معادل انگلیسی غلظت یون ئیدروژن مقدار یون ئیدروژنی که در یک محلول وجود دارد (جهت بیان واکنش PH یک محلول بکار می رو

پزشكی

غلظت یون ئیدروژن مقدار یون ئیدروژنی که در یک محلول وجود دارد (جهت بیان واکنش PH یک محلول بکار می رود )

hydrogen ion c.

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی غلظت یون ئیدروژن مقدار یون ئیدروژنی که در یک محلول وجود دارد (جهت بیان واکنش PH یک محلول بکار می رو

آموزش روانی

- Psychoeducation

3فیبریلاسیون دهلیزی

3atrial fibrillation

3افسردگی

3depression

4عفونی

4infection

مکان یابی صدا

5 Sound Localization

5آلودگی

5contamination

تلقیح مصنوعی

a..i.=artifcial insemination

پیشبینی ژن اب اینیتیو

ab initio gene prediction

اختلال مشاعر ، آشفتگی فکری

abalienation

‎ -1 مفصل متحرک ‎ -2 جابجا شدگی ، در رفتگی

abarticulation

آنوس ورکتوم و سیگموئیدرا که در ناحیه پرینه هستند بریده و قسمت انتهایی کولون نازل توسط COLOSTOMY به جدار شکم دوخته می شود

abdomnal perinea , resection

عمل دور کردن ، حالت دور شدگی

abduction

‎ aberrato ‎ -1 انحراف از جریان معمولی و حالت عادی ‎ -2 تمرکز یا انکسار ناقص اشعه توسط یک عدسی انکشار نا مساوی اشعه با طول موج های مختلف که تصویر در هم برهم و جلوه ای از رنگها پدید می آورد ‎chromatic a از بین رفتن ، بریده شدن و یا رد و بدل شدن ماده توارثی در کرموزومهای یاخته که منجر به حذف یا دو برابر سازی یا پس و پیش سازی و یا جا بجا سازی ژنها میگردد ‎chromosoma ‎dioptric a spherical a در هم برهمی منظره دید بعلت فاصله زیاد ‎distantial a ‎ -1 هر واکنش هیجانی که بر خلاف حالت ، کج راهی

aberration

دفع ناقص

abevacuation

حساسیت تخفیف یافته ، کم تحریکی ، سستی

abirritation

از شیر گرفتن

ablactation

برداشت از طریق برش ، قطع استخوان ، فرساب ، سایش ، ذوب یخ

ablation

‎ -1 حالت غیر عادی داشتن ‎ -2 ناهنجاری

abocclusion

سقط ، ‎ -1 خارج شدن محصول آبستنی قبل از آنکه قابل زیست باشد سقط جنین (قبل از هفته بیست و هشتم آبستنی) ‎ -2 بازداشتن نابهنگام یک جریان مرضی یا عادی سقط جنین عمدی ‎artificial a سقط جنین مسری ‎contagious a سقط جنین جنائی ‎criminal a سقط جنین در شش هفته اول آبستنی ‎early a سقط جنین عادتی ، اتفاق افتادن ‎ habitual a سقط در سه یا چند مرتبه آبستنی متوالی که به اولیه (در زنی که اولین آبستنیش بوده) و ثانویه (در زنی که قبلا حداقل یک جنین بوزن بیش از ‎ 500 گرم تولید و سقط نموده باشد) طبقه بندی میشود سقط جنین ناتمام ، سقط جنینی که در آن جفت در رحم باقی بماند ‎incomplete a سقط جنین عمدی ‎induced a سقط جنین حتمی ، سقطی که نمیتوان از آن جلوگیری کرد ‎inevitable a سقط جنین مفقود ماندن و حبس شدن جنین مرده در رحم بمدت بیش از دو هفته ‎missed a سقط خود به خودی ‎spontaneous a سقط جنین درمانی ، سقط جنینی که برای سلامتی مادر یا احتراز از تولد جنین ناقص لازم است ‎therapeutic a سقط تهدیدی ، نشانه های خروج بیموقع جنین ‎threatened a ، حضور جنین مرده ، عدم تکامل جنین سقط جنین

abortion

انتقال بی نتیجه ، ترارسانی ناموفق

abortive transduction

‎ -1 مالش ، سایش ‎ -2 رفتن پوست یا مخاط ، ساییدگی یا برکندگی با روش غیر معمولی یا غیر طبیعی

abrasion

واکنش احساسی که از بخاطر آوردن زخمهای روحی و حوادث دردناک گذشته در موقع بیرون ریختن اندیشه ها و عواطفی که در ذهن بیمار است ناشی می شود

abreaction

برداشت یک قسمت یا گوشت زیادی از طریق برش

abscission

پیکر بندی/کنفیگوراسیون/آرایش مطلق

absolute configuration

‎ -1 عمل بالا کشیدن بوسیله مکش ‎ -2 جذب و عبور مواد از جدار لوله گوارش بداخل خون ، جذب ، جذب سطحی ، درآشامی ، درکشی ، درون جذبی

absorption

عمل یا جریان پاک کردن

abstersion

‎ -1 میل به تنهائی و تجرد ‎ -2 پریشانی حواس

abstraction

نقطه ای در قاعده خار قدامی بینی ، اکانتیون ، نقطه ای در نوک خار قدامی بینی

acanthion

بلوغ شتابدار/تسریع شده

accelerated maturation

تندی ، سرعت ، نیروبخش ، مهیج ، زنده کننده

acceleration

بافت افزایی ، رشد از طریق افزایش همان نوع بافت

accermentition

بروز ، حمله ، شیوع ، کسبنمونه (در بانک ژن)

accession

عادت به آب و هوای جدید

acclimation

‎ acclimation عادت به آب و هوای جدید ، اقلیم/بوم/خو پذیری/گیری اقلیمی شدن ، سازش با محیط

acclimatization

تطابق ، بخصوص تطابق چشم برای دیدن اشیا درفواصل مختلف تطابق مطلق ، تطابق هر کدام از چشمها بتنهائی ‎absolute a تغییرات حاصله در شکل و طرز کار یاخته ها در اثر تغییرات شرایط محیطی ‎histologic a تطابق منفی ، تطابق چشم برای فواصل دور از طریق انبساط ‎negative a تطابق مثبت ، تطابق چشم برایفواصل نزدیک ازطریق انقباض ‎positve a

accommodation

تطابیق یعنی تعدیل ضخامت عدسی جهت متمرکز کردن تصویر روی شبکه

accomodation

رشد از راه افزایش یک نوع بافت

accrementition

افزایش ، بهم پیوستگی ، انبوهی مواد در یک قسمت (نشستن موادی دراطراف یک شیئی مثلا رسوب درد در اطراف دندان) ، برهم انباشتگی ، رشد از طریق افزودن ماده ، تجمع ، چسبیدن بخش هایی که به طور طبیعی مجزا هستند

accretion

انباشت ، انباشتگی انبوهی ، تجمع ، تراکم

accumulation

استیلاسیون ، داخل ساختن یک رادیکال استیل در یک ملکول آلی

acetylation

تریکوفیتون ، جنسی از قارچها که عامل بسیاری از بیماریهای پوست و ضمائم آن می باشند

achorion

دید ، بدون رنگ ، بینایی که با فقدان دید رنگ مشخص میشود

achromatic vision

داروی کاهنده اسید معده

acid-reducing medication

نقص سطح جونده دندانها ، بد جفت شدن دندانها

aclusion

زائده اخرمی ، قله الکتف ، کشیدگی خارجی خار استخوان کتف (استخوان پارو) که نوک شانه را بوجود میاورد ، زائده سر ( ACRO) شانه ( OM )

acromion

عمل ، اثر ، تاثیر نتیجه یک تحریک شیمیائی یا فیزیکی ، فعالیت یا عمل هر قسمتی از بدن ازدیاد اثر ناگهانی و محسوس ‎ cumulative a یک دارو پس از چندین بار استعمال واکنش و پاسخ ناخوآگاه ، واکنش ‎ reflex a انعکاسی تحریک شیمیائی ‎ specific dynamic a مخصوص پرتوپلاسم یاخته به پروتئین های غذائی که مربوط است به اکسیداسیون پروتئین ها در بدن (اثر انگیزاننده متابولیسم که بوسیله خوردن غذاهای پروتئین دار ایجاد میشود سوخت و ساز را بالاتر از حد عادی میبرد)

action

عفونت دستگاه تنفسی تحتانی

Acute lower respiratory tract infection

پیچاندن رگ خونی بمنظور بند آوردن خون

acutorsion

توافق ، سازش ، تطبیق ، بخصوص تطابق مردمک چشم نسبت به نور یا سازش یک موجود زنده با شرایط محیط تطبیق رنگی ‎ -1 تغییراتی که دردرک ‎ color a بینائی رنگ در اثر تحریک طولانی ایجاد میشود ‎ -2 تطابق چشم با درحه روشنائی سازش با تاریکی ، عادت بتاریکی ، عادت ‎ dark a نمودن چشم بدیدن در تاریکی یا روشنائی ضعیف

adaptation

اعتیاد پابند بودن روانی یا جسمانی به بعضی از عوامل (الکل یا دارو) بطوریکه کنترل آن از دست شخص خارج شده باشد ، اعتیاد ، حالت خوگیری با یک عادت یا یک عمل وسواسی

addiction

عمل نزدیک کردن حالت نزدیکی

adduction

غده ای شدن غیر طبیعی

adenization

-1 چسبندگی غیر عادی اعضای مختلف بیکدیگر ‎ -2 ساختمان لیفی که بوسیله آن قسمتهای مختلف بیکدیگر متصل شوند (چسبیدگی ، یکی شدن ناهنجار دو قسمت که غالبا پس از التهاب رخ میدهد نوار لیفی که دو قسمت را بهم می پیوندد چسبیدگی در شکم ممکن است باعث انسداد روده شود در مفاصل حرکات را محدود کند در میان دو ورقه جنب مانع پنوموتراکس کامل گردد ) درمان کردن با اولین عمل ‎ primary a درمان کردن با دومین عمل ‎ secondary a ، ُ1- چسبندگی غیر عادی اعضای مختلف به یکدیگر 2- ساختمان لیفی که به وسیله آن قسمتهای مختلف به یکدیگر متصل شوند(چسبندگی ، یکی شدن ناهنجار دو

adhesion

مدیریت

administration

جذب سطحی ، بر ربایش ، عمل ماده ای که سایر مواد یا ذرات را به سطح خود جذب می کند مواد آلی که در مایعی حل شوند کشش سطحی آن را کم می کنند و این ، برربایش ، عمل ماده ای که سایر مواد یا ذرات را بسطح خود جذب میکند مواد آلی که در مایعی حل شوند کشش سطحی آن را کم میکنند و این اساس آزمون سولفوری هی (‎ hay) برای یافتن اسیدها ی صفراوی در ادرار است

adsorption

انحراف هر دو چشم به طرف گوشه داخلی ، لوچی داخلی

adtorsion

واکنش دارویی نامطلوب

Adverse Drug Reaction

عمل‌ هوادادن‌ ، هوادادگی‌

aeration

یک موجود هوازی

aerobion

تعلیق و تراوش به صورت دانه های ریز یکنواخت

aerosolization

ابتلاء حالت مرضی

affection

درک یک احساس پس از ختم عامل آن

after-perception

ابقاء احساس پس از از بین رفتن عامل مولده آن

after-sensation

آگلوتیناسیون ، به هم پیوستگی ، دلمه شدن و به هم چسبیدگی باکتریها یا گویچه های سرخ خون یا ذرات دیگر به صورت دستجات یا توده ها بخصوص انبوهی و

agglutination

اجتماع ، جمع شدن یا توده شدن مواد با یکدیگر 2- توده ای از مواد انبوده شده platelet a انبوه شدن پلاکتها با یکدیگر ، جمع شدن یا توده شدن مواد با یکدیگر 2- توده ای از مواد انبوده شده platelet a انبوه شدن پلاکتها با یکدیگر

aggregation

ناتونی در بلع ، عسر البلع ، عجز از بلعیدن

aglucone=aglycone aglutition

ناتونی در بلع ، عسر البلع ، عجز از بلعیدن

aglucone=aglycone aglutition

ناتوانی در بلع ، عسر البلع ، عجز از بلعیدن

aglutition

انسداد راه هوایی

airway obstruction

خروج سریع و ناگهانی ، بخصوص خروج منی از مجرای آلت تناسلی مرد ، انزال

ajaculation

سفیدگری ، سفیدکنی ، عمل سفید کردن

albation

تغذیه ، غذا رساندن ، غذا دادن rectal a غذا دادن از راه تزریق یا تنقیه ، غذا دادن rectal a غذا دادن از راه تزریق یا تنقیه

alimentation

قلیایی کردن ، قلیا سازی

alkalization

آلانتوکویون ، آلانتوئید (alantois) و کوریون (chorion)

allantochorion

ایجاد حساسیت شدید به وسیله داخل کردن آلرژنها به بدن

allergization

پیوند عضو بین دو فرد از یک گونه

allogeneic transplantation

تناوب ، یک در میانی ، توالی منظم دو حادثه متضاد یا متاوت به نوبت ، توالی

alternation

سوختگی ، زخم حاصله از سوختگی

ambulatory=ambulant ambustion

سوختگی ، زخم حاصله از سوختگی

ambulatory=ambulant ambustion

سوختگی ، زخم حاصله از سوختگی

ambustion

رشد سلولهای مینای دندان به داخل مینا

amelification

بهبود

amelioration

مشیمه جنین ، داخلی ترین غشائی که جنین را در بر می گیرد و کیسه آمنیون یا کیسه آب را تشکیل می دهد

amnion

قطع عضو ، قطع و برداشت یک اندام یا سایر اعضای بدن

amputation

anaerobe ناهوازی ، موجود ریز بینی که در غیاب اکسیژن آزاد رشد می کند ناهوازی استعدادی ، ‎ facultative a موجودی که در حضور اکسیژن ملکولی و در غیاب آن بیک میزان زیست مینماید و وجود و عدم اکسیژن ملکولی برایش بی تفاوت است ناهوازی اجباری ، موجودی

anaerobion

داروی بیهوشی

anesthetic medication

عمل بیهوش کردن ، تولید بیهوشی

anesthetization

ایجاد خمیدگی شدید مسدود کننده ، مثلا در روده

angulation

بی آبی ، آب نداستن

anhydration

نشاط ، مملو از زندگی و شادی suspended a وقفه یا قطع موقتی اعمال حیاتی ، مملو از زندگی و شادی suspended a وقفه یا قطع موقتی اعمال حیاتی

animation

آنیون ، عنصری که در الکترولیز به طرف قطب مثبت می رود ، یون منفی

anion

عدم تخمک گذاری

anovulation

پیش خمی ، خمیدگی یک عضو بطوری که راس آن به طرف جلو متمایل باشد

antefiexion

پیش خمی ، خمیدگی یک عضو بطوریکه راس آن بطرف جلو متمایل باشد

anteflexion

تغییر مکان و جابجا شدن یک اندام به طرف جلو

antelocation

جابجا شدن به طرف جلو مثل جابجا شدن زهدان

anteposition

ارتابط مرضی بین قوس دندانی و قوس آرواره ای در جلوی قوس فکی

anteroclusion

چرخش به جلو ، حرکت یک عضو یا اندامی از بدن از راه چرخش به جلو

anteversion

قطب پیشانی سر

antinion

مانع اکسیداسیون

antioxidation

ضد-رنگدانه سازی

Anti-pigmentation

قادر به بی اثر کردن تشعش ، دافع آسیب حاصله از تشعش ، ضد خطرات تشعشعی

antiradiation

دیسکسیون یا پارگی آئورت، لایه‌های داخلی رگ جدا شده و خطر پارگی رگ وجود دارد

Aortic dissection

درک آگاهانه یک محرک حسی

apperception

درک ، فهم 2- بیم از آینده

apprehension

مجموعه ای از شاخه ها و انشعابات مثل انتهای شاخه شاخه یکی از زواید یاخته عصبی

arborization

تنگی یک سوراخ یا مجرا

archistome=blastopore arciform=arcuate arctation

تنگی یک سوراخ یا مجرا

arctation

خمیدگی

arcuation

رنگ آمیزی با املاح نقره

argentation

تغییر و تبدیل خون سیاهرگی به خون سرخرگی در اثر جذب اکسیژن

arterialization

پشت و رو کردن انتهای بریده یک سرخرگ برای جلوگیری از خونریزی

arterioversion

‎ -1 مفصل شدگی ، محل بهم رسیدن و التصاق دو یا چند استخوان ‎ -2 ادای کلمات و جملات

articulation

مفصل شدگی ، محل به هم رسیدن و التصاق دو پا چند استخوان 2- ادای کلمات و جملات

articultion

تلقیح مصنوعی

artificial insemination

مکیدن به وسیله هوا ، بیرون کشیدن مایعات از حفرات بدن به وسیله دستگاه مکنده ، استنشاق

aspiration

همگونی ، جذب و تحلیل ، 1- جریان تبدیل غذا یا مواد جذب شده به حالتی که برای جذب در جریان خون و تبدیل به بافتهای بدن مناسب باشد ُ2-در

assimilation

‎ -1 رابطه زمانی یا مکانی ‎ -2 در روانشناسی تداعی معانی ، اصلی که بموجب آن افکار ، عواطف و حرکات چنان بهم مربوط میشوند ک بتوالی در ذهن پدیدار میگردند مرکزی در قشر مخ که عمل آن ‎ a center شناخته نیست ولی با سایر مراکز بوسیله شرکت رشته ها یا مجاری در تماس است تداعی سخنان یا ایده ها بعلت شباهت ‎ clang a در صدا ، افکاری که بوسیله سخنان شخص آزمایش کننده از شعور شخص در حین صحبت فرا خوانده میشوند تداعی آزاد ، پیدایش خود بخودی ‎ free a افکار و تصاویر ذهنی که در روانشناسی برای فهم محتوی ذهن مورد استفاده قرار میگیرد

assoclation

محل اتصال استخوان های پس سری ، گیجگاهی و آهیانه

asterion

سمع ، گوش دادن صدای قلب

asuculation

ذره کردن ، تبدیل یک مایع به وسیله ابزار مکانیکی به ذرات ریزی که بتوانند مدتی در هوا معلق بمانند

atomization

کشش ، جاذبه ، ربایش ، نیرویی که یک جسم بر جسم دیگر اعمال می کند و آن دو را به سوی هم می کشاند capillary a جاذبه مویرگی ، نیرویی که باعث ، نیرویی که یک جسم بر جسم دیگر اعمال می کند و آن دو را به سوی هم می کشاند capillary a جاذبه مویرگی ، نیرویی که باعث

attraction

درک صدا ، شنوایی

audition

عمل غیر طبیعی یا ناقص

auditory d.=dysacusis dysfunction

عمل غیر طبیعی یا ناقص

auditory d.=dysacusis dysfunction

الگوی شنوایی

auditory pattern recognition

سمع

ausculation

سمع ، گوش دادن به صداهایی که در بدن توسط اعضای مختلف به سبب انجام اعمال مربوطه تولید می شود ، معاینه بیماران از راه شنیدن صداهای بدن برای

auscultation

اتوآگلوتیناسیون ، به هم چسبیدن گلبولهای خون در داخل بدن شخص به علت وجود ماده ای در سرم که سبب بهم چسبیدن گلبولهای خونی خود شخص می شود

autoagglutination

قطع و جدا شدن خودبخودی قسمتی از بدن یا رویش یک زائده به طور خودبخودی و یا نمو غیر طبیعی مانند پولیپ

autoamputation

گوارش خود به خود ، خودگواری ، گوارده شدن ، نسوج در داخل خود بدن ، مثلا هضم جدار معده در اثر شیره معده در بعضی بیماریها و پس از مرگ ، گوارده

autocytolysin=autolysin autocytolysis=autolysis autodigestion

گوارش خود بخود ، خود گواری ، گوارده شدن نسوج در داخل خود بدن ، مثلا هضم جدار معده در اثر شیره معده در بعضی بیماریها و پس از مرگ ، گوارده شدن بافت بوسیله ترشحات خودش

autodigestion

منتشر شدن آسیب ها و ضایعات اگزمایی از یک کانون محدود نخست به صورت موضعی و سپس عمومی تر شدن آنها

autoeczematization

به هم چسبیدن گلبولهای قرمز به وسیله عاملی ک هدر خود بدن ساخته می شود

autographism=dermographia autohemagglutination

بهم چسبیدن گلبولهای قرمز بوسیله عاملی که در خود بدن ساخته میشود

autohemagglutination

خود ایمنی ، مصونیت و ایمنی که به علت واکنش بافت های بدن خود شخص به وجود آید

autoimmunization

مایع کوبی یا تلقیح یک شخص بوسیله ویروسی که از بدن خودش بدست آمده است

autoinoculation

مایع کوبی یا تلقیح یک شخص به وسیله ویروسی که از بدن خودش به دست آمده است

autoinocultion

مسمومیت از خود ، مسمومیت از فرآورده های متابولیسم ناقص که در درون بدن شخص به وجود می آید ، مسمومیت به وسیله سمومی که در داخل بدن خود شخص

autointoxicaion

مسمومیت از خود ، مسمومیت از فرآورده های متابولیسم ناقص که در درون بدن شخص بوجود میاید ، مسمومیت بوسیله سمومی که در داخل بدن خود شخص تولید میشود

autointoxication

به خود زخم زدن

autolesion

خود ایمنی ، مصونیت و ایمنی که بعلت واکنش بافتهای بدن خود شخص بوجود آید

autolmmunization

تنظیم خود به خودی ، تنظیم و کنترل پدیده مخصوصی به وسیله عوامل درونی که در موقعیت خاصی پدید آمده باشد این اصطلاح بیشتر درباره فیزیولوژی

autoregulation

‎ autotransfusion انتقال خون مریض بخود او مثلا تزریق خونی که در اثر خونریزی یا در جریان عمل جراحی داخل حفره شکم ریخته (یا سرم آن) بخود بیمار

autoreinfusion

حساسیت بخود ، ازدیاد حساسیت شخص نسبت به سرم یا بافتهای بدن خودش

autosensitization

حساسیت به خود ، ازیاد حساسیت شخص نسبت به سرم یا بافتهای بدن خودش

autosenssitization

خود تحریکی ، تحریک حیوانی به وسیله مواد پادگنی که از بافتهای بدن خودش به دست آمده

autostimulation

تلقین به خود ، تلقین به نفس ، قبول افکاری که در درون خود پدید می آید بدون ارزیابی انتقادی آنها مانند آنچه در هیستری دیده می شود

autosuggestion

انتقا ل خون خودبخودی 1- متوجه کردن خون به قسمتهای حیاتی بدن به توسط باندپیچ کردن یا بالا نگاه داشتن اعضاء 2- انتقال خون مریض به خود او

autotransfusion

پیوند اتوترانسپلانت(پیوند عضوی از خود شخص به جایی دیگر از بدن او

autotransplantation

تزریق واکسنی که از بافتها و ترشحات خود بیمار تهیه شده است به خودش

autovaccination

خود اکسیده شدن ، واکنش خودبخوی یک ترکیب با اکسیژن مولکولی در حرارت اتاق

autoxidation

جلوگیری از ورود خون به قسمتی از بدون مثلا با باند پیچی کردن

avascularization

کندن ، و دور کردن یک عضو از بدن

avulsion

ایجاد محور ، ایجاد تمایل قطبی در یک عضو یا ساختمانی دیگری از بدن

axiation

جذب ازت از هوا

azotation

تثبیت ازت هوا

azotification

عمل بانکهارت ، برای در رفتگی مکرر مفصل شانه که در تنیجه نقص حفره دوری (گلنوئید) است صورت میگیرد

bankhart : s operation

عمل بانکهارت ، برای در رفتگی مکرر مفصل شانه که در نتیجه نقص حفره دوری (گلنوئید) است صورت می گیرد

bankhartis operation

نقطه وسط حاشیه جلوئی سوراخ استخوان پس سری

basion

محلول بندیکت ، محلول سولفات مس ک باسانی احیا شده تغییر رنگ میدهد و برای کشف گلوکز در مایعی (مثلا ادرار) بکار میرود

benedict s solution

محلول بندیکت ، محلول سولفات مس که به آسانی احیاء شده تغییر رنگ می دهد و برای کشف گلوکز در مایعی (مثلا ادرار ) بکار می رود

benedicts solution

benedict's solution

ُ1- دو شاخه شدن 2- نقطه و محلی که از آنجا تقسیم شدن به دو شاخه صورت می پذیرد

bifurcation

معاینه دو طرفه گردن (از طریق جراحی)

bilateral neck exploration

عمل بیروت ، 1- شکاف و درآوردن قسمت تحتانی معده و پیوند دادن باقیمانده آن به دوازدهه 2- در آوردن قسمت انتهای معده و بستن ته آن و بستن دوازدهه

billroth operation

ایجاد دو هسته در داخل یک یاخته بدون اینکه سیتوپلاسم به دو یاخته دختر تقسیم شود

binucleation

به معنای تست مثبت کاذب ، واکنش مثبت سیفیلیس در آزمایشگاههای سرمی در مورد شخصی که دچار سیفیلیس نیست

biological false - positive reaction

بیوموتاسیون ، تغییر خواص و کیفیات موجود زنده (ریزبنی ) پس از تزریق به بدن حیوان

biomutation

یک موجود زنده

bion

تحریک زیستی

biostimulation

مسمومیت حاصله از سمی که منشاء آن یک موجود زنده باشد

biotomy=vivisection biotoxication

مسمومیت حاصله از سمی که منشاء آن یک موجود زنده باشد

biotomy=vivisection biotoxication

مسمومیت حاصله از سمی که منشا آن یک موجود زنده باشد

biotoxication

برگشت و تبدیل یک ماده توسط رویدادهای طبیعی که در بدن یک موجود زنده اتفاق میافتد

biotrnsformation

دو قسمتی کردن

bisection

تشکیل یافتن مرحله بلاستولا

blastulation

گردش خون

blood circulation

خون سازی

blood formation

تزریق خون

blood infusion

انتقال خون

blood transfusion

انتقال خون ، ترانسفوزیون خون ، جانشین کردن خون از دست رفته یا ضایع شده توسط تزریق داخل وریدی خون سیتراته سازگار انتقال خون در کمخونی های شدید که تولید خون معیوب شده نیز صورت میگیرد خون تازه از دهنده یا خونی که در بانک خون ذخیره شده در انتقال خون بکار میرود ممکن است خون را بطور کامل تزریق کرد یا مقداری از پلاسمای آن را گرفت ‎ packed cell b t انتقال خون ناسازگار باعث واکنش های شدید در گیرنده میشود

blood transtusion

داروی رقیق کننده خون

Blood-thinning medication

تاری دید

Blurred Vision

هدایت استخوانی (هدایت امواج صوتی به اندامهای حساس از طریق استخوان )

bone conduction

پیوند مغز استخوان

bone marrow transplantation

بازجذب استخوان

bone resorption

تصحیح بن فرونی

Bonferroni Correction

حرکات بازویی ، حرکتی از نقطه ای به نقطه ای دیگر به حالت آویزان به دست ها و بازوها همانطور که در میمونها وقتی از شاخه ای به شاخه دیگر می پرند

brachiation

چرخش بر اکتسون هیکس ، استفاده از روش دو دستی برای آوردن سر جنین بداخل لگن که در جفت سر راهی و پیش افتادگی بند ناف در مامائی بکار میرود

braxton hick s version

چرخش براکتسون هیکس ، استفاده از روش دو دستی برای آوردن سر جنین به داخل لگن که در جفت سرراهی و پیش افتادگی بند ناف در مامایی بکار می رود

braxton hiks version

braxton hik's version

ترمیم پستان

breast reconstruction

‎ bronchostenosis تنگی نایژه ، ضیق برنش

bronchoconstriction

اتساع یا گشادی نایژه

bronchodilatation

انحراف دندانهای عقبی از حالت عمومی به طرف گونه

buccoclination

بد بسته شدن دهان به نحوی که در آن قوس دندانی با یک ربع یا گروهی از دندانها از حالت طبیعی خارج باشد و بیشتر به طرف گونه ها منحرف باشند

buccoclusion

حالتی از یک دندان که به طرف گونه در خط بسته شدن دهان چرخش پیدا کرده و خوابیده است ، گونه گردی ، وضیعت دندانی که نسبت به خط وسط در سمت گونه ای قرار دارد

buccoversion

قسمت مدر و انتهایی جسم اسفنجی شکل که نزدیک رکتوم می باشد

bulb region

برآمدگی کیسه زلالی ، بخصوص در مفصل متاتارس و بند اول انگشت پا و به ویژه در شصت پا که منجر به نزدیک شدن شصت به طرف پا می شود ، برآمدگی استخوانی در سطح داخلی پا نزدیک شست پا

bunion

انقباض در موقع اتصال قطب منفی ، انقباض ناشی از اتصال قطب منفی

c.c.c.=cathodal closure contraction

جمعیت بیمارستانی کاتولیک

c.h.a.=catholic hospital association

‎ defecation ‎ -1 اجابت مزاج ، تخلیه شکم ، دفع ‎ -2 پالایش ، عمل شیمیائی که در آن ناخالصی ها از راه حرارت دادن رفع میشوند بطوریکه نا خالصی ها بصورت کف غلیظی جدا شده و مواد تصفیه شده در زیر آن ته نشین میشوند

cacation

خنده زیاد یا هیستریک

cachinnation

عمل جراحی

caesarean section

آهک سازی ، آهکی شدن ، سفت شدن یک ماده آلی بعلت نشستن املاح کلسیم در آن که ممکن است عادی (مثلا در استخوانها ) یا مرضی (مثلا در آترواسکلروز )

calcification

مجرا سازی ، تشکیل مجرا در یک توده بافتی توسط آناستوموز و اتساع پیشرونده مجاری مویرگی سازمان دهنده

canalization

عمل میل زدن ، فرو کردن یک میل کوچک یا کانول در اندام لوله ای شکل بدن

cannulation

مویرگ سازی

capillarisation

تنگی پوست حشفه ، تنگی پوست حشفه بطوریکه نتواند از روی گلاند (حشفه ) عقب کشیده شود

capistration

حالت در کپسول قرار دادن یا کپسول دار کردن

capsulation

سونداژ قلبی

Cardiac Catheterization

گذراندن کاتتر ( میل ) بداخل قلب جهت بدست آوردن نمونه های خون و اندازه گیری فشار قسمت های مختلف قلب

cardiac cathetrization

بازتوانی قلبی

cardiac rehabilitation

احیا قلبی-ریوی

Cardiopulmonary Resuscitation

احیا قلب و ریه

Cardiopulmonary resuscotation

جلوگیری کننده ازسرطان کلورکتال

cardiovascular disease prevention

ضایعه قلبی عروقی

cardio-vascular lesion

پنیری شدن استحاله بافتها و تبدیل آنها به ماده بیشکل و پنیر مانند

caseation

بیضه برداری ، اخته ، عمل برداشتن بیضه ها یا تخمدانهای حیوان female c oophorectomy male c orchiectomy parasitic c خراب شدن بافت غدد جنسی به توسط انگلها ، عمل برداشتن بیضه ها یا تخمدانهای حیوان female c oophorectomy male c orchiectomy parasitic c خراب شدن بافت غدد جنسی به توسط انگلها

castration

تعبیه کاتتر وریدی

catheter insertion

سوند زدن ، سونداژ ، عبور یک سوند به داخل یک مجرا یا یک حفره بدنی

catheterization

کاتیون ، عنصر یا عناصری که در تجزیه الکتریکی یک الکترولیت بطرف قطب منفی می روند تمام فلزات و ئیدروژن جزء کاتیونها می باشند

cation

سوزاندن به وسیله ماده سوزان یا یک وسیله داغ

cautrization

تزریق در ورید اجوف ، یکنوع درمان برای نارسایی حاد کلیه همراه با آنوری ، یک سوند قلبی نایلونی حاجب به اشعه مجهول را از راه وریدرانی عبور

cava infusion

تزریق در وریدا جوف ، یکنوع درمان برای نارسائی حاد کلیه همراه با آنوری ، یک سوند قلبی نایلونی حاجب به اشعه مجهول را از راه وریدرانی عبور داده وارد وریداجوف زیرین میکنند تا نزدیک ورید کلیه یا داخل وریداجوف زیرین به دهلیز راست برسد بعد میتوان مایع هیپرتونیک مناسب را بطور پیوسته در این سوند تزریق کرد

caval infusion

تشکیل یک حفره یا فضای خالی

cavitas=cavity cavitation

تشکیل یک حفره یا فضای خالی

cavitation

‎ cecopexy تثبیت روده کور به دیواره شکمی

cecofixation

ُِ1- تثبیت روده کور به دیواره شکمی 2- بستن فیستول گذاری روده کور

cecoplication

باززایی سلول

cell regeneration

تنفس سلولی

cellular respiration

تجزیه سلولیت

cellulite decomposition

سیمانی شدن

cementification

عامل گریز از مرکز ، جدا کردن مواد جامد از مایعات از راه حرکت چرخشی شدید ، سانتریفوژ کردن ، فرآیند جدا کردن بخش های سبک تر یک محلول ، مخلوط یا سوسپانسیون از بخش های سنگین تر توسط نیروی سانتریفوژ

centrifugation

فعالیت فکری ، فعالیت مغزی unconscious c فعالیت مغزی ناخودآگاه قسمتی از فعالیتهای خودبخودی مغزی و فکری که خارج از دایره هوشیاری شخص ، فعالیت مغزی unconscious c فعالیت مغزی ناخودآگاه قسمتی از فعالیتهای خودبخودی مغزی و فکری که خارج از دایره هوشیاری شخص

cerebration

ناحیه گردنی - گردن(7 مهره گردنی)

cervical region

سزارین

cesarean section

تومور کوچکی که به علت التهاب مزمن یک یا چند غده میبومیوس ایجاد می شود ، ایجاد برجستگی ( LUMP ) در غدد MEIBOMIAN

chalazion

برگشتگی لب

cheilectropion

تخریب سطحی اپیدرم و درم با کوتر کردن پوست به منظور برداشتن جوشگاه ها ، خالکوبی

chemabrasion

از بین رفتن اپی درم (روپوست ) و قسمتی از درم (لاپوست ) توسط مواد شیمیایی که در سطح بدن قرار گیرند

chemexfoliation

پیشگیری شیمیایی

Chemoprevention

برگشتگی لب

chilectropion

غضروفی شدن

chondrification

پرده خارجی کیسه جنینی ، مشیمیه خارجی جنین

chorion

عمل یک دارو که زمان ( CHRONU ) میزان ضربان قلب را تغییر ( TROPIC ) می دهد عمل کرونوتروپیک قلب میزان ضربان قلب ( HEART RATE ) را افزایش می دهد کرونوتروپیک منفی یعنی کاهش میزان ضربان قلب

chronotropic drug action

chylification تشکیل کیلوس ، ایجاد شیل

chylifaction

تشکیل کیلوس ، ایجاد شیل

chylification

تبدیل غذا به کیموس ، گذشتن غذا از هضم معدی

chymification

تبدیل غذا به کیموس ، گذشتن غذا از هضم معدی

chymificsation

ایجاد جای زخم ؛ ایجاد بافت فیبروز دائمی در محل یک زخم بهبود یافته

cicatrization

گردش ، گردش یا جریان بسته ؛ عمل جریان یافتن و دور زدن ، جریانی که از یک نقطه شروع شده و دوباره به همان نقطه برگردد مانند جریان خون

circulation

ختنه ، عمل جراحی و بریدن ( CISION )دور ( CIRCUM ) پرپوس

circumcision

فشردن یک سرخرگ توسط سیم و سوزن

circumclusion

حرکت چرخشی یکی از اندامها یا چشم

circumduction

چرخش نور پولایزه

circumpolarization

چرخش نور پولایزه

circumpolarzation

طبقه بندی ، تقیسم بندی

classification

طبقه بندی ، تقسیم بندی طبقه بندی دنور ، یکی از ترتیبات ‎ Denver c کروموزومهای یاخته های انسان که در آن اتوسومها با گرههای هفت تائی تا آنجا که ممکن است نزدیک طبقه پائینی ط ل یاخته قرار میگیرند و از ‎ 1 تا ‎ 22 عدد هستند طبقه بندی لانسفیلد ، ‎ Lancefield c تقسیم بندی استرپتوککهای همولیتیک از روی خواص سرم شناسی آنها

classiflaction

لنگش ، لنگی ، لنگیدن ( در اثر کاهش جریان خون پا )

claudication

معاینه بالینی

Clinical examination

تظاهرات بالینی

clinical manifestation

نقطه میانی حاشیه قدامی کلیووس

clition

ایجاد کوآسروات از یک کلوئید ( به لغت فوق مراجعه فرمایید )

coacervation

هم آهنگی متقابل بین دو اندام مرتبط

coadaptation

کوآگلوتیناسیون ، آگلوتیناسیون اعضاء متعدد یک گروه که وابستگی بیولوژیک با هم دارند توسط آگلوتینینی که مربوط به یکی از اعضاء آن گروه است

coagglutination

انعقاد ، بستن

coagulation

جا افتادن (مانند جا افتادن استخوان شکسته )

coaptation

بهم فشردگی ، تنگی

coarctation

ضایعه حلزونی

cochlear lesion

تعادل عضلات متقابل

cocontraction

آگاهی ، شناخت ، ادراک ، قوه درک ، یکی از سه جنبه ذهن که دو جنبه دیگر آنرا عاطفه و تمایل تشکیل میدهد ، این سه جنبه بعنوان یک مجموع کل عمل می

cognition

مداخله رفتاری-شناختی

Cognitive-behavioral intervention

پیوستگی ، چسبندگی ، نیرویی که سبب می شود ذرات یک جسم بصورت واحد درآیند ، نیروی جاذبه بین مولکولی که موجب به هم پیوسته بودن ذرات گوناگون یک ماده می گردد

cohesion

‎ coitus آمیزش جنسی ، زناشوئی ، مقاربت ، نزدیکی ‎ c interruptus یا ‎ c incompletus آمیزش ناقص ، جماع منقطع ، نوعی مقاربت که در آن مرد قبل از انزال با بیرون آوردن آلت خود مقاربت را قطع میکند نوعی مقاربت که در آن ‎ c reservatus عمدا جلو خروج منی گرفته میشود

coition

فشار یا کشش بیش از حد

colation

‎ coloplication عمل جراحی که در آن قولون را کوتاه میکنند

coliplication

پیدایش کلاژن در غضروف در حال رشد

collagenation

موازی کردن ؛ در کار کردن با میکروسکوپ برای موازی کردن اشعه نور این واژه بکار می رود تنظیم دو یا چند محور چشمی نسبت به یکدیگر

collimation

آب شدن استحاله ای که در آن بافتها بصورت مایع در میایند

colliquation

پیروکسیلین محلول در اتر و الکل که معمولا آنرا خشک کرده و بصورت ورقه هایی در زخم بندی بکار می برند

collodion

ثابت کردن قولون در مواردی که پایین افتادگی پیدا کرده است ، تثبیت قولون ، ثابت کردن یا معلق کردن کولون در موارد پتوز

colofixation

ثابت کردن قولون در مواردی که پائین افتادگی پیدا کرده است ، تثبیت قولون

colofixsation

عمل جراحی که در آن قولون را کوتاه می کنند

colophony=rosin coloplication

عمل جراحی که در آن قولون را کوتاه میکنند

coloplication

رنگ آمیزی ، رنگ بندی

coloration

اکسیداسیون شدید همراه با تولید حرارت

combustion

راحت کردن ، آرام ساختن ، بکار بستن علمی اصول فیزیولوژیک جهت ایجاد آرامش در استرسهای عصبی

comfortization

خرد شدگی ، سائیدگی ، کاهش تدریجی

comminution

ارتباط

communication

جمعیت ساکن در خانه

Community- Dwelling Population

جبران ، 1- عمل جبران کردن یک نقص عضوی یا عملی ، مثلا در قلب جبران نقص قلبی 2- در روان پزشکی ، عمل روانی که توسط شخصی برای پوشاند یا ترمیم

compensation

اتمام

completion

رنگ چهره، رنگ پوست

complexion

عارضه ، بیماری ثانوی که در جریان بیماری اولیه و در اثر آن پیش میاید

complication

تربیت جنسی جامع

Comprehensive Sexuality Education

بهم فشردگی ، عمل فشار روی چیزی یا حالت فشار به یکدیگر

compression

اجبار ، اضطرار ، در روان پزشکی به عملی اطلاق می شود که بر خلاف اراده آگاه (در موقع انجام عمل ) صورت گیرد و معمولا از وسواس سرچشمه می گیرد

compulsion

میل ، اراده

conarium=pineal gland conation

میل ، اراده

conation

تغلیظ ، 1- ازدیاد غلظت یک ماده توسط تبخیر آن 2- دارویی که قسمت غیر فعال آن توسط تبخیر غلیظ شده است 3- نسبت به مقدار ماده ای که در یک حلال حل

concentration

1- آبستنی 2- تصور

conception

لوچی داخلی ، نوعی لوچی که هر دو چشم به طرف داخل چرخیده باشند

conclination

تحجر ، جسم سنگی

concretion

ضغطه ، ضربه ، حالتی که از ضربه یا فشار شدید ناشی شود

concussion

تراکم ، 1- سخت شدن مرضی یک قسمت بدن

condenaation

تراکم ، ‎ -1 سخت شدن مرضی یک قسمت بدن با یا بدون کوچک شدن اندازه آن ‎ -2 یکی شدن ناخود آگاه تصورات ذهنی جهت ساختن ایده جدید یا تصویر ذهنی جدید

condensation

وضعیت

condition

انتقال ، انتقال انرژی مانند انرژی حرارتی ، حدا یا الکتریسیته انتقال هوائی ، انتقال ‎ air c یا ‎ aerial c امواج صوتی از راه هوا به اعضا شنوائی انتقال هوائی ‎ - صماخی ، ‎ aerotympanal c انتقال امواج صوتی از راه هوا و پرده صماخ انتقال استخوانی ، انتقال امواج ‎ bone c صوتی از راه استخوانهای جمجمه به گوش داخلی انتقال انرژی از عقده به عقده رشته عصبی (نه در تمام طول آن) ‎ saltatory c ، هدایت یعنی انتقال تکانه الکتریکی ( ELECTRICL IMPULSE ) در سرتاسر قلب

conduction

نقطه ای است که در راس طرفی کندیل فکر قرار گرفته است

condylion

بر گردانی و وارونه سازی ‎ -1 بر گردان عواطف وهیجانات بصورت تظاهرات فیزیکی ‎ -2 تصحیح وضع غلط یک قسمت نوزاد در موقع زایمان

conersion

افسانه سازی ، علامتی شایع در تیرگی حافظه و فراموشی وقایع اخیر ، بیمار خلائی را که در حافظه اش وجود دارد با ساختن حوادث دروغ و بیمورد پر می

confabulation

شیرینی دارویی ، مجموعه ای از دارو و مواد شیرین (عسل ، شربت قند ) c of senna شیرین سنا ، ملین ضعیفی ، شربت قند ) c of senna شیرین سنا

confection

شکل ، ترکیب 1- شکل عمومی و ترکیب بدن 2- در شیمی ترتیب فضایی اتم های موجود در یک ملکول 3- درروان شناسی ، یک کلیت شکل گرفته که با جزئیات

configuration

ترکیب ، تشکیل ، شکل مخصوص یک ماهیت ، مانند شکل مخصوص یک ملکول فرضی

conformation

اغتشاش شعور ، تیرگی شعور ، حالت ذهنی که تماس بیمار با واقعیت خارج قطع شده دچار سرگشتگی مغزی گردیده است ، اغلب بدنبال حملات صرع ، تصلب ، حالتی که مغز حقایق امور را با هم مخلوط می کند و شخص قادر به تشخیص امر از امر دیگر نیسFUSE یعنی مخلوط کردن CON به معنی با هم است

confusion

پرخونی ، احتقان ، اجتماع و ازدیاد غیر عادی خون در یک عضو

congestion

گردآوری ، گردشدگی ، عمل تشکیل یک توده مدور

conglobation

عمل یکی کردن ، عمل یکی کردن یا چسباندن چند قسمت به یکدیگر

conglutination

مخروط برداری ، بافت برداری بطوریکه قسمت برداشته شده شبیه مخروز باشد ، مانند بافت برداری از گردن رحم

coniozation

مخروط برداری ، بافت برداری بطوریکه قسمت برداسته شده شبیه مخروط باشد ، مانند بافت برداری از گردن رحم

conization

آمیختگی ، ترکیب ، جفت شدگی دو تک یاخته برای تولید مثل

conjugation

1- استحکامی ، 2- سفت شدن ، جامد شدن ، مانند حالت ریه در اثر ترشحات ناشی از ذات الریه ، یکپارچگی

consolidation

دسته ای از افکار وایده های هیجانی و عاطفی که نمی توان از آنها جلوگیری کرد

constellation

یبوست

constipation

سرشت ، مجموعه خصایص فردی یک شخص از جمله خصایص ارثی او و واکنشهای وی در برابر عوامل فیزیکی و عاطفی خارج ، مزاج ، سازماندهی ، مجموعه ساختاری یا عملکردی بدن ، آرایش اتم ها در یک مولکول

constitution

تنگی یا فشردگی

constriction

مشورت ، مشاوره دو یا چند پزشک درباره تشخیص و نحوه درمان یک مورد بیماری

consuitation

مشاوره

consultation

1- تحلیل رفتن ، مصرف شدن ماده و انرژی بدن بدون جایگزینی 2- اصطلاح قدیمی سل ریوی ( که بدن را تحلیل می برد )

consumption

سرایت ، ساری 1- انتقال بیماری از فردی به فرد دیگر 1- بیماری که از فرد بیمار به افراد سالم منتقل می شود 3- موجود زنده ای که عامل انتقال

contagion

سقط جنین واگیر

contagious abortion

جلوگیری از حاملگی ، جلوگیری از بهم رسیدن اسپرماتوزوئیدو تخمک بوسیله اسبابهای مکانیکی یا مواد شیمیایی ، پیش گیری از بارور شدن تخمک و رشد

contraception

انقباض ، 1- کوتاه شدن و جمع شدن بخصوص در مورد یاخته های عضلانی صادق است 2- چروکیدن یا کوتاه شدن مرضی 2- در دندانپزشکی تنگ شدن غیر عادی قوس ، یعنی انقباض

contraction

ایجاد مجرای ثانویه جهت تسهیل خروج چرک در یک آبسه

contraincision

منع استعمال ، مورد عدم استعمال ، مواردی که یک نحوه درمان برای یک حالت مرضی یا خود مرض مناسب نیست

contraindication

پر کردن دندان

contrusion

کوفتگی ، له شدگی ، خونریزی خفیف در داخل نسوج در حالیکه پوست روی آنها شکافته نشده باشد

contusion

انتقال ، انتقال یا حمل گرما از نقطه ای به نقطه دیگر

convection

برگردانی ووارونه سازی 1- برگردان عواطف و هیجانات بصورت تظاهرات فیزیکی 2- تصحیح وضع غلط یک قسمت نوزاد در موقع زایمان

conversion

شکنج ، چین ، تاخوردگی ، پیچ خوردگی ، که در مورد حلقات روده ، توبولهای کلیه و چینهای

convolution

تشنج ، انقباضات غیر ارادی عضلات که ناشی از تحریکات غیر عادی مغز و ناشی از علل مختلف است تشنج ممکناست همراه با هوشیاری یا بدون آن باشد

convuision

تشنج

convulsion

هماهنگی ، کار هماهنگ قسمتهای مختلف بدن

coordination

هم آهنگ CO به معنی باهم ORDINAT به معنی منظم وبا منظم است KINE به معنی حرکت MOTION است STHEN شکل ترکیبی که معنی قدرت STRENGTH می دهد ERGIST به معنی کارو SYN به معنی با و TONE به معنی TONUS می باشد

coordintion

عارضه ، بیماری ثانوی که در جریان بیماری اولیه و در اثر آن پیش میاید

coplication

جماع ، جفت گیری ، عمل جنسی که در آن آلت تناسلی مرد وارد دستگاه تناسلی زن می شود و در نتیجه سلول جنسی مرد با سلول جنسی زن در بدن زن یکی می شوند

copulation

عمل شاخی شدن

cornifcation

عمل شاخی شدن

cornification

خون را به عضله قلب می رساند عروق خونی مثل تاج ( CROWNLIKE ) قلب را در بر می گیرند

coronary circulation

مداخله عروقی

coronary intervention

انسداد جریان خون کرونر به قلب

coronary occlusion

پیوستگی دو چیز با هم ، یکی شدن جریانهای عصبی آورنده در یک عصب مرکزی بمنظور رسانیدن یک جواب مخصوص

correlation

احساس وجود نور شدید در جلو چشم

coruscation

یبوست

costiveness=constipation

کشش دو جهته ، کشش در یک جهت بطوریکه مصادف با کشش از طرف مقابل نیز بشود

counterextension

یک تحریک سطحی بمنظور از بین بردن تحریکات دیگر

counterirritation

کشش دو طرفه ، کشش در مقابل یک کشش دیگر ( در شکستگی ها بکار می رود )

countertraction

یک تحریک سطحی به منظور از بین بردن تحریکات دیگر

countterirritation

کشش دو جهته ، کشش در یک جهت بطوریکه مصادف با کشش از طرف مقابل نیز بشود

couterextension

احیای قلبی ریوی

cpr - cardiopulmonari resuscitation

برش استخوان بمنظور ایجاد حفره ای در آن

craterization

عمل غربالی شدن

crebration

کنگره ای

crenation

کرپیتاسیون ، صدای تماس و مالش خشک ، 1- که از انتهای استخوانهای شکسته در هنگام حرکت دادن آنها به گوش می رسد 2- صدایی که در بعضی عفونتهای ریه ، صدای خش خش در محل شکستگی استخوان

crepitation

کرپیتوس ، 1- کرپیتاسیون ( به لغت بالا مراجعه شود ) 2- رال کرپیتان

crepitus=crepitation

عمل غربالی شدن

cribration

نقطه اندازه گیری در جمجمه که درنوک بال بزرگ استخوان شب پره ای قرار دارد

crotaphion

ایجاد بلور

crystallization

سزارین

C-section

کشت ، رشد و تکثیر مصنوعی موجودات ذره بینی

cultivation

اطلاعات گزینش شده

curated information

نرم ، یک قسمت نرم

cushion

پوست سازی ، ایجاد پوست در یک قسمت بدن که بعلت زخم برهنه شده است

cuticularization

عکس العمل پوستی ، کوتی راکسیون ، واکنشی که در روی پوست ظاهر می شود

cutireaction

پوستی شدن ، مبدل شدن به پوست

cutization

حرکت پلک که بوسیله عضله مایل انجام می شود

cycloduation

یک فرآیند است که توسط آن ترکیبات شیمیایی باعث حفاظت از سلول ها در برابر عوامل مضر می شوند

Cytoprotection

واکنش استحاله ای ، واکنش دژنراسیون

d.r.=reaction of degeneration

احساس سوزن سوزن شدن در قسمت انتهایی اندام موقعی که در روی محل تقسیم عصب دقت نماییم این عصب نشانه ضایعه جزئی یا شروع ترمیم دوباره عصب

d.t.p.distal tingling on percu-ssion

انگشتان پرده دار

dactylion

سازش تاریکی ، سازش چشم برای دیدن در تاریکی یا نور کم

dark adaptation

ید گیری ، فقدان یا گرفتن ید از یک ترکیب

de - iodination

ین گیری ، گرفتن ین از یک ترکیب

de - ionization

خنثی کننده اسیدیته محیط

deacidification

عمل غیر فعال کردن یا غیر فعال شدن

deactivation

پاک کردن ماده ای از الکل

dealcoholization

د آمیناسیون ، جدا کردن گروه آمینی ‎ NH2 از یک ترکیب

deamiation

deamidization آزاد کردن آمونیاک از یک آمید

deamidation

آزاد کردن آمونیاک از یک آمید

deamidation=deamidization deamidization

آزاد کردن آمونیاک از یک آمید

deamidization

دآمیناسیون ، جدا کردن گروه آمینی ( NH2 ) از یک ترکیب

deamination

1- تبدیل خون سرخرگی به خون سیاهرگی 2- قطع ورود خون اکسیژنه به یک عضو یا قسمتی از بدن

dearterialization

بی بهره و محروم کردن از کلسیم یا املاح آن ، دکلسیفیکاسیون ، خروج موادآهکی از بافتها

decalcification

برداشت یک (cannula) کانول برداری

decannulation

جدا کردن مایع خالص از مواد ته نشین شده در ته ظرف

decantation

جدا کردن سر از تنه ( در جنین مرده ؛ در مورد استخوان )

decapitation

جدا کردن یک کپسول ، (بخصوص جدا کردن کپسول کلیه)

decapsulation

برداشتن گروه کربوکسیل از یک ترکیب ، جدا کردن یک کپسول (بخصوص جدا کردن کپسول کلیه )

decarboxylation

برداشت مغز و یا قطع ارتباط بین مخ و طناب نخاعی

decerebration

خارج کردن کلسترول از خون

decholesterolization

جدا شدگی دسیدوا

deciduation

‎ cyclophoria تمایل چشم به چرخش در حول محور قدامی خلفی خود ، سیکلوفوری سیکلوفوری منفی تمایل ‎ negative c قسمت فوقانی چشم به چرخش بطرف خط میانی سیکلوفوری مثبت ، تمایل ‎ positive c قسمت فوقانی چشم به چرخش بطرف کناره گیجگاهی (بطرف خارج)

declination

1- جوشاندن 2- جوشانده

decoction

رنگ زدایی ، بیرنگ شدن

decoloration

ناتوانی در جبران کردن ، چنانچه در بیماری قلب دیده می شود

decompensation

پوسیدگی ، تلاشی ؛ تجزیه ، فساد ، انحلال

decomposition

کم کردن فشار ، برگشت به فشار طبیعی محیط پس از اینکه در معرض فشار زیادتر قرار گرفته باشد

decompression

برداشتن قشر یک عضو ، قشر برداری

decortication

صدای ترکیدن حبابهای مایع

decrepitation

1- تقاطع ، حالت ضربدری 2- کیاسما ، نقطه تقاطع

decussatio=decussation decussation

‎ -1 تقاطع ، حالت ضربدری ‎ -2 کیاسما ، نقطه تقاطع تقاطع فورل ، تقاطع پوششی شکمی ‎ Forel s d مجاری نخاعی ‎ - هسته قرمزی و هسته قرمزی شبکه ای در مغز میانی ‎ fountain d of meynert تقاطع ، پوششی پشتی مجرای سقف مغزی ‎ - نخاعی در مغز میانی نقاطع رشته های ‎ d of the pyramids عصبی هرمهای پیاز مغز تیره از یک هرم به هرم دیگر تقاطع حسی ، تقاطع هرمهای فوقانی در بصل النخاع ‎ sensory d

decussation

سیر قهقرائی ، برگشت از حالت اختصاصی و پیچیده به حالت ساده تر

dedifferentiation

1- اجابت مزاج ، تخلیه شکم ، دفع 2- پالایش ، عمل شیمیایی که درآن ناخالصی ها از راه حرارت دادن رفع می شوند به طوری که ناخالصی ها به صورت کف ، اجابت مزاج DE به معنی "به بیرون از" و FECA به معنی مواد زائد می باشد

defecation

عدم وجود خواص جنسی ثانویه در زن

defeminization

تخریب یا از بین رفتن فیبرین مثلا در خون

deffibrination

تخریب و یا از بین رفتن فیبرین مثلا در خون

defibrination

توقف ( DE ) انقباض غیر قابل کنترل (FIBRILLATION ) قلب در اثر دارو یا جریان الکتریکی

defibru lation

ازاله بکارت ، معمولا در مورد پاره شدن پرده بکارت دختران در اثر رابطه جنسی این واژه بکار میرود

defloration

دفع زیاد یا از دست دادن سریع هر چیزی

defluxion

1- deformity 2- عمل تغییر شکل

deformation

اختلال یا فقدان یک عمل

defunctionalization

برش و برداشت قاعده و رحم ، برش (fundus) رحم

defundation

پوست انداختن به صورت پوسته های خیلی ظریف

defurfuration

استحاله ، افساد ، برگشت ، تغییر حالت دادن به سوی حالتی ناسالم تر و ناخوشایند تر ، انحطاط و اختلال در کیفیت یا عمل یک نسج

degeneration

بلع ، بلع DE به معنی رو به پائین و GLUTI به معنی قورت دادن و بلع است

deglutition

تبدیل یک ترکیب شیمیایی به ترکیبات ساده تر

degradation

دهیدراسیون ، آبگیری ، گرفته شدن آب از یک ماده یا از بدن

dehydration

از بین بردن حشرات آلوده کننده

deinsectization

یدگیری ، فقدان یا گرفتن ید از یک ترکیب

de-iodination

یون گیری ، گرفتن یون از یک ترکیب

de-ionization

1- تخلیه مدفوع 2- رخوت روانی ، ( حالتی روحی که با دپرسیون و ملانکولی مشخص می شود )

dejecta=excrement dejection

‎ -1 تخلیه مدفوع ‎ -2 رخوت روانی ، (حالتی روحی که بادپرسیون و ملانکولی مشخص می شود)

dejection

ریزش زیاد اشک

delacrimation

1- از شیر گرفتن 2- خشک شدن شیر

delactation

تقسیم بلاستودرم به دو ورقه (اپی بلاست و هیپوبلاست)

delamination

در ژنتیک به کمبود کروموزوم در مواد ژنتیکی اطلاق می شود

deleion

1- ligation 2- بانداژ ، باند پیچی

deligation

خیال باطل ، دلخوشی بی اساس ، عقیده خطائی که آنرا با بحث و استدلال نیم توان تغییر داد و به عنوان علامت روانی در انواع جنون به خصوص

delusion

دی منینرالیزاسیون

demineralization

ترک دادن تدریجی اعتیاد به مرفین ، کاهش تدریجی مقدار مرفین مصرفی در شخص معتاد

demorphinization

بی مخاط کردن ، جدا کردن مخاط

demucosation

بی عصب کردن ، قطع یا خارج کردن عصب یک عضو

denervation

فروریختگی و خروج عناصر اپیتلیال معین از رحم در موقع قاعدگی

denidation

تشکیل یافتن عاج دندان یا ماده دندان

dentification

تشکیل عاج

dentinification

1- دندان درآوردن ، نیش زدن دندان از لثه 2- ردیف کامل دندانها در یک فک که حاوی دندانهای طبیعی واقع در آلوئولها می باشد

dentition

برهنه کردن

denudation

فقدان یا اختلال تغذیه

denutrition

‎ deorsumversion چرخش بطرف پائین بخصوص چرخش هر دو چشم با هم

deorsumduction

چرخش بطرف پایین بخصوص چرخش هر دو چشم با هم

deorsumduction=deorsumversion deorsumvergence=deorsumversion deorsumversion

چرخش بطرف پائین بخصوص چرخش هر دو چشم با هم

deorsumversion

حذف املاح معدنی از استخوان

deossification

‎ deoxygenation جذف اکسیژن

deoxidation

حذف اکسیژن

deoxidation=deoxygenation deoxycorticosteron=desoxycorticosterone deoxygenation

جذف اکسیژن

deoxygenation

احساس بی شخصیتی ، احساس واقعیت نداشتن یا بیگانگی شخص نسبت به خود یا محیط اطرافش که در اسکیزوفرنی دیده می شود

depersonalization

حذف گروه سه ظرفیتی املاح فسفر از ملکولهای آلی

dephosphorylation

دپیگمنتاسیون یا رنگیزه زدایی، بی رنگ کردن

Depigmentation

موبری ، ریزش مو ، ازاله مو

depilation

دپولاریزاسیون ، از بین بردن یا ناپایداری اختلاف شارژ الکتریکی

depolarization

دپولیمریزاسیون ، تبدیل کردن به ترکیبی با وزن ملکولی کمتر و خواص متفاوت با ماده اولیه بدون اینکه تغییری در نسبت درصد عناصر ترکیب کننده آن

depolymerization

1- کاهش فعالیت حیاتی یا عملی که در روانپزشکی به احساس غم بیمار گونه یا ملانکولی اطلاق می شود 2- گودی ، میان تهی ، فرورفتگی

depression

1- در ژنتیک زیادتر شدن یک آنزیم از مقدار طبیعی خود که بر اثر کم شدن غلظت عامل جلوگیری کننده و یا براثر موتاسیونی که تشکیل و ساخته شدن عامل

derepression

لایه برداری پوست

dermabrasion

کولون پائین رو (نازل)

descendign coion

براندازی حساسیت نسبت یه یک پادگن خاص ، کاهش حساسیت بر علیه ماده بخصوص

desensitization

آزاد کردن مواد محبوس ، مثلا آزادکردن ماده ای بداخل گردش خون عمومی در حالیکه قبلا از ورود آن ماده بداخل خون بطریق فیزیولوژیک یا بطور

desequestration

عمل خشک کردن

desiccation

پوسته پوسته شدن و ریختن ، مثل ریختن یاخته ها از پوست یا پرده مخاطی

desoxyphenobarbital=primidone desoxyribonuclease=deoxribonuclease desoxyribose=deoxyribose desquamation

پوسته پوسته شدن وریختن ، مثل ریختن یاخته ها از پوست یا پرده مخاطی ریختن و زیکولهای خشک شده از پوست ‎ siliquose d

desquamation

بدتر شدگی ، فساد ، زوال

deterioration

تعیین ، برقراری سرنوشت غائی نواحی مخصوص بدن در دوران جنینی sex d مرحله تعیین جنس ، مرحله ای که در آن جنسیت یا نر و ماده بودن موجود ، برقراری سرنوشت غائی نواحی مخصوص بدن در دوران جنینی sex d مرحله تعیین جنس ، مرحله ای که در آن جنسیت یا نر و ماده بودن موجود

determination

از بین بردن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است

detoxication=detoxification detoxification

از بین بدن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است کاهش خواص سمی یک ماده از ‎ metabolic d طریق تغییرات شیمیائی که در بدن ایجاد میشود وتولید ترکیبی که دارای سمیت کمتری بوده یا زودتر دفع میشود

detoxification

detoxification از بین بدن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است کاهش خواص سمی یک ماده از ‎ metabolic d طریق تغییرات شیمیائی که در بدن ایجاد میشود وتولید ترکیبی که دارای سمیت کمتری بوده یا زودتر دفع میشود

detoxivation

سائیدگی (مثلا در دندانها )

detrition

قطع سر بخصوص در جنین مرده در زایمان سخت

detruncation

لوله برداری

detubation

devascularization قطع جریان خون یک قسمت از بدن بعلت انسداد یا تخریب رگهای خونی مربوطه

devasation

قطع جریان خون یک قسمت از بدن بعلت انسداد یا تخریب رگهای خونی مربوطه

devasation=devascularization devascularization

قطع جریان خون یک قسمت از بدن بعلت انسداد یا تخریب رگهای خونی مربوطه

devascularization

انحراف ، برگشت ، دویاسیون

deviation

قطع احشاء

devisceration

بی جان کردن ، از نیرو انداختن ، از کار انداختگی pulp d تخریب خاصیت حیاتی پولپ دندان ، از کار انداختگی pulp d تخریب خاصیت حیاتی پولپ دندان

devitalization

پس رفت ، تحلیل ، تغییرات کاتابولیک

devolution

چرخش قطبهای بالایی نصف النهارات عمودی چشمها به طرف راست

dextroclination

چرخش یکی از چشمها به طرف راست

dextroduction

چرخش به سمت راست

dextrogyration

چرخش به سمت راست

dextrotorsion

قرار گرفتن در سمت راست ، بخصوص قرار گرفتن قلب در طرف راست قفسه صدری به طوری که نوک قلب طرف راست را نشان می دهد

dextroversion

دو قسمت شدگی ، جریان دو قسمت شدن

dichotomization

تشخیص ، تفریق ، جدا سازی ‎ -1 نمایز یک بیماری از بیماری دیگر ‎ -2 تنوع ساختمان یاخته های یک نسج در جریان رشد ‎ -3 افزایش تنوع از نظر شکل یا ساختمان شیمیائی

differentiation

1- انتشار 2- حرکت ملکولها از یک ماده غلیظ بطرف یک ماده رقیق (دیالیز )

diffusion

تجمع یافته به دلیل محدودیت در انتشار

Diffusion Limited Aggregation

گوارش ، هضم ، 1- تجزیه مواد غذایی به ملکولهای کوچک که قابل جذب توسط خون می باشند 2- در معرض حرارت و رطوبت زیاد و طولانی قرار دادن

digestion

تجویز دیژیتال تا حدی که اثر دارو در بدن نمایان شود

digitalization

1- زائده شبیه انگشت 2- ایجاد انگشت با شکاف دادن بین استخوان های متاکارپ

digitation

پاره کردن یا جدا کردن قسمتی از یک عضو ، در دندانپزشکی ، به ضایعه ای گفته می شود که در دوران رشد دندان بصورت جنین بین تاج و ریشه دندان

dilaceration

اتساع ، گشایش یا حالت گشاد شدن d of heart اتساع قلب ، افزایش اندازه یک یا چند حفره قلب ، گشایش یا حالت گشاد شدن d of heart اتساع قلب ، افزایش اندازه یک یا چند حفره قلب

dilatation

اتساع ، گشادی ، آماس ، انبساط

dilation

1- رقیق سازی یا رقیق شده 2- داروی رقیق شده serial d روشی است برای بدست آوردن کشت خالص میکرب به این ترتیب که م قدار کمی از ماده را ، 1- رقیق سازی یا رقیق شده 2- داروی رقیق شده serial d روشی است برای بدست آوردن کشت خالص میکرب به این ترتیب که م قدار کمی از ماده را

dilution

قطع مفصل ، قطع اندام از محل مفصل

disaccharose=disaccaride disarticulation

قطع مفصل ، قطع اندام از محل مفصل ، قطع وجداکردن مفصل ؛ ARTICULA به معنی مفصل است

disarticulation

اختلال جذب و تحلیل

disassimilation

شکافتن یا سوراخ کردن کپسول عدسی چشم در عمل آب مروارید

discission

چرخش هر دو چشم به طرف خارج ، چرخش قطب بالایی نصف النهار عمودی هر دو چشم به طرف خارج

disclination

انتقال بیماری

diseases transmission

تشریح

disection

رفع درهم فرو رفتگی دو سر استخوان شکسته

disimpaction

ضدعفونی، گندزدایی

disinfection

دفع حشرات یا حشره کشی ، دفع انگل ، دفع آفت ، شپش کشی ، انهدام عوامل انگلی آلوده کننده بخصوص شپش

disinfestation

دفع حشرات آلوده

disinsectization

از هم جدا شدن کروموزمها در مرحله آنافازمیتوز

disjunction

جابجایی

dislocation

از دست دادن ارتباط عادی با محیط بخصوص ناتوانی در فهم زمان ، مکان و افراد

disorientation

ُ1- ورود ذرات یک ماده در ماده ای دیگر مثل تشکیل محلول ، سوسپانسیون و یا محلول کلوئیدی 2- تفرق- انتشار پراکندگی 3- یک محلول کلوئیدی

dispersion

عمل پاره کردن یا پارگی یاجدائی مرضی ، گسیختگی ، نقص ظاهری ناشی از آسیب بیرونی یا تداخل با پروسه رشد و نمو

disruption

disassimilation اختلال جذب وتحلیل

dissimilation

ُ1- تجزیه ( در شیمی) 2- اختلال روانی که در آن عقاید از شخصیت جدا شده و در ضمیر ناخودآگاه میرود و بعبارت دیگر گسیختگی فکر از وضعیت و جدا شدن از

dissimilation=disassimilation dissociation

‎ -1 تجزیه (در شیمی) ‎ -2 اختلال روانی که در آنعقاید از شخصیت جدا شده ودر ضمیر ناخود آگاه میرود و بعبارت دیگر گسیختگی فکر از واقعی وجدا شدناز جنبه های ناگوار آن که در هیستری و پسیکوز هذیانی دیده میشود ‎ -3 انفکاک (در قلب) ، عمل مستقل دهلیز و بطن بدون ارتباط با یکدیگر

dissociation

ُ1- مرگ 2- تجزیه به عوامل ترکیب کننده

dissolution

قسمت دیستال

distal portion

تقطیر ، تبدیل شدن مایع به بخار و تبدیل دوباره بخار به مایع توسط سرد کردن به منظور جدا کردن ناخالصیهای مایع اولیه ، روند بخار کردن و تغلیظ متده برای خالص کردن آن با جدا کردن یک ماده فرار از ماده ای که کمتر خاصیت فرار بودن دارد

distillation

ارتباط نادرست قوس دندانی فک بالایی با فک پایینی از نظر موقعیت انتهایی یا خلفی آنها

distoclusion

پیچیدگی ، پیچیدن و شکل و حالت غیر طبیعی به خود گرفتن ، در روانپزشکی ، تبدیل مواد مضر برای «ابرمن» (Superego) به شکل قابل قبول

distortion

ُ1- نوعی در رفتگی که در آن بدون آنکه تاندونهای اطراف مفصلی پاره شده باشند یا تغییر مکانی ایجاد شده باشد سطوح از یکدیگر فاصله گرفته اند 2- ، حواس پرتی ، منحرف شدن توجه ، انحراف

distraction

پخش و توزیع ، ( در تشریح) انشعابات یک عصب یا سرخرگ در نواحی خاصی که عصبی یا مشروب میکنند

distribution

عمل پار ه کردن یا پارگی یا جدایی مرضی

disuption

پراکنده گویی ، تکلم بی ربط

divagation

تقسیم ، پخش indirect cell d تقسیم غیر مستقیم یاخته ، پخش indirect cell d تقسیم غیر مستقیم یاخته ، عمل جدا سازی به چند قسمت

division

با فشار جدا کردن ، کندن

divulsion

1- تمایز یک بیماری از بیماری دیگر 2- تنوع ساختمان یاخته های یک نسج در جریان رشد 3- افزایش تنوع از نظر شکل یا ساختمان شیمیایی

dlfferentiation

عمل کشیدن به طرف پشت

dorsiduction

خمیدگی به عقب (در مورد انگشتان یا چرخش یا خمیدگی به بالا)

dorsiflexion

توزیع دوز

dose distribution

تنظیم کاهشی

down-regulation

عمل تغییر ( TROPIC ) جریان (RUN) یا مسیر ( COURSE ) تکانه الکتریکی (ELECTRICAL IMPULSE) عمل دروموتروپیک مثبت یعنی افزایش میزان هدایت موج الکتریکی ( تکانه الکتریکی ) دروموتروپیک منفی یعنی کاهش میزان هدایت تکانه الکتریکی

dromotropic drug action

قطع دارو

drug discontinuation

استفاده از دارو

drug utilization

کشانش ، در چشم پزشکی ، چرخاندن چشم توسط عضلات خارج چشمی ، حول محور افقی ، عمودی یا قدامی - خلفی آن

duction

افزایش قدرت یک دارو

dynamization

عمل غیر طبیعی یا ناقص ، عمل‌ یا کار معلول‌ وغیر عادی‌ ، عدم‌ کار معلولی‌

dysfunction

سو کارکرد ، کژ کاری ، در هم ریختگی ، نقص در کارکرد یک عضو

dysfunetion

هر نوع اختلال در پیگمانتاسیون

dyspigmentation

اکیوالانس ، تساوی در مقدار ، تعادل ، نیروی برابر

e.r.a.=electroshock research association

ادراک غیر حسی ، ادراک ذهنی یک مساله یا یک پاسخ به یک فکر خارجی بدون آنکه از طریق حواس دریافت شده باشد

e.s.p.=extrasensory perception

بمعنی واکنش یا رآکسیون استحاله ای

ea. r.=entartungs-reaktion

تشخیص زودهنگام

early detection

تمیز کردن از استخوان ، تمیز کردن زخم از خورده های استخوانی

ebonation

جوشش ، حالت جوش

ebullition

تبدیل استخوان به یک ماده سفت عاجی شکل ، در دندانپزشکی عاجی شدن

eburnation

ترشح 1- خارج شدن موادی که از نظر شیمیایی در سلول تغییراتی پیدا کرده و این مواد در جای دیگری از بدن و در روندهای بخصوصی فعالیت می کند 2-

ecretion

به خارج برگشتن پلکها که باعث نمایان شدن ملتحمه پلکی میشود اکتروپیون ، برگشتن ( TROPION ) پلک به خارج ، برون چرخی ، برگشتن یا به بیرون چرخیدن ، مثلا در مورد لبه پلک

ectropion

برداشتن ایوفورون (به لغت زیر مراجعه فرمایید )

edr.=electrophrenic respiration

زن نما شدن یدایش صفات ثانوی جنسی زن و مرد

effemination

ُ1- نشت مایع بداخل یک بافت 2- مایعی که تراوش میشود ، افزایش مایع در مفصل ، برون تراوی

effusion

انزال خروج سریع و ناگهانی ، بخصوص خروج منی از مجرای آلت تناسلی مرد ، انزال

ejaculation

تکمیل ، ( در روانشناسی اصلی است در جهت ترقی و تعالی اجتماعی فرد)

ek ekg=electrocardiogram eky=electrokymogram elaboration

تکمیل ، ( در روانشناسی اصلی است در جهت ترقی و تعالی اجتماعی فرد)

ek ekg=electrocardiogram eky=electrokymogram elaboration

بسط تکمیل ، (در روانشناسی اصلیست در جهت ترقی و تعالی اجتماعی فرد)

elaboration

هیجان اضطرابی که با تشدید فعالیتهای روانی و بدنی مشخص میشود

elastion

باد ، غرور ، فخر سرخوشی هیجان اضطرابی که با تشدید فعالیتهای روانی و بدنی مشخص میشود

elation

تحریک الکتریکی عضله

electric muscle stimulation

خوردگی یونی الکتریکی

Electricity ion corrosion

الکتریسیته دادن ، شارژ یا پر کدن با جریان برق یا درمان با جریان برق

electrization

برش یا جریان برق

electrocision

انعقاد بافت بوسیله جریان برق پر فرکانس ( که نوعی جریان دیاترمی است ) الکتروکواگولاسیون

electrocoagulation

الکترودسیکاسیون ، بی آب کردن بافت بوسیله جریان پرفرکانس یک قطبی از راه یک الکترود سوزنی شکل

electrodesiccation

الکترومیواستیمولاسیون ، تحریک الکتریکی عصبی - عضلانی

electro-myo- stimulation

برش بوسیله چاقوی الکتریکی

electroresection

بریدن و خارج کردن بوسیله الکتریسیته

electroscission

شکلی از درمان الکتروشوک

electrostimulation

خود-زنی

elf-mutilation

اخراج ، رفع ، برطرف سازی جریان بیرون راندن ماده ئی بخصوص مواد دفعی از بدن

elimination

در شیمی ، تجزیه مواد بوسیله شستشو ، مثل جدا کردن یک آنزیم از یک ماده جذب کننده آن

elution

خالص کردن ماده ئی از راه حل آن در حلال و جدا کردن محلول ایجاد شده و مجزا کردن مواد ته نشین شده

elutriation

لاغری مفرط

em.=emmetropia emaciation

لاغری مفرط

em.=emmetropia emaciation

لاغری مفرط

emaciation

خارج شونده ، 1- ماده ای که خارج میشود مثل محصولات گازی که از مواد رادیواکتیو خارج میشوند 2- یکنوع بخار

emanation

قطع بیضه ها یا آلت تناسلی مرد ، اخته کردن

emasculation

روغن یا دارویی که مصرف خارجی دارد

embrocation

برگشت یک بافت یا یکنوع یاخته به حالت جنینی

embryonization

تخلیه ، بخصوص تخلیه غیر ارادی منی

emission

احساس هیجان آمیز ، آشفتگی تاثر ، عاطفه هیجانی حالتی از تهییج روانی که با تغییر خلق مشخص میشود

emotion

تنظیم هیجان

emotion regulation

امولسیون ، 1- مخلوطی از دو مایع آمیخته نشدنی که یکی از آنها در لابلای دیگری بصورت قطرات بسیار کوچکی پراکنده است ، در سیستم کلوئیدی هم فاز

emulsion

در داخل کپسول قرار دادن ، کپسول دار کردن

encapsulation

مسمومیت با یکسم داخلی

endo - intoxication

ورقه داخلی کوریون

endochorion

مسمومیت با یک سم داخلی

endo-intoxication

اختلال عملکرد اندوتلیال

endothelial dysfunction

پوشیده شدن یک منطقه باز بوسیله یاخته های آندوتلیال که از حاشیه آن منطقه رشد کرده و به طرف مرکز میروند

endothelialization

لوله گذاری داخل تراشه

endotracheal intubation

ُ1- فقدان انرژی عصبی 2- قطع یا برداشتن یک عصب ، بی حالی ، فقدان انرژی عصبی

enervation

تشکیل تاژک

enflagellation

قله زاویه ماستوئید استخوان آهیانه ای

entomion

آنتروپیون ، تاب خوردگی یا برگشتگی بداخل ، مثل برگشتگی لبه پلک چشم بداخل برگشتگی پلک به درون چش ، برگشتن پلک چشم به داخل

entropion

انگل داخلی حیوانات

entrpion

نوعی گاسترولاسیون که در آن آندودرم در طرف خارج آکتودرم آمنیوتیک قرار می گیرد ، تخلیه و درآوردن چشم

enucleation

ورقه احشائی پریکارد ، ورقه داخلی پریکارد که روی قلب چسبیده است

epichorion

نسبت اپیدمی

Epidemic Proportion

مربوط به اپی درم ، اپی درمی 1-در تمام موادی که از پوست سرچشمه می گیرند (مثل مو ، پر ، فلس) که ممکن است در اشخاص حساس ایجاد آلرژی کند 2- epidermic

epidermidization

توموری است مربوط به زبان و دهان

epilation

یک قسمت از بدن پروتوزوئرها که انگل توسط آن خود را به یاخته های اپیتلیال می چسباند

epimerization

قسمتی از تالاموس که شامل شیار خلفی ، هابنولا ، و غده اپی فیزاس

epithelialization

دارای علاقه خاص به نسج اپیتلیال ، گرایش به نسج اپیتلیال

epithelization

تنفس مصنوعی که توسط تحریک الکتریکی عصب فرنیک انجام می گیرد

epulosis=cicatrization

اپولیس ، تومور فیبرز لثه ، معادله هندرسون - هسلباخ ، فرمولی برای محاسبه pH یک محلول بافر نظیر پلاسمای خون

equation

1- معادل ، دارای نیروی برابر یا قدرت یا ارزش برابر 2- معادل شیمیایی

erasion

مقاومت خارجی ، مقاومتی که در یک قسمت از مدار در خارج از اتاقکهای پیل قرار گرفته باشد

erection

ارگوتامین ، آلکالوئیدی است از مشتقات ارگو که محتوی اسید لیزرژیک ، آمونیاک ، پرولین ، فنیل آلانین و اسید پیروویک می باشد ، به عنوان تسریع

erosion

محرک جنسی

eructation

آروغ زدن (BURPING)

eructuation

مطالعه عشق

eruption

آروغ زدن ، خروج باد معده از طریق دهان

erutation

لکه های قرمز بدون درد که روی مخاطات (مثل دهان ، مقعد ، سر آلت مرد ، لبهای آلت تناسلی زن ) پیدا شده و تمایل به بدخیمی دارد

erythrosedimentation

درمان کیست مری به وسیله چین دادن جدار کیست

esophagoplication

تابستان گذرانی ، 1- تغییر شکل و عادتی که در حیوان به وجود میاید تا در لوای آن بتواند در تابستان گرم و خشک زنده بماند 2- حالت خواب بعضی

estivation

فحل بودن

estruation

ایجاد بیهوشی توسط اتر

etherization

از بین رفتن رنگ برگ گیاه بعلت از بین رفتن کلرفیل آن هنگامیکه در تاریکی رشد نماید

etiolation

ُ1- تغییر مکان و بیرون آمدن بخصوص بیرون آمدن هر ماده ای از راه طبیعی یا از راه مصنوعی 2- موادی که از بدن خارج میشود بخصوص مدفوع ، تخلیه ، خالی کردن ، تخلیه کردن روده ها

evacuation

بیرون افتادن یک قسمت باریک ، بیرون زدن یک لایه یا یک قسمت و تشکیل بن بست

evagination

تبخیر ، تبدیل به بخار

evaporation

بیرون زدن احشاء از جدار شکم ، اوانتراسیون ، فتق روده ها ، تخلیه احشا ، فتق روده ها نظیر فتق شکمی

eventration

پشت و رو کردن ، مثلا برگرداندن پلک برای دیدن ملتحمه ، بیرون گردانی ، چرخیدن از داخل به طرف خارج ، چرخش به سمت بیرون

eversion

در آوردن احشاء (احشاء قفسه صدری یا احشاء شکم و یا خارج کردن چشم از کاسه چشم) ، بیرون زدن احشاء در اثر زخم و یا عمل جراحی E به معنی بیرون آمده می باشد

evisceration

ایجاد شکل معینی در جنین در اثر ترشح ماده خاصی در یک ناحیه سازمان دهنده جنین

evocation

تکامل ، دگرگونی ، تحول ، نظریه مبنی بر اینکه گیاهان و جانوران امروزی از گونه های دیگر که قبلا وجود داشته اند منشاء گرفته اند

evolution

کندن ، مثلا کندن و دور کردن یک عضو ، عصب یا پولیپ

evulsion

اشتداد ، تشدید ناگهانی علایم بیماری ، تشدید بیماری

exacerbation

معاینه

examination

قطع اندام در محل مفصل

exarticulation

فقدان یک عضو (از تعداد طبیعی آن) مثل فقدان یک مهره

excalation

ُ1- ایجاد حفره 2- حفره ، سوراخ فرورفتگی

excavation

برداشتن مغز ، مخ برداری ، بخصوص در جنین مرده برای آسان کردن زایمان

excerebration

بریدن و درآوردن ، شکافتن ، معمولا به خارج کردن جراحی یک عضو کامل بدن اطلاق می شود

excision

تحریک ، عمل بر انگیختن یک عضو

excitation

ُ1- جدا کردن ، خارج کردن ، بیرون ریختن 2- جدا کردن قسمتی از یک عضو با عمل جرایح بدون اینکه قسمت جدا شده را خارج کنند ، کنار نهادن یا حذف کردن

exclusion

کورتاژ (تراش) یک حفره

excochleation

خراشیدگی ، تراشیدگی ، آسیب سطحی پوست یا غشاء مخاطی در اثر مالش و اصطکات کنده شدن پوست ، سائیدگی پوست

excoriation

دفع

excretion

حرکات مکرر و منظم مانند حرکات فک در موقع جویدن

excursion

عمل خارج شدن یا خارج کردن از کیست

excystation

در آوردن احشاء ، برداشتن تمام روده

exenteration

حاملگی خارج از رحم

exfetation

تاژک سازی ، تشکیل تاژک بوسیله پروتوزوئرها

exflagellation

تفلس ، ورقه ورقه شدن پوست وجدا شدن و ریختن قشرهای سطحی آن ، پوسته ریزی ، ریختن پوسته ها یا لایه ها ، جدا شدن پوسته ها یا فلس هایی از پوست

exfoliation

ُ1- خروج گاز از ریه 2- بخاری که از بدن یا ماده متصاعد می شود

exhalation

ضعف ، کاهش یا فقدان قدرت حیاتی ، خستگی مفرط ، فرسودگی

exhaustion

خارج کردن

exision

چرخش به خارج

exodeviation

انبساط ، بسط ، توسعه ، افزایش حجم

expansion

انتظار ، توقع ، آنچه که منطقا انتظار می رود

expectation

اخلاط ، خلط ، دفع خلط ، دفع ترشحات مجرای تنفس با سرفه و همچنین ماده ای که دفع می شود ، دفع اخلاط ، سینه صاف کنی ، تف اندازی

expectoration

بازدم ، زفیر ، عمل بیرون دادن هوا از ریه ها

expiration

کاوش ، تحقیق

exploration

ُ1- سیما و حالت ، حالت صورت برای تعیین موقعیت فیزیکی و روانی 2- حالت فشار و زور دادن ، با فشار بیرون آوردن (مثل جفت از رحم و شیر از پستان ، تظاهر

expression

دفع

expulsion

ُ1- خارج کردن خون از یک قسمت 2- حالت بی خونی ، خروج تمام خون از بدن

exsanguination

برش

exsection

خشک کردن کامل با حرارت

exsiccation

ُ1- کشش ، اکستانسیون ، کشش روی عضو شکسته یا در رفته 2- باز کردن ، عمل راست کردن عضو یا قسمت خمیده

extension

عمل به خارج آوردن موقتی یکی از اعضاء داخلی بدن

exteriorization

ُ1- جواب بدن توسط سیستم عصبی به تغییرات محیط 2- احساس تحریکاتی که در خارج از بدن یا در فاصله دوری از بدن انجام می گیرد

exteroception

قطع کامل یا انهدام قسمتی از بدن

extirpation

چرخیدن قطب فوقانی نصف النهار عمودی چشم به سمت خارج ، چرخش چشم به سمت خارج

extorsion

اکسیژناسیون غشایی برون پیکری

extracorporeal membrane oxygenation

ُ1- استخراج ، عصاره گرفتن 2- عمل بیرون کشیدن مثل بیرون کشیدن عدسی در عمل جراحی آب مروارید ، کشیدن دندان

extraction

به معنی دست اندازی تومور اولیه به بیرون کپسول تیروئیدی و تهاجم به بافت‌های اطراف مثل ماهیچه ، مری ، حنجره ، نای و غیره است

extrathyroidal extension

تراوش ، نشت ، خروج مایعات از جدار رگها بداخل بافتها ، خروج و ریختن خون از رگ بداخل نسج

extravasation

‎ extroversion برون گرائی ، جهت یافتن افکار به جهان خارجی

extraversion

برون گرائی ، جهت یافتن افکار به جهان خارجی

extroversion

جلو آمدگی زیاد یکی از دندانها از خط لثه

extrudoclusion

ُ1- بیرون اندازی ، بیرون افکنی 2- در دندانپزشکی جلو آمدن زیاد یکی از دندانها از خط لثه

extrusion

خارج کردن لوله ترانشه

Extubation

1- عبور کردن سرم به داخل بافتها 2- Exudate (اکزودا)

exudation

برآمدگی واضح ناف

exumbilication

انحراف چشم

eye deviation

اکستنشن مژه

eyelash extension

بنیاد بین المللی فلورنس نایتینگل

f.n.i.f=florence nightingle international foundation

واکنش فلوکولاسیون ، به هم چسبیدن ذرات کلوئیدی یک سوسپانسیون

f.r. = flocculation reaction

تسهیل آسان سازی ، تسریع رویدادهای طبیعی ، کمک به رویدادهای طبیعی

facilitation

کاربری الکتریسیته ساکن در درمان بیماریها

fanklinization

مصرف درمانی جریان برق فارادیک

faradization

انقباضات خودبخود تعدادی از رشته های عضلانی که بوسیله یک رشته عصبی حرکتی ایجاد می شود ، انقباض قابل رویت دسته کوچکی FASICUL ازعضلات

fasciculation

یک نوع روش چربی سوزی

Fat Cavitation

لقاح ، بارور کردن ، باردار کردن لقاح مصنوعی ، بارور کردن بوسیله انتقال مکانیکی منی ‎ artificial f

fecundation

عقربک ، عفونت چرکی قسمت نرم بند انتهایی انگشت دست

feion

تانیث ، بسط خواص زنانگی در مرد

feminization

پیوندگاه سر- گردن فمور (استخوان ران)

femoral head–neck junction

دریچه گذاری ، روزنه گشایی

fencestration

1- دریچه گذاری 2- حالت چیزی که دریچه دارد

fenestration

فرمانتاسیون ، تخمیر ، تجزیه ملکولوهای مرکب در اثر فرمانها (مخمرها) یا آنزیم ها و مجموعه تغییرات شیمیایی که در این جریان بوجود میاید

fermentation

رسوب آهن در بافتها

ferruginization

لقاح ، بارور کردن ، باردار کردن ، جفت شدن گامتهای نر و ماده

fertilization

تمایل غیر ارادی به افزایش سرعت در راه رفتن که در بعضی بیماریهای عصبی مثل پارالیزی آژینانت یا بیماری پارکینسون دیده می شود ، قدم های غیر ارادی شتاب زده سریع FESTINA به معنی عجله و شتاب است

festination

اختلال جنینی

fetal complication

محدودیت رشد زمین

fetal growth restriction

1- حاملگی 2- رشد جنین

fetation

فیبریلاسیون یا تارلرزه ، انقباض ضعیف و موضعی و غیرارادی ماهیچه

Fibrillation

افزایش فیبرین در خون

fibrination

خیال ، وهم ، افسانه ، داستان ساختگی

ficosis = sycosis fiction

خیال ، وهم ، افسانه ، داستان ساختگی افسانه سرائی هدایت شده ، ‎ directive f داستان سرائی خیالی بیمار برای جبران احساس کمبود و خود کم بینی

fiction

دامنه بینایی

fied of vision

عمل صاف کردن

filtration

آسپیراسیون سوزنی

fine needle aspiration

آسپیراسیون سوزنی

Fine-needle aspiration

نسل- اول

first-generation

تولید مثل غیر جنسی ، تقسیم

fission

ایجاد شقاق ، یا حالتی که با وجود شقاق مشخص می شود

fissura == fissure fissuration

ایجاد شقاق ، یا حالتی که با وجود شقاق مشخص می شود

fissura == fissure fissuration

ایجاد شقاق ، یا حالتی که با وجود شقاق مشخص میشود

fissuration

ایجاد فیستول ، بخصوص فیستول مصنوعی که از سطح بدن به داخل یکی از اعضاء بدن ایجاد می شود

fistulization

فیکساسیون

fixation

حالت خم شده ، عمل خم کردن ، خمیده

flexion

ناخن یا چنگ زدن به رختخواب در تبهای وخیم یا خستگی مفرط که عملی غیر ارادی است

floccillation

عکس العمل سرمی که با فلوکولاسیون مشخص میشود

flocculoreaction

عکس العمل سرمی که با فلوکولاسیون مشخص میشود

flocculorraction

حرکت موجی شکل ، متناوب بودن حالت یا شرایط ، تموج ، افت و خیز ، تغییر و نوسان در مقدار یا جرم ثابت

fluctuation

افزودن فلور به آب مصرفی شهر برای جلوگیری از پوسیدگی دندان ، درمان با فلورورها

fluoridation

درمان با فلوئور

fluoridization

1- درمان با فلوئور 2- درمان با فلورورها

fluorination

1- کمپرس گرم ، شستشوی گرم ، بکار بردن موضعی گرما ، و رطوبت برای تسکین درد و التهاب 2- ماده ای که برای ایجاد گرما و رطوبت بکار می رود

fomentation

نوسان واداشته

Forced oscillation

تشکیل ، احداث ، 1- شکل دادن یا شکل گرفتن ، ایجاد یک موجودیت یا ساختمان 2- ساختمان یا شکل معین

formation

مورمور ، احساسی شبیه حرکت مورچه روی بدن

formication

تشکیل حفرات یا گودیهایی در پوست

foveation

تبدیل به قطعات کوچک ، قطعه قطعه شدگی

fragmentation

کاربری الکتریسیته ساکن در درمان بیماریها

franklinization

مشاوره رایگان

free consultation

توزيع فراواني

Frequency distribution

التهاب مکرر

frequent inflammation

مالش

friction

محرومیت ، حالتی که در آن بعلت محرومیت کششهای هیجانی و عاطفی افزایش یافته است

frustration

انقباضات خود بخود تعدادی از رشته های عضلانی که بوسیله یک رشته عصبی حرکتی ایجاد میشود

fsaciculation

درمان با جرقه الکتریکی ، انهدام نسوج از راه دیاترمی

fulguration

در معرض دودهای ضد عفونی کننده قرار گرفتن

fumigation

کار ، عمل ، کار خاصی که بوسیله یک عضو یا قسمتی از آن در حال عادی انجام گیرد

functio - function function

کار ، عمل ، کار خاصی که بوسیله یک عضو یا قسمتی از آن در حال عادی انجام گیرد

functio - function function

کار ، عمل ، کار خاصی که بوسیله یک عضویا قسمتی از آن در حال عادی انجام گیر

function

از بیماری‌های شایع دستگاه گوارش است که اثرات منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران دارد. یبوستی استکه یک علت فیزیکی (تشریحی)، یا فیزیولوژیکی (هورمون و یا دیگر مواد شیمیایی بدن) ندارد

Functional Constipation

حرکت دادن انتهای پایینی مری و چین دادن ته معده به دور آن برای درمان التهاب مری قهقرائی

fundoplication

جوش خوردن ، بهم پیوستن 1- مانند یکی شدن تصاویر مربوط به دو چشم 2- روندهای جراحی که در طی آن مفصل متحرک را به مفصل بیحرکت تبدیل می کردند

fusion

درمان از طریق ماساژ electric f درمان از طریق قرار دادن الکترود روی موضع بیمار ، درمان از طریق ماساژ electric f درمان از طریق قرار دادن الکترود روی موضع بیمار

fustigation

شروع راه رفتن

Gait initiation

یون گالوانیک

galvanic ion

استفاده درمانی از جریان برق مداوم

galvanization

مصرف برق مداوم و غیر مداوم با یکدیگر

galvanofaradization

امتحان اعصاب پوستی بوسیله جریان برق گالوانیک

galvanopaipation

امتحان اعصاب پوستی بوسیله جریان برق گالوانیک

galvanopalpation

عقده ، گانگلیون 1- اجتماعی از ماده خاکستری در سیستم عصبی ، بخصوص تجمع اجسام یاخته ای عصبی در خارج از سیستم عصبی مرکزی 2- شکلی از تومورهای

ganglion

چین دادن معده ، عمل جراحی برای درمان اتساع مزمن معده از طریق ایجاد چین در جدارهای آن

gastroplication

ایجاد گاسترولا

gastrulation

تبدیل سول به ژل ( به sol و jel مراجعه فرمایید ) ، ژله ای شدن ، دلمه شدن

gelation

جوانه زنی ، تولید مثل بوسیله ایجاد برجستگی در روی بدن موجود که نوعی تولید مثل غیر جنسی است

gemmation

تنظیم بیان ژن

gene expression regulation

عهد نامه ژنو ، پیمان بین المللی 1864 که در آن اعضا متعهد مجبور به درمان بیماران جنگی بدون توجه به وضع سیاسی آنها میباشند

geneneva convention

1- نسل ، فاصله بین تولد یک شخص تا تولد فرزندش که معمولا در انسان ثلث قرن است 2- تولید مثل ، توالد و تناسل

generation

قله دکمه تناسلی تحتانی

genion

عمل جوانه زدن ، شروع به رشد در تخم یا هاگ

germination

جهش های رگه زایشی

germline mutation

بارداری

gestation

عملکرد غدد

gland function

تصفیه گلومرولی

glomerular filtration

کنترل متابولیسم قند ، تنظیم قند

glycoregulation

گلیکوزیلاسیون

glycosylation

ناتیون ، پایین ترین نقطه خط میانی فک پایینی

gnathion

رأس زاویه فک تحتانی

gonion

1- نسج دانه داری که در ته یک زخم دیده میشود و از رگهای موئین و فیبروبلاست درست شده است 2- پیدایش نسج گوشت مانندی در زخمها

granulation

ذائقه ، چشایی

gustation

دوران ، چرخش دور یک محور ، ایجاد تغییر اساسی دور یک مرکز ثابت ، چرخ زدن حول یک محور ثابت

gyration

دوران ، چرخش دور یک محور ، ایجاد تغییر اساسی دور یک مرکز ثابت

gyrotion

خوگیری ، اعتیاد ، تحمل یک دارو یا سم در اثراستعمال مکرر آن

habituation

رنگدانه زدایی مو

hair depigmentation

ترمیم مو

Hair Restoration

محو شدن تصویر بینایی بعلت تابش نادرست نور

halation

توهم ، استنباط کاذب (دیدن ، لمس کردن ، صدا ، بو یا مزه ) بدون وجود محرک واقعی حسی که از علائم پسیکوزهای (جنون ) شدید از جمله اسکیزوفرنی (جنون

hallucination

1- تشکیل یا ایجاد haustrum 2- haustrum (لغت زیر)

haustration

آموزش بهداشت و ارتقای سلامت

health education and health promotion

ارتقای سلامت

health promotion

فیبریلاسیون قلبی

heart fibrillation

آگلوتینینی است که روی گویچه های قرمز عمل میکند ، بهم چسبیدن گویچه های قرمز خون

hemagglutination

نشت خون در مغز

hematencephaion

ضایعه ای است که نیمه نخاع را فرا گرفته باشد

hemilesion

دو قسمتی ، عمل دو قسمت کردن

hemisection

افزایش غلظت خون (در اثر از دست رفتن آب یا پلاسمای آن )

hemoconcentration

افزایش مقدار مایعات خون و در نتیجه کاهش غلظت آن ، رقیق شدن خون

hemodilution

خارج کردن فرآورده های زائد خون از طریق عبور دادن آن ازخلال بیلترهای خارجی بدنی

hemofiltration

جریان دائمی خون در خارج از بدن بوسیله ماده ای مثل ذغال برای خارج ساختن عوامل ضایع از جریان خون

hemoperfusion

تجویز هپارین جهت جلوگیری از انعقاد خون

heparinization

کبدی شدن ، تبدیل قسمتی از ریه با بافت سفتی شبیه کبد که معمولا در پنومونی لوبر دیده می شود

hepatization

ایجاد فتق ، پیدایش فتق ، بیرون زدگی غیرطبیعی یک عضو یا ساختمان دیگر بدنی از خلال یک نقص یا سوراخ طبیعی در یک پوشش

herniation

آگلوتیناسون گویچه های قرمز بوسیله هماگلوتینی که از فری از گونه دیگر مشتق شده باشد

heterohemagglutination

تلقیح ناجور ، تلقیح از یک فرد به فرد دیگر

heteroinoculation

تحریک یک حیوان با مواد آنتی ژنتیک بدست آمده از گونه های بیگانه

heterostimulation

تشکیل استخوان در خارج از محدوده‌ی اسکلتی

Heterotopic ossification

خواب زمستانی ، حالت رخوت بعضی حیوانات در زمستان

hibernation

انتقال بافت از فردی به فرد دیگر از همان گونه ، عمل پیوند جور

homeotransplantation

نقطه ای که در آن استخوان شب پره ای با حاشیه خلفی استخوان تیغه بینی یکی می شوند

hormion

تنظیم هورمون

hormone regulation

بستری کردن در بیمارستان

hospitalization

عمل مرطوب کردن

humectation

رطوبت افزایی

humidification

محصول هیبریدها ، (به hybrid مراجعه فرمایید )

hybridization

هیدرادرم ابریژن

Hydradermabrasion

هیدروژن ، عنصر شیمیایی به عدد اتمی 1 ووزن اتمی 080ر1 و علامت اختصاری H

hydrogen

آنزیمی است که بوسیله هیدروژن ملکولی باعث احیاء مواد مختلف می شود

hydrogenase

باعث ترکیب مواد با هیدروژن شدن

hydrogenate

آنزیمی است که بوسیله اشریشیا کلی ترشح شده و در عمل تبدیل اسید فرمیک به دی اکسید کربن و هیدروژن کاتالیزر واقع می شود

hydrogenlyase

هیدروژنوموناز ، تیره ای از شیزومیستها (راسته پزودوموناداله ، تحت راسته پزودومونادنیه خانواده متانوموناداسه) که باعث اکسیده شدن هیدروژن

hydrogenomonas

اجرای عملیات بهداشتی ، عمل بهداشتی کردن ، تثبیت عوامل بهداشت

hygienization

اختلال افزایش رنگدانه

Hyper pigmentation

فشارخون بالا

hyper tension

تنفس زیاد

hyper ventilation

لقاج یک تخمک در رحمی که جنین در حال رشد دارد

hypercyesis = superfetation

اتساع شدید

hyperdistention

کشش زیاد یا زیاده از حد در یک اندام یا عضو

hyperextension

پرکاری یک عضو یا قسمت

hyperfunction

ازیادی مرضی آب بدن

hyperhydration

تورم شدید

hyperinflation

اتوولیسون شدید ، به (involution) مراجعه فرایید

hyperinvolution

پرخوری و اثرات مرضی آن ، تغذیه بیش از حد و اثرات آن

hypernutrition

تاریک تر

hyperpigmentation

ازدیاد ترشح بزاق

hypersalivation

زیادی ترشح

hypersecretion

ایجاد حالت حساسیت شدید

hypersensitization

زیادی فشار خون ، افزایش فشار خون

hypertension

تنفس عمیق و طولانی ، افزایش تهویه

hyperventilation

تعداد و عمق تنفس زیاد

hyperventlition

تولید خواب مصنوعی سبک

hypnoidization

فشارخون پائین

hypo tension

تغذیه ناکافی

hypoalimentation

تقلیل کلرور سدیم در رژیم غذایی

hypochlorization

کاهش غیر طبیعی عناصر معدنی در خون

hypomineralization

هیپوپرفیوژن، افت خون رسانی به بافت یا اندام

Hypoperfusion

هیپوپرفیوژن

Hypo-perfusion

روشن تر

hypopigmentation

روشن شدن رنگ رنگدانه های پوست مو و چشم

hypo-pigmentation

وجود چرک ( PYO ) در زیر قرنیه در اطاق قدامی

hypopion

کاهش ترشح بزاق

hyposalivation

کمی ترشح ، کاهش ترشح

hyposecretion

کاهش حساسیت به یک آنتی ژن خاص که در نتیجه درمان بدست میاید

hyposensitization

افت فشار خون

hypotension

کاهش فشار؛ بخصوص کاهش فشار خون

hypotention

کاهش هوای موجود در ریتین

hypoventilation

تعداد و عمق تنفس کم

hypoventilition

کاهش هوای موجود در ریتین

hypoventillation

مجمع بین المللی مربوط به بیماری جذام

i.l.a. = international leprosy association

مجمع طب صنعتی

i.m.a. = industrial medical association

مجمع بین المللی متخصصان اعصاب

i.n.a. = international neurological association

ترانسفوزیون داخل سیاهرگی

i.v.t. = inravenous transfusion

1- مکانیزم ذهنی که بوسیله آن یک شیئی یا یک شخص بطور ناخودآگاه پر ارزش شده و بطور هیجان آمیزی بزرگ نموده می شود 2- تمرکز افکار و مبالغه بر

idealization

تصور

ideation

هویت سازی ، برابر سازی و تقلید ناخودآگاهانه از صفات و ارزشهای شخصیت فرد دیگر

identification

حرکت ایده ای ، نوعی حرکت یا عمل عضلانی که نه انعکاسی و نه ارادی است بلکه توسط یک ایده غالب انجام می شود

ideomotion

نور دادن ، روشن ساختن یک قسمت ، عضو یا شیئی برای مشاهده

illumination

نور دادن ، روشن ساختن یک قسمت ، عضو یا شیئی برای مشاهده نور دادن محوری ، نوری که در ‎ axial i امتداد محور میکرسکپ عبور میکند یا منعکس میشود نورد دادن مستقیم ، نوری که از منبعی واقع در جلو شیئی انتشار یابد ‎direct i نور دادن کانونی ، نوری که بر کانون یک عدسی یا آینه بتابد ‎focal i نور دادن مایل ، نوری که از منبعی واقع در کنار شیئی بان بتابد ‎oblique i نور رسانی از پشت شیئی بطوریکه ‎ through i از خلال آن بگذرد ، نوری است که از ورا شیئی بتابد

illumniation

فریب ، ظاهر فریبنده ، خیال بیهوده ، اشتباه بینایی ، استنتاج ذهنی ناشی از تعبیر نادرست یک واقعیت یا ادراک حسی

illusion

جذب مایع

imbibition

فر رفتگی ، غرق شدگی ‎ -1 تعلیق یک جسم در یک مایع ‎ -2 بکار بدن میکرسکپی که در آن لام و شیئی مورد امتحان با مایع پوشانیده میشود

imersion

التهاب

imflammation

فروررفتگی ، غرق شدگی 1- تعلیق یک جسم در یک مایع 2- بکار بردن میکرسکپی که در آن لام و شیئی مورد امتحان با مایع پوشانیده می شود

immersion

عمل بی حرکت کردن

immobilization

زینهار سازی ، ایمن سازی؛ ایجاد مصونیت ، مصون کردن ، ایمنی بخشی عملی که منجر به ایجاد مصونیت و ایمنی در مقابل بیماری بخصوصی شود ( مثل واکسیناسیون بر علیه بیماریهای واگیر )

immunization

زینهار سازی ، ایمن سازی ، ایجاد مصونیت

immunlzation

تنظیم ایمنی

immunomodulation

رسوبگذاری ایمنی

immunoprecipitation

جلوگیری از تشکیل پادتنها در مقابل پادگنهایی که ممکن است حضور داشته باشند

immunosuppression

انتقال خون زینهاری بخش ، انتقال خون از دهنده ای که قبلا بوسیله واکسن مخصوصی ایمن شده و یا در دوره نقاهت بیماری است

immunotransfusion

عمل بیحرکت کردن

imobilization

فشردگی ، تراکم ، سفتی

impaction

برقراری ، عمل کاشتن ، نشاندن یک ماده جامد از قبیل دارو یا بافت در بدن مانند قرار دادن یک دندان د رحفره دندانی خالی و یا بکار بردن فلز ، لانه گزینی تخمک

implantation

واردات

importation

1- لقاح (تخمک) 2- اشباع

impregnation

1- ایجاد دندانه یا فرورفتگی 2- اثری که عوامل خارجی بر روی فکر یا احساس انسان باقی می گذارند

impression

انگیزش ، قوه آنی ، کشش غیر طبیعی بسوی عملی که در اجتماع ناپسندانه است ، کشش غیر عادی ، انجام عمل آنی و مقاومت ناپذیر

impulsion

لقاح مصنوعی

In vitro fertilization

گرسنگی ، فقدان غذا

inanition

اختناق ، احتباس ، حالت خفت افتادگی غیر طبیعی یک قسمت مثلا در فتقها

incarceration

عمل سوختن و خاکستر شده

incineration

برش

incision

انحراف ، تمایل ، در دندانپزشکی انحراف یک دندان از حالت عمودی

inclination

گنجایش ، تضمین ، اشتعال ، دخول ، جسم بیگانه که لای مواد دیگری مانده باشد ، عمل در بر گرفتن یا وضیعت در بر گرفته شدن ، هر چیزی که در بر گرفته شده است ، عمل انکلوژیون سلولی

inclusion

فقدان تنظیم حرکات طبیعی عضلانی ، ناتوانی در کار هم آهنگ ، نا هماهنگی

incoordination

1- یکی سازی ، اختلاط ، آمیزش ، مخلوط شدن یک ماده با ماده دیگر 2- در روانشناسی ، یک مکانیسم ذهنی اولیه است که به موجب آن یک شخص بطور ناخودآگاه

incorporation

ترشح داخلی

incretion

1- تولید پوسته یا کبره 2- قشر ، پوسته ، کبری ، دلمه

incrustation

رشد ، بخصوص رشد موجودات ذره بینی بیماریزا در بدن

incubation

جبران خسارت

indemnification

اندیکاسیون ، مورد استعمال ، شاخص

indication

سوء هضم ، سو هضم

indigestion

‎ intussusception انواژیناسیون ، درهم رفتگی ، لغزش و داخل شدن قسمتی از روده بدرون قسمت بعدی که باعث انسداد روده میشود ، اغلب در اطفال و شیر خواران مشاهده میشود

indigitation

1- فردسازی ، مرحله رشد صفات فردی 2- فعالیت مختلف ناحیه ای در جنین که در پاسخ عوامل تشکیل دهنده ایجاد می شود

individuation

سقط عمدی

induced abortion

القاء ، برقرار سازی 1- عمل تولید تغییر شکل خاص در جنین در حالت رشد بعلت ترشح ماده ای از خود جنین ، یا تولید بیهوشی یا بی حسی توسط بکار بردن

induction

سخت شدگی ، سفت شدگی ، سفتی

induration

سکته قلبی

infarction

آلودگی

infection

آلودگی ، ورد حمله قرار گرفتن بدن بوسیله بند پایان مانند کنه ها و غیره

infestartion

آلودگی ، مورد حمله قرار گرفتن بدن بوسیله بند پایان مانند کنه ها و غیره

infestation

تراوش ، نفوذ ، ارتشاح ، نشت نفوذ ، یا جایگزین شدن یک ماده (جامد یا مایع) در یک بافت ، ارتشاح موضعی

infiltration

التهاب

inflammation

اتساع بعلت گاز ، هوا یا مایع

inflation

عمل خم کردن به طرف داخل یا حالت خمیدگی به طرف داخل

inflection

تحصیلات انفورماتیک

informatic education

شکستگی نا کامل استخوان بدون جابجایی

infraction

حالتی که در آن سطح دندانی که باید با دندان مقابل جفت شود پایین تر قرار می گیرد

infraocclusion

تابش فروسرخ

infrared radiation

1- انحراف چشم به طرف پایین 2- کوتاه بودن یک دندان در مقایسه با سطح بسته شدن دندانها

infraversion

خیسانده ، 1- خیساندن ماده ای در آب برای بدست آوردن قسمت محلول آن 2- محلولی که از خیساندن ماده ای در آب بدست میاید 3- خیساندن ماده ای در آب

infusion

خوردن

ingestion

تنفس ، استنشاق ، کشیدن هوا یا گاز و بخارات دیگر به داخل ریتین

inhalation

جلوگیری ، توقف یک پدیده

inhibition

ضد تکثیر

inhibition of cell proliferation

بازدارندگی

inhiition

برجستگی استخوان پشت سری ، اینیون ، برجستگی خارجی استخوان اکسی پیتال

inion

injection

عصب گیری ، نحوه توزیع اعصاب

innervation

رشد یاخته ها در محلی که ا ز خارج به آنجا منتقل شده اند

innidiation

1- وارد کردن میکرب بیماری زا به داخل بدن (بخصوص واکسن) که جهت تحریک ایجاد پادتن و ایجاد مصونیت به کار می رود 2- وارد کردن مواد عفونی در محیط

inoculation

عمل دارو که عمل و کار ( ACTION ) رشته های عضلانی قلب ( INO ) را تغییر ( TROPIC ) می دهد اینوتروپیک مثبت یعنی افزایش قدرت انقباضی قلب اینوتروپیک منفی یعنی کاهش قدرت انقباضی قلب

inotropic drug action

نشانه یا خط و قسمتی از نسخه که شامل اسامی ، مقدار و اجزاء دارو می باشد

inscription

وارد کردن منی به دستگاه تناسلی مونت به منظور بارور کردن artificial i لقاح مصنوعی ، وارد کردن منی با وسائل مکانیکی به دستگاه تناسلی مونث ، وارد کردن منی به دستگاه تناسلی مونت به منظور بارور کردن artificial i لقاح مصنوعی ، وارد کردن منی با وسائل مکانیکی به دستگاه تناسلی مونث

insemination

فرو کردن ، جا گذاشتن ، 1- عمل کاشتن یا حالت کاشته شده 2- محل اتصال ، مثل محل اتصال عضله به استخوان ، محل اتصال عضله استخوان ، جاسازی ، الحاق ، تعبیه

insertion

حرکت یک ماده و رفتن آن به داخل خون ، بخصوص از مجرای معدی- روده ای به داخل گردش خون

insorption

بازرسی ، مشاهده بیمار که جزئی از معاینه است

inspection

تفرق گرد پاشی

inspersion

تفرق ، گردپاشی

inspertion

دم ، شهیق ، کشیدن هوا به داخل ریتین

inspiration

تقطیر ، قطره قطره ریختن ، قطره قطره ریختن یک مایع در یک حفره (مثلا در چشم یا در گوش خارجی)

instillation

استفاده از وسایل و بکار بردن آنها ، دستکاری کردن بوسیله ادوات و اسباب

instrumentation

فوت کردن ، دمیدن ، پاشیدن یا دمیدن بخار ، گاز و یا پودر به داخل یک حفره

insufflation

عایق بندی تشعشعی ، عمل احاطه نمودن یک فضا یا بدن با ماده ای بطوریکه از ورود یا خروج انرژی تشعشعی جلوگیری بکند

insulation

تزریق انسولین

insulin injection

ترشح انسولین

insulin secretion

یکپارچگی ، بهم پیوستگی ، 1- هضم و جذب ، اعمال یا فعالیتهای آنابولیک 2- ترکیب شدن عوامل مختلف به منظور رسیدن به یک حد نهایی ، آمیزش

integration

هدف ، قصد ، انتها ، پدیده جمع شدن کناره های زخم در موقع ترمیم (به نیز مراجعه فرمایید )

intention

برهم کنش ، تعامل ، کیفیت ، وضعیت ، یا فرآیند تاثیر ( دو یا چند چیز) بر روی یکدیگر

interaction

1- بهم پیوستگی دو قسمت بوسیله زوائد انگشتی 2- زائده یا برآمدگی انگشت مانند

interdigitation

1- کندن و در جای دیگر نشاندن بافت در جراحی 2- درج ارزشهای بینابینی در میان یک سری ارزشهای اساسی

interpolation

تقاطع ، برشگاه ، محلی که ساختمان با ساختمان دیگر ی تقاطع می نماید

intersection

مداخلات دارویی

intervention

انسداد روده

intestinal obstraction

کج شدگی قسمت فوقانی قطر عمودی چشم به طرف خط میانی صورت ، چرخش رو به داخل قطب فوقانی نصف النهار عمودی هر چشم به طرف خط وسط صورت ، چرخش چشم به سمت داخل

intorsion

مسمومیت ، حالت مرضی خاصی که در نتیجه خوردن سموم بخصوص الکل ایجاد می شود

intoxication

تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم

intracytoplasmic sperm injection

عوارض حین عمل

intraoperative complication

محدودیت رشد داخل رحمی

Intrauterine growth restriction

لقاح داخل رحمی

Intrauterine insemination

ورود مواد غیر طبیعی به داخل رگها

intravasation

تزریق وریدی

intravenous injection

تزریق داخل- چشمی

intravitreal injection

برابر سازی و تطبیق روانی با شخص یا شیئی دیگر ، پدیده ناخودآگاهی است که در آن شخص ادراکات و احساسهایی را که متوجه اشیاء یا اشخاص دیگر است به

introjection

ادخال ، وارد کردن قسمت یا شیئی در قسمت یا شیئی دیگر

intromission

در خود گیری ، جذب دخول بخشی از روده در بخش دیگر intussusception انواژیناسیون ، درهم رفتگی ، لغزش و داخل شدن قسمتی از روده بدرون قسمت بعدی که باعث انسداد روده میشود ، اغلب در اطفال و شیر خواران مشاهده میشود

introsusception

درون گرائی ، 1- در روان پزشکی توجه دادن افکار و علایق به درون خود و گسستن از جهان خارج 2- به درون خود فرو رفتن مانند رحم که ته آن به درون

introversion

لوله گذاری ، قرار دادن یک لوله مثلا در حنجره

intubation

درک مستقیم ، دریافت ناگهانی

intuition

انواژیناسیون ، درهم رفتگی ، لغزش و داخل شدن قسمتی از روده به درون قسمت بعدی که باعث انسداد روده می شود اغلب در اطفال و شیرخواران مشاهده ، تو رفتن ( SUSCEPTION ) یک قسمت از روده در داخل قسمت دیگر ( INTUS )

intussusception

روغن مالی ، مرهم گذاری ‎ -1 مالش پوست با نوعی روغن ‎ -2 روغنی که روی پوست مصرف میشود

inunction

روغن مالی ، مرهم گذاری 1- مالش پوست با نوعی روغن 2- روغنی که روی پوست مصرف می شود

inuntion

توی هم رفتگی ، فرو رفتن عضوی در یک ساختمان کیسه ای ، فرو رفتن قسمتی از روده در خود

invagination

عمل پشت و رو کردن ، معکوس یا وارونه شدن ، 1- برگشتگی یک عضو (مانند رحم) به طوریکه خارج آن عضو در داخل و داخل آن در خارج قرار گیرد 3- در روان

inversion

1- پیچش به داخل ، برگشتگی به داخل 2- تغییرات قهقرائی در تمام بدن یا در یک عضو مثل کوچک شدن رحم بعد از زایمان

involution

یون ، اتم یا گروهی از اتمها که یک بار الکتریکی حمل کرده و یکی از عناصر الکترولیت را تشکیل می دهند

ion

کیفیت یونیزه شدن ، یونیزاسیون ، تجزیه ملکولها و تبدیل آنها به یونهای مشکله خود

ionization

پاره شدن عنبیه

irido - avulsion

پاره شدن عنبیه

irido-avulsion

عمل اشعه دادن ، انرژی تشعشعی ( گرما ، روشنایی ، اشعه مجهول ، اشعه رادیوم) به منظور تشخیص یا درمان ، انتشار ، پرتو افکنی

irradiation

آبیاری شستشو ، شستشوی یکی از حفرات بدن یا یک زخم بوسیله جریان آب یا مایع دیگر

irrigation

تحریک ، 1- عمل تحریک کردن 2- حالت حساسیت و تحریک پذیری شدید

irritation

ایسکمی رپرفیوژن

Ischemia-reperfusion

در رفتگی

islocation

هم ایمنی ، ایجاد پادتن در مقابل پادگن افراد همان گونه

isoimmunization

جداسازی

isolation

افزایش سفتی عضلات بدون تغییر در اندازه عضله

isometric contraction

کوتاه شدن عضله و به وجود آمدن حرکت در مفصل بدون تغییر در سفتی عضله

isotonic contraction

بازسازی تکراری

iterative reconstruction

تنفس ، استنشاق ، کشیدن هوا یا گاز و بخارات دیگر بداخل ریتین

iuhalation

دستگاهی است برای جراحی و آناستوموز جانبی روده که شامل دو سیلندر تکمه ای شکل فلزی بوده که بدون کمک دوخت و دوز به هم متصل می شوند

jaboulays button operation

jaboulays button,operation

jaboulay's button,operation

‎ jactitation بیقراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد و شدیدی است

jactation

بی قراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد وشدیدی است

jactation = jactitation jactitation

بی قراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد وشدیدی است

jactation = jactitation jactitation

بیقراری ، تلاطم بیماری که گرفتار بیماری حاد و شدیدی است

jactitation

رضایت شغلی

job satisifction

در این جراحی مفصل مابین دو استخوان برداشته می‌شود، از این رو به آن فیوژن یا می‌گویند. هدف از انجام عمل فیوژن این است که مانع از حرکت مفصل و ایجاد درد شود، پایداری استخوانی را افزایش دهد و توازن مفصلی را در افراد مبتلا به التهاب مفاصل افزایش دهد

Joint fusion

قطع ناگهانی و سریع بیماری بوسیله کارهای درمانی

jugulation

به هم پیوستگی ، الحاق ، اتصال ، پیوندگاه ، ملتقی ، دوراهی ، ربط dentinocemental j محل اتصال عاج و سیمان ، خط اتصال عاج و سیمان دندان ، ربط dentinocemental j محل اتصال عاج و سیمان ، محل اتصال ، پیوستگاه ، محل تلاقی یا به هم رسیدن

junction

عمل جراحی کادر یا عمل جراحی کادر ‎ - سین ، گاستروتومی که در آن لوله غذا رساننده از طریق یک لیه دریچه مانند وارد شده که پس از برداشتن لوله آن لبه بسته میشود

kader operation

عمل جراحی کادر ، یا عمل جراحی کادر-سین ، گاستروتومی که در آن لوله غذا رساننده از طریق یک لبه دریچه مانند وارد شده که پس از برداشتن لوله آن

kaders operation

kader's operation

کراتین سازی ، تولید کراتین بوسیله یاخته های اپیدرم

keratinization

نوعی بیماری پوستول دار پوست سر

kerion

دررفتگی زانو

knee dislocation

نام تجارتی فرآورده ای از ویتامین K ، نام تجارتی فر آورده ای از ویتامین ‎ K

konakion

نور و تطابق (در مورد واکنش مردمک چشم بکار می رود )

l.& a.=light and sccommodation

نور و تطابق (در مورد واکنش مردمک چشم بکار می رود )

l.& a.=light and sccommodation

آب لاباراک ، محلول هیپوکلریت سدیم که در حجم مساوی آب حل شده باشد

labarraques solution

آب لاباراک ، محلول هیپوکلریت سدیم که در حجم مساوی آب حل شده باشد

labarraque's solution

انحراف یک دندان جلویی از حالت عمودی و قرار گرفتن آن در جهت لبها

labioclination

جابجاشدگی یک دندان از خط تماس دندانهای بالایی و پایینی و انحراف آن به طرف لب ، جابجایی یک دندان از خط جفت شدگی به طرف لب

labioversion

پارگی ، ایجاد زخم در اثر پارگی ، عمل دریدن یا پاره کردن ، زخم پاره شده ، دریده شده و نا صاف

laceration

ریزش اشک ، ترشح و ریزش اشک ، اشک ریزش ، اشک ریختن ، ترشح یا ریزش اشک

lacrimation

بارداری

lactation

سخن نامفهوم ، حرف زدن نوک زبانی و تلفظ حرف ل به جای حرف و

laliation

سخن نا مفهوم ، حرف زدن نوک زبانی و تلفظ حرف ل بجای حرف ر ، شکل کودکانه تکلم ، غان وغون کردن

lallation

1- ورقه سازی ، ساختمان متورق 2- قطعه قطعه کردن سرجنین مرده در عمل آمبریوتومی (embryotomy)

lamination

لیپوساکشن به کمک لیزر

Laser Liposuction

استفاده از لیزر جهت انعقاد نسج برای درمان جدا شدن شبکیه

laser photocoagulation

خمیدگی به یک پهلو ، خم شدن به یک طرف

lateroflexion

خمیدگی بیک پهلو

lateroflxion

چزخش نصف النهار عمودی چشم به هر یک از دو طرف

laterotorsion

انحراف غیر عادی به یک پهلو

lateroversion

ضایعه

lesion

نرم سازی ، سایش ، صلایه ، خمیر سازی ، ساییدن یا پودر کردن یک ماده سخت یا آبدار

levigation

حرکت یک چشم به سوی چپ

levoduction

انحراف به چپ ، چپ گردی ، چپ گرائی

levogyration

چپ گرائی ، چرخش به طرف چپ ، چپ گردی

levorotation

پیچش به سمت چپ

levotorsion

گرایش به چپ ، گردش به سمت چپ

levoversion

ضخیم شدن و سخت شدن پوست ، سفت و سخت شدن پوست ، ضخیم و صفت شدن پوست ، به همراه نمایان تر شدن خطوط پوستی

lichenification

اصلاح سبک زندگی

Lifestyle Modification

کاربری و استفاده از لیگاتور ، بکاربردن یک لیگاتور ، روش بستن با متصل کردن

ligation

سازند آهکی

lime formation

محدودیت ، شرط ، حد ، تحدید

limitation

به بسته شدن دندانها که در آن نسبت به خط طبیعی قوس دندانی ، دندانها به طرف زبان متمایل می باشند

linguociusion

بد بسته شدن دندانها که در آن نسبت به خط طبیعی قوس دندانی ، دندانها بطرف زبان متمایل میباشند

linguoclusion

جابجاشدگی دندان و انحراف آن به طرف زبان ، انحراف یک دندان از خط اکلوزیون به طرف زبان

linguoversion

لیپوساکشن، چربی کشی

Liposuction

آبگونه سازی ، گدازش ، مایع شدگی

liquefaction

تبدیل شدن به حالت مایع

liqufaction

جنین سنگی شده

lithopedion

جدا کردن مواد محلول از مواد غیر محلول به وسیله یک حلال مشخص و استخراج آن محلول

lixiviation

قطعه بندی ، تشکیل شدن لوب ها ، وضعیت داشتن چند لوب

lobation

تزریق موضعی

local injection

تمرکز ، تعیین جا ، تخص بیک جا

localization

جنبش ، حرکت ، تغییر مکان brachial l brachiation locomotor جنبشی ، حرکتی ، تغییر مکان brachial l brachiation locomotor جنبشی

locomotion

بریدگی بزرگ

long incision

عدم ثبات

loss of fixation

لوسیون ، نوعی سوسپانسیون آبکی محتوی دارو که برای مصرف خارجی بدن بکار می رود

lotion

کم اصطحکاک

low friction

تحریک با فرکانس پایین

low-frequency stimulation

ناحیه کمری - کمری 5 (مهره کمری)

lumbar region

یکی شددن اولین مهره خاجی با زوائد عرضی پنجمین مهره کمری

lumbarization

در رفتگی ، جابجا شدگی ، در رفتگی مفصل استخوان

luxation

ایجاد یک فرآورده پایدار از یک ماده بیولوژیکی از طریق سرد کردن سریع و گرفتن آب از این فرآورده یخ زده تحت خلاء شدید

lyophilization

غلظت ماکزیمم مجاز ، (در مورد سمومی که در موقع کار و پیشه می توان با آن مواجه شد و غیره به کار می رود )

m.a.c = maximum alloweble concentration

جامعه کتب پزشکی

m.l.a.= medical library association

خیساندن ، در مامایی به تغییرات استحاله ای و احتمالا تجزیه و فساد بعدی جنین حبس شده در رحم گفته می شود

maceration

بزرگ نمایی ، ازدیاد ظاهری اندازه یک شیئی به وسیله ذره بین

magnification

اطلاعات اصلی

main information

سندرم سو جذب

malabsorption

نقص یا اختلال در هضم و جذب ، اختلال در هم گونی یا آسیمیلاسیون

malassimilation

مالش

malaxation

خروج دندان خارج از محل طبیعی خودش

maleruption

ناهنجاری

Malformation

سوء تغذیه ، هرگونه اختلال در عمل تغذیه

malnutrition

بد بسته شده دهان بطوریکه دندانهای مقابل درست روی هم قرار نگیرند ، بد بسته شدن دهان و میزان نبودن دندان های فک بالا و پائین با هم

malocclusion

جایگیری غیر طبیعی ، استقرار غلط ، وضعیت ناجور

malposition

ظاهر شدن جنین بطور غلط و ناجور

malpresentation

بدتنظیمی

malregulation

انحراف و چرخش مرضی یا غیر طبیعی

malrotation

بد جوش خوردن

malunion

سوتغذیه

malutrition

1- حالت داشتن شکل نوک پستان 2- حالت برجستگی مانند نوک پستان

mamillation

زبردستی ، مهارت در کار با دست مثلا در تغییر وضعیت جنین ، جا انداختن در رفتگی ها و امثال آن ، جا انداختن استخوان شکسته یا مفصل دررفته با مانور

manipulation

کیسه سازی ، تبدیل ساختن یک محوطه بسته به یک کیسه باز از طریق شکافتن و دوختن لبه های دیواره آن به لبه های زخم

marsupialization

مرد شدگی ، رشد و تکامل صفات نرینگی

masculation

القاء یا ایجاد خواص جنسی ثانویه نردر ماده

masculinization

جویدن

mastication

استمناء ، ایجاد خوش جنسی از طریق تحریک اعضای جنسی خود

masturbation

برش مک برنی ، نوعی برش شکمی که بطور موازی با رشته های عضله مایل خارجی و در حدود 5/2 سانت از خار قدامی فوقانی استخوان خاصره انجام می شود ، نوعی برش شکمی که بطور موازی با رشته های عضله مایل خارجی و در حدود ‎ 2/5 سانت از خارقدامی فوقانی استخوان خاصره انجام میشود ، پوست و چربی زیر پوستی را میبرند و به عضله مایل خارجی میرسند رشته های آن را میبرند به عضله مایل داخلی میرسند و رشته این عضله با رشته های عضله عرضی را میشکافند

mc burneys incision

برش مک برنی ، نوعی برش شکمی که بطور موازی با رشته های عضله مایل خارجی و در حدود 5/2 سانت از خار قدامی فوقانی استخوان خاصره انجام می شود

mc burney's incision

عمل جراحی به طریقه مک دوول ، برداشت کیست تخمدانی یا خود تخمدان از راه برش شکم

mc dowells oparation

عمل جراحی به طریقه مک دوول ، برداشت کیست تخمدانی یا خود تخمدان از راه برش شکم

mc dowell's oparation

عمل جراحی بطریقه مک دوول ، برداشت کیست تخمدانی یا خود تخمدان از راه برش شکم

mc dowells operation

آموزش پزشکی

medical education

دارو

medication

مصرف دارو

medicine consumption

بزرگ شدن غیرعادی فضاهای واقع در مغز استخوان در استخوان اسفنجی

medullization

پیمایش ، سنجش ، اندازه گیری

menluration

قاعدگی ، حیض ، دوره ماهانه خروج خون از رحم زن غیر حامله که معمولا چهار هفته به چهار هفته در انسان و چند نوع پریمات دیگر اتفاق می افتد ، خونریزی ماهانه از واژن

menstruation

قاعدگی

mensturation

پیمایش ، سنجش ، اندازه گیری

mensuration

ایجاد چین یا تا زدن از طریق جراحی در قسمتی از روده بند برای کوتاه کردن آن

mesenteriplication

انحراف یک دندان از حالت عمومی به طرف دندان بعدی که نسبت به آن در قوس دندانی دارای موقعیت میانی است

mesioclination

بد بسته شدن دهان به طوریکه دندانهای فک زیرین نسبت به دندانهای فک زبرین به جای اینکه عقب تر قرار گیرند رو در رو قرار گیرند

mesioclsusion

بد بسته شدن دهان بطوریکه دندانهای فک زیرین نسبت به دندانهای فک زیرین نسبت به دندانهای فک زبرین بجای اینکه عقب تر قرار گیرند رو در رو قرار می گیرند

mesioclusion

سطحی که بدن را به دو نیمه قرینه چپ و راست قسمت می کند

mesion

جابجاشدگی یک دندان در طول قوس دندانی بطرف خط میانی صورت

mesioversion

ایجاد یک چین در مزوکولون به منظور کوتاه کردن آن

mesocoloplication

مرکز طرفی استخوانی شدن در استخوان ثنایائی برای دندان ثنایای طرفی

mesognathion

پراکندگی کولوئیدهای بدن

metabolodispersion

فلز بر روی فلز قطعات بزرگ لولاهای مفصل ران

Metal-onmetal total hip joint articulation

نقطه ای است واقع در خط وسط پیشانی بین برجستگی های فرونتال

metopion

حرکت سریع مثل حرکات چشم در موقع چشمک زدن

mication

عدم رشد میکروبی

microbial inhibition

ریزگردش خون

microcirculation

میکرودرم ابریژن

Microdermabrasion

امتحانات شیمیایی از مقادیر بسیار کمی ماده

microdetermination

تشریح و برش دادن یا دیسکسیون بافت یا سلولها در زیر میکرسکوپ

microdissection

اکسیداسیون مقدار کمی ماده برای حذف مواد آلی آن و به جای ماندن فقط خاکستری از آن

microincineration

ضایعه ریز ، ضایعه بسیار کوچک

microlesion

ترانسفوزیون یا داخل کردن مقدار کمی خون فرد دیگر به درون گردش خون بیمار

microtransfusion

(میل به) ادرار زیاد ادرار ، شاشیدن ‎ urination عمل ادرار کردن

micturition

افسردگی خفیف

mild depression

کوچک انگاری

minimisation

اعلامیه ی وزیران

ministerial declaration

جهش بدمعنی هموزیگوت

missense homozygous mutation

میتوکندری ، دانه ها یا رشته های ریزی که در سیتوپلاسم سلول وجود داردو محل اصلی واکنشهای اکسیداتیوی هستند که به وسیله آن انرژی مواد غذایی

mitochondrion

پس زدن خون از دریچه میترال

Mitral regurgitation

به حرکت در آوردن ، بسیج بحرکت در آوردن استخوانچه رکابی گوش ، تصحیح جراحی بیحرکتی استخوانچه های رکابی گوش بمنظور درمان کری ‎stapes m

mobilistion

قطعه قطعه برداری ، قطعه قطعه کردن یک تومر یا عضو و تکه تکه برداشتن آن

morcellation

ترتیب یافتن یاخته های شکل دهنده بمنظور ایجاد ترکیب و اندازه اصلی و آینده عضو

morphodifferentiation

معاینه حرکتی

motor examination

مکمل‌یاری مولتی‌مینرال ها

Multi Minerals Supplementation

تغییر تأثیر یک ترکیب فعال محلول بر چرخش نور بعلت گذشت زمان

mutarotation

تغییر ، دگرگونی ، تحول ، جهش ، موتاسیون ، بخصوص دگرگونی در یک ژن که در نسلهای بعدی موجود زنده ایجاد تغییرات تازه میکند این نام را هوگودووری

mutation

‎ -1 آن قسمت از سیستم عصبی مرکزی که شامل پیاز مغز تیره و قسمت پائینی شکمچه چهارم است ‎ -2 قسمت عقبی دو وزیکول مغزی که از طریق تخصیص یابی برای رومبنسفال در جنین تشکیل می شود

myelencephaion

‎ myelinization میلین سازی ، تولید میلین در گرداگرد یک آکسون

myelination

میلین سازی ، تولید میلین در گرداگرد یک آکسون

myelinization

انفارکتوس میوکارد INFARCT به معنی نکروز و مرگ است

myocardial infarction

عمل جراحی نفزیگر ، برش و برداشت دیوارهای بالایی و جانبی کاسه چشم در اگزوفتالموز

naffzigers operation

عمل جراحی نفزیگر ، برش و برداشت دیوارهای بالایی و جانبی کاسه چشم در اگزوفتالموز

naffziger's operation

واکنش ناگلر ، تولید تیرگی در سرم خون انسان از راه اضافه کرده سم میکرب کلسترودیوم پرفرینژنس که علامت وجود این میکرب است

nagler reaction

نانواتمیزیشن ، تبدیل مولکول به اتم در ابعاد نانومتر

Nano atomization

تشخیص ریز منفذ

nanopore detection

نقطه میانی درز پیشانی- بینی

nasion

انطباق/سازش طبیعی

native conformation

انتخاب طبیعی

natural selection

انتقال مادون قرمز

near-infrared transmission

اصلاح و ترمیم مجدد عصب پس از قطع آن

nearotization

گرد شدگی ، تبدیل به ذرات شدن

nebulization

آسیپراسیون سوزنی

Needle aspiration

تشکیل اعصاب

nerve regeneration

القاء فکری ، تلقین

neuro-induction

فعالیتهای ترشحی یاخته های عصبی

neurolecretion

تنظیم اعصاب ، تنظیم و کنترل فعالیت عصبی

neuroregulation

فعالیتهای ترشحی یاخته های عصبی

neurosecretion

neurectasia کشیدن یک عصب بمنظور از بین بردن درد

neurotension

اصلاح و ترمیم مجدد عصب پس از فطع آن

neurotization

تشکیل صفحه عصبی در مراحل اولیه جنینی و سپس بسته شدن آن و تشکیل لوله عصبی

neurulation

انفیلتراسون نوتروفیلی

neutrophil infiltration

کاربرد داروی جدید حیوانی

new animal drug application

کاربرد داروی جدید

new drug application

ترجمه شکاف

nick translation

چشمک ، چشمک زنی

nictitation

برقراری و جایگیری اوول گشنیده شده (زیگوت) در آندومتریوم رحم در موقع حاملگی

nidation

واکنش نینهیدرین

ninhydrin reaction

احیاء/کاهش نیترات

nitrate reduction

اکسیداسیون نیتریتها و تبدیل آنها به نیترات ، تبدیل به شوره ، تبدیل نیتروژنی ، شوره سازی/گذاری ، نیتراته شدن

nitrification

تثبیت ازت

nitrogen fixation

اکسیداسیون آمونیاک و تبدیل آن به نیتریتها

nitrosification

تخلیه ناخودآگاه انرژی عصبی بعلت تحریک ناشی از صدمه و آسیب

noci - association

تخلیه ناخودآگاه انرژی عصبی بعلت تحریک ناشی از صدمه و آسیب

noci-association

درک تحریکات ضربه ای

nociperception

ندولاسیون

nodulation

غیر منفصل ، چسبیده ، جدانشدن زوجهای کروموزومی در خلال تقسیم (میوز) ، عدم/نا گسستگی

nondisjunction

نوترکیبی غیر همتا/ناهمتا

non-homologous recombination

غیردارویی

non-medication

عدم تکثیر/فزونی/گسترش

nonproliferation

جهش بی معنی

nonsense mutation

متصل نشونده ، جوش نخوردن دو سر استخوان شکسته

nonunion

پبرای حدود 80 درصد از یبوست مزمن ایدیوپاتیک محسوب می شود. همانطور که از نام آن پیداست، انتقال دستگاه گوارش، به خصوص از روده بزرگ، در این زیر گروه از یبوست مزمن، عادی است

Normal transit constipation

انتخاب متعادل کننده ، گزینش بهنجار کننده

normalizing selection

تنوس عادی ، کشش عادی ، فشار عادی

normotension

هم تیرگی شمالی ، هیبریداسیون نورترن

northern hybridization

اخطاریه ، اطلاع ، اطلاعیه ، گزارش

notification

تولید محصول کشاورزی بدون زراعت

no-tillage crop production

پیوند هسته ای

nuclear transplantation

هم تیرگی اسید نوکلئیک

nucleic acid hybridization

داروی بیحسی

numbing medication

‎ nodding سرجنبانی ، جنبش ، نوسان

nutation

محدودیت های مواد مغذی

nutrient limitation

تغذیه ، قوت گیری ، خوراک گیری ، جذب غذا

nutrition

آموزش تغذیه ای

nutrition education

نیمه کوری

obcecation

بی حسی و کرختی قسمتی از بدن بعلت فشار وارده بر روی یک عصب

obdormition

بیحسی و کرختی قسمتی از بدن بعلت فشار وارده بر روی یک عصب

obdormltion

اتوپسی مربوط به پزشکی قانونی

obduction

اوبلیون ، نقطه ای است روی درز سهمی جمجمه در محل تقاطع این درز با خط مابین سوراخهای آهیانه ای

obelion

عمل جراحی اوبر ، برش یا شکافتن کپسول مفصلی

ober s operation

عمل جراحی اوبر ، برش یا شکافتن کپسول مفصلی

ober s operation

عمل جراحی اوبر ، برش یا شکافتن کپسول مفصلی

ober 's operation

تیرگی ذهن ، گیج سازی

obfuscation

بررسی/مطالعه مشاهده ای تئوری اشغال فعالیت آگونیست

observational study occupation theory of agonist action

وسوسه ، اشتغال ذهن ، ایده یا تحریکات ذهنی ناخواسته که ضمیر را اشغال می کنند و ذهن را تحت تاثیر قرار میدهند به طوری که انسان را به کارهای

obsession

یبوست سخت و مقاوم و بهبود ناپذیر

obstipation

جلوگیری ، ممانعت ، بند ، قبض ، انسداد

obstruction

عصب کشی ، از بین بردن حس

obtusion

جوش خوردگی اولین مهره گردنی با استخوان پس سری

occipitalization

جوش خوردگی اولین مهره گردنی با استخوان پس سری

occipitilization

بسته شدگی ، مسدود سازی ، جفت شدگی 2- رویهم قرار گرفتن دندانهای بالا و پایین در موقع بسته بودن دهان یا در خلال حرکات جوشی

occlusion

حرکت کره چشم

oculogyration

1- عمل بوئیدن 2- حس بویایی

olfaction

اختلال در حس بویایی

olfactory dysfunction

تخمک گذاری محدود ، خروج اوول از تخمدان بتعدادی کمتر از تعداد طبیعی

oligo - ovulation

تخمک گذاری محدود ، خروج اوول از تخمدان به تعدادی کمتر از تعداد طبیعی

oligo-ovulation

‎ omentopexy ثابت کردن یا تثبیت چادرینه برای برقراری جریان خون پهلوئی در هنگام انسداد و ریدباب

omentofixation

دگر گشن ، گرده افشانی باز

open pollination

عمل

operation

واکنش موضعی ملتحمه چشم پس از تزریق سموم میکربها حصبه و سل

ophthalmoreaction

نقطه میانی حاشیه پایینی سوراخ جلوئی – پایینی استخوان پس سری

opisthion

آلودگی/عفونت فرصت طلب

opportunistic infection

تلقیح اپسنین ، رساندن میکربها و سایر مواد سلولی به بیگانه خوار

opsonification

اوپسونین سازی

opsonization

داروهای خوراکی

oral medication

مکمل خوراکی ویتامین

Oral Vitamin Supplementation

سازمان بندی ، ‎ -1 رویداد سازمان دادن یا سازمان گرفتن ، بخصوص تبدیل یک توده بی شکل مثل تبدیل لخته خون یا ترشح التهابی به بافت فیبرو ‎ -2 یک موجود زنده یا بدن سازمان یافته

organization

جهات یابی ، تعیین موقعیت ، تشخیص موقعیت خود نسبت به زمان و مکان

orientation

منشاء همانند سازی دی ان ای

origin of dna replication

مبداء همانند سازی

origin of replication

واکنش سرمی

orrhoreaction

دق قائم ، دق کردن در حالیکه بند انتهایی انگشت عمود بر سطح بدن قرار گرفته باشد

orthopercussion

خمیازه ، دهان دره

oscltation

تنظیم فشار اسمزی درونی یک موجود زنده ساده به فشار اسمزی محیط

osmoregulation

پیوند استخوانی

osseointegration

استخوانی شدن ، استخوان سازی ، تشکیل استخوان

ossification

‎ lithopedion جنین سنگی شده

osteopedion

گانگلیون گوشی

otoganglion

پیچ خوردگی تخمدان

ovarian torsion

دقت کلی معاینه

Overall accuracy of examination

آتروپین سازی بیش از حد ، فرا آتروپین سازی

overatropinization

جبران زیادی ، تصحیح اغراقی نقص واقعی یا خیالی بدنی یا روانی

overcompensation

تعمیم افراطی

overgeneralization

افزایش تهویه ، تنفس عمیق و طولانی

overventilation

تخمک گذاری ، رسیدن و خارج شدن تخمک از تخمدان

ovulation

تخمک‌گذاری

ovultion

اکسیداسیون ، ترکیب شدن یک ماده با اکسیژن ، اکسایش ، اکسیده شدن/کردن

oxidation

واکنش اکسایش-کاهش

oxidation-reduction reaction

فسفوریلاسیون اکسایشی

oxidative phosphorylation

مصرف اکسیژن

oxygen consumption

ازاله بکارت ، معمولا در مورد پاره شدن پرده بکارت دختران در اثر رابطه جنسی این واژه به کار می رود

oxygen d.=anoxemia defloration

مکمل سازی اکسیژنی

oxygen supplementation

اشباع شدن از اکسیژن

oxygenation

کاهش ازن

ozone depletion

ملامسه ، معاینه با دست ، لمس

palpation

طپش سریع قلب

palpilation

تپش قلب

palpitation

پاپول سازی ، ایجاد پاپول

papulation

‎ parabiont یکی از دو موجود زنده ای که با یکدیگر همزیستی دارند

parabion

واژگونی پاراسنتریکی

paracentric inversion

یکی از توده های سلولی کرومافین که نزدیک عقده ها و شبکه های اعصاب خودکار قرار گرفته اند

paraganglion

ترکیبی است که در صرع کوچک بعنوان ضد تشنج مورد استفاده قرار می گیرد

paramethadion

پاراپاتریک اسپشیشن

parapatric speciation

یک داروی حشره کش که در انسان احتمال ایجاد مسمومیت کشنده دارد

parathion

هضم ناقص

partial digestion

عمل زایمان ، تولد ، زادآوری زایمان ، وضع حمل ، ولادت

parturition

انتشار غیرفعال

passive diffusion

پاستوریزاسیون ، قرار دادن مواد در حرارت 60 درجه به مدت نیم ساعت و سرد کردن ناگهانی آن که باعث کشته شده قسمت اعظم باکتری های بیماریزا و

pasteurization

بیماری سازی

pathologization

زایمان وضع حمل

paturition

شیپورک ، اطاق ، محفظه

pavilion

رشد پایه تومر

pedicellation

پایه سازی 2- آلودگی به شپش

pediculation

رشد پایه تومور

peedicellation

معاینه اعضاء تولید مثل در داخل لگن

pelvic examination

اختلال عملکرد کف لگن. اختلالات کف لگن باعث یک سری مشکل در نگهداری و تخلیه ی مدفوع و همچنین درد میشود

pelvic floor dysfunction

درک ، قوه ادراک یا دریافت ، احساس مشاهده ، وصول

perception

تراوش ، نفوذ ، تصفیه ، جدا کردن قسمت محلول یک دارو به کمک گذراندن یک حلال از روی آن

percolation

پیش از بارداری

per-conception

دق ، ضربه زدن

percussion

مداخله از طریق پوست

percutaneous intervention

دمیدن هوا در داخل یک محفظه برای خارج کردن ترشحات آن

perflation

‎ -1 عمل سوراخ کردن ‎ -2 سوراخ موجود در یک قسمت

perforation

روغن مالی ، مالش بکمک یک روغن یا پماد

perfrication

ریزش ، آب پاشی ریزش ، ریختن بداخل ، بیشتر منظور از این واژه تزریق قطره قطره مایعات است

perfusion

دوره قاعدگی

period of menstruation

جریان خون محیطی و قسمت بیرونی شامل انتهاها

peripheral vascular circulation

دید جانبی

Peripheral vision

وجود یک جواب یا عقیده در مقابل سئوالات مختلف

perseveration

شخصی سازی

personalisation

-1 عرق کردنن تعریق ‎ -2 عرق عرق نامحسوس ، تعریق غیر محسوس ‎Insensible p عرق محسوس ، تعریق محسوس که پوست بدن را مرطوب میکند ‎sensible p ، عرق بدن

perspiration

انحراف ، برگشتگی ، انحراف از جریان طبیعی sexual p انحراف جنسی ، برگشتگی جنسی ، انحراف از جریان طبیعی sexual p انحراف جنسی

perversion

نفت ریزی ، ریختن نفت بر روی آب مرداب ها بمنظور کشتن لار و پشه

petrolization

ریه برداری ، عمل برداشتن قسمتی از ریه

pfteumoresection

نرم کردن عدسی چشم بوسیله عمل جراحی جهت سهولت در آوردن آن

phacoemulsification

ادای حروف صدادار ، عمل عبور هوا از میان طناب های صوتی حنجره که مرتعش شده و ایجاد صدا می کند

phonation

کاربری سوند صدا رسان برای تعیین صداهائی که در سیستم گردش خون ایجاد میشوند تعیین صداها بوسیله سوند صدارسانی که برای تشخیص عیوب قلبی به درون قلب وارد کرده اند ‎intracardiac p

phonocatheterization

گرفتن تحریکات صوتی ، صداگیری

phonoreception

تغلیظ ماده پروتئینی بوسیله کاربری کنترل شده اشعه نورانی مثلا در درمان حالالت پاتولوژیک چشم

photocoagulation

نورگیری ، پدیده آشکار کردن انرژی نورانی که معمولا بین طول موج های ‎ 3900 و ‎ 7700 آنگسترم یعنی در ردیف نور قابل رویت قرار دارند

photoreception

رنگی شدن، تجمع رنگیزه در بافت ها

pigmentation

پای مصنوعی موقت

pillion

راست شدن موها ، شقیت موها

pilo-erection

فرو کردن یک یا چند مو به درون کیسه آنوریسمی به منظور تشویق ایجاد لخته خونی

pilojection

تشکیل جفت ، وقایع پی در پی که بعد ازغرس جنین در رحم بوقوع پیوسته و منجر به تشکیل جفت می شود

placentation

کاشتن ، غرس کردن ، قرار دادن موادی در بدن

plantation

افیوژن پلاسما ، تراوش پلاسما

Plasmatic effusion

ریزش مایع به درون فضای جنبی

pleural effusion

عمل چین دادن یا تازدن به منظور کوتاه کردن اندازه یک عضو یا ساختمان بدن

plication

ریه برداری ، عمل برداشتن قسمتی از ریه

pneumoresection

نقطه قدامی میانی چانه

pogonion

قطبی کردن نور یا جدا کردن شعاعهایی که جهت نوسانات آنها با یکدیگرموازی می باشند

polarization

دمیدن هوا به درون مجرای لوله استاس

politzerization

آلودگی به میکربهای مختلف ، عفونت با چند میکرب مختلف

polyinfection

ترکیب و تراکم ذرات ، اتحاد و پیوستگی دو یا چند مولکول و ایجاد یک مولکول واحد بدون تولید ثانویه دیگر

polymerization

گردش خون ضعیف

poor circulation

تغذیه نامناسب

poor nutrition

جمعیت ، نفوس ، مردم ، اهالی ، سکته ، افراد یک جامعه یا طبقه افرادی که دارای نقص فکری یا جسمی میباشند ‎C3 P

population

پرفشاری ورید باب

portal hypertension

گردش خون کبدی یا باب که خون را از روده به کبد می رساند

portal or heptic circulation

جزئی ، بخشی

portion

ضعیت ، حالت ، چگونگی ، وضع یا طرز قرار گیری بدن ، بخصوص وضعیت بدن جنین نسبت به لگن مادر در شروع زایمان وضعیت تشریحی ، وضعیتی که در آن بدن انسان راست ایستاده و کف دستها بسوی جلو باشد این وضعیت برای نشان دادن محل و موقعیت ساختمانهای بدنی مورد استفاده قرار میگیرد ‎anatomic p وضعیت استلقاء ، حالتی است که بدن روی سطح افقی دراز میکشد و بر طبق جنبه سطح ملاسمه بدن به وضعیت استقاء پشتی ، پهلوئی چپ یا راست و شکمی نامیده میشود ‎decubitus p وضعیت فولر ، وضعیتی که در آن سر تخت بیمار باندازه ‎18 تا ‎ 20 اینچ (‎ 45/72 تا ‎ 50/8 سانت) بالاتر از سطح تراز است ‎Fowler's p وضعیت زانو آرنج ، وضعیتی که بیمار بر روی زانوها و آرنج خود تکیهع کرده باشد ‎genucubital p وضعیت زانو سینه ، وضعیتی که بیمار بر روی زانو و سینه خود بر روی زمین قرار گرفته و دستها را در بالای سر خود قرار میدهد ‎genupectoral p وضعیت زانو‎- سینه ، در این وضعیت بیمار روی زانوان و آرنجهای خود قرار میگیرد و سرش را روی دستها یس قرار میدهد ‎knee-chest p وضعیت سنگ درآوری ، بیمار به پشت میخوابد پاهایش به رانها و رانها را به شکم میچچسباند و از هم دور میکند ‎lithotomy وضعیت سیمس ، وضعیتی است که در بیمار بر روی شانه و سینه چپ خود بر روی تخت خوابیده و پا و ران راست وی بطرف بالا کشیده شده باشد ‎Sims's p وضعیت ترندلنبورگ ، بیمار به پشت روی سطحی با زاویه ‎ 45 درجه قرار میگیرد و پاهای او از لبه تخت آویزان است ‎Trendelenburg's p

position

بدجفت شدن قوسهای دندانی بطوریکه قوس آرواره ای نسبت به قوس فک بالا در عقب قرار گیرد

posteroclusion

آنچه پس از بستن رگهای خونی اتفاق افتد ، پس از لیگاسیون

postligation

افسردگی پس از زایمان

Postnatal depression

ارزیابی پس از عمل

Postoperative Evaluation

افزایش قدرت یک ماده بکمک یک ماده دیگر بطوری که قدرت حاصل ، از جمع دو نیروی مزبور بیشتر باشد

potentiation

مقادیر زیاد داروی مایع ، دوز زیاد داروی مایع

potion

رسوب

precipitation

آگاهی از پیش ، درک مافوق حسی از وقایع آینده

precognition

پیش از بارداری

preconception

ارتباط بین دو گروه از دو گونه متفاوت بطوریکه ادامه حیات یکی بدون گرفتن ، کشتن و تغذیه از دیگری امکان نداشته باشد

predation

هضم مصنوعی غذا قبل از خوردن آن

predigestion

پذیرش خاص نسبت به برخی بیماریها

predisposition

اخذ ، دریافت ، درک

prehension

پیش ایمنی ، مصونیت مصنوعی که در اوان نوزادی ایجاد شود

pre-immunization

تجویز داروهای خواب آور اولیه (خواب پایه) ، قبل از بیهوشی عمومی

premedication

گروهی از علائم که قبل از شروع قاعدگی ایجاد شده ، شخص احساس تحریک پذیری و فشار می نماید

premenstrual tension

پیش زینهاری ، مصونیت بوسیله تلقیح واکسن

premunition

تنفس عمیق اکسیژن قبل از رسیدن به هوای کم فشار بمنظور جلوگیری از بیماری ((کاهش فشار آتمسفر))

preoxygenation

آماده سازی

Preparation

تجویز

prescription

مایش ، معرفی ، ارائه ، ظهور ، نمایش نمایا موقعیت یک قسمت از بدن جنین در سوراخ گردن رحم در هنگام زایمان نمای ته ، پرزانتاسیون ته ، نمایش پائین تنه بچه (در مامائی) ‎breech p نمایش یا نمای سر ، نمودار شدن سر جنین در هنگام وضع حمل که ممکن است نمایش ابرو ، فرق سر یا صورت باشد ‎cephalic نمای مرکب ، پرزانتاسیون مرکب ، پرولاپس دست و پای جنین به موازات سر آن در پرزانتاسیون سفالیک یا پرولاپس یک یا هر دو دست به موازات نمای از ته در شروع زایمان ‎copound p نمای جفتی ، جفت سر راهی ، که در قسمت تحتانی قطعه رحم قرار میگیرد و مجرای گلوی رحم را بطور ناقص یا کامل میپوشاند ‎placental p نمایش یا نمای عرضی ، پرزانتاسیون عرضی ، نمایش یک طرف بدن جنین در مجرای گلوی زهدان ‎transverse p

presentation

قسمتی از منطقه جنینی در جلو و طرفین سر که تا مدتی بدون مزودرم باقی می ماند

proamnion

ایجاد ، تولید مثل

procreation

معرفی محصول

Product Description

آرام سازی پیش رونده عضلانی

Progressive muscle relaxation

-1 برآمدگی ، پیش آمدگی ‎ -2 عمل بیرون زدن ، قسمت برآمده ‎ -3 نوعی رفلکس مغزی روانی است که شخص عقده های واپس زده خود را بدیگری منسوب میکند ، عقاید خود را بدیگری نسبت دادن

projection

تکثیر ، تولید مثل یا تزاید اجزاء همانند بخصوص سلولها و کیست های مرضی ، پرولیفراسیون

proliferation

پرولیفراسیون، تکثیر

prolifration

چرخش بدن و یا رویه هر یک از اعضاء بطرف پائین مانند قرار دادن کف دست بطرف پائین

pronation

تزاید ، تولید مثل

propagation

حس عمقی

proprioception

-1 آمادگی برای افتادن به جلو ‎ -2 عمل تند راه رفتن

propuision

آمادگی برای افتادن به جلو 2- عمل تند راه رفتن

propulsion

دیسکسیونی که دقیقا و با برنامه انجام می شود تا ساختمانهای تشریحی مورد بررسی و نمایش قرار گیرند

prosection

پائین ترین نقطه جلوئی لثه بین ثنایاهای مرکزی فک بالائی

prosthion

ضعف و بی حال شدید

prostration

تمدید ، امتداد ، کشیدگی به سمت جلو کشیدگی آرواره به جلو ، نوعی ناهنجاری در صورت که در آن پائین ترین نقطه خط میانی فک پائینی (ناتیون) نسبت به سطح کاسه چشمی جلو قرار گرفته است ‎mandibular کشیدگی فک بالا به جلو ، نوعی ناهنجاری صورتی که در آن سوب نازیون (‎ subnasion) نسبت به سطح کاسه چشمی جلو قرار گرفته است ‎maxillary p

prot action

همزیستی بین دو دسته موجودات از گونه های مختلف بترتیبی که از همکاری یکدیگر استفاده کنند ، ولی بدون وجود دیگری نیز قادر بادامه حیات باشند

protocooperation

پیش رفتگی ، پیشامدگی ، جلو افتادگی ، بیرون افتادگی

protrusion

انسداد کاذب ، حالتی مانند بند آمدن و مسدود شدگی انسداد روه کاذب ، حالتی است ، که یا یبوست ، درد کولیکی و تهوع همراه است بدون اینکه دلیل و گواهی برای انسداد در موقع شکافتن شکم و بررسی (لاپاروتومی) بدست گید ‎Intestinal p

pseudo - obstruction

تنگی کاذب ، حالتی شبیه تنگ شدن بدون اینکه مجرا تنگ شده باشد تنگی کاذب آئورت ، ناهنجاری مادرزادی که شبیه تنگی رگ است ولی در آن تنگی رگ وجود ندارد ‎p of the aorta

pseudocoarctation

جفت گیری کاذب ، نوعی هم آغوشی جنسی که در آن جنس نر جنس ماده را در آغوش کرفته و مایع منی را بر روی تخمک که در حال خروج از بدن جنس ماده میباشد میریزد

pseudocopulation

عقده کاذب ، برجستگی بر روی عصب که شبیه به عقده لنفاوی باشد

pseudoganglion

ظاهر شدن کاذب کیسه آب نرمال در قولون

pseudohaustration

نقطه الحاق استخوانهای پیشانی ، آهیانه ، گیجگاهی و پروانه ای

pterion

واکنش بزاقی ، واکنشی که در اثر بزاق یا بر روی بزاق انجام می گیرد

ptyaloreaction

رشد کردن به وسیله جوانه زدن و غنچه درآوردن

pullulation

جریان خون ریوی

pulmonary circulation

عفونت ریوی

pulmonary infection

ضایعه ریوی

pulmonary lesion

تبدیل به پولپ

pulpefaction

ضربان مرتب مثل ضربان نبض

pulsation

تسهیل تخلیه مدفوع ، موجب تخلیه آزاد مدفوع

purgation

ایجاد پوستول

pustulation

گندیدگی ، تعفن ، عفونت ، پوسیدگی ، فساد ، فساد و تج ی مواد حیوانی یا گیاهی به وسیله عمل میکروبها

putrefaction

تقسیم به چهار قسمت ، بخش کردن به چهار بخش

quadrisection

خرد کردن داروها یا کاهش دادن آنها به تکه های کوچک

quassation

quenuthoracoplasty عمل جراحی کوئنو که در آن دنده ها را بمنظور کمک به تو رفتن دیواره سینه در آمپیم بر میدارند (آمپیم ، جمع شدن چرک در فضای نسجی یا حفرات تو خالی بدن)

quenu-wayo operation

قرینه سازی ، نیمی از ملکولهای یک ترکیب ظاهراً فعال به ملکولهائی که درست شکل مقابل نیمه دیگر را داشته باشند بنحوی که قدرت چرخش آن ترکیب کاملا از بین برود و حالت توازن ساکنی بین ملکولهای راست بر و چپ بر آن بوجود آید

racemization

اشعه

radiation

دیسکسیون رادیکال گردنی

radical neck dissection

ذره تشعشعی ، ذره ای که از ماده رادیوآکتیو پرتاب میشود

radion

شاخه شاخه گی ، انشعاب

ramification

رقت ، کاسته شدن از تراکم عنصری یا ترکیبات شیمیایی بافتی مثلاکم شدن مواد سازنده استخوان در بعضی بیماریها

rarefaction

توجیه ، موافق دلائل عقلی تعبیر کردن ، با استدلال عقلی تفسیر کردن ، از حیث تولید و مصرف به حالت موازنه در آوردن ، یک جریان ذهنی که بوسیله آن فرد اعمال و رفتار خود را از راه توسل به بهانه های قابل قبول برای عرف و برای شخص خویش توجیه می کند و به این ترتیب خود را در دروغ گفتن محق می بیند

rationalization

واکنش ، عکس العمل ، انفعال ، برگشت ، نتیجه ، اثر واکنش ابدرهالدن ، تولید آنزیمهای هضم کننده پروتئینهای خارجی که به درون جریان خون راه یافته اند ، بوسیله بدن ‎Abderhalden 's r واکنش تعدیل ، واکنشی که در اثر تغییر موقعیت یا محیط پیش میاید ، این واکنش گاهی بعنوان نوعی اختلال شخصیت زود گذر تلقی میشود ‎adjustment r واکنش آگاهی از خطر ، واکنش اخطار ، اولین مرحله و مرحله دفاعی واکنش استرسی ‎alarm r واکنش اضطرابی ، نوعی واکنش عصبی است که با دریافتها و درک نادرست یا تشویق و ناراحتی مشخص میشود ‎anxlety r واکنش بیوره ، اگر بیوره محلول در آب را همراه با محلول فهلینگ حرارت دهیم بنفش رنگ میشود ‎biuret r ‎Calmette 's r ophthalmic r واکنش کانیزارو ، در اثر تماس آلدئید با بافت حیوانی آلدئید تجزیه شده و یک ملکول آن احیا میشود و به الکل مربوطه تبدیل میشود ملکول دیگر آن اکسیده شده و به اسید مربوطه تبدیل میشود ‎Cannizzaro 's r واکنش کازونی ، تشکیل پاپول سفید روی پوست پس از تزریق مایع کیست هیداتید که در این صورت آنرا واکنش مثبت به حساب میاورند ‎Casoni 's r واکنش زنجیره ای ، واکنش تکثیر خود بخود رویداد شیمیائی که در آن هرگاه یک رادیکال آزاد منهدم شود یک رادیکال جدید به جای آن ایجاد میشود ‎chain r واکنش سیتوکل ، نوعی آزمون فلوکولاسیون سریع که در آن از عصاره کلسترول دار تغلیظ شده عضله قلب به عنوان پادگن (آنتی ژن) استفاده میشود ‎citochol r واکنش تبدیل ، واکنش برگردانی ، کم شدن یا تغییر یافتن کار حسی یا حرکتی که عکس العملی است ناشی از اضطراب ‎conversion r واکنش متقاطع ، واکنشی که بین یک پادگن و یک پادتن (آنتی ژن و آنتی کور) دو گونه ی خیلی نزدیک به هم (ولی نه یکسان) ایجاد میشود ‎cross r واکنش دفاعی ، نوعی واکنش ذهنی که از اندیشه خودآگاه ذهن رانده شده به اصطلاح از نظر دور مانده است و برای نفس شخص و برای آن قسمت از شخصیت که در تماس آگاهانه با واقعیت است یعنی برای (اگو) قابل پذیرش نیست ‎defense r واکنش استحاله ای ، پاسخ ندادن عضله به تحریکات فارادیک و پاسخ ندادن عصب به تحریکات گالوانیک و فارادیک ‎r of degeneration واکنش سفید تاخیری ، لکه سفیدی که ‎ 5 تا ‎ 10 دقیقه پس از تزریق بین پوستی استیل کولین یامتاکولین به جای قرمزی حاصله از تزریق پدیدار میشود و ‎ 15 تا ‎ 30 دقیقه پایدار میماند این حالت در موارد ابتلا به بیماری آلرژی خانوادگی مشاهده میشود ‎delayed - blanch r واکنش فروبرنده ، واکنش ملال انگیز ، پاسخی است به کمبودی در پیرامون یا به استرس و فشار که با پژمردگی و غمزدگی بیمارگونه یامالیخولیا (ملانکولی) مشخص میشود ‎depressive r واکنش تجزیه کننده ، نوعی واکنش عصبی که در آن فراموشی ، نسیان ، خوابگردی (راه رفتن در خواب) ، یا خورد شدن شخصیت دیده میشود ‎dissociative r واکنش غیر اجتماعی ، بی توجهی یک شخص نسبت قوانین عادی رفتار اجتماعی ‎dyssocial r واکنش دیازوی ارلیش ، رنگ قرمز تیره ای که در بعضی از بیماریها پس از اضافه کردن معرف دیازوبه ادرار بیمار حاصل میشود ‎Erlich 's diazo r واکنش هرکسهایمر یا واکنش یاریش هرکسهایمر ، تشدید نشانه های بیماری سیفیلیس پس از آغاز درمان بیماری ‎ jarisch - Herxheimer یا ‎Herxheimer r واکنش زینهاری شناسی ، پاسخ بدن موجود زنده به عناصری که بعنوان عنصر خارجی شناخته شده اند ، این پاسخ در برابر عناصر خارجی که وارد بدن میشوند به صورت تولید یاخته های پلاسما ، لنفوسیتها و پادگنها (آنتی ژن ها) که تولیدشان منجر به رد مواد خارجی از بدن میشود بروز میکند ‎immunologic r واکنش روانی برگشتی ، واکنش روانی قهقرائی ، واکنشی است که در اواخر میانه عمر تولید میشود و همراه با افسردی شدید و گاهی افکار هذیانی است ‎psychotic r ‎invoiutional واکنش کشنده ، دراز شدگی انعکاسی عضلات باز کننده که باعث خم شدن یک عضو میشود ‎lengthening r ‎luetin r Noguchi 's r واکنش مورو ، بثورات و دانه های قرمزی بر روی پوست پس از مالش با پماد توبر کولین ‎Moro 's r واکنش موش هولتزمان ، ممانعت از اثرات همولیتیک زهر مارکبرا روی گویچه های قرمز که در دمانس زودرس یا جنون جوانی و جنون مانیاک ‎ - دپرسیو دیده میشود ‎Much - Holzmann واکنش نقطه نزدیک ، انقباض مردمک در هنگام خیره نگریستن به نقطه ای نزدیک ‎near - point r واکنش نوفلد ، تورم کپسولهای پنوموکوک در زیر میکروسکوب پس از آمیخته شدن با آنتی سرم مخصوص ‎Neufeld واکنش نو گوشی ، ‎ -1 واکنش واسرمن تعدیل شده برای تشخیص بیماری سیفیلیس ‎ -2 تزریق یک قطره لوتئین در زیر پوست بیمار مبتلا به سیفیلیس ایجاد پاپول مشخصی میکند ‎Noguchi 's r واکنش چشمی ، واکنش موضعی ملتحمه چشم پس از چکاندن توکسینهای حاصله از میکروب های حصبه و سل ‎ophthalmic واکنش لوزالمعدی ، آزمون تشخیص بیماری لوزالمعده (دو نمونه از ادرار را که به یکی از آنها کلرور مرکوریک اضافه کرده اند پس از افزودن اسید کلریدریک به مدت ده دقیقه میجوشانند و پس از خنثی کردن اسید اضافه به وسیله کربنات سرب با آزمون فنیل هیدرازین امتحان میکنند اختلاف حجم ته نشین دو لوله نمودار بیماری لوزالمعده است) ‎pancreatic r واکنش پیرکه ، پیدایش یک پاپول با هاله قرمز ‎ 24 تا ‎48 ساعت پس از داخل کردن دو قطره کوچک توبر کولین کهنه از طریق شکافهای کوچک و ریز در پوست ‎Pirquet 's r واکنش پروزنیتز کوستنر ، ازدیاد حساسیت موضعی ناشی از تزریق داخل پوستی سرم یک شخص مبتلا به آلرژی ‎Prausnitz - Kustner واکنش افسردگی روانی ، دپرسیون و درخود فرورفتگی سخت غیر بازگشتی ناشی از بیماری روانی شدید ‎psychotic depressive واکنش شولتز چارلتون ، محو شدن دانه های مخملک در محل تزریق آنتی توکسین (ضد سم) مخملک ‎Schult - Charlton r ‎serum r seroreaction واکنش فشار ، واکنش استرسی ، اختلال در توازن و نظم اعمال بدنی ناشی از استرس و فشار ناگهانی ‎stress r واکنش وایل ‎ - فلیکس ، آگلوتیناسیون باسیلهای متعلق به گروه پروتئوس که دو ادرار و مدفوعات افراد سالم قرار دارند به وسیله سروم خون بیماران تیفوسی ‎Weil - Felix r واکنش ورنیکه ، واکنش ویژه ای است مربوط به مردمک چشم مبتلایان به نیمه کوری (همی آنوپی) وقتی که در معرض نور قرار گیرند ‎Wernicke 's r واکنش وایدبولز ، اگر شخصی مبتلا به بیماری سل باشد تزریق چند قطره از ادرار او به داخل پوستش سبب تولید واکنش موضعی میگردد ‎Wildbolz r ‎Wolff - Eisner r ophthalmic r واکنش گزانتوپروتئیک ، ایجاد رنگ نارنجی در اثر حرارت دادن پروتئینها با اسید نیتریک ‎xanthoproteic r

reaction

دوره مختصر ، تکرار رئوس مطالب ، تکرار تکاملی ، تکرار تکامل و رشد یک فرد در مراحل تکاملی که گونه ها گذرانده اند

recapitulation

عود بیماری ، برگشت بیماری 2- تکرار جرم

recidivation

معاوضه ، مبادله ، از دو سو حرکت کردن ، عمل متقابل کردن

reciprocation

برگشت فشار محیطی به حالت نرمال پس از اینکه بدن تحت تاثیر فشاری کمتر از فشار عادی بوده است

recompression

تصفیه ، اصلاح ، تصحیح ، رفع

rectification

برقراری مجدد

redintegration

جا اندازی

reduction

تکرار ، ناهنجاری تکاملی که منجر به ایجاد عضو یا قسمت دو تائی میشود به طوریکه این دو قسمت در یک نقطه به همدیگر مصلند و مانند تصویر آینه روبروی هم قرار میگیرند

reduplication

جاانداختن

redution

بهبود ، باز یافت ، جبران

refection

بازگردانی ، بازتابش ، انعکاس ، برگشتگی

reflection

-1 انکسار ، شکست نور ، تغییر جهت نور هنگامی که از محیطی بـه محیطی دیگـر کـه چگالی دیگـری دارد وارد میشود ‎ -2 تعیین چرخش و تغییر مسیر بینائی در اثر عیب انکساری هر یک از محیطهای درونی چشم انکسار مضاعف ، انکساری که در آن پرتوهای برخوردی به دو پرتو ، رنگ و نور

refraction

خنک سثازی ، کاربری سرما به منظور درمان بیماری

refrigeration

انتقال و برداشت موقتی خون و برگرداندن دوباره آن به گردش خون

refusion

پیدایش نو ، تولد تازه ، تجدید ، ترمیم بافت ، اعطای حیات تازه ، ترمیم و تجدید طبیعی عضو یا قسمت از دست رفته یا آسیب دیده ای از بدن

regeneration

ناحیه ، قسمت ویژه ای از بدن

region

ثبت ، نام نویسی ، در دندانپزشکی ثبت کردن نسبتهای فک حاضر یا فک مورد نظر به منظور انتقال دادن و پیاده کردن آن نسبتها به یک آرتیکولاتور برای فراهم کردن ساخت متناسبی از یک پروستز دندانی

registration

‎ -1 برگشت ، سیر قهقرائی ‎ -2 فرو کش نشانه های یک بیماری ‎ -3 در بیولوژی گرایش نسلهای پی در پی به اعتدال ‎ -4 عقب نشینی دفاعی و پس رفت بسوی حالت اولیه رفتار یا بمراحل اولیه تکامل پس رفت آتاویسمی ، مرحله ای است که در آن ذهن و نیروی تفکر به میزان منطقی و انتقادی کار نمی کند و به یک روش تفکر ابتدائی سیر نزولی پیدا میکند ‎atavistic r

regression

عارضه برگشت خون

regurgitation

نو توانی ، برقرار سازی تجدید قوا در مورد کسانی که دارای ناتوانی جسمی و یا سایر ناتوانیها میباشند

rehabilitation

تنفس دوباره

rehalation

آب گیری مجدد ، ذخیره آب و مایعات در بدن یا در ماده ای که بی آب شده بوده است

rehydration

انبساط

reiaxation

جایگزینی مجدد ، کاشت مجدد ، دوباره به جای خود برگشتن ، برگشت مجدد یک ساختمان بدنی به محلی که از آنجا به جای دیگر منحرف شده بود

reimplantation

عفونت دوباره ، عفونت ثانویه به وسیله همان عامل عفونی قبلی

reinfection

عصب دادن دوباره ، ترمیم نیازهای عصبی یک عضو از طریق آناستوموزو پیوند اعصاب زنده و سالم

reinnervation

سست سازی ، کاهش سفتی ، انبساط

relaxation

عفونت دوباره ، عفونت ثانویه به وسیله همان عامل عفونی قبلی

relnfcetion

تسکین موقتی ، بهبودی یا تخفیف یافتن نشانه های یک بیماری

remission

بازگردانی ، واپس زنی ، ‎ -1 واپس رفتن و برگشت یک آماس یا جوشها ‎ -2 بالوتمان ، احساس جسم غوطه ور یا شناور که برای تشخیص آبستنی بکار میرود به گونه ای که یک انگشت را در مهبل گذارده با دست دیگر رحم را به جلو میرانند اگر جنینی در کار باشد مانند جسم سنگینی که در آب شناور است پس از پائین آمدن دوباره باز میگردد

repercussion

خونرسانی محدد

reperfusion

ریپیگمانتاسیون

repigmentation

پیوند

Replantation

-1 برگشت ، رجعت یک قسمت به طوریکه بخواهد دو برابر سازی ایجاد کند ‎ -2 پاسخ به پاسخ ، تکرار یک آزمایش به منظور اطمینان یافتن از درستی و صحت آن

replication

دوباره قطبی شدن یا برقرار سازی نمایش اثرات مخالف در انتهای بدن

repolarization

جلوگیری ، فرونشانی ، منع ، مسک ، واپس زدگی ، پس راندگی ، سرکوفتگی ، مانند تبعید و و پس راندگی یا سرکوفتگی امیال یا محرکات نفسانی یا انگیزه های ناپسند از ضمیرآگاه به درون ضمیر ناخودآگاه و شعور تاریک یا کاهش غلظت یک آنزیم (‎repression enzyme) یا چند آنزیم (‎repression coordinate) واقع در یک مسیر متابولیسمی

repression

تکثیر ، تولد و تناسل ، تولید مثل

reproduction

قطع ، برداشت یک قسمت از بدن و یا قسمت بزرگی از یک عضو از طریق جراحی ، برش

resection

‎ -1 رفع حالت بیماری ، فرونشینی حالت مرضی ‎ -2 درک فاصله دو نقطه مجاور هم ، در کار با میکرسکپ کوتاهترین فاصله ای را میگویند که دو شیئی نزدیک بهم دارند و میتوان این فاصله را تشخیص داد

resolution

جذب مجدد ، جذب و از بین بردن ترشحاتی که در بدن صورت گرفته مثل جذب مجدد بعضی از عناصر از ادرار به وسیله کلیه یا جذب کال استخوانی پس از شکستگی و جذب مجدد در ریشه های دندانهای شیری ، خارج کردن و یا تخریب بافت ها از جمله استخوان ها

resorption

دو زدن ، تنفش ، مبادله اکسیژن و دی اکسید کربن در بدن که در مراحل زیر صورت می گیرد 1- در ریه 2- بین یاخته و پیرامون آن 3- در سوخت و ساز سلولی ، تنفس ، SOIRATION به معنی نفس کشیدن و RESPIRATION به معنی دوباره نفس کشیدن می باشد

respiration

عملکرد تنفسی

respiratory function

عفونت تنفسی

respiratory infection

-1 اعاده ، بهبود ، دوباره برقراری سازی ، برگشت به حالت عادی ، ‎ -2 برقراری سازی مجدد تمام یا نیمی از یک قسمت بدن یا دستگاهی به جای آن قسمت قرار داده میشود

restoration

زنده کردن ، احیاء ، تجدید حیات

resuscitation

زنده کردن ، احیاء ، تجدید حیات

resuscltation

دیر کرد ، کندی ، تاخیر ، تعویق ، عقب افتادگی ذهنی یا تکاملی

retardation

احتباس ، نگهداری ، پافشاری موادی که طبیعتا باید از بدن دفع شوند به ماندن در بدن همچنین ابقاء یک دندان مصنوعی در وضعیت مناسب در دهان ، حفظ ، نگاهداری

retention

شبکه سازی ، تشکیل شبکه

reticulation

تجزیه و تلاشی دستگاه گلژی

retisolution

قبض ، تو بردن ، تو کشیدن ، انقباض

retraction

کیفر ، تلافی ، مکافات ، پذیرش یا تحمیل ناخودآگاه عملی به تلافی خوبی یا بدی

retribution

عمل معکوس ، عمل برخلاف ، عطف به ماسبق

retroaction

برگشت ، عقب نشینی ، واگذاری مجدد

retrocession

کجی به عقب ، خمیدگی به سوی عقب ، انحراف به عقب

retrodeviation

برگشتگی

retroflexion

ابتلای مادر در اثر سرایت عفونت از جینین که در رحم دارد ، سرایت عفونت از جنین به مادر

retroinfection

جابجا شدگی به طرف عقب ، تغییر مکان به سوی عقب

retroposition

راندن به عقب ، مثل حرکت سرجنین در موقع زایمان 2- تمایل به راه رفتن عقب عقبکی همانگونه که در بعضی از بیماران مبتلا به تابس دورسالیس مشاهده

retropulsion

چرخش تمامی یک عضو به سوی عقب

retroversion

برگشت‌پذيري انسداد مجاري هوايي

Reversibility of airway obstruction

پس زدن خون ازناحیه به ناحیه دیگر

revulsion

انتهای پائینی درزبین استخوانهای بینی

rhinion

تجزیه یا برش RNA

RNA degradation

محدودیت نقش

role limitation

چرخش ، گردش

rotation

تنفس

rrspiration

نشخوار ، 2- اندیشه دائمی بر روی یک موضوع ثابت

rumination

تبدیل بفه قند شدن

saccharification

کیسه ، جیب 2- کیفیت کیسه دار بودن ، کیسه داری

sacculation

ناحیه خاجی: خاجی (5 مهره خارجی که بهم جوش خورده)

sacral region

جوش خوردن پنجمین مهره کمری با قطعه اول استخوان خاجی بطوریکه استخوان خاجی شش قطعه ای بنظر میرسد

sacralization

ترشح بزاق 2- زیاد بودن ترشح بزاق ، سیلان بزاق

salivation

نقطه ای است روی نوک استخوان خاره و در سطع تحتانی آن

salpingion

جهش 1- حالت رقص مانندی که در بیماری کره وجود دارد 2- در علم ژنتیک به تغییرات ناگهانی گونه ها (موتاسیون ) گفته می شود

saltation

اقدامات بهداشتی

sanitation

بهداشتی کردن

sanitization

پس رفتن و کوچک شدن زیاده از حد (مثلا در انوولوسیون رحم بعد از زایمان )

saperinvolution

صابونی شدن ، تبدیل چربی یا روغن به صابون بعلت ترکیب با مواد قلیایی

saponification

سیری ، اشباع ، حالتی که در آن حلال نمی تواند مقدار بیشتری از ماده محلول را در خود حل کند

saturation

ایجادفرورفتگی مختصری در سطح فوقانی مهره (شبیه نعلبکی) که نشانه شکستگی ناشی از ضربه می باشد همچنین در درمان زخمها به عمل گود کردن زخم گفته

satyromania = satyriasis saucerization

ایجاد فرورفتگی مختصری در سطح فوقانی مهره (شبیه نعلبکی) که نشانه شکستگی ناشی از ضربه می باشد همچنین در درمان زخمها به عمل گود کردن زخم گفته میشود ، گوده برداری ، ایجاد فرورفتگی دراستخوان

saucerization

ایجاد خراشهای سطحی و مختصر در پوست ، مثلا در تلقیح آبله

scarification

پرتاب شدن ذرات باردار 2- نوعی توهم بینایی که در آن شخص جرقه های نورانی می بیند

scintillation

برداشتن نواری از صلبیه در نزدیک محل جدا شدن شبکیه و گذاشتن دستگاهی روی صلبیه جهت بیرون زدن محتویات چشم

scleral buckling operation

محل اتصال قرنیه و صلبیه

sclerocorneal junction

تولید اسکوتوم ، پیدایش اسکوتوم با لکه های کور بخصوص نقاط کور مغزی

scotomization

ترشح

secretion

عمل قطع کردن 2- مقطع برش

section

بخش های گردش خون عمومی

sections of systemic circulation

تسکین

sedation

رسوب سازی ، ته نشینی

sedimentation

تقسیم به چند قطعه ، حلقه ، بند حالت بند بندی داشتن ، قسمت بندی شدگی

segmentation

عمل آویزان کردن بدن بوسیله سروزیر بغل به منظور کشش ستون مهره ای

self - suspension

خودسوزی

self-immolation

عمل آویزان کردن بدن بوسیله سر وزیر بغل به منظور کشش ستون مهره ای

self-suspension

نیمه خمیدگی ، حالت یک اندام بین خمیدگی و کشیدگی

semiflexion

insemination وارد کردن منی به دستگاه تناسلی ونث بمنظور بارور کردن لقاح مصنوعی ، وارد کردن ‎ artificial i منی با وسائل مکانیکی به دستگاه تناسلی مونث بمنظور بارور کردن

semination

حالت نیمه برون گرداندن

semisupination

حس ، احساس ، اثری که از راه هدایت جریانات عصبی بوسیله اعصاب برنده به مراکز احساس ایجاد می وشد

sensation

1- عمل حساس تر کردن 2- حساس شدن

sensibilization

حساس شدن ، مانند حساس شدن یک یاخته در مقابل عمل مکمل (بطور کلی افراد ممکن است نسبت به اثرات مختلف مانند مواد غذایی شیمیایی ، گرده گیاهان ، مانند حساس شدن یک یاخته در مقابل عمل مکمل (بطور کلی افراد ممکن است نسبت به اثرات مختلف مانند مواد غذایی شیمیایی

sensitization

معاینه حسی

sensory examination

1- جدا شدن یا جدا کردن غیر طبیعی جزئی از یک کل مانند جدا شدن قسمتی از یک استخوان در نتیجه ضایعات مرضی ، یا جدا شدن قسمتی از جریان خون

sequestration

رخدادهای نامطلوب شدید

Serious Adverse Event/Reaction

سروکانورژن

Seroconversion

واکنش سرمی ، 1- هر نوع واکنشی که در سرم رخ دهد 2- بیماری سرمی

seroreaction

دندانه (دار بودن )

serration

ارائه خدما

service provision

عملکرد جنسی

sexual function

بینش مشترک

Shared vision

اندوکاردیت عفونی با ضایعهای

sInfective endocarditis with lesion

چرخش بسمت چپ

sinistrogyration

چرخش به سمت چپ

sinistrotorsion

اسکلتی شدن ، ‎ -1 لاغری شدید ‎ -2 جدا کردن قسمتهای نرم از اسکلت

skeletization

رنگ پریدگی پوست

skin discoloration

آبرسانی به پوست

skin hydration

جوانسازی پوست

skin rejuvenation

بیماران مبتلا به این یبوست به طور قابل توجهی انتقال کولونی را به عنوان علت اصلی یبوست مزمن خود به تاخیر می اندازند و اغلب زنانی هستند که حرکات روده ای کم را گزارش می دهند

Slow transit constipation

محرومیت یا طرد اجتماعی

social exclusion

مشارکت اجتماعی

social participation

محرومیت اقتصادی- اجتماعی

socioeconomic deprivation

جوش خوردن پنجمین مهره کمری با قطعه اول استخوان خاجی بطوریکه استخوان خاجی شش قطعه ای به نظر میرسد

socralization

تماس با آفتاب و اثرات ناشی از آن

solarization

عمل مایع شدن یک ژل

solation

محلول ، 1- فرآورده مایعی از یک یا چند ماده شیمیایی قابل حل که معمولا در آب حل شده است 2- رویداد و پدیده انحلال ، حل شدگی ، عمل حل شدن ، از هم

solution

نشانه های جسمانی

somatization

ارتعاش صوتی

Sonic Vibration

تقلب در (ساختن) غذا یا دارو

sophistication

رشد پستان در زمان بلوغ

sororiation

ادخال آب در یک مایع کولوئید 2- پدیده عبور از غشاء ها مثل جذب مواد از روده ها و یا دفع مواد از مخاط معده و روده ها

sorption

تمرکز فضایی ، توانایی تغییر در میان عوامل قابل تمرکز

Spatial navigation

مرهم کشی ، مخلوط کردن مواد بطوریکه بصورت یکنواخت درآیند و سپس پهن کردن آن روی یک سطح صاف بوسیله قاشقک

spatulation

درک گفتار

speech comprehension

درک گفتار در حضور نویز

speech-in-noise perception

اسپرم گذاری ، خارج شدن اسپرماتوزوئید بالغ از یاخته های سرتولی بیضه (مانند تخمک گذاری یا اوولاسیون در جنس ماده)

spermiation

مردگی نسج یا قانقاریا

sphacelation

نقطه ای در زاویه شب پره ای استخوان آهیانه ای

sphenion

جوش دادن دو یا چند مهره به یکدیگرمتصل کردن مهره ها به همدیگر

spinal fusion

گردش خون احشایی

Splanchnic circulation

طحالی شدن ، تبدیل بافتی مانند بافت ریه به بافتی شبیه طحال

splenization

سقط به دلایل پزشکی

spontaneous abortion

هاک گذاری ، تولید اسپور

sporulation

تعادل

stabilization

نقطه ای در خط میانی حاشیه عقبی کام

staphylion

گرسنگی ، عدم کفایت غذا برای مدت طولانی و اثرات ناشی از آن

starvation

ایستگاه 1- محل ثابت 2- روش ایستادن چگونگی ایستادن

station

قطع درزهای میانی و عرضی کام

staurion

نقطه ای در روی جمجمه که محل درز تاجی و خط گیجگاهی استخوان پیشانی باشد

stephanion

سمع به وسیله دو گوشی روی دو قسمت مختلف سینه

stereoauscultation

گندزدایی

sterilization

تولید استیگما

stigmatization

تحریک

stimulation

خفگی 2- اختناق ، قطع جریان خون یک عضو در اثر فشار م ثلا فتقی که اختقان پیدا کرده است (فتق مختنق)

strangulation

خط ، شیار بندی 1- صفت خط دار بودن 2- خط یا یک سری خطوط

striation

نارسائی تغذیه

subalimentation

فرو رفتگی یک قطعه استخوانی در زیر استخوان دیگر

subgrondation

عفونت ملایم

subinfection

بازگشت ناکامی به حداول

subinvolution

تصعید ، 1- تبدیل مستقیم جسم جامد به گاز 2- در روانپزشکی تغییر تمایلات ناپسند و هدایت آنها در مجرای انسانی و اجتماعی

sublimation

دررفتگی ناقص

subluxation

قسمتی از نسخه که مربوط به ترکیب اجزاء دارویی است

subscription

عمل جراحی جهت زیر و رو کردن یک زبانه به منظور جلوگیری از چسبندگی آن (زبانه ، قسمتی از پوست که از بافتهای زیرین جدا شده و فقط قسمتی از آن جهت

subvolution

شلپ شلپ ، صدایی که از برخورد مایع و هوا در یکی از حفرات بدن ایجاد شود

succussion

عمل مکیدن ، مکش ، خارج نمودن مایع بوسیله دستگاه مکنده

suction

تعریق ، 1- عمیق عرق کردن 2- تعریق زیاد

sudation

خفگی ، اختناق ، توقف تنفس ، خفگی در نتیجه توقف تنفس

suffocation

پرسازی ، انتشار

suffusion

تلقین ، القاء یک ایده به شخصی که بدون دلیل منطقی آن را بپذیرد

suggestion

اکیموز ، خون مردگی ، ارتشاع خون از رگها به داخل بافتها

suggillation

شیارسازی ، ایجاد شیار ، حالتی که با داشتن شیار مشخص می شود

sulcation

نام تجارتی فرآورده ای از سوسپانسیون سولفا اتی دول

sul-spansion

پرخوری

superalimentation

تحریک فوق العاده ، تحریک شدید

superexcitation

لقاح اضافی ، سوپرفکونداسیون ، گشنیده شدن دو تخمک که در یک زمان آزاد شده اند بوسیله اسپرم دو پدر متفاوت

superfecundation

تشکیل جنین اضافه ، لقاح یک تخمک در زمانی که جنین در حال رشد در رحم وجود دارد

superfetation

لقاح متوالی دو تخمک

superimpregnation

عفونت اضافی ، پیدایش میکربی به جز میکرب اولیه عفونت در طی درمان

superinfection

پس رفتن و کوچک شدن زیاده از حد (مثلا در انوولوسیون رحم بعد از زایمان)

superinvolution

ترشح اضافی شیر ، ترشح بیش از حد شیر

superlactation

تغذیه اضافی ، تغذیه بیش از حد لازم

supernutrition

تولید زیادی ، ایجاد بافت ، عضو یا قسمتهای زیادی در نتیجه نوسازی (رژنراسیون )

super-regeneration

عنوان ، چیزی که در بالا نوشته شود مانند اولین قسمت از چهار قسمت اصلی نسخه

superscription

ترشح زیادی ، ترشح بیش از اندازه

supersecretion

کشش فوق العاده

supertension

برون گرداندن ، در حال برون گردان نگهداشتن

supination

سرکوب

supperssion

جلوگیری ، توقیف ، فرونشانی 1- توقف ناگهانی ترشح ، خروج یا دفع 2- راندن ارادی افکار مزاحم ، تهدید کننده من یا اگو

suppression

تولید چرک ، تشکیل یا ترشح چرک

suppuration

بیرون زدگی دندان نسبت به سطوح جونده دیگر دندانهای طبیعی

supraclusion

supraclusion بیرون زدگی دندان نسبت به سطوح جونده دیگر دندانهای طبیعی

supra-oclusion

افزایش غیر طبیعی طول دندان

supraversion

بستن مجرای توراسیک بوسیله جراحی

surgical duct ligation

برش جراحی

surgical incision

مداخله جراحی

surgical intervention

عمل جراحی جهت کم کردن فشار وارده بر چشم و برگرداندن کره چشم به جای اولیه

surgical orbitial decompression

sursumversion چرخش بطرف بالا ، بخصوص چرخش چشمها

sursumduction

چرخش به طرف بالا ، بخصوص چرخش چشمها

sursumversion

تهییج ، تحریک به فعالیت شدید

suscitation

تعلیق سوسپانسیون ، فرآورده ای از ذرات بسیار ریزو غیر قابل حل یک ماده که در مایعی به حالت تعلیق درآمده اند

suspension

عمل بخیه زدن

suturation

نقطه میانی حاشیه خارجی زائده آلوئولرفک زیرین

symphysion

ظلم سیستماتیک

systemic oppression

واکنش جهت ژورژی ، رنگ بنفش تیره ای که در اثر مخلوط کردن محلول 1 درصد اسید اسکوربیک با محلول سولفات فرو ایجاد می شود این رنگ در اثر احیاء با

szent-gyorgyi reaction

واکنش چنت ژورژی ، رنگ بنفش تیره ای که در اثر مخلوط کردن محلول ‎ 1 درصد اسید اسکوربیک با محلول سولفات فرو ایجاد میشود این رنگ در اثر احیاء با هیپوسولفیت سدیم محو میشود (چینت ژورژی بیوشیمیست مجارستانی مقیم آمریکا است که در سال ‎ 1894 متولد شد و به خاطر جدا کردن اسید آسکوربیک و بررسی در انقباضات عضله معروف شد و جایزه نوبل پزشکی و فیزیولوژی در سال ‎ 1937 میلادی به او تعلق گرفت)

szent-gyorgyl reaction

حرارت ، نبض ، تنفس

t .p.r. = temperaturepulsrespiration

حرارت ، نبض ، تنفس

t .p.r. = temperature'puls'respiration

محلول آزمایشی

t.s.=test solution

تحلیل رفتن بدن ، تاپس ، لاغری

tabefaction

‎ telodendron یکی از شاخه های ظریف و انتهائی آکسون

telodendrion

رزولوشن زمانی

Temporal resolution

عملی است که در درفتگی مکرر مفصل شانه انجام می شود در این عمل توسط نواری از تاندون نازک نئی طویل ، سر استخوان بازو را به زائده اخرمی وصل می

tenosuspention

کشش ، امتداد ، تمدد ، حالت تحت کشش یا تحت فشار بودن

tension

پدیده سوراخ کردن

terebration

پیچش بیضه در داخل اسکروتوم

testicular torsion

عمل تولید انقباضات یا نشانه های مربوط به تتانی

tetanization

انعقاد بافت بوسیله جریان پرفرکانس

thermocoagulation

انتشار گرمایی ، انتشار بوسیله حرارت

thermodiffusion

غیر فعال شدن در برابر گرما تخریب قدرت عمل در اثر گرما

thermoinactivation

ناحیه سینه ای : قفسه صدری (12 مهره سینه)

thoracic region

تعیین عبار ، تعیین مقدار بوسیله مقایسه با محلول استاندارد شده

titration

تاب ، عمل چرخیدن ، حالت چرخیده

torsion

چرخش دندان به وضعیت غیر طبیعی در حول محور طولی

torsiversion

چرخش دندان به وضعیت غیر طبیعی در حول محور طولی

torsivorsion

‎ toxinfection عفونت بوسیله سموم یا عوامل سمی دیگر

toxi-infection

عفونت بوسیله سموم یا عوامل سمی دیگر

toxinfection

کشش ، انقباض ، فشار کشش محوری ، کشش در امتداد یک مح ر مانند کشش در امتداد محور لگن در مامائی ‎axis t کشش الاستیکی ، کشش ارتجاعی ، کشش بوسیله قدرت ارتجاعی یا بوسیله دستگاه ارتجاعی ‎elastic t کشش اسکلتی ، کشش قسمتی از بدن که بوسیله دستگاهی روی یکی از استخوانها ثابت میشود ‎t ‎skeletal کشش جلدی ، کشش پوستی ، کشش قسمتی از بدن بوسیله دستگاهی که روی سطح بدن تثبیت میشود ‎skin t ، استفاده از نیروی کشش روی قسمتی از استخوان

traction

واکنش شیمیایی که درآن ریشه استیل منتقل می شود

transacetyldtion

واکنش شیمیایی که در آن انتقال ریشه آسیل بین اسید استیک و اسیدهای کربوکسیلیک بالاتر انجام می شود

transacylation

تعویض قابل برگشت گروههای آمین بین اسید آمینه های مختلف

transamination

احیاء بیمار خفه شده بوسله دهان به دهان

transanimation

تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه

Transcranial direct current stimulation

انتقال یک عامل ژنی از یک یاخته به یاخته دیگر

transduction

برش یا مقطع عرضی

transection

انتقال انگلهای حیوانی از یک میزبان به میزبان دیگر

transfaunation

عمل سوراخ کردن

transfixion

عمل سوراخ کردن جمجمه جنین

transforation

انتقال خون ، عمل وارد کردن خون یا مایعات دیگر به داخل رگهای خونی arterial t انتقال خون سرخرگی ، عمل ، عمل وارد کردن خون یا مایعات دیگر به داخل رگهای خونی arterial t انتقال خون سرخرگی ، تزریق یا بطرز تحت اللفظی مخلوط کردن (INTERMINGLING ) خون یک نفر با شخص دیگر ، تزریق خون سازگار یک شخص به درون رگ شخص دیگر

transfusion

عمل عبور دادن نورقوی از یک ساختمان بدنی (مانند بیضه) به منظور مشاهده محتویات آن ، امتحان با نور ( با گذراندن نور از اسکروتوم حاوی مایع ) از جهت تومور و فتق

transillumination

انتقال بین دو محل ، عمل چسبیدن قطعه از کروموزوم به کروموزوم ناهمجور

translocation

دیاپدز ، عبور گویچه های خون از جدار عروق به نسج مجاور 2- تغییر مکان از یک کنار به کنار دیگر بدن

transmigration

انتقال ، سرایت ، مانند سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر

transmission

تبدیل ، تغییر شکل 1- تغییر تکاملی یک گونه به گونه ای دیگر 2- تبدیل یک عنصر شیمیایی به عنصر دیگر

transmutation

ترشح ، نفوذ ، دفع هوا ، بخار یا عرق از پوست

transpiration

عمل پیوند زدن ، پیوند زدن بافت از فردی به فرد دیگر یا از قسمتی به قسمت دیگر بدن همان شخص

transplantation

حمل و نقل

transportation

جابجاشدگی ، تغییر مکان به سمت مقابل در ژنتیک انتقال یکجانبه ای که در آن قطعاتی از یک کروموزوم به کروموزوم دیگر می چسبند

transposition

عبور سرم یا مایعات دیگر بدنی از راه یک پرده یا سطح بافتی

transudation

مصرف نوعی مته بخصوص برای سوراخ کردن دایره شکل در جمجمه یا صلبیه ، قطع و بریدن و درآوردن دایره وار استخوان جمجمه بتوسط اسپایی بنام TREPHNE

trephination

رعشه 1- لرزش یا حرکات مواج 2- هیجان عصبی و ترس

trepidation

نقطه ای که صفحه سهمی جمجمه خط رویش مو را تقاطع می کند

trichion

سه شاخه

trifurcation

سایش ، نرم سازی 2- تبدیل به گرد به وسیله مالش 2- ماده گرد شده

trituration

بستن لوله های رحمی

tubal ligation

جذب مجدد لوله ای

tubular reabsorption

تورم ، پف کردگی

tumefaction

پس رفت تومور

tumour regression

نقطه ای است در خط میانی حاشیه قدامی شیار بینایی

tylion

پرتوافکنی ماوراء بنفش بر خون ، درمانی است که در آن خون بیمار را خارج می کنند و پس از اینکه آن را در معرض نور ماوراء بنفش قرار دادند دوباره

ubi. = ultraviolet blood irradiation

تشکیل زخم

ulceration

قرار دادن مواد در معرض نیروی گریز از مرکز مساوی 200 هزار تا 400 هزار بار بیشتر از قوه ثقل

ultracentrifugation

تراوش از یک فیلتری که قادر است ذرات بسیار ریز (اولترامیکروسکپیک ) را از خود عبور دهد

ultrafiltration

لیگاسیون یک رگ در نقطه پشت ناحیه یک شاخه

ultraligation

الترا-میکر -اتمیزیشن

Ultra-micro-atomization

نافی شدگی ، فرو رفتگی شبیه ناف

umbilication

پماد 2- کاربری پماد

unction

رنجوری( در اثر نرسیدن خوراک کافی ببدن)

undernutrition

فقدان تغییر پذیری عادی

undifferentiation

تموج ، جنبش نوسانی

undulation

اتحاد ، یگانگی ، وحدت ، پیوند ، سازش ، اتصالی ، بهم جوش خوردن بافتهایی که در اثر صدمه از هم مجزا شده بوده اند ، جوش خوردن دو سر استخوان شکسته

union

عفونت ادراری

unitary infection

وضعیت غیر قابل کنترل

untenable situation

محل اتصال حالب به لگنچه

ureteropelvic junction

عمل جراحی جهت برگرداندن مسیر ادرار از مثانه متلاً ILEAL CONDUIT

urinary diversion

عمل ادرار کردن

urination

پی بردن به وجود بیماری بر اساس آزمایش پیشاب

urocriterion

شلاق خوردن قسمتی از بدن به وسیله گزنه ها 2- احساس سوزش مثلا در اثر فرو رفتن گزنه ها به بدن

urtication

خشک کردن ماده ای با گرما

ustulation

امبولیزاسیون شریان رحمی

Uterine artery embolization

برش رحم

uterine incision

به عقب خم شدن رحم

uterine retroflexion

hysteropexy تثبیت رحم

uterofixation

آبستنی ، زهدانی

uterogestation

حجم وفشار نبض

v.and t. = volume and tension

مرخصی

vacation

عمل تزریق واکسن به منظور ایجاد زینهاری و ایمنی که در اصل در مورد مایه کوبی آبله بکار میرفت ولی حالا برای تمام موارد واکسن ها این واژه را

vaccination

ایجاد واکوئلها ، واکوئل سازی

vacuolation

vacuolation ایجاد واکوئلها ، واکوئل سازی

vacuolization

تزریق تحت خلاء

Vacuum injection

colpopexy تثبیت مهبل

vaginofixation

تبخیر ، تبدیل به بخار کردن

vaporization

کاربری یا تلقیح پوسته ها یا تاولهای خشک شده آبله برای ایجاد زینهاری یا ایمنی در برابر عفونت طبیعی که بوسیله ویروس آبله ایجاد میشود

variolation

کلسیفیکاسیون عروقی

vascular calcification

رگ دار شدن

vascularization

تنگ شدگی رگ ، ‌ کاهش قطر رگ خونی ، انقباض عروقی

vasoconstriction

کم شدن قدرت انقباضی رگها یا کلاپس

vasodepression

گشادشدگی رگهای خونی

vasodilatation

اتساع عروقی

vasodilation

یک عقده رگی یا شبکه رگی

vasoganglion

بستن مجرای وابران

vasoligation

تغییر در قطر یا کالیبر رگهای خونی

vasomotion

کم شدن فشار رگی

vasorelaxation

قطع یا برش مجرای وابران بیضه

vasoresection

قطع یک رگ یا چند رگ بخصوص قطع مجرای وابران بیضه

vasosection

انتقال مکانیکی میکربهای بیماری از یک شخص آلوده به یک فرد سالم

vection

وژناسیون ، رویش گیاهی شکل

vegetation

اسپاسم یا گرفتگی عضله

vellication

مسمومیت

venectomy = phlebectomy venenation

مسمومیت

venectomy = phlebectomy venenation

مسمومیت

venenation

رگ زنی

venesection

زهر دار کردن به وسیله زهر افعی

venomization

تهویه 2- در روانپزشکی بحت آزاد درباره مسائل یا شکایات شخص

ventilation

خمیدگی به طرف شکم ، ‌ خمیدگی به طرف سطح شکمی

ventraflexion

فیبریلاسیون بطنی

Ventricular fibrillation

خمیدگی بطرف شکم ، خمیدگی بطرف سطح شکمی

ventriflexion

تثبیت یکی از احشاء بطرف دیوار شکمی

ventrofixation

آویزان بودن از دیواره شکم ، آویخته بودن از جدار شکم مثل تثبیت و آویختن رحم به جدار شکم

ventrosuspension

تکرار غیر عادی کلمات و جملات بی معنی

verbigeration

حرکت کرمی شکل

vermiculation

ابتلا به انگلهای حیوانی خارجی ( از قبیل شپش و فیرو)

vermination

چرخش ، به ویژه چرخاندن جنین با دست در موقع زایمان bipolar v چرخشی دو قطبی ، چرخاندن جنین بطوریکه در آن هر دو قطب جنین دستکاری میشود ، به ویژه چرخاندن جنین با دست در موقع زایمان bipolar v چرخشی دو قطبی ، چرخاندن جنین بطوریکه در آن هر دو قطب جنین دستکاری میشود

version

تولید تاول ، تاول زدگی

vesication

ایجاد کیسه ، تولید تاول

vesiculation

ایجاد کیسه ، تولید تاول

vesiculotion

القاء‌ یا ایجاد خواص جنسی ثانویه مردی بخصوص پیدایش چنین تغییراتی در زن

virilization

شبیه سازی واقعیت مجازی

Virtual Reality Simulation

دید ، ‌ بینایی achromatic v دید ، بدون رنگ ، بینایی که با فقدان دید رنگ مشخص میشود binacular v دید دو چشمی ، نوعی بینایی که ناشی از ، بینایی ، ‌ بینایی achromatic v دید ، بینایی که با فقدان دید رنگ مشخص میشود binacular v دید دو چشمی ، نوعی بینایی که ناشی از ، یا دید شامل FOCUSING ، میدان بینائی و درک عمق ( FIELD OF VISION AND DEPTH PERCEPTION ) و راه بینایی به مغز (NERVE PATHWAY TO THE BRAIN) می باشد

vision

تصور ، بینش ، مشاهده

visualization

ایجاد فشار در روی پوست با یک تیغه شیشه ای که سبب پس رفتن خون از آن منطقه میشود

vitroprssion

جریان خون از خلال یک دستگاه بسته که در آن خون از پرده ای می گذرد و موادی که معمولا بوسیله کلیه گرفته میشود در آنجا نیز گرفته میشود

vividiffusion

تبدیل مواد پروتئینی بیجان به مواد زنده از راه عمل جذب و تحلیل

vivification

مطالعه پدیده های حیاتی موجود زنده

vivipercoption

اعمال جراحی که در روی حیوانات زنده به جهت تجسمات فیزیولوژیک یا پاتولوژیک انجام میشود

vivisection

فرار شدن

volatilization

اغ زدن و حالت استفراغ به خود گرفتن بدون اینکه چیزی از معده خارج شود

vomiturition

تبخیر ، تبدیل به بخار کردن

voporization

سازمان بهداشت جهانی

w.h.o. = world health organization

سازمان بهداشت جهانی

w.h.o. = world health organization

جراحی واگنر ، برش استئوپلاستیک جمجمه

wagner operation

جراحی واگنر ، برش استئوپلاستیک جمجمه

wagners operation

جراحی واگنر ، برش استئوپلاستیک جمجمه

wagner's operation

وضعیت والشر ، بیمار به پشت می خوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان می کند

waicher position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت می خوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان می کند

waichers position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت می خوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان می کند

waicher's position

وضعیت والشر ، بیمار به پشت میخوابد و کپلش را در لبه میز قرار می دهد و پاهایش را به پایین آویزان میکند

walcher position

درمابراسیون مرطوب

Wet dermabrasion

سازمان بهداشت جهانی

World Healt Organization

عمل جراحی وایلی 1- عمل کوتاه کردن رباط گرد برای درمان برگشتگی زهدان که از راه چین دادن لیگمانها بر روی خود و بخیه زدن آنها انجام میشود 2-

wylie operation

wylies operation

wylie's operation

کناری ترین نقطه قوس گونه ای

zygion

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی غلظت یون ئیدروژن مقدار یون ئیدروژنی که در یک محلول وجود دارد (جهت بیان واکنش PH یک محلول بکار می رو

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی غلظت یون ئیدروژن مقدار یون ئیدروژنی که در یک محلول وجود دارد (جهت بیان واکنش PH یک محلول بکار می رو

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما