلانین و اسید پیروویک می باشد ، به عنوان تسریع

eructation

محرک جنسی

eructuation

آروغ زدن (BURPING)

eruption

مطالعه عشق

erutation

آروغ زدن ، خروج باد معده از طریق دهان

erythrosedimentation

لکه های قرمز بدون درد که روی مخاطات (مثل دهان ، مقعد ، سر آلت مرد ، لبهای آلت تناسلی زن ) پیدا شده و تمایل به بدخیمی دارد

esophagoplication

درمان کیست مری به وسیله چین دادن جدار کیست

estivation

تابستان گذرانی ، 1- تغییر شکل و عادتی که در حیوان به وجود میاید تا در لوای آن بتواند در تابستان گرم و خشک زنده بماند 2- حالت خواب بعضی

estruation

فحل بودن

etherization

ایجاد بیهوشی توسط اتر

etiolation

از بین رفتن رنگ برگ گیاه بعلت از بین رفتن کلرفیل آن هنگامیکه در تاریکی رشد نماید

evacuation

ُ1- تغییر مکان و بیرون آمدن بخصوص بیرون آمدن هر ماده ای از راه طبیعی یا از راه مصنوعی 2- موادی که از بدن خارج میشود بخصوص مدفوع ، تخلیه ، خالی کردن ، تخلیه کردن روده ها

evagination

بیرون افتادن یک قسمت باریک ، بیرون زدن یک لایه یا یک قسمت و تشکیل بن بست

evaporation

تبخیر ، تبدیل به بخار

eventration

بیرون زدن احشاء از جدار شکم ، اوانتراسیون ، فتق روده ها ، تخلیه احشا ، فتق روده ها نظیر فتق شکمی

eversion

پشت و رو کردن ، مثلا برگرداندن پلک برای دیدن ملتحمه ، بیرون گردانی ، چرخیدن از داخل به طرف خارج ، چرخش به سمت بیرون

evisceration

در آوردن احشاء (احشاء قفسه صدری یا احشاء شکم و یا خارج کردن چشم از کاسه چشم) ، بیرون زدن احشاء در اثر زخم و یا عمل جراحی E به معنی بیرون آمده می باشد

evocation

ایجاد شکل معینی در جنین در اثر ترشح ماده خاصی در یک ناحیه سازمان دهنده جنین

evolution

تکامل ، دگرگونی ، تحول ، نظریه مبنی بر اینکه گیاهان و جانوران امروزی از گونه های دیگر که قبلا وجود داشته اند منشاء گرفته اند

evulsion

کندن ، مثلا کندن و دور کردن یک عضو ، عصب یا پولیپ

exacerbation

اشتداد ، تشدید ناگهانی علایم بیماری ، تشدید بیماری

examination

معاینه

exarticulation

قطع اندام در محل مفصل

excalation

فقدان یک عضو (از تعداد طبیعی آن) مثل فقدان یک مهره

excavation

ُ1- ایجاد حفره 2- حفره ، سوراخ فرورفتگی

excerebration

برداشتن مغز ، مخ برداری ، بخصوص در جنین مرده برای آسان کردن زایمان

excision

بریدن و درآوردن ، شکافتن ، معمولا به خارج کردن جراحی یک عضو کامل بدن اطلاق می شود

excitation

تحریک ، عمل بر انگیختن یک عضو

exclusion

ُ1- جدا کردن ، خارج کردن ، بیرون ریختن 2- جدا کردن قسمتی از یک عضو با عمل جرایح بدون اینکه قسمت جدا شده را خارج کنند ، کنار نهادن یا حذف کردن

excochleation

کورتاژ (تراش) یک حفره

excoriation

خراشیدگی ، تراشیدگی ، آسیب سطحی پوست یا غشاء مخاطی در اثر مالش و اصطکات کنده شدن پوست ، سائیدگی پوست

excretion

دفع

excursion

حرکات مکرر و منظم مانند حرکات فک در موقع جویدن

excystation

عمل خارج شدن یا خارج کردن از کیست

exenteration

در آوردن احشاء ، برداشتن تمام روده

exfetation

حاملگی خارج از رحم

exflagellation

تاژک سازی ، تشکیل تاژک بوسیله پروتوزوئرها

exfoliation

تفلس ، ورقه ورقه شدن پوست وجدا شدن و ریختن قشرهای سطحی آن ، پوسته ریزی ، ریختن پوسته ها یا لایه ها ، جدا شدن پوسته ها یا فلس هایی از پوست

exhalation

ُ1- خروج گاز از ریه 2- بخاری که از بدن یا ماده متصاعد می شود

exhaustion

ضعف ، کاهش یا فقدان قدرت حیاتی ، خستگی مفرط ، فرسودگی

exision

خارج کردن

exodeviation

چرخش به خارج

expansion

انبساط ، بسط ، توسعه ، افزایش حجم

expectation

انتظار ، توقع ، آنچه که منطقا انتظار می رود

expectoration

اخلاط ، خلط ، دفع خلط ، دفع ترشحات مجرای تنفس با سرفه و همچنین ماده ای که دفع می شود ، دفع اخلاط ، سینه صاف کنی ، تف اندازی

expiration

بازدم ، زفیر ، عمل بیرون دادن هوا از ریه ها

exploration

کاوش ، تحقیق

expression

ُ1- سیما و حالت ، حالت صورت برای تعیین موقعیت فیزیکی و روانی 2- حالت فشار و زور دادن ، با فشار بیرون آوردن (مثل جفت از رحم و شیر از پستان ، تظاهر

expulsion

دفع

exsanguination

ُ1- خارج کردن خون از یک قسمت 2- حالت بی خونی ، خروج تمام خون از بدن

exsection

برش

exsiccation

خشک کردن کامل با حرارت

extension

ُ1- کشش ، اکستانسیون ، کشش روی عضو شکسته یا در رفته 2- باز کردن ، عمل راست کردن عضو یا قسمت خمیده

exteriorization

عمل به خارج آوردن موقتی یکی از اعضاء داخلی بدن

exteroception

ُ1- جواب بدن توسط سیستم عصبی به تغییرات محیط 2- احساس تحریکاتی که در خارج از بدن یا در فاصله دوری از بدن انجام می گیرد

extirpation

قطع کامل یا انهدام قسمتی از بدن

extorsion

چرخیدن قطب فوقانی نصف النهار عمودی چشم به سمت خارج ، چرخش چشم به سمت خارج

extracorporeal membrane oxygenation

اکسیژناسیون غشایی برون پیکری

extraction

ُ1- استخراج ، عصاره گرفتن 2- عمل بیرون کشیدن مثل بیرون کشیدن عدسی در عمل جراحی آب مروارید ، کشیدن دندان

extrathyroidal extension

به معنی دست اندازی تومور اولیه به بیرون کپسول تیروئیدی و تهاجم به بافت‌های اطراف مثل ماهیچه ، مری ، حنجره ، نای و غیره است

extravasation

تراوش ، نشت ، خروج مایعات از جدار رگها بداخل بافتها ، خروج و ریختن خون از رگ بداخل نسج

extraversion

‎ extroversion برون گرائی ، جهت یافتن افکار به جهان خارجی

extroversion

برون گرائی ، جهت یافتن افکار به جهان خارجی

extrudoclusion

جلو آمدگی زیاد یکی از دندانها از خط لثه

extrusion

ُ1- بیرون اندازی ، بیرون افکنی 2- در دندانپزشکی جلو آمدن زیاد یکی از دندانها از خط لثه

Extubation

خارج کردن لوله ترانشه

exudation

1- عبور کردن سرم به داخل بافتها 2- Exudate (اکزودا)

exumbilication

برآمدگی واضح ناف

eye deviation

انحراف چشم

eyelash extension

اکستنشن مژه

f.n.i.f=florence nightingle international foundation

بنیاد بین المللی فلورنس نایتینگل

f.r. = flocculation reaction

واکنش فلوکولاسیون ، به هم چسبیدن ذرات کلوئیدی یک سوسپانسیون

facilitation

تسهیل آسان سازی ، تسریع رویدادهای طبیعی ، کمک به رویدادهای طبیعی

fanklinization

کاربری الکتریسیته ساکن در درمان بیماریها

faradization

مصرف درمانی جریان برق فارادیک

fasciculation

انقباضات خودبخود تعدادی از رشته های عضلانی که بوسیله یک رشته عصبی حرکتی ایجاد می شود ، انقباض قابل رویت دسته کوچکی FASICUL ازعضلات

Fat Cavitation

یک نوع روش چربی سوزی

fecundation

لقاح ، بارور کردن ، باردار کردن لقاح مصنوعی ، بارور کردن بوسیله انتقال مکانیکی منی ‎ artificial f

feion

عقربک ، عفونت چرکی قسمت نرم بند انتهایی انگشت دست

feminization

تانیث ، بسط خواص زنانگی در مرد

femoral head–neck junction

پیوندگاه سر- گردن فمور (استخوان ران)

fencestration

دریچه گذاری ، روزنه گشایی

fenestration

1- دریچه گذاری 2- حالت چیزی که دریچه دارد

fermentation

فرمانتاسیون ، تخمیر ، تجزیه ملکولوهای مرکب در اثر فرمانها (مخمرها) یا آنزیم ها و مجموعه تغییرات شیمیایی که در این جریان بوجود میاید

ferruginization

رسوب آهن در بافتها

fertilization

لقاح ، بارور کردن ، باردار کردن ، جفت شدن گامتهای نر و ماده

festination

تمایل غیر ارادی به افزایش سرعت در راه رفتن که در بعضی بیماریهای عصبی مثل پارالیزی آژینانت یا بیماری پارکینسون دیده می شود ، قدم های غیر ارادی شتاب زده سریع FESTINA به معنی عجله و شتاب است

fetal complication

اختلال جنینی

fetal growth restriction

محدودیت رشد زمین

fetation

1- حاملگی 2- رشد جنین

Fibrillation

فیبریلاسیون یا تارلرزه ، انقباض ضعیف و موضعی و غیرارادی ماهیچه

fibrination

افزایش فیبرین در خون

ficosis = sycosis fiction

خیال ، وهم ، افسانه ، داستان ساختگی

fiction

خیال ، وهم ، افسانه ، داستان ساختگی افسانه سرائی هدایت شده ، ‎ directive f داستان سرائی خیالی بیمار برای جبران احساس کمبود و خود کم بینی

fied of vision

دامنه بینایی

filtration

عمل صاف کردن

fine needle aspiration

آسپیراسیون سوزنی

Fine-needle aspiration

آسپیراسیون سوزنی

first-generation

نسل- اول

fission

تولید مثل غیر جنسی ، تقسیم

fissura == fissure fissuration

ایجاد شقاق ، یا حالتی که با وجود شقاق مشخص می شود

fissura == fissure fissuration

ایجاد شقاق ، یا حالتی که با وجود شقاق مشخص می شود

fissuration

ایجاد شقاق ، یا حالتی که با وجود شقاق مشخص میشود

fistulization

ایجاد فیستول ، بخصوص فیستول مصنوعی که از سطح بدن به داخل یکی از اعضاء بدن ایجاد می شود

fixation

فیکساسیون

flexion

حالت خم شده ، عمل خم کردن ، خمیده

floccillation

ناخن یا چنگ زدن به رختخواب در تبهای وخیم یا خستگی مفرط که عملی غیر ارادی است

flocculoreaction

عکس العمل سرمی که با فلوکولاسیون مشخص میشود

flocculorraction

عکس العمل سرمی که با فلوکولاسیون مشخص میشود

fluctuation

حرکت موجی شکل ، متناوب بودن حالت یا شرایط ، تموج ، افت و خیز ، تغییر و نوسان در مقدار یا جرم ثابت

fluoridation

افزودن فلور به آب مصرفی شهر برای جلوگیری از پوسیدگی دندان ، درمان با فلورورها

fluoridization

درمان با فلوئور

fluorination

1- درمان با فلوئور 2- درمان با فلورورها

fomentation

1- کمپرس گرم ، شستشوی گرم ، بکار بردن موضعی گرما ، و رطوبت برای تسکین درد و التهاب 2- ماده ای که برای ایجاد گرما و رطوبت بکار می رود

Forced oscillation

نوسان واداشته

formation

تشکیل ، احداث ، 1- شکل دادن یا شکل گرفتن ، ایجاد یک موجودیت یا ساختمان 2- ساختمان یا شکل معین

formication

مورمور ، احساسی شبیه حرکت مورچه روی بدن

foveation

تشکیل حفرات یا گودیهایی در پوست

fragmentation

تبدیل به قطعات کوچک ، قطعه قطعه شدگی

franklinization

کاربری الکتریسیته ساکن در درمان بیماریها

free consultation

مشاوره رایگان

Frequency distribution

توزيع فراواني

frequent inflammation

التهاب مکرر

friction

مالش

frustration

محرومیت ، حالتی که در آن بعلت محرومیت کششهای هیجانی و عاطفی افزایش یافته است

fsaciculation

انقباضات خود بخود تعدادی از رشته های عضلانی که بوسیله یک رشته عصبی حرکتی ایجاد میشود

fulguration

درمان با جرقه الکتریکی ، انهدام نسوج از راه دیاترمی

fumigation

در معرض دودهای ضد عفونی کننده قرار گرفتن

functio - function function

کار ، عمل ، کار خاصی که بوسیله یک عضو یا قسمتی از آن در حال عادی انجام گیرد

functio - function function

کار ، عمل ، کار خاصی که بوسیله یک عضو یا قسمتی از آن در حال عادی انجام گیرد

function

کار ، عمل ، کار خاصی که بوسیله یک عضویا قسمتی از آن در حال عادی انجام گیر

Functional Constipation

از بیماری‌های شایع دستگاه گوارش است که اثرات منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران دارد. یبوستی استکه یک علت فیزیکی (تشریحی)، یا فیزیولوژیکی (هورمون و یا دیگر مواد شیمیایی بدن) ندارد

fundoplication

حرکت دادن انتهای پایینی مری و چین دادن ته معده به دور آن برای درمان التهاب مری قهقرائی

fusion

جوش خوردن ، بهم پیوستن 1- مانند یکی شدن تصاویر مربوط به دو چشم 2- روندهای جراحی که در طی آن مفصل متحرک را به مفصل بیحرکت تبدیل می کردند

fustigation

درمان از طریق ماساژ electric f درمان از طریق قرار دادن الکترود روی موضع بیمار ، درمان از طریق ماساژ electric f درمان از طریق قرار دادن الکترود روی موضع بیمار

Gait initiation

شروع راه رفتن

galvanic ion

یون گالوانیک

galvanization

استفاده درمانی از جریان برق مداوم

galvanofaradization

مصرف برق مداوم و غیر مداوم با یکدیگر

galvanopaipation

امتحان اعصاب پوستی بوسیله جریان برق گالوانیک

galvanopalpation

امتحان اعصاب پوستی بوسیله جریان برق گالوانیک

ganglion

عقده ، گانگلیون 1- اجتماعی از ماده خاکستری در سیستم عصبی ، بخصوص تجمع اجسام یاخته ای عصبی در خارج از سیستم عصبی مرکزی 2- شکلی از تومورهای

gastroplication

چین دادن معده ، عمل جراحی برای درمان اتساع مزمن معده از طریق ایجاد چین در جدارهای آن

gastrulation

ایجاد گاسترولا

gelation

تبدیل سول به ژل ( به sol و jel مراجعه فرمایید ) ، ژله ای شدن ، دلمه شدن

gemmation

جوانه زنی ، تولید مثل بوسیله ایجاد برجستگی در روی بدن موجود که نوعی تولید مثل غیر جنسی است

gene expression regulation

تنظیم بیان ژن

geneneva convention

عهد نامه ژنو ، پیمان بین المللی 1864 که در آن اعضا متعهد مجبور به درمان بیماران جنگی بدون توجه به وضع سیاسی آنها میباشند

generation

1- نسل ، فاصله بین تولد یک شخص تا تولد فرزندش که معمولا در انسان ثلث قرن است 2- تولید مثل ، توالد و تناسل

genion

قله دکمه تناسلی تحتانی

germination

عمل جوانه زدن ، شروع به رشد در تخم یا هاگ

germline mutation

جهش های رگه زایشی

gestation

بارداری

gland function

عملکرد غدد

glomerular filtration

تصفیه گلومرولی

glycoregulation

کنترل متابولیسم قند ، تنظیم قند

glycosylation

گلیکوزیلاسیون

gnathion

ناتیون ، پایین ترین نقطه خط میانی فک پایینی

gonion

رأس زاویه فک تحتانی

granulation

1- نسج دانه داری که در ته یک زخم دیده میشود و از رگهای موئین و فیبروبلاست درست شده است 2- پیدایش نسج گوشت مانندی در زخمها

gustation

ذائقه ، چشایی

gyration

دوران ، چرخش دور یک محور ، ایجاد تغییر اساسی دور یک مرکز ثابت ، چرخ زدن حول یک محور ثابت

gyrotion

دوران ، چرخش دور یک محور ، ایجاد تغییر اساسی دور یک مرکز ثابت

habituation

خوگیری ، اعتیاد ، تحمل یک دارو یا سم در اثراستعمال مکرر آن

hair depigmentation

رنگدانه زدایی مو

Hair Restoration

ترمیم مو

halation

محو شدن تصویر بینایی بعلت تابش نادرست نور

hallucination

توهم ، استنباط کاذب (دیدن ، لمس کردن ، صدا ، بو یا مزه ) بدون وجود محرک واقعی حسی که از علائم پسیکوزهای (جنون ) شدید از جمله اسکیزوفرنی (جنون

haustration

1- تشکیل یا ایجاد haustrum 2- haustrum (لغت زیر)

health education and health promotion

آموزش بهداشت و ارتقای سلامت

health promotion

ارتقای سلامت

heart fibrillation

فیبریلاسیون قلبی

hemagglutination

آگلوتینینی است که روی گویچه های قرمز عمل میکند ، بهم چسبیدن گویچه های قرمز خون

hematencephaion

نشت خون در مغز

hemilesion

ضایعه ای است که نیمه نخاع را فرا گرفته باشد

hemisection

دو قسمتی ، عمل دو قسمت کردن

hemoconcentration

افزایش غلظت خون (در اثر از دست رفتن آب یا پلاسمای آن )

hemodilution

افزایش مقدار مایعات خون و در نتیجه کاهش غلظت آن ، رقیق شدن خون

hemofiltration

خارج کردن فرآورده های زائد خون از طریق عبور دادن آن ازخلال بیلترهای خارجی بدنی

hemoperfusion

جریان دائمی خون در خارج از بدن بوسیله ماده ای مثل ذغال برای خارج ساختن عوامل ضایع از جریان خون

heparinization

تجویز هپارین جهت جلوگیری از انعقاد خون

hepatization

کبدی شدن ، تبدیل قسمتی از ریه با بافت سفتی شبیه کبد که معمولا در پنومونی لوبر دیده می شود

herniation

ایجاد فتق ، پیدایش فتق ، بیرون زدگی غیرطبیعی یک عضو یا ساختمان دیگر بدنی از خلال یک نقص یا سوراخ طبیعی در یک پوشش

heterohemagglutination

آگلوتیناسون گویچه های قرمز بوسیله هماگلوتینی که از فری از گونه دیگر مشتق شده باشد

heteroinoculation

تلقیح ناجور ، تلقیح از یک فرد به فرد دیگر

heterostimulation

تحریک یک حیوان با مواد آنتی ژنتیک بدست آمده از گونه های بیگانه

Heterotopic ossification

تشکیل استخوان در خارج از محدوده‌ی اسکلتی

hibernation

خواب زمستانی ، حالت رخوت بعضی حیوانات در زمستان

homeotransplantation

انتقال بافت از فردی به فرد دیگر از همان گونه ، عمل پیوند جور

hormion

نقطه ای که در آن استخوان شب پره ای با حاشیه خلفی استخوان تیغه بینی یکی می شوند

hormone regulation

تنظیم هورمون

hospitalization

بستری کردن در بیمارستان

humectation

عمل مرطوب کردن

humidification

رطوبت افزایی

hybridization

محصول هیبریدها ، (به hybrid مراجعه فرمایید )

Hydradermabrasion

هیدرادرم ابریژن

hydrogen

هیدروژن ، عنصر شیمیایی به عدد اتمی 1 ووزن اتمی 080ر1 و علامت اختصاری H

hydrogenase

آنزیمی است که بوسیله هیدروژن ملکولی باعث احیاء مواد مختلف می شود

hydrogenate

باعث ترکیب مواد با هیدروژن شدن

hydrogenlyase

آنزیمی است که بوسیله اشریشیا کلی ترشح شده و در عمل تبدیل اسید فرمیک به دی اکسید کربن و هیدروژن کاتالیزر واقع می شود

hydrogenomonas

هیدروژنوموناز ، تیره ای از شیزومیستها (راسته پزودوموناداله ، تحت راسته پزودومونادنیه خانواده متانوموناداسه) که باعث اکسیده شدن هیدروژن

hygienization

اجرای عملیات بهداشتی ، عمل بهداشتی کردن ، تثبیت عوامل بهداشت

Hyper pigmentation

اختلال افزایش رنگدانه

hyper tension

فشارخون بالا

hyper ventilation

تنفس زیاد

hypercyesis = superfetation

لقاج یک تخمک در رحمی که جنین در حال رشد دارد

hyperdistention

اتساع شدید

hyperextension

کشش زیاد یا زیاده از حد در یک اندام یا عضو

hyperfunction

پرکاری یک عضو یا قسمت

hyperhydration

ازیادی مرضی آب بدن

hyperinflation

تورم شدید

hyperinvolution

اتوولیسون شدید ، به (involution) مراجعه فرایید

hypernutrition

پرخوری و اثرات مرضی آن ، تغذیه بیش از حد و اثرات آن

hyperpigmentation

تاریک تر

hypersalivation

ازدیاد ترشح بزاق

hypersecretion

زیادی ترشح

hypersensitization

ایجاد حالت حساسیت شدید

hypertension

زیادی فشار خون ، افزایش فشار خون

hyperventilation

تنفس عمیق و طولانی ، افزایش تهویه

hyperventlition

تعداد و عمق تنفس زیاد

hypnoidization

تولید خواب مصنوعی سبک

hypo tension

فشارخون پائین

hypoalimentation

تغذیه ناکافی

hypochlorization

تقلیل کلرور سدیم در رژیم غذایی

hypomineralization

کاهش غیر طبیعی عناصر معدنی در خون

Hypoperfusion

هیپوپرفیوژن، افت خون رسانی به بافت یا اندام

Hypo-perfusion

هیپوپرفیوژن

hypopigmentation

روشن تر

hypo-pigmentation

روشن شدن رنگ رنگدانه های پوست مو و چشم

hypopion

وجود چرک ( PYO ) در زیر قرنیه در اطاق قدامی

hyposalivation

کاهش ترشح بزاق

hyposecretion

کمی ترشح ، کاهش ترشح

hyposensitization

کاهش حساسیت به یک آنتی ژن خاص که در نتیجه درمان بدست میاید

hypotension

افت فشار خون

hypotention

کاهش فشار؛ بخصوص کاهش فشار خون

hypoventilation

کاهش هوای موجود در ریتین

hypoventilition

تعداد و عمق تنفس کم

hypoventillation

کاهش هوای موجود در ریتین

i.l.a. = international leprosy association

مجمع بین المللی مربوط به بیماری جذام

i.m.a. = industrial medical association

مجمع طب صنعتی

i.n.a. = international neurological association

مجمع بین المللی متخصصان اعصاب

i.v.t. = inravenous transfusion

ترانسفوزیون داخل سیاهرگی

idealization

1- مکانیزم ذهنی که بوسیله آن یک شیئی یا یک شخص بطور ناخودآگاه پر ارزش شده و بطور هیجان آمیزی بزرگ نموده می شود 2- تمرکز افکار و مبالغه بر

ideation

تصور

identification

هویت سازی ، برابر سازی و تقلید ناخودآگاهانه از صفات و ارزشهای شخصیت فرد دیگر

ideomotion

حرکت ایده ای ، نوعی حرکت یا عمل عضلانی که نه انعکاسی و نه ارادی است بلکه توسط یک ایده غالب انجام می شود

illumination

نور دادن ، روشن ساختن یک قسمت ، عضو یا شیئی برای مشاهده

illumniation

نور دادن ، روشن ساختن یک قسمت ، عضو یا شیئی برای مشاهده نور دادن محوری ، نوری که در ‎ axial i امتداد محور میکرسکپ عبور میکند یا منعکس میشود نورد دادن مستقیم ، نوری که از منبعی واقع در جلو شیئی انتشار یابد ‎direct i نور دادن کانونی ، نوری که بر کانون یک عدسی یا آینه بتابد ‎focal i نور دادن مایل ، نوری که از منبعی واقع در کنار شیئی بان بتابد ‎oblique i نور رسانی از پشت شیئی بطوریکه ‎ through i از خلال آن بگذرد ، نوری است که از ورا شیئی بتابد

illusion

فریب ، ظاهر فریبنده ، خیال بیهوده ، اشتباه بینایی ، استنتاج ذهنی ناشی از تعبیر نادرست یک واقعیت یا ادراک حسی

imbibition

جذب مایع

imersion

فر رفتگی ، غرق شدگی ‎ -1 تعلیق یک جسم در یک مایع ‎ -2 بکار بدن میکرسکپی که در آن لام و شیئی مورد امتحان با مایع پوشانیده میشود

imflammation

التهاب

immersion

فروررفتگی ، غرق شدگی 1- تعلیق یک جسم در یک مایع 2- بکار بردن میکرسکپی که در آن لام و شیئی مورد امتحان با مایع پوشانیده می شود

immobilization

عمل بی حرکت کردن

immunization

زینهار سازی ، ایمن سازی؛ ایجاد مصونیت ، مصون کردن ، ایمنی بخشی عملی که منجر به ایجاد مصونیت و ایمنی در مقابل بیماری بخصوصی شود ( مثل واکسیناسیون بر علیه بیماریهای واگیر )

immunlzation

زینهار سازی ، ایمن سازی ، ایجاد مصونیت

immunomodulation

تنظیم ایمنی

immunoprecipitation

رسوبگذاری ایمنی

immunosuppression

جلوگیری از تشکیل پادتنها در مقابل پادگنهایی که ممکن است حضور داشته باشند

immunotransfusion

انتقال خون زینهاری بخش ، انتقال خون از دهنده ای که قبلا بوسیله واکسن مخصوصی ایمن شده و یا در دوره نقاهت بیماری است

imobilization

عمل بیحرکت کردن

impaction

فشردگی ، تراکم ، سفتی

implantation

برقراری ، عمل کاشتن ، نشاندن یک ماده جامد از قبیل دارو یا بافت در بدن مانند قرار دادن یک دندان د رحفره دندانی خالی و یا بکار بردن فلز ، لانه گزینی تخمک

importation

واردات

impregnation

1- لقاح (تخمک) 2- اشباع

impression

1- ایجاد دندانه یا فرورفتگی 2- اثری که عوامل خارجی بر روی فکر یا احساس انسان باقی می گذارند

impulsion

انگیزش ، قوه آنی ، کشش غیر طبیعی بسوی عملی که در اجتماع ناپسندانه است ، کشش غیر عادی ، انجام عمل آنی و مقاومت ناپذیر

In vitro fertilization

لقاح مصنوعی

inanition

گرسنگی ، فقدان غذا

incarceration

اختناق ، احتباس ، حالت خفت افتادگی غیر طبیعی یک قسمت مثلا در فتقها

incineration

عمل سوختن و خاکستر شده

incision

برش

inclination

انحراف ، تمایل ، در دندانپزشکی انحراف یک دندان از حالت عمودی

inclusion

گنجایش ، تضمین ، اشتعال ، دخول ، جسم بیگانه که لای مواد دیگری مانده باشد ، عمل در بر گرفتن یا وضیعت در بر گرفته شدن ، هر چیزی که در بر گرفته شده است ، عمل انکلوژیون سلولی

incoordination

فقدان تنظیم حرکات طبیعی عضلانی ، ناتوانی در کار هم آهنگ ، نا هماهنگی

incorporation

1- یکی سازی ، اختلاط ، آمیزش ، مخلوط شدن یک ماده با ماده دیگر 2- در روانشناسی ، یک مکانیسم ذهنی اولیه است که به موجب آن یک شخص بطور ناخودآگاه

incretion

ترشح داخلی

incrustation

1- تولید پوسته یا کبره 2- قشر ، پوسته ، کبری ، دلمه

incubation

رشد ، بخصوص رشد موجودات ذره بینی بیماریزا در بدن

indemnification

جبران خسارت

indication

اندیکاسیون ، مورد استعمال ، شاخص

indigestion

سوء هضم ، سو هضم

indigitation

‎ intussusception انواژیناسیون ، درهم رفتگی ، لغزش و داخل شدن قسمتی از روده بدرون قسمت بعدی که باعث انسداد روده میشود ، اغلب در اطفال و شیر خواران مشاهده میشود

individuation

1- فردسازی ، مرحله رشد صفات فردی 2- فعالیت مختلف ناحیه ای در جنین که در پاسخ عوامل تشکیل دهنده ایجاد می شود

induced abortion

سقط عمدی

induction

القاء ، برقرار سازی 1- عمل تولید تغییر شکل خاص در جنین در حالت رشد بعلت ترشح ماده ای از خود جنین ، یا تولید بیهوشی یا بی حسی توسط بکار بردن

induration

سخت شدگی ، سفت شدگی ، سفتی

infarction

سکته قلبی

infection

آلودگی

infestartion

آلودگی ، ورد حمله قرار گرفتن بدن بوسیله بند پایان مانند کنه ها و غیره

infestation

آلودگی ، مورد حمله قرار گرفتن بدن بوسیله بند پایان مانند کنه ها و غیره

infiltration

تراوش ، نفوذ ، ارتشاح ، نشت نفوذ ، یا جایگزین شدن یک ماده (جامد یا مایع) در یک بافت ، ارتشاح موضعی

inflammation

التهاب

inflation

اتساع بعلت گاز ، هوا یا مایع

inflection

عمل خم کردن به طرف داخل یا حالت خمیدگی به طرف داخل

informatic education

تحصیلات انفورماتیک

infraction

شکستگی نا کامل استخوان بدون جابجایی

infraocclusion

حالتی که در آن سطح دندانی که باید با دندان مقابل جفت شود پایین تر قرار می گیرد

infrared radiation

تابش فروسرخ

infraversion

1- انحراف چشم به طرف پایین 2- کوتاه بودن یک دندان در مقایسه با سطح بسته شدن دندانها

infusion

خیسانده ، 1- خیساندن ماده ای در آب برای بدست آوردن قسمت محلول آن 2- محلولی که از خیساندن ماده ای در آب بدست میاید 3- خیساندن ماده ای در آب

ingestion

خوردن

inhalation

تنفس ، استنشاق ، کشیدن هوا یا گاز و بخارات دیگر به داخل ریتین

inhibition

جلوگیری ، توقف یک پدیده

inhibition of cell proliferation

ضد تکثیر

inhiition

بازدارندگی

inion

برجستگی استخوان پشت سری ، اینیون ، برجستگی خارجی استخوان اکسی پیتال

injection

innervation

عصب گیری ، نحوه توزیع اعصاب

innidiation

رشد یاخته ها در محلی که ا ز خارج به آنجا منتقل شده اند

inoculation

1- وارد کردن میکرب بیماری زا به داخل بدن (بخصوص واکسن) که جهت تحریک ایجاد پادتن و ایجاد مصونیت به کار می رود 2- وارد کردن مواد عفونی در محیط

inotropic drug action

عمل دارو که عمل و کار ( ACTION ) رشته های عضلانی قلب ( INO ) را تغییر ( TROPIC ) می دهد اینوتروپیک مثبت یعنی افزایش قدرت انقباضی قلب اینوتروپیک منفی یعنی کاهش قدرت انقباضی قلب

inscription

نشانه یا خط و قسمتی از نسخه که شامل اسامی ، مقدار و اجزاء دارو می باشد

insemination

وارد کردن منی به دستگاه تناسلی مونت به منظور بارور کردن artificial i لقاح مصنوعی ، وارد کردن منی با وسائل مکانیکی به دستگاه تناسلی مونث ، وارد کردن منی به دستگاه تناسلی مونت به منظور بارور کردن artificial i لقاح مصنوعی ، وارد کردن منی با وسائل مکانیکی به دستگاه تناسلی مونث

insertion

فرو کردن ، جا گذاشتن ، 1- عمل کاشتن یا حالت کاشته شده 2- محل اتصال ، مثل محل اتصال عضله به استخوان ، محل اتصال عضله استخوان ، جاسازی ، الحاق ، تعبیه

insorption

حرکت یک ماده و رفتن آن به داخل خون ، بخصوص از مجرای معدی- روده ای به داخل گردش خون

inspection

بازرسی ، مشاهده بیمار که جزئی از معاینه است

inspersion

تفرق گرد پاشی

inspertion

تفرق ، گردپاشی

inspiration

دم ، شهیق ، کشیدن هوا به داخل ریتین

instillation

تقطیر ، قطره قطره ریختن ، قطره قطره ریختن یک مایع در یک حفره (مثلا در چشم یا در گوش خارجی)

instrumentation

استفاده از وسایل و بکار بردن آنها ، دستکاری کردن بوسیله ادوات و اسباب

insufflation

فوت کردن ، دمیدن ، پاشیدن یا دمیدن بخار ، گاز و یا پودر به داخل یک حفره

insulation

عایق بندی تشعشعی ، عمل احاطه نمودن یک فضا یا بدن با ماده ای بطوریکه از ورود یا خروج انرژی تشعشعی جلوگیری بکند

insulin injection

تزریق انسولین

insulin secretion

ترشح انسولین

integration

یکپارچگی ، بهم پیوستگی ، 1- هضم و جذب ، اعمال یا فعالیتهای آنابولیک 2- ترکیب شدن عوامل مختلف به منظور رسیدن به یک حد نهایی ، آمیزش

intention

هدف ، قصد ، انتها ، پدیده جمع شدن کناره های زخم در موقع ترمیم (به نیز مراجعه فرمایید )

interaction

برهم کنش ، تعامل ، کیفیت ، وضعیت ، یا فرآیند تاثیر ( دو یا چند چیز) بر روی یکدیگر

interdigitation

1- بهم پیوستگی دو قسمت بوسیله زوائد انگشتی 2- زائده یا برآمدگی انگشت مانند

interpolation

1- کندن و در جای دیگر نشاندن بافت در جراحی 2- درج ارزشهای بینابینی در میان یک سری ارزشهای اساسی

intersection

تقاطع ، برشگاه ، محلی که ساختمان با ساختمان دیگر ی تقاطع می نماید

intervention

مداخلات دارویی

intestinal obstraction

انسداد روده

intorsion

کج شدگی قسمت فوقانی قطر عمودی چشم به طرف خط میانی صورت ، چرخش رو به داخل قطب فوقانی نصف النهار عمودی هر چشم به طرف خط وسط صورت ، چرخش چشم به سمت داخل

intoxication

مسمومیت ، حالت مرضی خاصی که در نتیجه خوردن سموم بخصوص الکل ایجاد می شود

intracytoplasmic sperm injection

تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم

intraoperative complication

عوارض حین عمل

Intrauterine growth restriction

محدودیت رشد داخل رحمی

Intrauterine insemination

لقاح داخل رحمی

intravasation

ورود مواد غیر طبیعی به داخل رگها

intravenous injection

تزریق وریدی

intravitreal injection

تزریق داخل- چشمی

introjection

برابر سازی و تطبیق روانی با شخص یا شیئی دیگر ، پدیده ناخودآگاهی است که در آن شخص ادراکات و احساسهایی را که متوجه اشیاء یا اشخاص دیگر است به

intromission

ادخال ، وارد کردن قسمت یا شیئی در قسمت یا شیئی دیگر

introsusception

در خود گیری ، جذب دخول بخشی از روده در بخش دیگر intussusception انواژیناسیون ، درهم رفتگی ، لغزش و داخل شدن قسمتی از روده بدرون قسمت بعدی که باعث انسداد روده میشود ، اغلب در اطفال و شیر خواران مشاهده میشود

introversion

درون گرائی ، 1- در روان پزشکی توجه دادن افکار و علایق به درون خود و گسستن از جهان خارج 2- به درون خود فرو رفتن مانند رحم که ته آن به درون

intubation

لوله گذاری ، قرار دادن یک لوله مثلا در حنجره

intuition

درک مستقیم ، دریافت ناگهانی

intussusception

انواژیناسیون ، درهم رفتگی ، لغزش و داخل شدن قسمتی از روده به درون قسمت بعدی که باعث انسداد روده می شود اغلب در اطفال و شیرخواران مشاهده ، تو رفتن ( SUSCEPTION ) یک قسمت از روده در داخل قسمت دیگر ( INTUS )

inunction

روغن مالی ، مرهم گذاری ‎ -1 مالش پوست با نوعی روغن ‎ -2 روغنی که روی پوست مصرف میشود

inuntion

روغن مالی ، مرهم گذاری 1- مالش پوست با نوعی روغن 2- روغنی که روی پوست مصرف می شود

invagination

توی هم رفتگی ، فرو رفتن عضوی در یک ساختمان کیسه ای ، فرو رفتن قسمتی از روده در خود

inversion

عمل پشت و رو کردن ، معکوس یا وارونه شدن ، 1- برگشتگی یک عضو (مانند رحم) به طوریکه خارج آن عضو در داخل و داخل آن در خارج قرار گیرد 3- در روان

involution

1- پیچش به داخل ، برگشتگی به داخل 2- تغییرات قهقرائی در تمام بدن یا در یک عضو مثل کوچک شدن رحم بعد از زایمان

ion

یون ، اتم یا گروهی از اتمها که یک بار الکتریکی حمل کرده و یکی از عناصر الکترولیت را تشکیل می دهند

ionization

کیفیت یونیزه شدن ، یونیزاسیون ، تجزیه ملکولها و تبدیل آنها به یونهای مشکله خود

irido - avulsion

پاره شدن عنبیه

irido-avulsion

پاره شدن عنبیه

irradiation

عمل اشعه دادن ، انرژی تشعشعی ( گرما ، روشنایی ، اشعه مجهول ، اشعه رادیوم) به منظور تشخیص یا درمان ، انتشار ، پرتو افکنی

irrigation

آبیاری شستشو ، شستشوی یکی از حفرات بدن یا یک زخم بوسیله جریان آب یا مایع دیگر

irritation

تحریک ، 1- عمل تحریک کردن 2- حالت حساسیت و تحریک پذیری شدید

Ischemia-reperfusion

ایسکمی رپرفیوژن

islocation

در رفتگی

isoimmunization

هم ایمنی ، ایجاد پادتن در مقابل پادگن افراد همان گونه

isolation

جداسازی

isometric contraction

افزایش سفتی عضلات بدون تغییر در اندازه عضله

isotonic contraction

کوتاه شدن عضله و به وجود آمدن حرکت در مفصل بدون تغییر در سفتی عضله

iterative reconstruction

بازسازی تکراری

iuhalation

تنفس ، استنشاق ، کشیدن هوا یا گاز و بخارات دیگر بداخل ریتین

jaboulays button operation

دستگاهی است برای جراحی و آناستوموز جانبی روده که شامل دو سیلندر تکمه ای شکل فلزی بوده که بدون کمک دوخت و دوز به هم متصل می شوند

jaboulays button,operation

jaboulay's button,operation

jactation

‎ jactitation بیقراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد و شدیدی است

jactation = jactitation jactitation

بی قراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد وشدیدی است

jactation = jactitation jactitation

بی قراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد وشدیدی است

jactitation

بیقراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد و شدیدی است

job satisifction

رضایت شغلی

Joint fusion

در این جراحی مفصل مابین دو استخوان برداشته می‌شود، از این رو به آن فیوژن یا می‌گویند. هدف از انجام عمل فیوژن این است که مانع از حرکت مفصل و ایجاد درد شود، پایداری استخوانی را افزایش دهد و توازن مفصلی را در افراد مبتلا به التهاب مفاصل افزایش دهد

jugulation

قطع ناگهانی و سریع بیماری بوسیله کارهای درمانی

junction

به هم پیوستگی ، الحاق ، اتصال ، پیوندگاه ، ملتقی ، دوراهی ، ربط dentinocemental j محل اتصال عاج و سیمان ، خط اتصال عاج و سیمان دندان ، ربط dentinocemental j محل اتصال عاج و سیمان ، محل اتصال ، پیوستگاه ، محل تلاقی یا به هم رسیدن

kader operation

عمل جراحی کادر یا عمل جراحی کادر ‎ - سین ، گاستروتومی که در آن لوله غذا رساننده از طریق یک لیه دریچه مانند وارد شده که پس از برداشتن لوله آن لبه بسته میشود

kaders operation

عمل جراحی کادر ، یا عمل جراحی کادر-سین ، گاستروتومی که در آن لوله غذا رساننده از طریق یک لبه دریچه مانند وارد شده که پس از برداشتن لوله آن

kader's operation

keratinization

کراتین سازی ، تولید کراتین بوسیله یاخته های اپیدرم

kerion

نوعی بیماری پوستول دار پوست سر

knee dislocation

دررفتگی زانو

konakion

نام تجارتی فرآورده ای از ویتامین K ، نام تجارتی فر آورده ای از ویتامین ‎ K

l.& a.=light and sccommodation

نور و تطابق (در مورد واکنش مردمک چشم بکار می رود )

l.& a.=light and sccommodation

نور و تطابق (در مورد واکنش مردمک چشم بکار می رود )

labarraques solution

آب لاباراک ، محلول هیپوکلریت سدیم که در حجم مساوی آب حل شده باشد

labarraque's solution

آب لاباراک ، محلول هیپوکلریت سدیم که در حجم مساوی آب حل شده باشد

labioclination

انحراف یک دندان جلویی از حالت عمودی و قرار گرفتن آن در جهت لبها

labioversion

جابجاشدگی یک دندان از خط تماس دندانهای بالایی و پایینی و انحراف آن به طرف لب ، جابجایی یک دندان از خط جفت شدگی به طرف لب

laceration

پارگی ، ایجاد زخم در اثر پارگی ، عمل دریدن یا پاره کردن ، زخم پاره شده ، دریده شده و نا صاف

lacrimation

ریزش اشک ، ترشح و ریزش اشک ، اشک ریزش ، اشک ریختن ، ترشح یا ریزش اشک

lactation

بارداری

laliation

سخن نامفهوم ، حرف زدن نوک زبانی و تلفظ حرف ل به جای حرف و

lallation

سخن نا مفهوم ، حرف زدن نوک زبانی و تلفظ حرف ل بجای حرف ر ، شکل کودکانه تکلم ، غان وغون کردن

lamination

1- ورقه سازی ، ساختمان متورق 2- قطعه قطعه کردن سرجنین مرده در عمل آمبریوتومی (embryotomy)

Laser Liposuction

لیپوساکشن به کمک لیزر

laser photocoagulation

استفاده از لیزر جهت انعقاد نسج برای درمان جدا شدن شبکیه

lateroflexion

خمیدگی به یک پهلو ، خم شدن به یک طرف

lateroflxion

خمیدگی بیک پهلو

laterotorsion

چزخش نصف النهار عمودی چشم به هر یک از دو طرف

lateroversion

انحراف غیر عادی به یک پهلو

lesion

ضایعه

levigation

نرم سازی ، سایش ، صلایه ، خمیر سازی ، ساییدن یا پودر کردن یک ماده سخت یا آبدار

levoduction

حرکت یک چشم به سوی چپ

levogyration

انحراف به چپ ، چپ گردی ، چپ گرائی

levorotation

چپ گرائی ، چرخش به طرف چپ ، چپ گردی

levotorsion

پیچش به سمت چپ

levoversion

گرایش به چپ ، گردش به سمت چپ

lichenification

ضخیم شدن و سخت شدن پوست ، سفت و سخت شدن پوست ، ضخیم و صفت شدن پوست ، به همراه نمایان تر شدن خطوط پوستی

Lifestyle Modification

اصلاح سبک زندگی

ligation

کاربری و استفاده از لیگاتور ، بکاربردن یک لیگاتور ، روش بستن با متصل کردن

lime formation

سازند آهکی

limitation

محدودیت ، شرط ، حد ، تحدید

linguociusion

به بسته شدن دندانها که در آن نسبت به خط طبیعی قوس دندانی ، دندانها به طرف زبان متمایل می باشند

linguoclusion

بد بسته شدن دندانها که در آن نسبت به خط طبیعی قوس دندانی ، دندانها بطرف زبان متمایل میباشند

linguoversion

جابجاشدگی دندان و انحراف آن به طرف زبان ، انحراف یک دندان از خط اکلوزیون به طرف زبان

Liposuction

لیپوساکشن، چربی کشی

liquefaction

آبگونه سازی ، گدازش ، مایع شدگی

liqufaction

تبدیل شدن به حالت مایع

lithopedion

جنین سنگی شده

lixiviation

جدا کردن مواد محلول از مواد غیر محلول به وسیله یک حلال مشخص و استخراج آن محلول

lobation

قطعه بندی ، تشکیل شدن لوب ها ، وضعیت داشتن چند لوب

local injection

تزریق موضعی

localization

تمرکز ، تعیین جا ، تخص بیک جا

locomotion

جنبش ، حرکت ، تغییر مکان brachial l brachiation locomotor جنبشی ، حرکتی ، تغییر مکان brachial l brachiation locomotor جنبشی

long incision

بریدگی بزرگ

loss of fixation

عدم ثبات

lotion

لوسیون ، نوعی سوسپانسیون آبکی محتوی دارو که برای مصرف خارجی بدن بکار می رود

low friction

کم اصطحکاک

low-frequency stimulation

تحریک با فرکانس پایین

lumbar region

ناحیه کمری - کمری 5 (مهره کمری)

lumbarization

یکی شددن اولین مهره خاجی با زوائد عرضی پنجمین مهره کمری

luxation

در رفتگی ، جابجا شدگی ، در رفتگی مفصل استخوان

lyophilization

ایجاد یک فرآورده پایدار از یک ماده بیولوژیکی از طریق سرد کردن سریع و گرفتن آب از این فرآورده یخ زده تحت خلاء شدید

m.a.c = maximum alloweble concentration

غلظت ماکزیمم مجاز ، (در مورد سمومی که در موقع کار و پیشه می توان با آن مواجه شد و غیره به کار می رود )

m.l.a.= medical library association

جامعه کتب پزشکی

maceration

خیساندن ، در مامایی به تغییرات استحاله ای و احتمالا تجزیه و فساد بعدی جنین حبس شده در رحم گفته می شود

magnification

بزرگ نمایی ، ازدیاد ظاهری اندازه یک شیئی به وسیله ذره بین

main information

اطلاعات اصلی

malabsorption

سندرم سو جذب

malassimilation

نقص یا اختلال در هضم و جذب ، اختلال در هم گونی یا آسیمیلاسیون

malaxation

مالش

maleruption

خروج دندان خارج از محل طبیعی خودش

Malformation

ناهنجاری

malnutrition

سوء تغذیه ، هرگونه اختلال در عمل تغذیه

malocclusion

بد بسته شده دهان بطوریکه دندانهای مقابل درست روی هم قرار نگیرند ، بد بسته شدن دهان و میزان نبودن دندان های فک بالا و پائین با هم

malposition

جایگیری غیر طبیعی ، استقرار غلط ، وضعیت ناجور

malpresentation

ظاهر شدن جنین بطور غلط و ناجور

malregulation

بدتنظیمی

malrotation

انحراف و چرخش مرضی یا غیر طبیعی

malunion

بد جوش خوردن

malutrition

سوتغذیه

mamillation

1- حالت داشتن شکل نوک پستان 2- حالت برجستگی مانند نوک پستان

manipulation

زبردستی ، مهارت در کار با دست مثلا در تغییر وضعیت جنین ، جا انداختن در رفتگی ها و امثال آن ، جا انداختن استخوان شکسته یا مفصل دررفته با مانور

marsupialization

کیسه سازی ، تبدیل ساختن یک محوطه بسته به یک کیسه باز از طریق شکافتن و دوختن لبه های دیواره آن به لبه های زخم

masculation

مرد شدگی ، رشد و تکامل صفات نرینگی

masculinization

القاء یا ایجاد خواص جنسی ثانویه نردر ماده

mastication

جویدن

masturbation

استمناء ، ایجاد خوش جنسی از طریق تحریک اعضای جنسی خود

mc burneys incision

برش مک برنی ، نوعی برش شکمی که بطور موازی با رشته های عضله مایل خارجی و در حدود 5/2 سانت از خار قدامی فوقانی استخوان خاصره انجام می شود ، نوعی برش شکمی که بطور موازی با رشته های عضله مایل خارجی و در حدود ‎ 2/5 سانت از خارقدامی فوقانی استخوان خاصره انجام میشود ، پوست و چربی زیر پوستی را میبرند و به عضله مایل خارجی میرسند رشته های آن را میبرند به عضله مایل داخلی میرسند و رشته این عضله با رشته های عضله عرضی را میشکافند

mc burney's incision

برش مک برنی ، نوعی برش شکمی که بطور موازی با رشته های عضله مایل خارجی و در حدود 5/2 سانت از خار قدامی فوقانی استخوان خاصره انجام می شود

mc dowells oparation

عمل جراحی به طریقه مک دوول ، برداشت کیست تخمدانی یا خود تخمدان از راه برش شکم

mc dowell's oparation

عمل جراحی به طریقه مک دوول ، برداشت کیست تخمدانی یا خود تخمدان از راه برش شکم

mc dowells operation

عمل جراحی بطریقه مک دوول ، برداشت کیست تخمدانی یا خود تخمدان از راه برش شکم

medical education

آموزش پزشکی

medication

دارو

medicine consumption

مصرف دارو

medullization

بزرگ شدن غیرعادی فضاهای واقع در مغز استخوان در استخوان اسفنجی

menluration

پیمایش ، سنجش ، اندازه گیری

menstruation

قاعدگی ، حیض ، دوره ماهانه خروج خون از رحم زن غیر حامله که معمولا چهار هفته به چهار هفته در انسان و چند نوع پریمات دیگر اتفاق می افتد ، خونریزی ماهانه از واژن

mensturation

قاعدگی

mensuration

پیمایش ، سنجش ، اندازه گیری

mesenteriplication

ایجاد چین یا تا زدن از طریق جراحی در قسمتی از روده بند برای کوتاه کردن آن

mesioclination

انحراف یک دندان از حالت عمومی به طرف دندان بعدی که نسبت به آن در قوس دندانی دارای موقعیت میانی است

mesioclsusion

بد بسته شدن دهان به طوریکه دندانهای فک زیرین نسبت به دندانهای فک زبرین به جای اینکه عقب تر قرار گیرند رو در رو قرار گیرند

mesioclusion

بد بسته شدن دهان بطوریکه دندانهای فک زیرین نسبت به دندانهای فک زیرین نسبت به دندانهای فک زبرین بجای اینکه عقب تر قرار گیرند رو در رو قرار می گیرند

mesion

سطحی که بدن را به دو نیمه قرینه چپ و راست قسمت می کند

mesioversion

جابجاشدگی یک دندان در طول قوس دندانی بطرف خط میانی صورت

mesocoloplication

ایجاد یک چین در مزوکولون به منظور کوتاه کردن آن

mesognathion

مرکز طرفی استخوانی شدن در استخوان ثنایائی برای دندان ثنایای طرفی

metabolodispersion

پراکندگی کولوئیدهای بدن

Metal-onmetal total hip joint articulation

فلز بر روی فلز قطعات بزرگ لولاهای مفصل ران

metopion

نقطه ای است واقع در خط وسط پیشانی بین برجستگی های فرونتال

mication

حرکت سریع مثل حرکات چشم در موقع چشمک زدن

microbial inhibition

عدم رشد میکروبی

microcirculation

ریزگردش خون

Microdermabrasion

میکرودرم ابریژن

microdetermination

امتحانات شیمیایی از مقادیر بسیار کمی ماده

microdissection

تشریح و برش دادن یا دیسکسیون بافت یا سلولها در زیر میکرسکوپ

microincineration

اکسیداسیون مقدار کمی ماده برای حذف مواد آلی آن و به جای ماندن فقط خاکستری از آن

microlesion

ضایعه ریز ، ضایعه بسیار کوچک

microtransfusion

ترانسفوزیون یا داخل کردن مقدار کمی خون فرد دیگر به درون گردش خون بیمار

micturition

(میل به) ادرار زیاد ادرار ، شاشیدن ‎ urination عمل ادرار کردن

mild depression

افسردگی خفیف

minimisation

کوچک انگاری

ministerial declaration

اعلامیه ی وزیران

missense homozygous mutation

جهش بدمعنی هموزیگوت

mitochondrion

میتوکندری ، دانه ها یا رشته های ریزی که در سیتوپلاسم سلول وجود داردو محل اصلی واکنشهای اکسیداتیوی هستند که به وسیله آن انرژی مواد غذایی

Mitral regurgitation

پس زدن خون از دریچه میترال

mobilistion

به حرکت در آوردن ، بسیج بحرکت در آوردن استخوانچه رکابی گوش ، تصحیح جراحی بیحرکتی استخوانچه های رکابی گوش بمنظور درمان کری ‎stapes m

morcellation

قطعه قطعه برداری ، قطعه قطعه کردن یک تومر یا عضو و تکه تکه برداشتن آن

morphodifferentiation

ترتیب یافتن یاخته های شکل دهنده بمنظور ایجاد ترکیب و اندازه اصلی و آینده عضو

motor examination

معاینه حرکتی

Multi Minerals Supplementation

مکمل‌یاری مولتی‌مینرال ها

mutarotation

تغییر تأثیر یک ترکیب فعال محلول بر چرخش نور بعلت گذشت زمان

mutation

تغییر ، دگرگونی ، تحول ، جهش ، موتاسیون ، بخصوص دگرگونی در یک ژن که در نسلهای بعدی موجود زنده ایجاد تغییرات تازه میکند این نام را هوگودووری

myelencephaion

‎ -1 آن قسمت از سیستم عصبی مرکزی که شامل پیاز مغز تیره و قسمت پائینی شکمچه چهارم است ‎ -2 قسمت عقبی دو وزیکول مغزی که از طریق تخصیص یابی برای رومبنسفال در جنین تشکیل می شود

myelination

‎ myelinization میلین سازی ، تولید میلین در گرداگرد یک آکسون

myelinization

میلین سازی ، تولید میلین در گرداگرد یک آکسون

myocardial infarction

انفارکتوس میوکارد INFARCT به معنی نکروز و مرگ است

naffzigers operation

عمل جراحی نفزیگر ، برش و برداشت دیوارهای بالایی و جانبی کاسه چشم در اگزوفتالموز

naffziger's operation

عمل جراحی نفزیگر ، برش و برداشت دیوارهای بالایی و جانبی کاسه چشم در اگزوفتالموز

nagler reaction

واکنش ناگلر ، تولید تیرگی در سرم خون انسان از راه اضافه کرده سم میکرب کلسترودیوم پرفرینژنس که علامت وجود این میکرب است

Nano atomization

نانواتمیزیشن ، تبدیل مولکول به اتم در ابعاد نانومتر

nanopore detection

تشخیص ریز منفذ

nasion

نقطه میانی درز پیشانی- بینی

native conformation

انطباق/سازش طبیعی

natural selection

انتخاب طبیعی

near-infrared transmission

انتقال مادون قرمز

nearotization

اصلاح و ترمیم مجدد عصب پس از قطع آن

nebulization

گرد شدگی ، تبدیل به ذرات شدن

Needle aspiration

آسیپراسیون سوزنی

nerve regeneration

تشکیل اعصاب

neuro-induction

القاء فکری ، تلقین

neurolecretion

فعالیتهای ترشحی یاخته های عصبی

neuroregulation

تنظیم اعصاب ، تنظیم و کنترل فعالیت عصبی

neurosecretion

فعالیتهای ترشحی یاخته های عصبی

neurotension

neurectasia کشیدن یک عصب بمنظور از بین بردن درد

neurotization

اصلاح و ترمیم مجدد عصب پس از فطع آن

neurulation

تشکیل صفحه عصبی در مراحل اولیه جنینی و سپس بسته شدن آن و تشکیل لوله عصبی

neutrophil infiltration

انفیلتراسون نوتروفیلی

new animal drug application

کاربرد داروی جدید حیوانی

new drug application

کاربرد داروی جدید

nick translation

ترجمه شکاف

nictitation

چشمک ، چشمک زنی

nidation

برقراری و جایگیری اوول گشنیده شده (زیگوت) در آندومتریوم رحم در موقع حاملگی

ninhydrin reaction

واکنش نینهیدرین

nitrate reduction

احیاء/کاهش نیترات

nitrification

اکسیداسیون نیتریتها و تبدیل آنها به نیترات ، تبدیل به شوره ، تبدیل نیتروژنی ، شوره سازی/گذاری ، نیتراته شدن

nitrogen fixation

تثبیت ازت

nitrosification

اکسیداسیون آمونیاک و تبدیل آن به نیتریتها

noci - association

تخلیه ناخودآگاه انرژی عصبی بعلت تحریک ناشی از صدمه و آسیب

noci-association

تخلیه ناخودآگاه انرژی عصبی بعلت تحریک ناشی از صدمه و آسیب

nociperception

درک تحریکات ضربه ای

nodulation

ندولاسیون

nondisjunction

غیر منفصل ، چسبیده ، جدانشدن زوجهای کروموزومی در خلال تقسیم (میوز) ، عدم/نا گسستگی

non-homologous recombination

نوترکیبی غیر همتا/ناهمتا

non-medication

غیردارویی

nonproliferation

عدم تکثیر/فزونی/گسترش

nonsense mutation

جهش بی معنی

nonunion

متصل نشونده ، جوش نخوردن دو سر استخوان شکسته

Normal transit constipation

پبرای حدود 80 درصد از یبوست مزمن ایدیوپاتیک محسوب می شود. همانطور که از نام آن پیداست، انتقال دستگاه گوارش، به خصوص از روده بزرگ، در این زیر گروه از یبوست مزمن، عادی است

normalizing selection

انتخاب متعادل کننده ، گزینش بهنجار کننده

normotension

تنوس عادی ، کشش عادی ، فشار عادی

northern hybridization

هم تیرگی شمالی ، هیبریداسیون نورترن

notification

اخطاریه ، اطلاع ، اطلاعیه ، گزارش

no-tillage crop production

تولید محصول کشاورزی بدون زراعت

nuclear transplantation

پیوند هسته ای

nucleic acid hybridization

هم تیرگی اسید نوکلئیک

numbing medication

داروی بیحسی

nutation

‎ nodding سرجنبانی ، جنبش ، نوسان

nutrient limitation

محدودیت های مواد مغذی

nutrition

تغذیه ، قوت گیری ، خوراک گیری ، جذب غذا

nutrition education

آموزش تغذیه ای

obcecation

نیمه کوری

obdormition

بی حسی و کرختی قسمتی از بدن بعلت فشار وارده بر روی یک عصب

obdormltion

بیحسی و کرختی قسمتی از بدن بعلت فشار وارده بر روی یک عصب

obduction

اتوپسی مربوط به پزشکی قانونی

obelion

اوبلیون ، نقطه ای است روی درز سهمی جمجمه در محل تقاطع این درز با خط مابین سوراخهای آهیانه ای

ober s operation

عمل جراحی اوبر ، برش یا شکافتن کپسول مفصلی

ober s operation

عمل جراحی اوبر ، برش یا شکافتن کپسول مفصلی

ober 's operation

عمل جراحی اوبر ، برش یا شکافتن کپسول مفصلی

obfuscation

تیرگی ذهن ، گیج سازی

observational study occupation theory of agonist action

بررسی/مطالعه مشاهده ای تئوری اشغال فعالیت آگونیست

obsession

وسوسه ، اشتغال ذهن ، ایده یا تحریکات ذهنی ناخواسته که ضمیر را اشغال می کنند و ذهن را تحت تاثیر قرار میدهند به طوری که انسان را به کارهای

obstipation

یبوست سخت و مقاوم و بهبود ناپذیر

obstruction

جلوگیری ، ممانعت ، بند ، قبض ، انسداد

obtusion

عصب کشی ، از بین بردن حس

occipitalization

جوش خوردگی اولین مهره گردنی با استخوان پس سری

occipitilization

جوش خوردگی اولین مهره گردنی با استخوان پس سری

occlusion

بسته شدگی ، مسدود سازی ، جفت شدگی 2- رویهم قرار گرفتن دندانهای بالا و پایین در موقع بسته بودن دهان یا در خلال حرکات جوشی

oculogyration

حرکت کره چشم

olfaction

1- عمل بوئیدن 2- حس بویایی

olfactory dysfunction

اختلال در حس بویایی

oligo - ovulation

تخمک گذاری محدود ، خروج اوول از تخمدان بتعدادی کمتر از تعداد طبیعی

oligo-ovulation

تخمک گذاری محدود ، خروج اوول از تخمدان به تعدادی کمتر از تعداد طبیعی

omentofixation

‎ omentopexy ثابت کردن یا تثبیت چادرینه برای برقراری جریان خون پهلوئی در هنگام انسداد و ریدباب

open pollination

دگر گشن ، گرده افشانی باز

operation

عمل

ophthalmoreaction

واکنش موضعی ملتحمه چشم پس از تزریق سموم میکربها حصبه و سل

opisthion

نقطه میانی حاشیه پایینی سوراخ جلوئی – پایینی استخوان پس سری

opportunistic infection

آلودگی/عفونت فرصت طلب

opsonification

تلقیح اپسنین ، رساندن میکربها و سایر مواد سلولی به بیگانه خوار

opsonization

اوپسونین سازی

oral medication

داروهای خوراکی

Oral Vitamin Supplementation

مکمل خوراکی ویتامین

organization

سازمان بندی ، ‎ -1 رویداد سازمان دادن یا سازمان گرفتن ، بخصوص تبدیل یک توده بی شکل مثل تبدیل لخته خون یا ترشح التهابی به بافت فیبرو ‎ -2 یک موجود زنده یا بدن سازمان یافته

orientation

جهات یابی ، تعیین موقعیت ، تشخیص موقعیت خود نسبت به زمان و مکان

origin of dna replication

منشاء همانند سازی دی ان ای

origin of replication

مبداء همانند سازی

orrhoreaction

واکنش سرمی

orthopercussion

دق قائم ، دق کردن در حالیکه بند انتهایی انگشت عمود بر سطح بدن قرار گرفته باشد

oscltation

خمیازه ، دهان دره

osmoregulation

تنظیم فشار اسمزی درونی یک موجود زنده ساده به فشار اسمزی محیط

osseointegration

پیوند استخوانی

ossification

استخوانی شدن ، استخوان سازی ، تشکیل استخوان

osteopedion

‎ lithopedion جنین سنگی شده

otoganglion

گانگلیون گوشی

ovarian torsion

پیچ خوردگی تخمدان

Overall accuracy of examination

دقت کلی معاینه

overatropinization

آتروپین سازی بیش از حد ، فرا آتروپین سازی

overcompensation

جبران زیادی ، تصحیح اغراقی نقص واقعی یا خیالی بدنی یا روانی

overgeneralization

تعمیم افراطی

overventilation

افزایش تهویه ، تنفس عمیق و طولانی

ovulation

تخمک گذاری ، رسیدن و خارج شدن تخمک از تخمدان

ovultion

تخمک‌گذاری

oxidation

اکسیداسیون ، ترکیب شدن یک ماده با اکسیژن ، اکسایش ، اکسیده شدن/کردن

oxidation-reduction reaction

واکنش اکسایش-کاهش

oxidative phosphorylation

فسفوریلاسیون اکسایشی

oxygen consumption

مصرف اکسیژن

oxygen d.=anoxemia defloration

ازاله بکارت ، معمولا در مورد پاره شدن پرده بکارت دختران در اثر رابطه جنسی این واژه به کار می رود

oxygen supplementation

مکمل سازی اکسیژنی

oxygenation

اشباع شدن از اکسیژن

ozone depletion

کاهش ازن

palpation

ملامسه ، معاینه با دست ، لمس

palpilation

طپش سریع قلب

palpitation

تپش قلب

papulation

پاپول سازی ، ایجاد پاپول

parabion

‎ parabiont یکی از دو موجود زنده ای که با یکدیگر همزیستی دارند

paracentric inversion

واژگونی پاراسنتریکی

paraganglion

یکی از توده های سلولی کرومافین که نزدیک عقده ها و شبکه های اعصاب خودکار قرار گرفته اند

paramethadion

ترکیبی است که در صرع کوچک بعنوان ضد تشنج مورد استفاده قرار می گیرد

parapatric speciation

پاراپاتریک اسپشیشن

parathion

یک داروی حشره کش که در انسان احتمال ایجاد مسمومیت کشنده دارد

partial digestion

هضم ناقص

parturition

عمل زایمان ، تولد ، زادآوری زایمان ، وضع حمل ، ولادت

passive diffusion

انتشار غیرفعال

pasteurization

پاستوریزاسیون ، قرار دادن مواد در حرارت 60 درجه به مدت نیم ساعت و سرد کردن ناگهانی آن که باعث کشته شده قسمت اعظم باکتری های بیماریزا و

pathologization

بیماری سازی

paturition

زایمان وضع حمل

pavilion

شیپورک ، اطاق ، محفظه

pedicellation

رشد پایه تومر

pediculation

پایه سازی 2- آلودگی به شپش

peedicellation

رشد پایه تومور

pelvic examination

معاینه اعضاء تولید مثل در داخل لگن

pelvic floor dysfunction

اختلال عملکرد کف لگن. اختلالات کف لگن باعث یک سری مشکل در نگهداری و تخلیه ی مدفوع و همچنین درد میشود

perception

درک ، قوه ادراک یا دریافت ، احساس مشاهده ، وصول

percolation

تراوش ، نفوذ ، تصفیه ، جدا کردن قسمت محلول یک دارو به کمک گذراندن یک حلال از روی آن

per-conception

پیش از بارداری

percussion

دق ، ضربه زدن

percutaneous intervention

مداخله از طریق پوست

perflation

دمیدن هوا در داخل یک محفظه برای خارج کردن ترشحات آن

perforation

‎ -1 عمل سوراخ کردن ‎ -2 سوراخ موجود در یک قسمت

perfrication

روغن مالی ، مالش بکمک یک روغن یا پماد

perfusion

ریزش ، آب پاشی ریزش ، ریختن بداخل ، بیشتر منظور از این واژه تزریق قطره قطره مایعات است

period of menstruation

دوره قاعدگی

peripheral vascular circulation

جریان خون محیطی و قسمت بیرونی شامل انتهاها

Peripheral vision

دید جانبی

perseveration

وجود یک جواب یا عقیده در مقابل سئوالات مختلف

personalisation

شخصی سازی

perspiration

-1 عرق کردنن تعریق ‎ -2 عرق عرق نامحسوس ، تعریق غیر محسوس ‎Insensible p عرق محسوس ، تعریق محسوس که پوست بدن را مرطوب میکند ‎sensible p ، عرق بدن

perversion

انحراف ، برگشتگی ، انحراف از جریان طبیعی sexual p انحراف جنسی ، برگشتگی جنسی ، انحراف از جریان طبیعی sexual p انحراف جنسی

petrolization

نفت ریزی ، ریختن نفت بر روی آب مرداب ها بمنظور کشتن لار و پشه

pfteumoresection

ریه برداری ، عمل برداشتن قسمتی از ریه

phacoemulsification

نرم کردن عدسی چشم بوسیله عمل جراحی جهت سهولت در آوردن آن

phonation

ادای حروف صدادار ، عمل عبور هوا از میان طناب های صوتی حنجره که مرتعش شده و ایجاد صدا می کند

phonocatheterization

کاربری سوند صدا رسان برای تعیین صداهائی که در سیستم گردش خون ایجاد میشوند تعیین صداها بوسیله سوند صدارسانی که برای تشخیص عیوب قلبی به درون قلب وارد کرده اند ‎intracardiac p

phonoreception

گرفتن تحریکات صوتی ، صداگیری

photocoagulation

تغلیظ ماده پروتئینی بوسیله کاربری کنترل شده اشعه نورانی مثلا در درمان حالالت پاتولوژیک چشم

photoreception

نورگیری ، پدیده آشکار کردن انرژی نورانی که معمولا بین طول موج های ‎ 3900 و ‎ 7700 آنگسترم یعنی در ردیف نور قابل رویت قرار دارند

pigmentation

رنگی شدن، تجمع رنگیزه در بافت ها

pillion

پای مصنوعی موقت

pilo-erection

راست شدن موها ، شقیت موها

pilojection

فرو کردن یک یا چند مو به درون کیسه آنوریسمی به منظور تشویق ایجاد لخته خونی

placentation

تشکیل جفت ، وقایع پی در پی که بعد ازغرس جنین در رحم بوقوع پیوسته و منجر به تشکیل جفت می شود

plantation

کاشتن ، غرس کردن ، قرار دادن موادی در بدن

Plasmatic effusion

افیوژن پلاسما ، تراوش پلاسما

pleural effusion

ریزش مایع به درون فضای جنبی

plication

عمل چین دادن یا تازدن به منظور کوتاه کردن اندازه یک عضو یا ساختمان بدن

pneumoresection

ریه برداری ، عمل برداشتن قسمتی از ریه

pogonion

نقطه قدامی میانی چانه

polarization

قطبی کردن نور یا جدا کردن شعاعهایی که جهت نوسانات آنها با یکدیگرموازی می باشند

politzerization

دمیدن هوا به درون مجرای لوله استاس

polyinfection

آلودگی به میکربهای مختلف ، عفونت با چند میکرب مختلف

polymerization

ترکیب و تراکم ذرات ، اتحاد و پیوستگی دو یا چند مولکول و ایجاد یک مولکول واحد بدون تولید ثانویه دیگر

poor circulation

گردش خون ضعیف

poor nutrition

تغذیه نامناسب

population

جمعیت ، نفوس ، مردم ، اهالی ، سکته ، افراد یک جامعه یا طبقه افرادی که دارای نقص فکری یا جسمی میباشند ‎C3 P

portal hypertension

پرفشاری ورید باب

portal or heptic circulation

گردش خون کبدی یا باب که خون را از روده به کبد می رساند

portion

جزئی ، بخشی

position

ضعیت ، حالت ، چگونگی ، وضع یا طرز قرار گیری بدن ، بخصوص وضعیت بدن جنین نسبت به لگن مادر در شروع زایمان وضعیت تشریحی ، وضعیتی که در آن بدن انسان راست ایستاده و کف دستها بسوی جلو باشد این وضعیت برای نشان دادن محل و موقعیت ساختمانهای بدنی مورد استفاده قرار میگیرد ‎anatomic p وضعیت استلقاء ، حالتی است که بدن روی سطح افقی دراز میکشد و بر طبق جنبه سطح ملاسمه بدن به وضعیت استقاء پشتی ، پهلوئی چپ یا راست و شکمی نامیده میشود ‎decubitus p وضعیت فولر ، وضعیتی که در آن سر تخت بیمار باندازه ‎18 تا ‎ 20 اینچ (‎ 45/72 تا ‎ 50/8 سانت) بالاتر از سطح تراز است ‎Fowler's p وضعیت زانو آرنج ، وضعیتی که بیمار بر روی زانوها و آرنج خود تکیهع کرده باشد ‎genucubital p وضعیت زانو سینه ، وضعیتی که بیمار بر روی زانو و سینه خود بر روی زمین قرار گرفته و دستها را در بالای سر خود قرار میدهد ‎genupectoral p وضعیت زانو‎- سینه ، در این وضعیت بیمار روی زانوان و آرنجهای خود قرار میگیرد و سرش را روی دستها یس قرار میدهد ‎knee-chest p وضعیت سنگ درآوری ، بیمار به پشت میخوابد پاهایش به رانها و رانها را به شکم میچچسباند و از هم دور میکند ‎lithotomy وضعیت سیمس ، وضعیتی است که در بیمار بر روی شانه و سینه چپ خود بر روی تخت خوابیده و پا و ران راست وی بطرف بالا کشیده شده باشد ‎Sims's p وضعیت ترندلنبورگ ، بیمار به پشت روی سطحی با زاویه ‎ 45 درجه قرار میگیرد و پاهای او از لبه تخت آویزان است ‎Trendelenburg's p

posteroclusion

بدجفت شدن قوسهای دندانی بطوریکه قوس آرواره ای نسبت به قوس فک بالا در عقب قرار گیرد

postligation

آنچه پس از بستن رگهای خونی اتفاق افتد ، پس از لیگاسیون

Postnatal depression

افسردگی پس از زایمان

Postoperative Evaluation

ارزیابی پس از عمل

potentiation

افزایش قدرت یک ماده بکمک یک ماده دیگر بطوری که قدرت حاصل ، از جمع دو نیروی مزبور بیشتر باشد

potion

مقادیر زیاد داروی مایع ، دوز زیاد داروی مایع

precipitation

رسوب

precognition

آگاهی از پیش ، درک مافوق حسی از وقایع آینده

preconception

پیش از بارداری

predation

ارتباط بین دو گروه از دو گونه متفاوت بطوریکه ادامه حیات یکی بدون گرفتن ، کشتن و تغذیه از دیگری امکان نداشته باشد

predigestion

هضم مصنوعی غذا قبل از خوردن آن

predisposition

پذیرش خاص نسبت به برخی بیماریها

prehension

اخذ ، دریافت ، درک

pre-immunization

پیش ایمنی ، مصونیت مصنوعی که در اوان نوزادی ایجاد شود

premedication

تجویز داروهای خواب آور اولیه (خواب پایه) ، قبل از بیهوشی عمومی

premenstrual tension

گروهی از علائم که قبل از شروع قاعدگی ایجاد شده ، شخص احساس تحریک پذیری و فشار می نماید

premunition

پیش زینهاری ، مصونیت بوسیله تلقیح واکسن

preoxygenation

تنفس عمیق اکسیژن قبل از رسیدن به هوای کم فشار بمنظور جلوگیری از بیماری ((کاهش فشار آتمسفر))

Preparation

آماده سازی

prescription

تجویز

presentation

مایش ، معرفی ، ارائه ، ظهور ، نمایش نمایا موقعیت یک قسمت از بدن جنین در سوراخ گردن رحم در هنگام زایمان نمای ته ، پرزانتاسیون ته ، نمایش پائین تنه بچه (در مامائی) ‎breech p نمایش یا نمای سر ، نمودار شدن سر جنین در هنگام وضع حمل که ممکن است نمایش ابرو ، فرق سر یا صورت باشد ‎cephalic نمای مرکب ، پرزانتاسیون مرکب ، پرولاپس دست و پای جنین به موازات سر آن در پرزانتاسیون سفالیک یا پرولاپس یک یا هر دو دست به موازات نمای از ته در شروع زایمان ‎copound p نمای جفتی ، جفت سر راهی ، که در قسمت تحتانی قطعه رحم قرار میگیرد و مجرای گلوی رحم را بطور ناقص یا کامل میپوشاند ‎placental p نمایش یا نمای عرضی ، پرزانتاسیون عرضی ، نمایش یک طرف بدن جنین در مجرای گلوی زهدان ‎transverse p

proamnion

قسمتی از منطقه جنینی در جلو و طرفین سر که تا مدتی بدون مزودرم باقی می ماند

procreation

ایجاد ، تولید مثل

Product Description

معرفی محصول

Progressive muscle relaxation

آرام سازی پیش رونده عضلانی

projection

-1 برآمدگی ، پیش آمدگی ‎ -2 عمل بیرون زدن ، قسمت برآمده ‎ -3 نوعی رفلکس مغزی روانی است که شخص عقده های واپس زده خود را بدیگری منسوب میکند ، عقاید خود را بدیگری نسبت دادن

proliferation

تکثیر ، تولید مثل یا تزاید اجزاء همانند بخصوص سلولها و کیست های مرضی ، پرولیفراسیون

prolifration

پرولیفراسیون، تکثیر

pronation

چرخش بدن و یا رویه هر یک از اعضاء بطرف پائین مانند قرار دادن کف دست بطرف پائین

propagation

تزاید ، تولید مثل

proprioception

حس عمقی

propuision

-1 آمادگی برای افتادن به جلو ‎ -2 عمل تند راه رفتن

propulsion

آمادگی برای افتادن به جلو 2- عمل تند راه رفتن

prosection

دیسکسیونی که دقیقا و با برنامه انجام می شود تا ساختمانهای تشریحی مورد بررسی و نمایش قرار گیرند

prosthion

پائین ترین نقطه جلوئی لثه بین ثنایاهای مرکزی فک بالائی

prostration

ضعف و بی حال شدید

prot action

تمدید ، امتداد ، کشیدگی به سمت جلو کشیدگی آرواره به جلو ، نوعی ناهنجاری در صورت که در آن پائین ترین نقطه خط میانی فک پائینی (ناتیون) نسبت به سطح کاسه چشمی جلو قرار گرفته است ‎mandibular کشیدگی فک بالا به جلو ، نوعی ناهنجاری صورتی که در آن سوب نازیون (‎ subnasion) نسبت به سطح کاسه چشمی جلو قرار گرفته است ‎maxillary p

protocooperation

همزیستی بین دو دسته موجودات از گونه های مختلف بترتیبی که از همکاری یکدیگر استفاده کنند ، ولی بدون وجود دیگری نیز قادر بادامه حیات باشند

protrusion

پیش رفتگی ، پیشامدگی ، جلو افتادگی ، بیرون افتادگی

pseudo - obstruction

انسداد کاذب ، حالتی مانند بند آمدن و مسدود شدگی انسداد روه کاذب ، حالتی است ، که یا یبوست ، درد کولیکی و تهوع همراه است بدون اینکه دلیل و گواهی برای انسداد در موقع شکافتن شکم و بررسی (لاپاروتومی) بدست گید ‎Intestinal p

pseudocoarctation

تنگی کاذب ، حالتی شبیه تنگ شدن بدون اینکه مجرا تنگ شده باشد تنگی کاذب آئورت ، ناهنجاری مادرزادی که شبیه تنگی رگ است ولی در آن تنگی رگ وجود ندارد ‎p of the aorta

pseudocopulation

جفت گیری کاذب ، نوعی هم آغوشی جنسی که در آن جنس نر جنس ماده را در آغوش کرفته و مایع منی را بر روی تخمک که در حال خروج از بدن جنس ماده میباشد میریزد

pseudoganglion

عقده کاذب ، برجستگی بر روی عصب که شبیه به عقده لنفاوی باشد

pseudohaustration

ظاهر شدن کاذب کیسه آب نرمال در قولون

pterion

نقطه الحاق استخوانهای پیشانی ، آهیانه ، گیجگاهی و پروانه ای

ptyaloreaction

واکنش بزاقی ، واکنشی که در اثر بزاق یا بر روی بزاق انجام می گیرد

pullulation

رشد کردن به وسیله جوانه زدن و غنچه درآوردن

pulmonary circulation

جریان خون ریوی

pulmonary infection

عفونت ریوی

pulmonary lesion

ضایعه ریوی

pulpefaction

تبدیل به پولپ

pulsation

ضربان مرتب مثل ضربان نبض

purgation

تسهیل تخلیه مدفوع ، موجب تخلیه آزاد مدفوع

pustulation

ایجاد پوستول

putrefaction

گندیدگی ، تعفن ، عفونت ، پوسیدگی ، فساد ، فساد و تج ی مواد حیوانی یا گیاهی به وسیله عمل میکروبها

quadrisection

تقسیم به چهار قسمت ، بخش کردن به چهار بخش

quassation

خرد کردن داروها یا کاهش دادن آنها به تکه های کوچک

quenu-wayo operation

quenuthoracoplasty عمل جراحی کوئنو که در آن دنده ها را بمنظور کمک به تو رفتن دیواره سینه در آمپیم بر میدارند (آمپیم ، جمع شدن چرک در فضای نسجی یا حفرات تو خالی بدن)

racemization

قرینه سازی ، نیمی از ملکولهای یک ترکیب ظاهراً فعال به ملکولهائی که درست شکل مقابل نیمه دیگر را داشته باشند بنحوی که قدرت چرخش آن ترکیب کاملا از بین برود و حالت توازن ساکنی بین ملکولهای راست بر و چپ بر آن بوجود آید

radiation

اشعه

radical neck dissection

دیسکسیون رادیکال گردنی

radion

ذره تشعشعی ، ذره ای که از ماده رادیوآکتیو پرتاب میشود

ramification

شاخه شاخه گی ، انشعاب

rarefaction

رقت ، کاسته شدن از تراکم عنصری یا ترکیبات شیمیایی بافتی مثلاکم شدن مواد سازنده استخوان در بعضی بیماریها

rationalization

توجیه ، موافق دلائل عقلی تعبیر کردن ، با استدلال عقلی تفسیر کردن ، از حیث تولید و مصرف به حالت موازنه در آوردن ، یک جریان ذهنی که بوسیله آن فرد اعمال و رفتار خود را از راه توسل به بهانه های قابل قبول برای عرف و برای شخص خویش توجیه می کند و به این ترتیب خود را در دروغ گفتن محق می بیند

reaction

واکنش ، عکس العمل ، انفعال ، برگشت ، نتیجه ، اثر واکنش ابدرهالدن ، تولید آنزیمهای هضم کننده پروتئینهای خارجی که به درون جریان خون راه یافته اند ، بوسیله بدن ‎Abderhalden 's r واکنش تعدیل ، واکنشی که در اثر تغییر موقعیت یا محیط پیش میاید ، این واکنش گاهی بعنوان نوعی اختلال شخصیت زود گذر تلقی میشود ‎adjustment r واکنش آگاهی از خطر ، واکنش اخطار ، اولین مرحله و مرحله دفاعی واکنش استرسی ‎alarm r واکنش اضطرابی ، نوعی واکنش عصبی است که با دریافتها و درک نادرست یا تشویق و ناراحتی مشخص میشود ‎anxlety r واکنش بیوره ، اگر بیوره محلول در آب را همراه با محلول فهلینگ حرارت دهیم بنفش رنگ میشود ‎biuret r ‎Calmette 's r ophthalmic r واکنش کانیزارو ، در اثر تماس آلدئید با بافت حیوانی آلدئید تجزیه شده و یک ملکول آن احیا میشود و به الکل مربوطه تبدیل میشود ملکول دیگر آن اکسیده شده و به اسید مربوطه تبدیل میشود ‎Cannizzaro 's r واکنش کازونی ، تشکیل پاپول سفید روی پوست پس از تزریق مایع کیست هیداتید که در این صورت آنرا واکنش مثبت به حساب میاورند ‎Casoni 's r واکنش زنجیره ای ، واکنش تکثیر خود بخود رویداد شیمیائی که در آن هرگاه یک رادیکال آزاد منهدم شود یک رادیکال جدید به جای آن ایجاد میشود ‎chain r واکنش سیتوکل ، نوعی آزمون فلوکولاسیون سریع که در آن از عصاره کلسترول دار تغلیظ شده عضله قلب به عنوان پادگن (آنتی ژن) استفاده میشود ‎citochol r واکنش تبدیل ، واکنش برگردانی ، کم شدن یا تغییر یافتن کار حسی یا حرکتی که عکس العملی است ناشی از اضطراب ‎conversion r واکنش متقاطع ، واکنشی که بین یک پادگن و یک پادتن (آنتی ژن و آنتی کور) دو گونه ی خیلی نزدیک به هم (ولی نه یکسان) ایجاد میشود ‎cross r واکنش دفاعی ، نوعی واکنش ذهنی که از اندیشه خودآگاه ذهن رانده شده به اصطلاح از نظر دور مانده است و برای نفس شخص و برای آن قسمت از شخصیت که در تماس آگاهانه با واقعیت است یعنی برای (اگو) قابل پذیرش نیست ‎defense r واکنش استحاله ای ، پاسخ ندادن عضله به تحریکات فارادیک و پاسخ ندادن عصب به تحریکات گالوانیک و فارادیک ‎r of degeneration واکنش سفید تاخیری ، لکه سفیدی که ‎ 5 تا ‎ 10 دقیقه پس از تزریق بین پوستی استیل کولین یامتاکولین به جای قرمزی حاصله از تزریق پدیدار میشود و ‎ 15 تا ‎ 30 دقیقه پایدار میماند این حالت در موارد ابتلا به بیماری آلرژی خانوادگی مشاهده میشود ‎delayed - blanch r واکنش فروبرنده ، واکنش ملال انگیز ، پاسخی است به کمبودی در پیرامون یا به استرس و فشار که با پژمردگی و غمزدگی بیمارگونه یامالیخولیا (ملانکولی) مشخص میشود ‎depressive r واکنش تجزیه کننده ، نوعی واکنش عصبی که در آن فراموشی ، نسیان ، خوابگردی (راه رفتن در خواب) ، یا خورد شدن شخصیت دیده میشود ‎dissociative r واکنش غیر اجتماعی ، بی توجهی یک شخص نسبت قوانین عادی رفتار اجتماعی ‎dyssocial r واکنش دیازوی ارلیش ، رنگ قرمز تیره ای که در بعضی از بیماریها پس از اضافه کردن معرف دیازوبه ادرار بیمار حاصل میشود ‎Erlich 's diazo r واکنش هرکسهایمر یا واکنش یاریش هرکسهایمر ، تشدید نشانه های بیماری سیفیلیس پس از آغاز درمان بیماری ‎ jarisch - Herxheimer یا ‎Herxheimer r واکنش زینهاری شناسی ، پاسخ بدن موجود زنده به عناصری که بعنوان عنصر خارجی شناخته شده اند ، این پاسخ در برابر عناصر خارجی که وارد بدن میشوند به صورت تولید یاخته های پلاسما ، لنفوسیتها و پادگنها (آنتی ژن ها) که تولیدشان منجر به رد مواد خارجی از بدن میشود بروز میکند ‎immunologic r واکنش روانی برگشتی ، واکنش روانی قهقرائی ، واکنشی است که در اواخر میانه عمر تولید میشود و همراه با افسردی شدید و گاهی افکار هذیانی است ‎psychotic r ‎invoiutional واکنش کشنده ، دراز شدگی انعکاسی عضلات باز کننده که باعث خم شدن یک عضو میشود ‎lengthening r ‎luetin r Noguchi 's r واکنش مورو ، بثورات و دانه های قرمزی بر روی پوست پس از مالش با پماد توبر کولین ‎Moro 's r واکنش موش هولتزمان ، ممانعت از اثرات همولیتیک زهر مارکبرا روی گویچه های قرمز که در دمانس زودرس یا جنون جوانی و جنون مانیاک ‎ - دپرسیو دیده میشود ‎Much - Holzmann واکنش نقطه نزدیک ، انقباض مردمک در هنگام خیره نگریستن به نقطه ای نزدیک ‎near - point r واکنش نوفلد ، تورم کپسولهای پنوموکوک در زیر میکروسکوب پس از آمیخته شدن با آنتی سرم مخصوص ‎Neufeld واکنش نو گوشی ، ‎ -1 واکنش واسرمن تعدیل شده برای تشخیص بیماری سیفیلیس ‎ -2 تزریق یک قطره لوتئین در زیر پوست بیمار مبتلا به سیفیلیس ایجاد پاپول مشخصی میکند ‎Noguchi 's r واکنش چشمی ، واکنش موضعی ملتحمه چشم پس از چکاندن توکسینهای حاصله از میکروب های حصبه و سل ‎ophthalmic واکنش لوزالمعدی ، آزمون تشخیص بیماری لوزالمعده (دو نمونه از ادرار را که به یکی از آنها کلرور مرکوریک اضافه کرده اند پس از افزودن اسید کلریدریک به مدت ده دقیقه میجوشانند و پس از خنثی کردن اسید اضافه به وسیله کربنات سرب با آزمون فنیل هیدرازین امتحان میکنند اختلاف حجم ته نشین دو لوله نمودار بیماری لوزالمعده است) ‎pancreatic r واکنش پیرکه ، پیدایش یک پاپول با هاله قرمز ‎ 24 تا ‎48 ساعت پس از داخل کردن دو قطره کوچک توبر کولین کهنه از طریق شکافهای کوچک و ریز در پوست ‎Pirquet 's r واکنش پروزنیتز کوستنر ، ازدیاد حساسیت موضعی ناشی از تزریق داخل پوستی سرم یک شخص مبتلا به آلرژی ‎Prausnitz - Kustner واکنش افسردگی روانی ، دپرسیون و درخود فرورفتگی سخت غیر بازگشتی ناشی از بیماری روانی شدید ‎psychotic depressive واکنش شولتز چارلتون ، محو شدن دانه های مخملک در محل تزریق آنتی توکسین (ضد سم) مخملک ‎Schult - Charlton r ‎serum r seroreaction واکنش فشار ، واکنش استرسی ، اختلال در توازن و نظم اعمال بدنی ناشی از استرس و فشار ناگهانی ‎stress r واکنش وایل ‎ - فلیکس ، آگلوتیناسیون باسیلهای متعلق به گروه پروتئوس که دو ادرار و مدفوعات افراد سالم قرار دارند به وسیله سروم خون بیماران تیفوسی ‎Weil - Felix r واکنش ورنیکه ، واکنش ویژه ای است مربوط به مردمک چشم مبتلایان به نیمه کوری (همی آنوپی) وقتی که در معرض نور قرار گیرند ‎Wernicke 's r واکنش وایدبولز ، اگر شخصی مبتلا به بیماری سل باشد تزریق چند قطره از ادرار او به داخل پوستش سبب تولید واکنش موضعی میگردد ‎Wildbolz r ‎Wolff - Eisner r ophthalmic r واکنش گزانتوپروتئیک ، ایجاد رنگ نارنجی در اثر حرارت دادن پروتئینها با اسید نیتریک ‎xanthoproteic r

recapitulation

دوره مختصر ، تکرار رئوس مطالب ، تکرار تکاملی ، تکرار تکامل و رشد یک فرد در مراحل تکاملی که گونه ها گذرانده اند

recidivation

عود بیماری ، برگشت بیماری 2- تکرار جرم

reciprocation

معاوضه ، مبادله ، از دو سو حرکت کردن ، عمل متقابل کردن

recompression

برگشت فشار محیطی به حالت نرمال پس از اینکه بدن تحت تاثیر فشاری کمتر از فشار عادی بوده است

rectification

تصفیه ، اصلاح ، تصحیح ، رفع

redintegration

برقراری مجدد

reduction

جا اندازی

reduplication

تکرار ، ناهنجاری تکاملی که منجر به ایجاد عضو یا قسمت دو تائی میشود به طوریکه این دو قسمت در یک نقطه به همدیگر مصلند و مانند تصویر آینه روبروی هم قرار میگیرند

redution

جاانداختن

refection

بهبود ، باز یافت ، جبران

reflection

بازگردانی ، بازتابش ، انعکاس ، برگشتگی

refraction

-1 انکسار ، شکست نور ، تغییر جهت نور هنگامی که از محیطی بـه محیطی دیگـر کـه چگالی دیگـری دارد وارد میشود ‎ -2 تعیین چرخش و تغییر مسیر بینائی در اثر عیب انکساری هر یک از محیطهای درونی چشم انکسار مضاعف ، انکساری که در آن پرتوهای برخوردی به دو پرتو ، رنگ و نور

refrigeration

خنک سثازی ، کاربری سرما به منظور درمان بیماری

refusion

انتقال و برداشت موقتی خون و برگرداندن دوباره آن به گردش خون

regeneration

پیدایش نو ، تولد تازه ، تجدید ، ترمیم بافت ، اعطای حیات تازه ، ترمیم و تجدید طبیعی عضو یا قسمت از دست رفته یا آسیب دیده ای از بدن

region

ناحیه ، قسمت ویژه ای از بدن

registration

ثبت ، نام نویسی ، در دندانپزشکی ثبت کردن نسبتهای فک حاضر یا فک مورد نظر به منظور انتقال دادن و پیاده کردن آن نسبتها به یک آرتیکولاتور برای فراهم کردن ساخت متناسبی از یک پروستز دندانی

regression

‎ -1 برگشت ، سیر قهقرائی ‎ -2 فرو کش نشانه های یک بیماری ‎ -3 در بیولوژی گرایش نسلهای پی در پی به اعتدال ‎ -4 عقب نشینی دفاعی و پس رفت بسوی حالت اولیه رفتار یا بمراحل اولیه تکامل پس رفت آتاویسمی ، مرحله ای است که در آن ذهن و نیروی تفکر به میزان منطقی و انتقادی کار نمی کند و به یک روش تفکر ابتدائی سیر نزولی پیدا میکند ‎atavistic r

regurgitation

عارضه برگشت خون

rehabilitation

نو توانی ، برقرار سازی تجدید قوا در مورد کسانی که دارای ناتوانی جسمی و یا سایر ناتوانیها میباشند

rehalation

تنفس دوباره

rehydration

آب گیری مجدد ، ذخیره آب و مایعات در بدن یا در ماده ای که بی آب شده بوده است

reiaxation

انبساط

reimplantation

جایگزینی مجدد ، کاشت مجدد ، دوباره به جای خود برگشتن ، برگشت مجدد یک ساختمان بدنی به محلی که از آنجا به جای دیگر منحرف شده بود

reinfection

عفونت دوباره ، عفونت ثانویه به وسیله همان عامل عفونی قبلی

reinnervation

عصب دادن دوباره ، ترمیم نیازهای عصبی یک عضو از طریق آناستوموزو پیوند اعصاب زنده و سالم

relaxation

سست سازی ، کاهش سفتی ، انبساط

relnfcetion

عفونت دوباره ، عفونت ثانویه به وسیله همان عامل عفونی قبلی

remission

تسکین موقتی ، بهبودی یا تخفیف یافتن نشانه های یک بیماری

repercussion

بازگردانی ، واپس زنی ، ‎ -1 واپس رفتن و برگشت یک آماس یا جوشها ‎ -2 بالوتمان ، احساس جسم غوطه ور یا شناور که برای تشخیص آبستنی بکار میرود به گونه ای که یک انگشت را در مهبل گذارده با دست دیگر رحم را به جلو میرانند اگر جنینی در کار باشد مانند جسم سنگینی که در آب شناور است پس از پائین آمدن دوباره باز میگردد

reperfusion

خونرسانی محدد

repigmentation

ریپیگمانتاسیون

Replantation

پیوند

replication

-1 برگشت ، رجعت یک قسمت به طوریکه بخواهد دو برابر سازی ایجاد کند ‎ -2 پاسخ به پاسخ ، تکرار یک آزمایش به منظور اطمینان یافتن از درستی و صحت آن

repolarization

دوباره قطبی شدن یا برقرار سازی نمایش اثرات مخالف در انتهای بدن

repression

جلوگیری ، فرونشانی ، منع ، مسک ، واپس زدگی ، پس راندگی ، سرکوفتگی ، مانند تبعید و و پس راندگی یا سرکوفتگی امیال یا محرکات نفسانی یا انگیزه های ناپسند از ضمیرآگاه به درون ضمیر ناخودآگاه و شعور تاریک یا کاهش غلظت یک آنزیم (‎repression enzyme) یا چند آنزیم (‎repression coordinate) واقع در یک مسیر متابولیسمی

reproduction

تکثیر ، تولد و تناسل ، تولید مثل

resection

قطع ، برداشت یک قسمت از بدن و یا قسمت بزرگی از یک عضو از طریق جراحی ، برش

resolution

‎ -1 رفع حالت بیماری ، فرونشینی حالت مرضی ‎ -2 درک فاصله دو نقطه مجاور هم ، در کار با میکرسکپ کوتاهترین فاصله ای را میگویند که دو شیئی نزدیک بهم دارند و میتوان این فاصله را تشخیص داد

resorption

جذب مجدد ، جذب و از بین بردن ترشحاتی که در بدن صورت گرفته مثل جذب مجدد بعضی از عناصر از ادرار به وسیله کلیه یا جذب کال استخوانی پس از شکستگی و جذب مجدد در ریشه های دندانهای شیری ، خارج کردن و یا تخریب بافت ها از جمله استخوان ها

respiration

دو زدن ، تنفش ، مبادله اکسیژن و دی اکسید کربن در بدن که در مراحل زیر صورت می گیرد 1- در ریه 2- بین یاخته و پیرامون آن 3- در سوخت و ساز سلولی ، تنفس ، SOIRATION به معنی نفس کشیدن و RESPIRATION به معنی دوباره نفس کشیدن می باشد

respiratory function

عملکرد تنفسی

respiratory infection

عفونت تنفسی

restoration

-1 اعاده ، بهبود ، دوباره برقراری سازی ، برگشت به حالت عادی ، ‎ -2 برقراری سازی مجدد تمام یا نیمی از یک قسمت بدن یا دستگاهی به جای آن قسمت قرار داده میشود

resuscitation

زنده کردن ، احیاء ، تجدید حیات

resuscltation

زنده کردن ، احیاء ، تجدید حیات

retardation

دیر کرد ، کندی ، تاخیر ، تعویق ، عقب افتادگی ذهنی یا تکاملی

retention

احتباس ، نگهداری ، پافشاری موادی که طبیعتا باید از بدن دفع شوند به ماندن در بدن همچنین ابقاء یک دندان مصنوعی در وضعیت مناسب در دهان ، حفظ ، نگاهداری

reticulation

شبکه سازی ، تشکیل شبکه

retisolution

تجزیه و تلاشی دستگاه گلژی

retraction

قبض ، تو بردن ، تو کشیدن ، انقباض

retribution

کیفر ، تلافی ، مکافات ، پذیرش یا تحمیل ناخودآگاه عملی به تلافی خوبی یا بدی

retroaction

عمل معکوس ، عمل برخلاف ، عطف به ماسبق

retrocession

برگشت ، عقب نشینی ، واگذاری مجدد

retrodeviation

کجی به عقب ، خمیدگی به سوی عقب ، انحراف به عقب

retroflexion

برگشتگی

retroinfection

ابتلای مادر در اثر سرایت عفونت از جینین که در رحم دارد ، سرایت عفونت از جنین به مادر

retroposition

جابجا شدگی به طرف عقب ، تغییر مکان به سوی عقب

retropulsion

راندن به عقب ، مثل حرکت سرجنین در موقع زایمان 2- تمایل به راه رفتن عقب عقبکی همانگونه که در بعضی از بیماران مبتلا به تابس دورسالیس مشاهده

retroversion

چرخش تمامی یک عضو به سوی عقب

Reversibility of airway obstruction

برگشت‌پذيري انسداد مجاري هوايي

revulsion

پس زدن خون ازناحیه به ناحیه دیگر

rhinion

انتهای پائینی درزبین استخوانهای بینی

RNA degradation

تجزیه یا برش RNA

role limitation

محدودیت نقش

rotation

چرخش ، گردش

rrspiration

تنفس

rumination

نشخوار ، 2- اندیشه دائمی بر روی یک موضوع ثابت

saccharification

تبدیل بفه قند شدن

sacculation

کیسه ، جیب 2- کیفیت کیسه دار بودن ، کیسه داری

sacral region

ناحیه خاجی: خاجی (5 مهره خارجی که بهم جوش خورده)

sacralization

جوش خوردن پنجمین مهره کمری با قطعه اول استخوان خاجی بطوریکه استخوان خاجی شش قطعه ای بنظر میرسد

salivation

ترشح بزاق 2- زیاد بودن ترشح بزاق ، سیلان بزاق

salpingion

نقطه ای است روی نوک استخوان خاره و در سطع تحتانی آن

saltation

جهش 1- حالت رقص مانندی که در بیماری کره وجود دارد 2- در علم ژنتیک به تغییرات ناگهانی گونه ها (موتاسیون ) گفته می شود

sanitation

اقدامات بهداشتی

sanitization

بهداشتی کردن

saperinvolution

پس رفتن و کوچک شدن زیاده از حد (مثلا در انوولوسیون رحم بعد از زایمان )

saponification

صابونی شدن ، تبدیل چربی یا روغن به صابون بعلت ترکیب با مواد قلیایی

saturation

سیری ، اشباع ، حالتی که در آن حلال نمی تواند مقدار بیشتری از ماده محلول را در خود حل کند

satyromania = satyriasis saucerization

ایجادفرورفتگی مختصری در سطح فوقانی مهره (شبیه نعلبکی) که نشانه شکستگی ناشی از ضربه می باشد همچنین در درمان زخمها به عمل گود کردن زخم گفته

satyromania = satyriasis saucerization

saucerization

ایجاد فرورفتگی مختصری در سطح فوقانی مهره (شبیه نعلبکی) که نشانه شکستگی ناشی از ضربه می باشد همچنین در درمان زخمها به عمل گود کردن زخم گفته میشود ، گوده برداری ، ایجاد فرورفتگی دراستخوان

scarification

ایجاد خراشهای سطحی و مختصر در پوست ، مثلا در تلقیح آبله

scintillation

پرتاب شدن ذرات باردار 2- نوعی توهم بینایی که در آن شخص جرقه های نورانی می بیند

scleral buckling operation

برداشتن نواری از صلبیه در نزدیک محل جدا شدن شبکیه و گذاشتن دستگاهی روی صلبیه جهت بیرون زدن محتویات چشم

sclerocorneal junction

محل اتصال قرنیه و صلبیه

scotomization

تولید اسکوتوم ، پیدایش اسکوتوم با لکه های کور بخصوص نقاط کور مغزی

secretion

ترشح

section

عمل قطع کردن 2- مقطع برش

sections of systemic circulation

بخش های گردش خون عمومی

sedation

تسکین

sedimentation

رسوب سازی ، ته نشینی

segmentation

تقسیم به چند قطعه ، حلقه ، بند حالت بند بندی داشتن ، قسمت بندی شدگی

self - suspension

عمل آویزان کردن بدن بوسیله سروزیر بغل به منظور کشش ستون مهره ای

self-immolation

خودسوزی

self-suspension

عمل آویزان کردن بدن بوسیله سر وزیر بغل به منظور کشش ستون مهره ای

semiflexion

نیمه خمیدگی ، حالت یک اندام بین خمیدگی و کشیدگی

semination

insemination وارد کردن منی به دستگاه تناسلی ونث بمنظور بارور کردن لقاح مصنوعی ، وارد کردن ‎ artificial i منی با وسائل مکانیکی به دستگاه تناسلی مونث بمنظور بارور کردن

semisupination

حالت نیمه برون گرداندن

sensation

حس ، احساس ، اثری که از راه هدایت جریانات عصبی بوسیله اعصاب برنده به مراکز احساس ایجاد می وشد

sensibilization

1- عمل حساس تر کردن 2- حساس شدن

sensitization

حساس شدن ، مانند حساس شدن یک یاخته در مقابل عمل مکمل (بطور کلی افراد ممکن است نسبت به اثرات مختلف مانند مواد غذایی شیمیایی ، گرده گیاهان ، مانند حساس شدن یک یاخته در مقابل عمل مکمل (بطور کلی افراد ممکن است نسبت به اثرات مختلف مانند مواد غذایی شیمیایی

sensory examination

معاینه حسی

sequestration

1- جدا شدن یا جدا کردن غیر طبیعی جزئی از یک کل مانند جدا شدن قسمتی از یک استخوان در نتیجه ضایعات مرضی ، یا جدا شدن قسمتی از جریان خون

Serious Adverse Event/Reaction

رخدادهای نامطلوب شدید

Seroconversion

سروکانورژن

seroreaction

واکنش سرمی ، 1- هر نوع واکنشی که در سرم رخ دهد 2- بیماری سرمی

serration

دندانه (دار بودن )

service provision

ارائه خدما

sexual function

عملکرد جنسی

Shared vision

بینش مشترک

sInfective endocarditis with lesion

اندوکاردیت عفونی با ضایعهای

sinistrogyration

چرخش بسمت چپ

sinistrotorsion

چرخش به سمت چپ

skeletization

اسکلتی شدن ، ‎ -1 لاغری شدید ‎ -2 جدا کردن قسمتهای نرم از اسکلت

skin discoloration

رنگ پریدگی پوست

skin hydration

آبرسانی به پوست

skin rejuvenation

جوانسازی پوست

Slow transit constipation

بیماران مبتلا به این یبوست به طور قابل توجهی انتقال کولونی را به عنوان علت اصلی یبوست مزمن خود به تاخیر می اندازند و اغلب زنانی هستند که حرکات روده ای کم را گزارش می دهند

social exclusion

محرومیت یا طرد اجتماعی

social participation

مشارکت اجتماعی

socioeconomic deprivation

محرومیت اقتصادی- اجتماعی

socralization

جوش خوردن پنجمین مهره کمری با قطعه اول استخوان خاجی بطوریکه استخوان خاجی شش قطعه ای به نظر میرسد

solarization

تماس با آفتاب و اثرات ناشی از آن

solation

عمل مایع شدن یک ژل

solution

محلول ، 1- فرآورده مایعی از یک یا چند ماده شیمیایی قابل حل که معمولا در آب حل شده است 2- رویداد و پدیده انحلال ، حل شدگی ، عمل حل شدن ، از هم

somatization

نشانه های جسمانی

Sonic Vibration

ارتعاش صوتی

sophistication

تقلب در (ساختن) غذا یا دارو

sororiation

رشد پستان در زمان بلوغ

sorption

ادخال آب در یک مایع کولوئید 2- پدیده عبور از غشاء ها مثل جذب مواد از روده ها و یا دفع مواد از مخاط معده و روده ها

Spatial navigation

تمرکز فضایی ، توانایی تغییر در میان عوامل قابل تمرکز

spatulation

مرهم کشی ، مخلوط کردن مواد بطوریکه بصورت یکنواخت درآیند و سپس پهن کردن آن روی یک سطح صاف بوسیله قاشقک

speech comprehension

درک گفتار

speech-in-noise perception

درک گفتار در حضور نویز

spermiation

اسپرم گذاری ، خارج شدن اسپرماتوزوئید بالغ از یاخته های سرتولی بیضه (مانند تخمک گذاری یا اوولاسیون در جنس ماده)

sphacelation

مردگی نسج یا قانقاریا

sphenion

نقطه ای در زاویه شب پره ای استخوان آهیانه ای

spinal fusion

جوش دادن دو یا چند مهره به یکدیگرمتصل کردن مهره ها به همدیگر

Splanchnic circulation

گردش خون احشایی

splenization

طحالی شدن ، تبدیل بافتی مانند بافت ریه به بافتی شبیه طحال

spontaneous abortion

سقط به دلایل پزشکی

sporulation

هاک گذاری ، تولید اسپور

stabilization

تعادل

staphylion

نقطه ای در خط میانی حاشیه عقبی کام

starvation

گرسنگی ، عدم کفایت غذا برای مدت طولانی و اثرات ناشی از آن

station

ایستگاه 1- محل ثابت 2- روش ایستادن چگونگی ایستادن

staurion

قطع درزهای میانی و عرضی کام

stephanion

نقطه ای در روی جمجمه که محل درز تاجی و خط گیجگاهی استخوان پیشانی باشد

stereoauscultation

سمع به وسیله دو گوشی روی دو قسمت مختلف سینه

sterilization

گندزدایی

stigmatization

تولید استیگما

stimulation

تحریک

strangulation

خفگی 2- اختناق ، قطع جریان خون یک عضو در اثر فشار م ثلا فتقی که اختقان پیدا کرده است (فتق مختنق)

striation

خط ، شیار بندی 1- صفت خط دار بودن 2- خط یا یک سری خطوط

subalimentation

نارسائی تغذیه

subgrondation

فرو رفتگی یک قطعه استخوانی در زیر استخوان دیگر

subinfection

عفونت ملایم

subinvolution

بازگشت ناکامی به حداول

sublimation

تصعید ، 1- تبدیل مستقیم جسم جامد به گاز 2- در روانپزشکی تغییر تمایلات ناپسند و هدایت آنها در مجرای انسانی و اجتماعی

subluxation

دررفتگی ناقص

subscription

قسمتی از نسخه که مربوط به ترکیب اجزاء دارویی است

subvolution

عمل جراحی جهت زیر و رو کردن یک زبانه به منظور جلوگیری از چسبندگی آن (زبانه ، قسمتی از پوست که از بافتهای زیرین جدا شده و فقط قسمتی از آن جهت

succussion

شلپ شلپ ، صدایی که از برخورد مایع و هوا در یکی از حفرات بدن ایجاد شود

suction

عمل مکیدن ، مکش ، خارج نمودن مایع بوسیله دستگاه مکنده

sudation

تعریق ، 1- عمیق عرق کردن 2- تعریق زیاد

suffocation

خفگی ، اختناق ، توقف تنفس ، خفگی در نتیجه توقف تنفس

suffusion

پرسازی ، انتشار

suggestion

تلقین ، القاء یک ایده به شخصی که بدون دلیل منطقی آن را بپذیرد

suggillation

اکیموز ، خون مردگی ، ارتشاع خون از رگها به داخل بافتها

sulcation

شیارسازی ، ایجاد شیار ، حالتی که با داشتن شیار مشخص می شود

sul-spansion

نام تجارتی فرآورده ای از سوسپانسیون سولفا اتی دول

superalimentation

پرخوری

superexcitation

تحریک فوق العاده ، تحریک شدید

superfecundation

لقاح اضافی ، سوپرفکونداسیون ، گشنیده شدن دو تخمک که در یک زمان آزاد شده اند بوسیله اسپرم دو پدر متفاوت

superfetation

تشکیل جنین اضافه ، لقاح یک تخمک در زمانی که جنین در حال رشد در رحم وجود دارد

superimpregnation

لقاح متوالی دو تخمک

superinfection

عفونت اضافی ، پیدایش میکربی به جز میکرب اولیه عفونت در طی درمان

superinvolution

پس رفتن و کوچک شدن زیاده از حد (مثلا در انوولوسیون رحم بعد از زایمان)

superlactation

ترشح اضافی شیر ، ترشح بیش از حد شیر

supernutrition

تغذیه اضافی ، تغذیه بیش از حد لازم

super-regeneration

تولید زیادی ، ایجاد بافت ، عضو یا قسمتهای زیادی در نتیجه نوسازی (رژنراسیون )

superscription

عنوان ، چیزی که در بالا نوشته شود مانند اولین قسمت از چهار قسمت اصلی نسخه

supersecretion

ترشح زیادی ، ترشح بیش از اندازه

supertension

کشش فوق العاده

supination

برون گرداندن ، در حال برون گردان نگهداشتن

supperssion

سرکوب

suppression

جلوگیری ، توقیف ، فرونشانی 1- توقف ناگهانی ترشح ، خروج یا دفع 2- راندن ارادی افکار مزاحم ، تهدید کننده من یا اگو

suppuration

تولید چرک ، تشکیل یا ترشح چرک

supraclusion

بیرون زدگی دندان نسبت به سطوح جونده دیگر دندانهای طبیعی

supra-oclusion

supraclusion بیرون زدگی دندان نسبت به سطوح جونده دیگر دندانهای طبیعی

supraversion

افزایش غیر طبیعی طول دندان

surgical duct ligation

بستن مجرای توراسیک بوسیله جراحی

surgical incision

برش جراحی

surgical intervention

مداخله جراحی

surgical orbitial decompression

عمل جراحی جهت کم کردن فشار وارده بر چشم و برگرداندن کره چشم به جای اولیه

sursumduction

sursumversion چرخش بطرف بالا ، بخصوص چرخش چشمها

sursumversion

چرخش به طرف بالا ، بخصوص چرخش چشمها

suscitation

تهییج ، تحریک به فعالیت شدید

suspension

تعلیق سوسپانسیون ، فرآورده ای از ذرات بسیار ریزو غیر قابل حل یک ماده که در مایعی به حالت تعلیق درآمده اند

suturation

عمل بخیه زدن

symphysion

نقطه میانی حاشیه خارجی زائده آلوئولرفک زیرین

systemic oppression

ظلم سیستماتیک

szent-gyorgyi reaction

واکنش جهت ژورژی ، رنگ بنفش تیره ای که در اثر مخلوط کردن محلول 1 درصد اسید اسکوربیک با محلول سولفات فرو ایجاد می شود این رنگ در اثر احیاء با

szent-gyorgyl reaction

واکنش چنت ژورژی ، رنگ بنفش تیره ای که در اثر مخلوط کردن محلول ‎ 1 درصد اسید اسکوربیک با محلول سولفات فرو ایجاد میشود این رنگ در اثر احیاء با هیپوسولفیت سدیم محو میشود (چینت ژورژی بیوشیمیست مجارستانی مقیم آمریکا است که در سال ‎ 1894 متولد شد و به خاطر جدا کردن اسید آسکوربیک و بررسی در انقباضات عضله معروف شد و جایزه نوبل پزشکی و فیزیولوژی در سال ‎ 1937 میلادی به او تعلق گرفت)

t .p.r. = temperaturepulsrespiration

حرارت ، نبض ، تنفس

t .p.r. = temperature'puls'respiration

حرارت ، نبض ، تنفس

t.s.=test solution

محلول آزمایشی

tabefaction

تحلیل رفتن بدن ، تاپس ، لاغری

telodendrion

‎ telodendron یکی از شاخه های ظریف و انتهائی آکسون

Temporal resolution

رزولوشن زمانی

tenosuspention

عملی است که در درفتگی مکرر مفصل شانه انجام می شود در این عمل توسط نواری از تاندون نازک نئی طویل ، سر استخوان بازو را به زائده اخرمی وصل می

tension

کشش ، امتداد ، تمدد ، حالت تحت کشش یا تحت فشار بودن

terebration

پدیده سوراخ کردن

testicular torsion

پیچش بیضه در داخل اسکروتوم

tetanization

عمل تولید انقباضات یا نشانه های مربوط به تتانی

thermocoagulation

انعقاد بافت بوسیله جریان پرفرکانس

thermodiffusion

انتشار گرمایی ، انتشار بوسیله حرارت

thermoinactivation

غیر فعال شدن در برابر گرما تخریب قدرت عمل در اثر گرما

thoracic region

ناحیه سینه ای : قفسه صدری (12 مهره سینه)

titration

تعیین عبار ، تعیین مقدار بوسیله مقایسه با محلول استاندارد شده

torsion

تاب ، عمل چرخیدن ، حالت چرخیده

torsiversion

چرخش دندان به وضعیت غیر طبیعی در حول محور طولی

torsivorsion

چرخش دندان به وضعیت غیر طبیعی در حول محور طولی

toxi-infection

‎ toxinfection عفونت بوسیله سموم یا عوامل سمی دیگر

toxinfection

عفونت بوسیله سموم یا عوامل سمی دیگر

traction

کشش ، انقباض ، فشار کشش محوری ، کشش در امتداد یک مح ر مانند کشش در امتداد محور لگن در مامائی ‎axis t کشش الاستیکی ، کشش ارتجاعی ، کشش بوسیله قدرت ارتجاعی یا بوسیله دستگاه ارتجاعی ‎elastic t کشش اسکلتی ، کشش قسمتی از بدن که بوسیله دستگاهی روی یکی از استخوانها ثابت میشود ‎t ‎skeletal کشش جلدی ، کشش پوستی ، کشش قسمتی از بدن بوسیله دستگاهی که روی سطح بدن تثبیت میشود ‎skin t ، استفاده از نیروی کشش روی قسمتی از استخوان

transacetyldtion

واکنش شیمیایی که درآن ریشه استیل منتقل می شود

transacylation

واکنش شیمیایی که در آن انتقال ریشه آسیل بین اسید استیک و اسیدهای کربوکسیلیک بالاتر انجام می شود

transamination

تعویض قابل برگشت گروههای آمین بین اسید آمینه های مختلف

transanimation

احیاء بیمار خفه شده بوسله دهان به دهان

Transcranial direct current stimulation

تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه

transduction

انتقال یک عامل ژنی از یک یاخته به یاخته دیگر

transection

برش یا مقطع عرضی

transfaunation

انتقال انگلهای حیوانی از یک میزبان به میزبان دیگر

transfixion

عمل سوراخ کردن

transforation

عمل سوراخ کردن جمجمه جنین

transfusion

انتقال خون ، عمل وارد کردن خون یا مایعات دیگر به داخل رگهای خونی arterial t انتقال خون سرخرگی ، عمل ، عمل وارد کردن خون یا مایعات دیگر به داخل رگهای خونی arterial t انتقال خون سرخرگی ، تزریق یا بطرز تحت اللفظی مخلوط کردن (INTERMINGLING ) خون یک نفر با شخص دیگر ، تزریق خون سازگار یک شخص به درون رگ شخص دیگر

transillumination

عمل عبور دادن نورقوی از یک ساختمان بدنی (مانند بیضه) به منظور مشاهده محتویات آن ، امتحان با نور ( با گذراندن نور از اسکروتوم حاوی مایع ) از جهت تومور و فتق

translocation

انتقال بین دو محل ، عمل چسبیدن قطعه از کروموزوم به کروموزوم ناهمجور

transmigration

دیاپدز ، عبور گویچه های خون از جدار عروق به نسج مجاور 2- تغییر مکان از یک کنار به کنار دیگر بدن

transmission

انتقال ، سرایت ، مانند سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر

transmutation

تبدیل ، تغییر شکل 1- تغییر تکاملی یک گونه به گونه ای دیگر 2- تبدیل یک عنصر شیمیایی به عنصر دیگر

transpiration

ترشح ، نفوذ ، دفع هوا ، بخار یا عرق از پوست

transplantation

عمل پیوند زدن ، پیوند زدن بافت از فردی به فرد دیگر یا از قسمتی به قسمت دیگر بدن همان شخص

transportation

حمل و نقل

transposition

جابجاشدگی ، تغییر مکان به سمت مقابل در ژنتیک انتقال یکجانبه ای که در آن قطعاتی از یک کروموزوم به کروموزوم دیگر می چسبند

transudation

عبور سرم یا مایعات دیگر بدنی از راه یک پرده یا سطح بافتی

trephination

مصرف نوعی مته بخصوص برای سوراخ کردن دایره شکل در جمجمه یا صلبیه ، قطع و بریدن و درآوردن دایره وار استخوان جمجمه بتوسط اسپایی بنام TREPHNE

trepidation

رعشه 1- لرزش یا حرکات مواج 2- هیجان عصبی و ترس

trichion

نقطه ای که صفحه سهمی جمجمه خط رویش مو را تقاطع می کند

trifurcation

سه شاخه

trituration

سایش ، نرم سازی 2- تبدیل به گرد به وسیله مالش 2- ماده گرد شده

tubal ligation

بستن لوله های رحمی

tubular reabsorption

جذب مجدد لوله ای

tumefaction

تورم ، پف کردگی

tumour regression

پس رفت تومور

tylion

نقطه ای است در خط میانی حاشیه قدامی شیار بینایی

ubi. = ultraviolet blood irradiation

پرتوافکنی ماوراء بنفش بر خون ، درمانی است که در آن خون بیمار را خارج می کنند و پس از اینکه آن را در معرض نور ماوراء بنفش قرار دادند دوباره

ulceration

تشکیل زخم

ultracentrifugation

قرار دادن مواد در معرض نیروی گریز از مرکز مساوی 200 هزار تا 400 هزار بار بیشتر از قوه ثقل

ultrafiltration

تراوش از یک فیلتری که قادر است ذرات بسیار ریز (اولترامیکروسکپیک ) را از خود عبور دهد

ultraligation

لیگاسیون یک رگ در نقطه پشت ناحیه یک شاخه

Ultra-micro-atomization

الترا-میکر -اتمیزیشن

umbilication

نافی شدگی ، فرو رفتگی شبیه ناف

unction

پماد 2- کاربری پماد

undernutrition

رنجوری( در اثر نرسیدن خوراک کافی ببدن)

undifferentiation

فقدان تغییر پذیری عادی

undulation

تموج ، جنبش نوسانی

union

اتحاد ، یگانگی ، وحدت ، پیوند ، سازش ، اتصالی ، بهم جوش خوردن بافتهایی که در اثر صدمه از هم مجزا شده بوده اند ، جوش خوردن دو سر استخوان شکسته

unitary infection

عفونت ادراری

untenable situation

وضعیت غیر قابل کنترل

ureteropelvic junction

محل اتصال حالب به لگنچه

urinary diversion

عمل جراحی جهت برگرداندن مسیر ادرار از مثانه متلاً ILEAL CONDUIT

urination

عمل ادرار کردن

urocriterion

پی بردن به وجود بیماری بر اساس آزمایش پیشاب

urtication

شلاق خوردن قسمتی از بدن به وسیله گزنه ها 2- احساس سوزش مثلا در اثر فرو رفتن گزنه ها به بدن

ustulation

خشک کردن ماده ای با گرما

Uterine artery embolization

امبولیزاسیون شریان رحمی

uterine incision

برش رحم

uterine retroflexion

به عقب خم شدن رحم

uterofixation

hysteropexy تثبیت رحم

uterogestation

آبستنی ، زهدانی

v.and t. = volume and tension

حجم وفشار نبض

vacation

مرخصی

vaccination

عمل تزریق واکسن به منظور ایجاد زینهاری و ایمنی که در اصل در مورد مایه کوبی آبله بکار میرفت ولی حالا برای تمام موارد واکسن ها این واژه را

vacuolation

ایجاد واکوئلها ، واکوئل سازی

vacuolization

vacuolation ایجاد واکوئلها ، واکوئل سازی

Vacuum injection

تزریق تحت خلاء

vaginofixation

colpopexy تثبیت مهبل

vaporization

تبخیر ، تبدیل به بخار کردن

variolation

کاربری یا تلقیح پوسته ها یا تاولهای خشک شده آبله برای ایجاد زینهاری یا ایمنی در برابر عفونت طبیعی که بوسیله ویروس آبله ایجاد میشود

vascular calcification

کلسیفیکاسیون عروقی

vascularization

رگ دار شدن

vasoconstriction

تنگ شدگی رگ ، ‌ کاهش قطر رگ خونی ، انقباض عروقی

vasodepression

کم شدن قدرت انقباضی رگها یا کلاپس

vasodilatation

گشادشدگی رگهای خونی

vasodilation

اتساع عروقی

vasoganglion

یک عقده رگی یا شبکه رگی

vasoligation

بستن مجرای وابران

vasomotion

تغییر در قطر یا کالیبر رگهای خونی

vasorelaxation

کم شدن فشار رگی

vasoresection

قطع یا برش مجرای وابران بیضه

vasosection

قطع یک رگ یا چند رگ بخصوص قطع مجرای وابران بیضه

vection

انتقال مکانیکی میکربهای بیماری از یک شخص آلوده به یک فرد سالم

vegetation

وژناسیون ، رویش گیاهی شکل

vellication

اسپاسم یا گرفتگی عضله

venectomy = phlebectomy venenation

مسمومیت

venectomy = phlebectomy venenation

مسمومیت

venenation

مسمومیت

venesection

رگ زنی

venomization

زهر دار کردن به وسیله زهر افعی

ventilation

تهویه 2- در روانپزشکی بحت آزاد درباره مسائل یا شکایات شخص

ventraflexion

خمیدگی به طرف شکم ، ‌ خمیدگی به طرف سطح شکمی

Ventricular fibrillation

فیبریلاسیون بطنی

ventriflexion

خمیدگی بطرف شکم ، خمیدگی بطرف سطح شکمی

ventrofixation

تثبیت یکی از احشاء بطرف دیوار شکمی

ventrosuspension

آویزان بودن از دیواره شکم ، آویخته بودن از جدار شکم مثل تثبیت و آویختن رحم به جدار شکم

verbigeration

تکرار غیر عادی کلمات و جملات بی معنی

vermiculation

حرکت کرمی شکل

vermination

ابتلا به انگلهای حیوانی خارجی ( از قبیل شپش و فیرو)

version

چرخش ، به ویژه چرخاندن جنین با دست در موقع زایمان bipolar v چرخشی دو قطبی ، چرخاندن جنین بطوریکه در آن هر دو قطب جنین دستکاری میشود ، به ویژه چرخاندن جنین با دست در موقع زایمان bipolar v چرخشی دو قطبی ، چرخاندن جنین بطوریکه در آن هر دو قطب جنین دستکاری میشود

vesication

تولید تاول ، تاول زدگی

vesiculation

ایجاد کیسه ، تولید تاول

vesiculotion

ایجاد کیسه ، تولید تاول

virilization

القاء‌ یا ایجاد خواص جنسی ثانویه مردی بخصوص پیدایش چنین تغییراتی در زن

Virtual Reality Simulation

شبیه سازی واقعیت مجازی

vision

دید ، ‌ بینایی achromatic v دید ، بدون رنگ ، بینایی که با فقدان دید رنگ مشخص میشود binacular v دید دو چشمی ، نوعی بینایی که ناشی از ، بینایی ، ‌ بینایی achromatic v دید ، بینایی که با فقدان دید رنگ مشخص میشود binacular v دید دو چشمی ، نوعی بینایی که ناشی از ، یا دید شامل FOCUSING ، میدان بینائی و درک عمق ( FIELD OF VISION AND DEPTH PERCEPTION ) و راه بینایی به مغز (NERVE PATHWAY TO THE BRAIN) می باشد

visualization

تصور ، بینش ، مشاهده

vitroprssion

ایجاد فشار در روی پوست با یک تیغه شیشه ای که سبب پس رفتن خون از آن منطقه میشود

vividiffusion

جریان خون از خلال یک دستگاه بسته که در آن خون از پرده ای می گذرد و موادی که معمولا بوسیله کلیه گرفته میشود در آنجا نیز گرفته میشود

vivification

تبدیل مواد پروتئینی بیجان به مواد زنده از راه عمل جذب و تحلیل

vivipercoption

مطالعه پدیده های حیاتی موجود زنده

vivisection

اعمال جراحی که در روی حیوانات زنده به جهت تجسمات فیزیولوژیک یا پاتولوژیک انجام میشود

volatilization

فرار شدن

vomiturition

اغ زدن و حالت استفراغ به خود گرفتن بدون اینکه چیزی از معده خارج شود

voporization

تبخیر ، تبدیل به بخار کردن

w.h.o. = world health organization

سازمان بهداشت جهانی

w.h.o. = world health organization

سازمان بهداشت جهانی

wagner operation

جراحی واگنر ، برش استئوپلاستیک جمجمه

wagners operation

جراحی واگنر ، برش استئوپلاستیک جمجمه

wagner's operation

جراحی واگنر ، برش استئوپلاستیک جمجمه

waicher position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت می خوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان می کند

waichers position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت می خوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان می کند

waicher's position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت می خوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان می کند

walcher position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت میخوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان میکند

Wet dermabrasion

درمابراسیون مرطوب

World Healt Organization

سازمان بهداشت جهانی

wylie operation

عمل جراحی وایلی 1- عمل کوتاه کردن رباط گرد برای درمان برگشتگی زهدان که از راه چین دادن لیگمانها بر روی خود و بخیه زدن آنها انجام میشود 2-

wylies operation

wylie's operation

zygion

کناری ترین نقطه قوس گونه ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی hydrogen ion c.

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی hydrogen ion c.

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما