معادل انگلیسی سن ، مدت زمانی که پس از تولد شروع می شود ، عصر(مقیاس زمان زمین شناسی)

زمين شناسی

سن ، مدت زمانی که پس از تولد شروع می شود ، عصر(مقیاس زمان زمین شناسی)

age

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سن ، مدت زمانی که پس از تولد شروع می شود ، عصر(مقیاس زمان زمین شناسی)

آهنگ فوران خاص سن مشخص

age-specific eruption rate

آهنگ فوران خاص سن مشخص

age-specific eruption rate|age-specific eruption|age-specific eruption

توزیع سنی
توزیع افراد یک جامعه بر اساس سن که از آن هرم جمعیت به دست می آید ، توزیع سنی توزیع افراد یک جامعه بر اساس سن که از آن هرم جمعیت به دست می آید

age-distribution

سن آب
مدت زمانی که از آخرین تماس و بر خورد توده آب با جو بر روی سطح اقیانوس ها ، شروع می شود ، سن آب مدت زمانی که از آخرین تماس و بر خورد توده آب با جو بر روی سطح اقیانوس ها

age of water

سن جهان هستی
معمولاً اشاره دارد به سن هابل جهان ، که توسط ثابت دوسویه هابل داده شده و برابر 13 7 میلیارد سال می باشد سایر اندازه گیری ها و تخمین ها شامل 10 تا 15 میلیارد سال می باشد زمانی تصور می شود که هم نهشت هسته ( نوکلئوسنتز) شروع شده است و همچنین 4 7 میلیارد سال که برابر سن شهاب سنگ ها می باشد ، سن جهان هستی معمولاً اشاره دارد به سن هابل جهان

age of universe

سن زمین
مدت زمانی که زمین به شکل امروزی اش وجود داشته است این سن برابر 5/4 میلیارد سال است این مقدار توسط تحقیقات ایزوتوپی روابط Common_ lead و روش های سن سنجی اورانیوم ـ سرب و روبیدیوم ـ استرانسیوم شهاب سنگ ها بدست آمده است؛ قدیمی ترین سن سنگ های وابسته به کره زمین تقریباً برابر 3 5 میلیارد سال می باشد ، سن زمین مدت زمانی که زمین به شکل امروزی اش وجود داشته است این سن برابر 5/4 میلیارد سال است این مقدار توسط تحقیقات ایزوتوپی روابط Common_ lead و روش های سن سنجی اورانیوم ـ سرب و روبیدیوم ـ استرانسیوم شهاب سنگ ها بدست آمده است؛ قدیمی ترین سن سنگ های وابسته به کره زمین تقریباً برابر 3 5 میلیارد سال می باشد

age of the earth

سن ماه
زمان سپری شده (به روز) از زمان آخرین ماه نو می باشد ، سن ماه زمان سپری شده (به روز) از زمان آخرین ماه نو می باشد

age of moon

سن/ جنس /مکان

age/sex/location (asl)

سن/ جنس /مکان

age/sex/location (asl)|asl|asl|age|sex|location

طیف سنی
یکی از روش های تعیین سن رادیو متری ، وقتی که محصولات دختر پرتوزاد یک گاز می باشد (آرگون60/ آرگون40 ، روش طیف نسبی زنون ـ زنون) این امکان وجود دارد که گاز از نمونه به صورت افزایشی استخراج شود و بر این اساس یک سن ظاهری برای هر بخش گاز آزاد شده ، محاسبه کرد نقطه یابی و ترسیم سن ظاهری به دما و یا به درصد تراکمی گاز آزاد شده به نام طیف سنی خوانده می شود ، طیف سنی یکی از روش های تعیین سن رادیو متری

age spectrum

عصر بازدانگان
یک تعبیر غیر رسمی از مزوزوئیک ، عصر بازدانگان یک تعبیر غیر رسمی از مزوزوئیک

age of gymnosperm

عصر بی مهرگان دریایی
یک تعبیر غیر رسمی از اردوویسن و کامبرین ، عصر بی مهرگان دریایی یک تعبیر غیر رسمی از اردوویسن و کامبرین

age of marine invetrtbrate

عصر پستانداران
یک تعبیر غیر رسمی از سنوزوئیک ، عصر پستانداران یک تعبیر غیر رسمی از سنوزوئیک

age of mammals

عصر خزندگان
یک تعبیر غیر رسمی از مزوزوئیک؛ مترادف: عصر رپتالین ، عصر خزندگان یک تعبیر غیر رسمی از مزوزوئیک؛ مترادف: عصر رپتالین

age of reptiles

عصر دوزیستان
یک تعبیر غیر رسمی از پالئوزوئیک پایانی ، که شامل کربونیفر و پرمین میباشد ، عصر دوزیستان یک تعبیر غیر رسمی از پالئوزوئیک پایانی

age of amphibians

عصر زغال سنگ
یک تعبیر غیر رسمی از دوره کربونیفر؛ مترادف : عهد زغال ، عصر زغال سنگ یک تعبیر غیر رسمی از دوره کربونیفر؛ مترادف : عهد زغال

age of coal

عصر سرخس نخلی
یک تعبیر غیر رسمی از ژوراسیک ، عصر سرخس نخلی یک تعبیر غیر رسمی از ژوراسیک

age of cycods

عصر کیلکان
یک تعبیر غیر رسمی از پنسیلوانین

age of ferns

عصر کیلکان یک تعبیر غیر رسمی از پنسیلوانین

age of ferns|fern|fern

عصر ماهیان
یک تعبیر غیر رسمی از سیلورین و دونین ، عصر ماهیان یک تعبیر غیر رسمی از سیلورین و دونین

age of fishes

عهد انسان
یک تعبیر غیر رسمی از کواترنری ، عهد انسان یک تعبیر غیر رسمی از کواترنری

age of man

قدیمی
به یک ویژگی توپوگرافی ، در مرحله ما قبل آخر رشد و تکامل می گویند ، مانند ساحلی که در حال رسیدن به تقلیل به سطح پایه/ اساس/ دریا (سطحی که پائین تر از آن فرسایش بستر رودخانه ممکن نیست ، سطح ایستابی ) می باشد ، قدیمی به یک ویژگی توپوگرافی

aged

کهن ، سالخورده

ageing

نسبت سنی
نسبت ایزوتوپ دختر به مادر که بر طبق آن برابر سازی سنی انجام می گیرد برای تعیین یک سن با ارزش ، سیستم ایزوتوپ باید از زمان یکپارچگی و یا جامد شدن ، دگرگونی و یا ته نشینی شدن بسته بماند ، ثابت فروپاشی باید شناخته شده باشد ، و نمونه باید حقیقتاً نماینده سنگی که از آن گرفته شده ، باشد ، نسبت سنی نسبت ایزوتوپ دختر به مادر که بر طبق آن برابر سازی سنی انجام می گیرد برای تعیین یک سن با ارزش

age ratio

سن مطلق ، سن واقعی
سن زمین شناسی یک فسیل ، سنگ یا رخساره زمین شناسی یا واقعه ای که در یک واحد زمانی (معمولا به سال بیان می گردد) اتفاق افتاده است مترادف با سن ایزوتوپی یا سن رادیومتری بکار برده می شود ، با این وجود ممکن است به سن های بدست آمده از حلقه های درخت ، واروها (سالچینه ها) و غیره اشاره کند این واژه با توجه به روش های سن سنجی کنونی ، ممکن است به دقت و قطعیت کافی دلالت نکند ، مثلا سن مطلق برای دو توده ماگمایی مشابه نیز ممکن است صدها میلیون سال تفاوت داشته باشند
*مقایسه شود با سن نسبی
*مترادف : سن واقعی

absolute age

سن مطلق ، سن واقعی - سن زمین شناسی یک فسیل ، سنگ یا رخساره زمین شناسی یا واقعه ای که در یک واحد زمانی (معمولا به سال بیان می گردد) اتفاق افتاده است مترادف با سن ایزوتوپی یا سن رادیومتری بکار برده می شود ، با این وجود ممکن است به سن های بدست آمده از حلقه های درخت ، واروها (سالچینه ها) و غیره اشاره کند این واژه با توجه به روش های سن سنجی کنونی ، ممکن است به دقت و قطعیت کافی دلالت نکند ، مثلا سن مطلق برای دو توده ماگمایی مشابه نیز ممکن است صدها میلیون سال تفاوت داشته باشند - *مقایسه شود با سن نسبی - *مترادف : سن واقعی -

absolute age|age|age

زه آب اسیدی کانسار

acid mine drainage

زهکش تهویه ای ، زهکشی تهویه ای

aeration drainage

خاک های شخم وزیر و رو شده را گویند

agripedic stage

زهکشی بی هدف
زهکشی بدون سیستمی که به خوبی پیشرفت کرده باشد مانند زهکشی هایی که در مناطق برفی ، انباشت های یخچالی و یا توپوگرافی کارست دیده می شود ، زهکشی بی هدف زهکشی بدون سیستمی که به خوبی پیشرفت کرده باشد مانند زهکشی هایی که در مناطق برفی

aimless drainage

لنگرگاه ، تکیه گاه ، لنگری

anchorage

ذخیره سازی سالیانه ، آب انباشتگی سالیانه ، مخزن سالانه
روند ذخیره سازی که در آن مخزن یا دریاچه دارای یک چرخه سالانه پر و خالی شدن است ، مخزن سالانه روند ذخیره سازی که در آن مخزن یا دریاچه دارای یک چرخه سالانه پر و خالی شدن است

annual storage

زهکشی حلقوی

annular drainage

ضمیمه ، پیوست ، دستگاه فرعی ، ضمایم متصل به بدن حشرات ، مانند پاها و بالها

appendage

زبان کلان قوس(aml)

arc macro language

ذخیره اطلاعات برای بایگانی کردن اطلاعات ذخیره شده به طور معمول در حالت on-line قابل دستیابی نیست واسطه بایگانی شامل نوارهای مغناطیسی ، کارتریج

archival storage

میانگین حسابی مجموع مقادیر n عدد تقسیم برn معمولا به این مفهوم تنها به عنوان میانگین اشاره می شود مترادف: average

arithmetic mean|average|average

زهکش شریانی

arterial drainage

آشکوب آشگیلین _ آشکوب دوره اردویسین بالایی ، 443 تا 449 میلیون سال قبل
این آشکوب نامش از شهر آشگیل در ایالت ولز گرفته شده است و رخسارهاش بیشتر سیلتی است

ashgillian stage

اتحاد واجتماع اشیاء یا اشخاص

assemblage

مرحله استوژنتیکی
مرحله ای در رشد یک کلونی ، همانطورکه توسط Cumuings درسال 1904 برای بریوزوآ ها استفاده شد

astogenetic stage

درز وشکاف طبیعی در سنگ های شیستی را گویند

avantage

میانگین ، میانگین حسابی

average

کلیواژ صفحه - محوری
رخی که ارتباط تنگاتنگی با صفحات محوری چین ها در سنگها دارد ، چه دقیقا موازی با محورها باشد چه کمی بر روی هرجناح انشعاب یافته ودرو شود (رخ بادبزنی) بیشتر این نوع رخ ها در ارتباط نزدیکی با چین های کوچکتر و فرعی دیده شده در برون زدهای منفرد هستند ولی برخی صرفا موازی با محورهای چین ناحیه ای می باشند
همچنین اینگونه کلیواژها اغلب slaty cleavage هم هستند؛ مقایسه شود با: bedding – plane cleavage

axial-plane cleavage

باکتری خوار

bacteriophage

انباشت ساحلی

bank storage

سد رودخانه ای
ساختمان بزرگی که از یک سمت رودخانه ، به سمت دیگر نصب می شود به منظور ذخیره آب ، معمولا جهت آبیاری اگر نیروی ییدروالکتریک نیز تولید شود ، ساختمان مربوط عموما سد نامیده می شود ، سد رودخانه ای ساختمان بزرگی که از یک سمت رودخانه

barrage

درصد اشباع بازی

base saturation percentage

زهکشی دانه تسبیحی
یک سری از آبگیرهای کوچک که بوسیله مسیرها یا نهرهای کوچک آب ، به یکدیگر متصل شده اند آبگیرهایی که نتیجه ذوب شدن یخ زمین است و عموماً نشان دهنده میان مقطع های گاوه یخی (Ice wedge) می باشد این آبگیرها ممکن است بین 4-1 متر عمق و 100 متر عرض داشته باشند (washburn ، 1973) ، زهکشی دانه تسبیحی یک سری از آبگیرهای کوچک که بوسیله مسیرها یا نهرهای کوچک آب

beaded drainage

رخ لایه بندی
رخ سطح لایه‌بندی ، کلیواژ لایه بندی

bedding cleavage

رخ لایه بندی رخ سطح لایه‌بندی ، کلیواژ لایه بندی

bedding cleavage|cleavage|cleavage

رخ سطح لایه بندی
رخی که موازی با سطح لایه‌بندی است
مقایسه شود با: رخ/ کلیواژ سطح لایه بندی(axial-plane cleavage) ، رخ سطح محوری
مترادف: رخ لایه بندی (Bedding cleavage) رخ موازی parallels cleavage

bedding-plane cleavage

رخ سطح لایه بندی رخی که موازی با سطح لایه‌بندی است مقایسه شود با: رخ/ کلیواژ سطح لایه بندی(axial-plane cleavage) ، رخ سطح محوری مترادف: رخ لایه بندی (Bedding cleavage) رخ موازی parallels cleavage

گیره نوع زنگوله ای

bell-type anchorage

اراضی بایر وکشت نشده شامل باتلاق ها و نواحی سنگلاخی وجنگلی

biarrage

اتصال دو شاخه در مفصل داران
برای حرکت در این حالت یک شاخه معمولا دارای یک پای حرکتی است در حالی که شاخه دیگر حامل آب شش است ، اتصال دو شاخه در مفصل داران برای حرکت در این حالت یک شاخه معمولا دارای یک پای حرکتی است در حالی که شاخه دیگر حامل آب شش است

biramous appendage

بیشه ، بوکاژ ، در فرانسه به نوعی سرزمین مزروعی که بوسیله حصارها و درختان به مزارع کوچکی تقسیم شده است گفته می شود

bocage

بودبناژ ، وقتی یک لایه نسبتاً سخت مانند ماسه سنگ با سنگ آهک بین دولایه پلاستیکی ونرم مانند خاک رس یا مارن محصور شده باشد ، بودیناژ
بودیناژ در نتیجه قطعه قطعه شدن سنگهایی که نسبت به سنگهای مجاور خود مقاوم ترند ، بوجود میآید بودیناژ نتیجه ایجاد کشش در طبقات است ، هنگامی که سنگهایی با مقاومت و ترکیب مختلف تحت تاثیر کشش قرار گیرند ، رفتار آنها متفاوت خواهد بود ، بودیناژ بودیناژ در نتیجه قطعه قطعه شدن سنگهایی که نسبت به سنگهای مجاور خود مقاوم ترند

boudinage

عصر برونز
دوره ای که بشر لوازم و اسلحه خود را از برونز ساخت که آلیاژی است از مس و قلع ، عصر برونز دوره ای که بشر لوازم و اسلحه خود را از برونز ساخت که آلیاژی است از مس و قلع

bronze age

نوعی مرداب نمکی

brouage

جعبه ، قفسه ، قضیه ، قفس ، تله
واگن آسانسوری: وسیله ای برای حمل ونقل موادمعدنی و افرادکه کابلهای جرثقیل به سقف آن متصل است
یک کاواک در ساختار بلوری که به اندازه کافی برای به دام انداختن یا محبوس کردن یک یا چند اتم خارجی بزرگ است (مانند اتم آرگون یا زنون) این کاواک یا حفره در تکتوسیلیکاتها ، بریل و ترکیبات آلی یافت می شود ، تله واگن آسانسوری: وسیله ای برای حمل ونقل موادمعدنی و افرادکه کابلهای جرثقیل به سقف آن متصل است یک کاواک در ساختار بلوری که به اندازه کافی برای به دام انداختن یا محبوس کردن یک یا چند اتم خارجی بزرگ است (مانند اتم آرگون یا زنون) این کاواک یا حفره در تکتوسیلیکاتها

cage

آشکوب کارادوسین _ آشکوب دوره اردویسین بالایی ، 449 تا 458 میلیون سال قبل
نام آن از ناحیه کارادوک در ولز مشتق گردیده و رخسارهاش ماسه سنگ است

caradocian stage

سن کربن 14
یک سن رادیومتریک که به سال بیان می شود و از اندازه گیری های کمی مقدار کربن 14 باقیمانده در ماده آلی محاسبه می شود مترادف: سن رادیو اکتیو کربن – متراف رایج: ساعت کربنی ، سن کربن 14 یک سن رادیومتریک که به سال بیان می شود و از اندازه گیری های کمی مقدار کربن 14 باقیمانده در ماده آلی محاسبه می شود مترادف: سن رادیو اکتیو کربن – متراف رایج: ساعت کربنی

carbon-14 age

سنجشگر زنجیری
نوعی اندازه گیر یا پیمانه ، که در تعیین ارتفاع یا بالاآمدگی سطح آب استفاده می شود و از یک زنجیر نشانه دار شده یا برچسب دار شده ، یک متر یا سایر اشکال خطی ، ساخته شده است این دستگاه در شرایطی استفاده می شود که سطح آب دور از دسترس می باشد
مقایسه شود با: staff gage ، سنجشگر زنجیری نوعی اندازه گیر یا پیمانه ، ساخته شده است این دستگاه در شرایطی استفاده می شود که سطح آب دور از دسترس می باشد مقایسه شود با: staff gage

chain gage

گذر محفظه
یکی از دهلیزها یا راهروهای شعاعی که از ضمیمه‌های حاشیه ای جایگاهی در فرامینیفرها بوجود آمده اند ، گذر محفظه یکی از دهلیزها یا راهروهای شعاعی که از ضمیمه‌های حاشیه ای جایگاهی در فرامینیفرها بوجود آمده اند

chamber passage

استوانه قارچی شکل

champignonnage

ذخیره آبراهه

channel storage

شخم زنی ، زمین قابل گشت

charruage

برگردانیدن وزیرو رو کردن خاک پای بوته ها را گویند

chaussage

شخم سطحی ، زمینی که تازه به زیر کشت در آمده است

cherbottage

خاک ورزی پاک

clean tillage

کلیواژ ، رخ ، کلیواژ
تمایل کانی یا سنگ برای شکستن در امتداد یک جهت ترجیحی در سطوح موازی در سنگهای دگرگونی ، بر گوارگی یا شیست وارگی هم نامیده می شود (به شیست وارگی مراجعه شود )
رخ کامل
رخ خوب
رخ مشخص
رخ ناقص ، کلیواژ تمایل کانی یا سنگ برای شکستن در امتداد یک جهت ترجیحی در سطوح موازی در سنگهای دگرگونی ، بر گوارگی یا شیست وارگی هم نامیده می شود (به شیست وارگی مراجعه شود ) رخ کامل رخ خوب رخ مشخص رخ ناقص

cleavage

رخ نواری یک نواری شدن ترکیبی که بیشتر موازی با رخ است تا موازی با لایه بندی این حالت در نتیجه حرکت مکانیکی مواد نامقاوم مانند سنگهای رسی به درون سطوح رخ در یک سنگ مقاوم تر مانند ماسه سنگ ، حاصل می شود نوارهای آرژیلی معمولاً فقط چندین میلی متر ضخامت دارند (بیلنگیز 1954) مقایسه شود با: Segregation banding نوار تمرکزی

cleavage banding|cleavage|cleavage

رخ مخروطی بادبزن/ (مخروط) رخی (fan cleavage)

cleavage fan|fan cleavage|fan cleavage|cleavage

شیب ، لغزش

clivage

رخ درز متراکم
یک اصطلاح قدیمی برای رخ شکستگی و لغزشی

close joint cleavage

رخ درز متراکم یک اصطلاح قدیمی برای رخ شکستگی و لغزشی

close joint cleavage|cleavage|cleavage

زهکشی بسته
زهکشی داخلی ، زهکشی بسته زهکشی داخلی

closed drainage

عصر زغال سنگ

coal age

ضریب ذخیره

coefficient of storage

تراکم

compactage

خاک‌ورزی کامل

complete tillage

منطقه تجمعی مرکب یک منطقه زیستی که دو یا چند مجموعه هم زمان را با تاکسون های شاخص مشترک/ اشتراکی ، در هم می آمیزد

composite assemblage zone|composite assemblage|composite assemblage

عمل خرد کردن ، خرد کردن

concassage

زهکشی همساز یا همشیب
زهکشی سازگار ، زهکشی همساز یا همشیب زهکشی سازگار

concordant drainage

خاک‌ورزی حفاظتی

conservation tillage

خاک‌ورزی هم‌تراز

contour tillage

سن نسبتی ، مرسوم ، متعارف
یک سن پتاسیم ، آرگون که برای آن تجزیه آرگون بر روی یک نمونه و تجزیه پتاسیم بر روی نمونه دیگری انجام می گیرد ، متعارف یک سن پتاسیم

conventional age

شخم مرسوم

conventional tillage

عصر مس
در علم باستان شناسی ، یک لایه تمدنی است که برخی اوقات بین عصر برتر و عصر آهن قابل تشخیص می باشد این عصر بوسیله آزمایش با مس و استفاده آن برای مقاصد فنآوری به عنوان اسلحه و ابزار تشخیص داده می شود تطابق لایه های تمدنی مرتبط بر اساس سن واقعی (و بنابراین با واحد های زمان ، چینه شناسی زمین شناسی) از ناحیه ای به ناحیه دیگر متفاوت است
مترادف: Enolithic ، Chalcoilthic

copper age

منطقه زیر دید ، پوشش ، شمول
عارضهای در یک پایگاه دادهای فضایی نمایش نقشهای مرکب از فایلهای گرافیکی و خصوصیتها در سیستم تهیه نقشههای رقومی (در دورسنجی) ، شمول عارضهای در یک پایگاه دادهای فضایی نمایش نقشهای مرکب از فایلهای گرافیکی و خصوصیتها در سیستم تهیه نقشههای رقومی (در دورسنجی)

coverage

رخ کنگره ای ، رخ شکنجی
بنگرید به : slip cleavage

crenulation cleavage

رخ کنگره ای ، رخ شکنجی بنگرید به : slip cleavage

crenulation cleavage|slip cleavage|slip cleavage|cleavage

درصد بحرانی

criticla percentage

کشت سطحی ، در جنگلداری روش کشت سطحی را گویند

crochetage

رخ مکعبی
رخ کانی موازی با سطوح یک مکعب ، مثلاً در گالن

cubic cleavage

رخ مکعبی رخ کانی موازی با سطوح یک مکعب ، مثلاً در گالن

cubic cleavage|cleavage|cleavage

رخ شکستگی انحنا دار
الگویی از سطوح رخ در طبقات تدریجی که بیشتر مستقیماً در بخش های پایین تر و درشت دانه تر حفر می شود و به سمت یک جهت مورب در بخش های بالایی ریز دانه تر ، انحنا می یابد و در نتیجه به سمت بیرون از یک محور تاقدیسی تحدب می یابد (مولر 1965)

curved fracture cleavage

رخ شکستگی انحنا دار الگویی از سطوح رخ در طبقات تدریجی که بیشتر مستقیماً در بخش های پایین تر و درشت دانه تر حفر می شود و به سمت یک جهت مورب در بخش های بالایی ریز دانه تر ، انحنا می یابد و در نتیجه به سمت بیرون از یک محور تاقدیسی تحدب می یابد (مولر 1965)

curved fracture cleavage|cleavage|cleavage

آنچه که سلول را می خورد ، میکرو ارگانیسم های خاک را گویند که عامل از هم پاشیدگی وتخریب سلولزها وبازمانده های گیاهی را می گردد

cytophage

ذخیره روزانه ، آب انباشتگی روزانه
روند ذخیره سازی که در آن مخزن یا دریاچه دارای یک چرخه روزانه پر و خالی شدن می باشد ، آب انباشتگی روزانه روند ذخیره سازی که در آن مخزن یا دریاچه دارای یک چرخه روزانه پر و خالی شدن می باشد

daily storage

گستره دادههای موجود با توجه به موضوع برگزیده یا ناحیه موردنظر

data coverage

ذخیره مدفون ، مانداب ، ذخیره مرده ، مانداب آبگیر ، مانداب مخزن
پایین ترین بخش یک حوضچه یا مخزن که از آن تراز دیگر آب قابل استفاده نیست ، مانداب مخزن پایین ترین بخش یک حوضچه یا مخزن که از آن تراز دیگر آب قابل استفاده نیست

dead storage

مجموعه مرده
دسته مرده (Hanatocoenosis) ، مجموعه مرده دسته مرده (Hanatocoenosis)

death assemblage

نشت عمقی

deep seepage

زهکشی شجری

dendrite drainage

زهکشی درختی
نوعی زهکشی که وقتی یک پیرود تعدادی رودهای فرعی دریافت می کند که به نوبه خودتوسط شاخه های فرعی کوچکتر تغذیه می شوند ، زهکشی درختی نوعی زهکشی که وقتی یک پیرود تعدادی رودهای فرعی دریافت می کند که به نوبه خودتوسط شاخه های فرعی کوچکتر تغذیه می شوند

dendritic drainage

ذخیره چالابی

depression storage

بلند شدن سنگها ، ربایش سنگها

derochage

ذخیره نگهداشت ، نگهداشت

detention storage

از اقسام درختان کوهستانی که با سردادن از راهروهای کوهستانی بیرون می کشند

devalage

دیالاژ ، الف) یک کلینوپیروکسن سبز تیره یا سبز چمنی یا قهوه ای ، خاکستری یا به رنگ برنز ( معمولاً یک نوع اوژیت یا دیوپسید حاوی Al ) که در تیغه ها یا توده های متورق دیده می شود و عموماً دارای جلای فلزی یا برنجی است این نوع کلینوپیروکسن در سنگهای آذرین بازی مانند گابرو یافت می شود ب) اصطلاحی که به محصولات مختلف دگرگونی ناچیز پیروکسن اطلاق می شود

diallage

رکورد کدگزاری شده به صورت رقومی از انعکاس طیفی یا شدت انتشار یک عارضه یا ناحیه برگزیده هر عنصر از تصویر رقومی(اشاره به عنصر تصویری یا پیکسل)م

digital image

دیوپسید - فرمول شیمیایی : CaMg[Si2O6] - کانی شفاف تا تیره ای که در آن سایه هایی از سبز آبی تا سبز زرد ، قهوه ای و سیاه ، به ندرت آبی ، بنفش ، بی رنگ و سفید دیده می شود دیوپسید ، سیلیکات کلسیم منیزیم است که از ماگما متبلور می شود واژه دیوپسید ، از دو کلمه یونانی دی ، به معنای دو و اپسیس ، به معنای دید ، گرفته شده است دیوپسید ، یکی از کانیهای سنگ ساز مهم در سنگهای دگرگونی و سنگهای آذرین بازیک تا الترابازیک است این کانی ، می تواند از خود پدیده های ستاره سانی و چشم گربه ای نشان دهد دیوپسید به دو شکل یافت می شود: دیوپسید ستاره ای سیاه و دیوپسید و دیوپسید کروم دار سبز رنگ زمرد مانند دیوپسید ، عمدتا در میانمار ، روسیه و آفریقای جنوبی یافت می شود - ویژگیهای فیزیکی - رنگ: سفید ، آبی ، سبز روشن و کمرنگ تا زرد یا سبز قهوه ای - سختی: 5/5 - وزن مخصوص: 55/3- 25/3 - شاخص شکست: 67/1

diopside|dillage|dillage

زهکشی ناهمساز
زهکشی که در یک رابطه سیستماتیک با ساختار زمین شناسی حاضر بوجود نیامده و نتیجه آن نمی باشد – متضاد : زهکشی همساز ، زهکشی ناهمساز زهکشی که در یک رابطه سیستماتیک با ساختار زمین شناسی حاضر بوجود نیامده و نتیجه آن نمی باشد – متضاد : زهکشی همساز

discordant drainage

مجموعه ناتعادلی
مجموعه ای از کانی ها که در تعادل ترمودینامیکی نیستند

disequilibrium assemblage

زهکشی گسیخته
یک سیستم زهکشی پیچیده که توسط گسیختگی تغییر کرده است و در نتیجه ، یک سری رود های مستقل را ایجاد کرده که توسط دهانه های مجزایی به دریا وارد می شوند ، زهکشی گسیخته یک سیستم زهکشی پیچیده که توسط گسیختگی تغییر کرده است و در نتیجه

dismembered drainage

رخ مشخص
کانیهائی که دارای این نوع رخ هستند گاهی در جهات رخ و به صورت سطوح صاف و صیقلی میشکنند و گاهی با ایجاد سطوح ناهموار می شکنند مانند : فلدسپاتها ، آمفیبولها همچنین انواع رخ را بنگرید ، رخ مشخص کانیهائی که دارای این نوع رخ هستند گاهی در جهات رخ و به صورت سطوح صاف و صیقلی میشکنند و گاهی با ایجاد سطوح ناهموار می شکنند مانند : فلدسپاتها

distinct cleavage

رخ دوازده وجهی
رخ کانی موازی با وجوه دوازده وجهی ( 110 ) – مثلاً در اسفالریت

dodecahedral cleavage

رخ دوازده وجهی رخ کانی موازی با وجوه دوازده وجهی ( 110 ) – مثلاً در اسفالریت

dodecahedral cleavage|cleavage|cleavage

زهکشی ، زهکشی
فرایند برداشت خاک یا آب سطحی اضافی بوسیله ابزار مصنوعی یا بوسیله جریان ثقلی ، زهکشی فرایند برداشت خاک یا آب سطحی اضافی بوسیله ابزار مصنوعی یا بوسیله جریان ثقلی

drainage

ناحیه زهکش انجمن صنفی دولتی یا هر گروه مردمی دیگری که توسط حکومت برای کنترل زهکشی در یک ناحیه خاصی تاسیس شده است و تحت نظر مقررات قانونی برای امور مالی ، ساختمانی و به انجام رساندن یک سیستم زهکشی عمل می کند

drainage district|drainage|drainage

ارابه مته بر(حفاری)

drill carriage

آب و هوای خشک و بری ، اراضی بی آب ، نواحی خشک

drying sechage

آبرفتگی- جمع شدگی(بتن ، ملات)

drying shrinkage

درصد وزن خشک

dry-weight percentage

پساب نشتی

effluent seepage

آشکوب ایفلین _ آشکوب دوره دونین میانی ، 380 تا 391 میلیون سال قبل
این آشکوب شامل رسوبات کوارتزیتی شیلی و آهکی است که اولین بار در ناحیه آردن بلژیک مطالعه و نامگذاری شده است

eifelian stage

قشری از نی جگن که مانع تبخیر آب موجود در خاک است

embolage

پیام دریافتی از شبکه ، پیام الکترونیک

emsg (e-mail message)|emsg|emsg|e-mail message|email message

ناپدید شدن لایه های بیرون شده رخنمونها که در زیر سایر تشکیلات قرار گرفته اند

ennoyage

مرحله تعادلی
در تحلیل فرازسنجی حوضه های زهکشی ، مرحله ای که در آن حالت مقاوم حاصل می شود و با کم شدن آهسته ارتفاع ، حفظ می شود و با بلوغ و سن بالا در چرخه ریخت شناسی هم خوان است (استرالر 1952) انتگرال فرازسنجی بین 35% و 60% ثابت است
مقایسه شود با مرحله: عدم تعادل ، فاز فراسنگ

equilibrium stage

استومپاژ

estompage

درصد کاتیون تبادلی

exchangeable cation percentage

درصد سدیم تبادلی

exchangeable sodium percentage

زهکشی سطحی ، زهکشی خارجی
زهکشی که از طریق آن ، آب مستقیماً یا غیرمستقیم به اقیانوس می رسد متضاد: زهکشی داخلی مترادف: exorheism (زهکشی بیرونی)

external drainage

استخراج تجمعی
تجمعی از بلورهای انباشته از یک تبلور تفریقی ماگمای مادر است که ماگمای دختر را تولید میکند ، استخراج تجمعی تجمعی از بلورهای انباشته از یک تبلور تفریقی ماگمای مادر است که ماگمای دختر را تولید میکند

extract assemblage

کلیواژ لغزشی ، شکاف پذیری لغزشی ، کلیواژبرشی ، رخ دروغین
یک اصطلاح معدن کاران برای رخ فرعی در یک سنگ ، مانند رخ لغزشی ، برای تمیز دادن آن از یک رخ غالب یا حقیقی ـ از نظر زمین شناختی ، این اصطلاح گمراه کننده است و باید از استفاده آن اجتناب شود

false cleavage

رخ دروغین یک اصطلاح معدن کاران برای رخ فرعی در یک سنگ ، مانند رخ لغزشی ، برای تمیز دادن آن از یک رخ غالب یا حقیقی ـ از نظر زمین شناختی ، این اصطلاح گمراه کننده است و باید از استفاده آن اجتناب شود

false cleavage|cleavage|cleavage

رخ بادبزنی
یک نوع رخ سطح محوری که در آن ، سطوح رخ با زاویه‌های کم تا زیاد بر روی هر پهلوی سطوح محوری چین از هم باز می شوند
مترادف: بادبزن رخ ، رخ بادبزنی یک نوع رخ سطح محوری که در آن ، سطوح رخ با زاویه‌های کم تا زیاد بر روی هر پهلوی سطوح محوری چین از هم باز می شوند مترادف: بادبزن رخ

fan cleavage

جعبه فاراده
جعبه فاراده محفظه ای است که از میدان الکتریکی محافظت می کند ، جعبه فاراده جعبه فاراده محفظه ای است که از میدان الکتریکی محافظت می کند

faraday cage

مرحله جانوری
یک واحد (اشکوب) چینه شناسی زمانی بر پایه یک زون جانوری

faunal stage

صفحه فدروف
میز یونیورسال ، صفحه فدروف میز یونیورسال

fedorov stage

چمن ، زمین شخم خورده

ferratage

درصد رطوبت 15 اتمسفر

fifteen-atmosphere percentage

درصد رطوبت 15 بار

fifteen-bar percentage

پیامک آنی ، پیام فوری
این قابلیت که در بعضی از گوشی های همراه موجود می باشد این امکان را به شما می دهد تا یک پیام متنی که حداکثر می تواند 50 مشخصه(حرف و ) باشد را به یک گوشی دیگر ارسال کند ، این پیام به محض رسیدن به صورت فوری بطور مستقیم بر روی صفحه نمایشگر گوشی مقصد نمایش داده می شود در اکثر گوشی ها قابل ذخیره شدن نیست ، پیام فوری این قابلیت که در بعضی از گوشی های همراه موجود می باشد این امکان را به شما می دهد تا یک پیام متنی که حداکثر می تواند 50 مشخصه(حرف و ) باشد را به یک گوشی دیگر ارسال کند

flash message

گنجایش سیل گیر

flood control storage

مرحله سیلاب
الف) ارتفاع پیمانه در پست ترین بخش مستقیم رود (به جز یک محل یا شکست که بطور غیرمعمولی پست است) ب) مرحله ای که در آن سرریز جریان باعث ایجاد تخریب می شود ، مرحله سیلاب الف) ارتفاع پیمانه در پست ترین بخش مستقیم رود (به جز یک محل یا شکست که بطور غیرمعمولی پست است) ب) مرحله ای که در آن سرریز جریان باعث ایجاد تخریب می شود

flood stage

مرحله یا دوره گیاهی
یک واحد زمان چینه شناسی (اشکوب) را گویند که بر پایه یک فلوریزون (زون گیاهی) یا معمولاً بر پایه یک مجموعه گیاهی استوار است مثلاً اشکوب راونین (ائوسن بالایی) ایالت واشنگتن ، مرحله یا دوره گیاهی یک واحد زمان چینه شناسی (اشکوب) را گویند که بر پایه یک فلوریزون (زون گیاهی) یا معمولاً بر پایه یک مجموعه گیاهی استوار است مثلاً اشکوب راونین (ائوسن بالایی) ایالت واشنگتن

floral stage

رخ سیلانی
مترادفی برای رخ اسلیتی که به خاطر این فرض بدین نام خوانده می شود که تبلور مجدد کانی های ورقه ای همراه با جریان یافتن سنگ رخ می‌دهد

flow cleavage

رخ سیلانی مترادفی برای رخ اسلیتی که به خاطر این فرض بدین نام خوانده می شود که تبلور مجدد کانی های ورقه ای همراه با جریان یافتن سنگ رخ می‌دهد

flow cleavage|cleavage|cleavage

خزش ، سیلان ، جریان ، طغیان

الف) عمل جریان یافتن یا طغیان کردن ، مانند سرریز یک رود بر روی خشکی مجاور حالت سیلابی شدن
ب) یک توده آب که حاصل طغیان است آب جاری یک رود این اصطلاح به طور محلی در ویسکانین برای آب پشت یک دریاچه مصنوعی استفاده می شود
ج) منطقه متاثر از سیل قبلی
، طغیان - - الف) عمل جریان یافتن یا طغیان کردن ، مانند سرریز یک رود بر روی خشکی مجاور حالت سیلابی شدن - ب) یک توده آب که حاصل طغیان است آب جاری یک رود این اصطلاح به طور محلی در ویسکانین برای آب پشت یک دریاچه مصنوعی استفاده می شود - ج) منطقه متاثر از سیل قبلی -

flowage

آشکوب فراسنین _ آشکوب دوره دونین پسین ، 364 تا 370 میلیون سال قبل
در حد جنوبی حوضه دینان مطالعه شده ، نام آن از آهکهای ناحیه فراسن مشتق شده است

frasnian stage

مرحله دودخانی
(فعالیت آتشفشانی): فعالیتی آتشفشانی رو به زوال یا مراحل نهایی فعالیتی آتشفشانی که مشخصه آن ، تصاعد گازها و بخارات از مخرج یا منفذی آتشفشانی است
مقایسه شود با: solfataric stage

fumarolic stage

مقیاس ، اندازه ، درجه ، پیمانه ، اندازه گیر

gage

دهلیز زهکش ، دالان زهکش

gallery of drainage

زباله

garbage

میزان بازشدگی دریچه (Gateage)

gate opening|gateage|gateage

میزان بازشدگی دریچه (gate opening)

gateage

آشکوب ژیوسین _ آشکوب دوره دونین میانی ، 370 تا 380 میلیون سال قبل
این آشکوب نامش از ناحیه ژیوه (givet) در حد جنوبی دینان در بلژیک مشتق گردیده و شامل رخسارههای آهکی حای فسیل (stringocephalus) است

givetian stage

آشکوب یخچالی
یک تقسیم بندی یا بخش عمده از یک آشکوب یخچالی خصوصاً یکی از چرخه های رشد و از بین رفتن ورقه های یخ پلیستوسن مثلاً آشکوب یخچالی وینسکانسین مترادف: یخچالی ، آشکوب یخچالی یک تقسیم بندی یا بخش عمده از یک آشکوب یخچالی خصوصاً یکی از چرخه های رشد و از بین رفتن ورقه های یخ پلیستوسن مثلاً آشکوب یخچالی وینسکانسین مترادف: یخچالی

glacial stage

پوشش جهانی

global coverage

زمان سنگ چینه ای استاندارد جهانی (gssa)

global standard stratigraphic age

رخ خوب
هرگاه کانی در امتداد سطوح معینی بشکند و سطوح صاف ایجاد کند در آن صورت می گویند که دارای رخ خوب است ، در این کانیها همواره کانی در جهات سطوح رخ می شکند و سطوح شکست ناهموار ندارد مانند کلسیت ، نمک طعام ، گالن همچنین انواع رخ را بنگرید ، رخ خوب هرگاه کانی در امتداد سطوح معینی بشکند و سطوح صاف ایجاد کند در آن صورت می گویند که دارای رخ خوب است

good cleavage

شبکه ، شبکه بندی ، شبکه ای از تیر

grillage

حمل و نقل افقی کانه ، تجهیزات و باطله متضاد :hoisting

haulage

سطح ایستایی بالا-سطح ایستابی زیاد

high stage

فشار قوی ، ولتاژ قوی
ولتاژی برابر یا بالا تر از ولتاژ تعیین شده است که میزان رسمی آن می تواند از یک کشور به کشور دیگر تغییر کند ، ولتاژ قوی ولتاژی برابر یا بالا تر از ولتاژ تعیین شده است که میزان رسمی آن می تواند از یک کشور به کشور دیگر تغییر کند

high voltage

زبان سطح بالا
زبان برنامهنویسی که منعکسکننده و مرتبط با ساختار منحصر به فرد هر سیستم رایانهای ویژه نیست ، زبان سطح بالا زبان برنامهنویسی که منعکسکننده و مرتبط با ساختار منحصر به فرد هر سیستم رایانهای ویژه نیست

high-level language

خاکهای تورب زار زهکشی شده را گویند که به کشت صیفی کاری و جالیزکاری اختصاص دارد

hortillonnage

کشت ، باغچه ، زراعت

hortollage

سن هیبرید
سن پرتو زایی محاسبه شده بر اساس یک سیستم ایزوتوپی که به خاطر فعالیت های تکتونیکی ، گرمایی و یا آتشفشانی که اندکی پس از آغاز و شکل گیری سیستم ایزوتوپیک ، رخ داده‌اند ، ایزوتوپ هایی که پرتوزایی خود را از دست داده اند ، سن هیبرید سن پرتو زایی محاسبه شده بر اساس یک سیستم ایزوتوپی که به خاطر فعالیت های تکتونیکی

hybrid age

مرحله گرمابی
مرحله سرد شدن ماگما که طی آن سیال باقیمانده دارای مقادیر بالای آب و دیگر مواد فرار می‌باشد تعیین حدود دقیق چنین مرحله‌ای توسط نویسندگان مختلف ، باعث ارائه تعاریف متعددی در مورد ترکیب فازی ، دما ، ترکیب شیمیایی و یا فشار بخار آن شده است ، ولی اغلب تعاریف ، این مرحله را به عنوان آخرین مرحله فعالیت آذرین معرفی کرده‌اند که نسبت به مرحله پگماتیتی ، دمای کمتری دارد

hydrothermal stage

تصاویر ابر طیفی

hyper spectral images|hyper spectral image|hyper spectral image

مرحله هیسترو برفیک
مراحل اولیه شکل گیری نمونه ثانویه یا تولید مثل در مرجان های مخروطی ، این حالت در ابتدا با تطبیق ابتدایی استخوان های مرجان اولیه آغاز شده و پس از مدتی جداره‌های آن نیز به نمونه ثانویه می‌پیوندند
مقایسه شود با: hysteroceanic ، late neamic stage

hystero brephic stage

مرحله هیسترو نیانیک
یک مرحله از شکل گیری مرجان ثانویه که پس از مرحله اولیه رخ داده و با ظهور اولین متاسپتوم در نمونه تولید شده و شکل گیری و تکمیل دیواره‌هایی که نمونه تولید شده را از نمونه اولیه جدا می‌کند آغاز می‌شود
مرحله hystero – berphic
مرحله نهایی neanic

hystero neanic stage

شالوده با شبکه بندی تیر فولادی

i-beam grillage footing|beam grillage|beam grillage

زهکشی دشوار

impeded drainage

رخ ناقص
دراین نوع رخ ؛سطوح صاف بسیار کم است و عمدتاُ سطوح ناهموار ایجاد می شود مانند بریل ، آپاتیت همچنین انواع رخ را بنگرید ، رخ ناقص دراین نوع رخ ؛سطوح صاف بسیار کم است و عمدتاُ سطوح ناهموار ایجاد می شود مانند بریل

imperfect cleavage

خاک‌ورزی ناقص

incomplete tillage

پساب صنعتی

industrial sewage

درون تراوایی ، درون نشتی -نشت درونی

influent seepage

سطح ایستایی اولیه

initial stage

زهکشی یکپارچه

integrated drainage

آبراهه داخلی
طرح نا ممتد رودهای فصلی که تا اقیانوس جریان نمی یابند ، آبراهه داخلی طرح نا ممتد رودهای فصلی که تا اقیانوس جریان نمی یابند

interior drainage

زهکشی داخلی خاک

internal soil drainage

انقباض همسانگرد

isotropic shrinkage

زهکشی زمین ، زهکشی اراضی

land drainage

نشت ، تراوش‌

leakage

مجموعه حیات ، انواع موجودات زنده که در کنار هم زندگی می کنند

life assemblage

پوششی حاوی اطلاعات و خصوصیتهای وابسته برای موجودیتهای مستقل ارایه شده توسط خطوط

line coverage

مسیر زهاب

line of seepage

دودومان ، نسبت ، شجره ، سطربندی ، اطلاعاتی در مورد منبع داده ها ، منشاءدقت و مقیاس آن ها

lineage

کیلواژ خطی ، سطح رخ خطی

linear cleavage

بهمرفتگی خطی ، انقباض خطی

linear shrinkage

فضای آبگیری مفید
بخشی از یک مخزن یا حوضچه آبریز که برای تولید قدرت و یا سایر مقاصد ، مفید و قابل استفاده است

live storage

آشکوب خلانویرنین _ آشکوب دوره اردویسین میانی ، 464 تا 470 میلیون سال قبل
شامل شیلهای گراپتولیت دار و نام آن از ناحیه خلانویرن در جنوب ولز گرفته شده است

llanvirnian stage

ایستابی پایین

low stage

فشار ضعیف
تا 660 ولت که بوسیله استاندارهای فدرال تعیین شده است ، فشار ضعیف تا 660 ولت که بوسیله استاندارهای فدرال تعیین شده است

low voltage

آشکوب لودلووین _ آشکوب دوره سیلورین بالایی ، 419 تا 423 میلیون سال قبل
نام این آشکوب از شهر لودلوو (lodlow) واقع در ایلت ولز در جنوب غرب انگلستان اشتقاق یافته و رخسارههای آن شیلی آهکی است

ludlowian stage

فاگوسیت هایی تک هسته ای ( گلبول های بزرگ سفید) هستند که در خون حرکت می کنند و می توانند جریان خون را ترک کرده و با ورود به بافت ها از بدن محافظت کنند

macrophage

مهاری مکانیکی ، مهار کننده مکانیکی

mechanical anchorage

مجموعه کانی
تنوع و فراوانی کانی های موجود در سنگ
(الف) کانیهای متشکل یک سنگ خصوصاً یک سنگ آذرین یا دگرگونی عنوان مزبور انواع متفاوتی از تجمعات کانیها را دربر می گیرد ولی برای بافت و فابریک سنگها ، بکار نمی رود در این مورد به معنای واژه metamorphic assemblage نیز مراجعه نمایید
(ب) Mineral assemblage ، مجموعه کانی تنوع و فراوانی کانی های موجود در سنگ (الف) کانیهای متشکل یک سنگ خصوصاً یک سنگ آذرین یا دگرگونی عنوان مزبور انواع متفاوتی از تجمعات کانیها را دربر می گیرد ولی برای بافت و فابریک سنگها ، بکار نمی رود در این مورد به معنای واژه metamorphic assemblage نیز مراجعه نمایید (ب) Mineral assemblage

mineral assemblage

همیافتی کانیایی گروهی از کانیها که در کنار یکدیگر در سنگها خصوصاً سنگهای رسوبی دیده می شوند مترادف: mineral Assemblage

mineral association|mineral assemblage|mineral assemblage

خاک ورزی کمینه

minimum tillage

سرآب ، خطای بصری ، سراب
نوعی خطای دید که بر اثر شکست نور به وسیله جو زمین پدید می آید ، سراب نوعی خطای دید که بر اثر شکست نور به وسیله جو زمین پدید می آید

mirage

تصویر آینه ای

mirror image

درصد حجمی رطوبت

moisture volume percentage

درصد جرمی رطوبت

moisture-mass percentage

شخم گاوآهن برگرداندار

moldboard tillage

تصویری وابسته به طول موج واحد یا محدوده باریکی از طول موج ها

monochromatic image

خاک ورزی مالچی

mulch tillage

تراوش طبیعی سطحی
تراوش مواد هیدروکربنی بر روی سطح زمین را که به صورت طبیعی انجام می پذیرد

natural seepage

تراوش طبیعی سطحی تراوش مواد هیدروکربنی بر روی سطح زمین را که به صورت طبیعی انجام می پذیرد

natural seepage|seepage|seepage

زبانهای پرسش غیر رویه گرا

non-procedural query language

سطح شکست هشت وجهی ، در سیستم ایزومریک سطح شکستگی که موازی سطوح هشت وجهی باشد ، رَخ هشت وجهی
نوعی رخ بلورین موازی با وجوه هشت وجهی (111) ، مانند حالت مشاهده شده در الماس

octahedral cleavage

رَخ هشت وجهی نوعی رخ بلورین موازی با وجوه هشت وجهی (111) ، مانند حالت مشاهده شده در الماس

octahedral cleavage|cleavage|cleavage

مرحله رشد وتوسعه رودخانه ، کهن سنی
در توپوگرافی ، مرحله نهایی در چرخه فرسایشی یک عارضه یا یک ناحیه که طی آن سطح ناحیه فرسایش یافته و تقریباً به سطح مبنا رسیده و عوارض نیز فرمی ساده داشته و به صورت تقریباً مسطح درآمده اند مشخصه چنین مرحله ای ، جاری بودن چند جریان یا آبراهه پرپیچ و خم بزرگ و آرام ، در عرض دشتهای سیلابی وسیع موجود در منطقه ، که توسط تپه هایی نیمه هموار از یکدیگر جدا شده و دارای انشعابات شاخه شاخه ای می‌باشند ، و نیز فرآیند مسطح شدن ساختارها ، می باشد مقایسه شود با: senescence ، senility مترادف: topographic old age
در ساحل ، یک مرحله فرضی در شکل گیری و تکامل یک ساحل یا خط ساحلی ، که مشخصه آن سطحی مضرس و عریض ، صخره ای کم و بیش مسطح که به طرف خشکی هدایت شده و نیز منطقه ای جزر و مدی است از آنجا که احتمالاً سطح آب دریا در بازه زمانی لازم برای فرسایشی بدین نحو ، پایدار و با ثبات نمی باشد این مرحله ، یک مرحله نظری بسیار فشرده شده است
در رودخانه ها ، مرحله ای از شکل گیری و تکامل یک جریان یا آبراهه که طی آن قدرت و کارایی فرسایش افزایش یافته و باکاهش قابل توجه گرادیان (شیب مسیر) ، فرآیند نهشته گذاری و تشکیل آبرفت ، سرعت قابل ملاحظه ای پیدا می کند مشخصات چنین مرحله ای بدین فرایند باری که جریان قادر به حمل آن نبوده و از این رو به راحتی ته‌نشین می شود؛ یک دره بسیار وسیع ، کم عمق ، با جوانب کم شیب و بستری تقریباً مسطح (دشت سیلابی) که عرض آن می تواند معادل با 15 برابر کمربند مئاندری باشد ، وجود تعداد زیادی شکاف های پرپیچ و خم ، خاکریز ، یازو ، بایو ، ساختارهای هلالی شکل و مرداب در بستر دره مزبور ، یک جریان کند و آهسته ، انشعابات آرام و بالغ (با تعداد کم) و نهایتاً فرسایش کند و کم اثر است ، کهن سنی در توپوگرافی ، senility مترادف: topographic old age در ساحل ، یک مرحله نظری بسیار فشرده شده است در رودخانه ها

old age

کهن عصر حجر
رجوع شود به Paleolithic

old stone age

خاک‌ورزی یکباره

once over tillage

انقباض تک‌بعدی

one-d shrinkage

درصد رطوبت یک سوم اتمسفر

one-third-atmosphere percentage

درصد رطوبت یک سوم بار

one-third-bar percentage

مرحله رشد
مرحله رشد و تکامل یک موجود زنده ، مرحله رشد مرحله رشد و تکامل یک موجود زنده

ontogenetic stage

مرحله بازشدگی

opening stage

خاک‌ورزی جهت‌دار

oriented tillage

سطح شکست اولیه ، کیلواژ اصلی

original cleavage

مرحله ماگمابُنی ، مرحله ناب ماگمایی
مرحله اصلی در فرآیند تبلور سیلیکاتها از یک ماگمای مشخص؛ مرحله ای که طی آن تا 90 درصد محتویات ماگما متبلور می شوند
مترادف: orthotectic stage

orthomagmatic stage

مرحله ماگمابُنی ، مرحله ناب ماگمایی مرحله اصلی در فرآیند تبلور سیلیکاتها از یک ماگمای مشخص؛ مرحله ای که طی آن تا 90 درصد محتویات ماگما متبلور می شوند مترادف: orthotectic stage

orthomagmatic stage|orthomagmatic|orthomagmatic|orthotectic stage

مرحله ناب ماگمایی
رجوع شود به orthomagmatic stage

orthotectic stage

مرحله ناب ماگمایی رجوع شود به orthomagmatic stage

orthotectic stage|orthomagmatic stage|orthomagmatic stage

مرحله دیرینه جغرافیایی
بنگرید به : Palstage

paleogeographic stage

رخ موازی
مترادفی منسوخ برای رخ صفحه طبقه‌بندی (bedding plane cleavage) ، رخ موازی مترادفی منسوخ برای رخ صفحه طبقه‌بندی (bedding plane cleavage)

parallel cleavage

گذرگاه ، گذر
(ساحل): Pass
(غارشناسی): مجرایی در میان اتاقکهای یک غار ،
مترادف تقریبی: corridor ، crawlway ، squeeway
(رودخانه): Pass
( ساحل): (الف) کانال یا مجرای نسبتاً دائمی که در یک دلتا شکل گرفته و شعبه یا انشعابی از رود از طریق آن به دریا می پیوندد ، خصوصاً یک کانال قابل کشتیرانی در دلتای رود می سی سی پی (ب) کانالی قابل کشتیرانی که حجمی از آب را به دریا متصل می کند ، مانند مجرایی باریک که در میان دو جزیره مجاور و نزدیک به هم واقع بوده و یا از میان یک مانع ساحلی مانند یک ریف مرزی ، یک جزیره مرزی یا یک بنداب می گذرد مقایسه شود با: inlet مترادف: passage (ج) گستره ای از آب آزاد در یک مرداب ، گذر (ساحل): Pass (غارشناسی): مجرایی در میان اتاقکهای یک غار ، مترادف تقریبی: corridor ، squeeway (رودخانه): Pass ( ساحل): (الف) کانال یا مجرای نسبتاً دائمی که در یک دلتا شکل گرفته و شعبه یا انشعابی از رود از طریق آن به دریا می پیوندد

passage

داغ اب بالا

peak stage

خاکواحد انقباض

ped shrinkage

سن خاک شناختی
بلوغ نسبی یک پروفیل خاکی ، سن خاک شناختی بلوغ نسبی یک پروفیل خاکی

pedologic age

مرحله پگماتیتی
مرحله ای در روند معمول فرآیند تبلور ماگمایی حاوی مواد فرار که در آن سیال باقیمانده (پس از تبلور بخشی از آن) به گونه ای از مواد فرار ، غنی شده که امکان شکل گیری سنگهای درشت دانه در آن مهیا شده است (به عبارت دیگر پگماتیت) در مورد مقادیر نسبی سیلیکاتها و مواد فرار در سیال ، محدوده دمایی و روابط میان سیالات مزبور با سیالات هیدروترمال در مرحله پگماتیتی شدن ، اختلاف نظرها و مشاجرات متعددی میان دانشمندان وجود دارد
مقایسه شود با: hydrothermal stage

pegmatitic stage

رخ مدادی
کلیواژ و یا رخی که شکست سنگ در امتداد آن باعث به وجود آمدن قطعه سنگهایی باریک و طویل می شود چنین رخ یا شکستی محصول تقاطع راستای رخ با چینه بندی سنگ (معمولاً در سنگهایی که دچار دگرگونی اندکی شده اند) ، می باشد ، رخ مدادی کلیواژ و یا رخی که شکست سنگ در امتداد آن باعث به وجود آمدن قطعه سنگهایی باریک و طویل می شود چنین رخ یا شکستی محصول تقاطع راستای رخ با چینه بندی سنگ (معمولاً در سنگهایی که دچار دگرگونی اندکی شده اند)

pencil cleavage

رخ مانه ، رَخ مون ویژگیها و مشخصات قابل مشاهده یک موجود زنده که در حقیقت منعکس کننده نتایج برهم کنش یا تعامل جنس نمونه و محیط زیست موجود مزبور هستند در زیست شناسی: ریخته ظاهری ، شکل ظاهری ، فنوتیپ ، پدیدگان

phenotype|cleavage|cleavage

رخ پیناکوئیدی
رخ کانی موازی با یکی از سطوح پیناکوئیدی بلور:مانند رخ (010) ژیپس

pinacoidal cleavage

رخ پیناکوئیدی - رخ کانی موازی با یکی از سطوح پیناکوئیدی بلور:مانند رخ (010) ژیپس

pinacoidal cleavage|cleavage|cleavage

انقباض خمیری ، آبرفتگی پلاستیکی

plastic shrinkage

مرحله گازکافتی
مرحله‌ای در سردشدن ماگما که در طی آن فازهای جامد و گاز در تعادل هستند

pneumatolytic stage

پوشش اطلاعاتی در مورد موجودیتهای مستقل جغرافیایی عرضه شده به کمک از نقاط و خصوصیتهای وابستهشان

point coverage

ذخیره سازی آب ، ذخیره کوتاه مدت ، گنجایش‌ مخزن
مقدار ذخیره آب در طرحهای جریانی که می تواند صرفاً مقادیر بیشینه بار روزانه را پوشش دهد ، گنجایش‌ مخزن - مقدار ذخیره آب در طرحهای جریانی که می تواند صرفاً مقادیر بیشینه بار روزانه را پوشش دهد

pondage

زهکشی بد

poor drainage

باربری ، مخارجباربری

porterage

خاک‌ورزی بعدازجوانه‌زنی

post emergence tillage

خاک‌ورزی پس ازبرداشت

post harvest tillage

خاک‌ورزی پس ازکاشت

post planting tillage

مجرای پسا تیغه‌ای
دهانه‌ای که تمامی حجره‌های کوچک یک حجره‌ یکسان در پوسته فرامینیفری را به هم‌ متصل می کند(نظیر آلوئولینیدا) ، واقع‌شده در بین دیواره وتیغه در عقب حجره

postseptal passage

باربری مکانیکی ، بارگیری مکانیکی
بارگیری که به کمک ماشین آلاتی انجام می گیردکه دارای شکل وساختمان گوناگونی هستند ، باربری مکانیکی می گویند ، بارگیری مکانیکی - بارگیری که به کمک ماشین آلاتی انجام می گیردکه دارای شکل وساختمان گوناگونی هستند

power haulage

خاک‌ورزی پیش ازجوانه‌زنی

pre emergence tillage

خاک‌ورزی پیش ازبرداشت

pre harvest tillage

خاک‌ورزی پیش ازکاشت

pre planting tillage

رخ کامل
درصورتی که کانی به راحتی و به صورت صفحات نازک با سطوح صاف و و صیقلی بشکند می گویند که داری رخ کامل است مانند میکا و ژیپس همچنین انواع رخ را بنگرید ، رخ کامل - درصورتی که کانی به راحتی و به صورت صفحات نازک با سطوح صاف و و صیقلی بشکند می گویند که داری رخ کامل است مانند میکا و ژیپس همچنین انواع رخ را بنگرید

prefect cleavage

گذرگاه پیش‌تیغه‌ای
دهانه‌ای که همه حجرات کوچک حجره همسان یک پوسته فرامینیفری را به هم متصل می کند(نظیر آلوئولینیدا) ، واقع در بخش جلویی حجره ، گذرگاه پیش‌تیغه‌ای - دهانه‌ای که همه حجرات کوچک حجره همسان یک پوسته فرامینیفری را به هم متصل می کند(نظیر آلوئولینیدا)

preseptal passage

شارش اولیه
حرکت در یک سنگ آذرین که هنوز به صورت بخشی ، مایع است(کلوس ، 1946) ، شارش اولیه - حرکت در یک سنگ آذرین که هنوز به صورت بخشی

primary flowage

خاک‌ورزی اولیه

primary tillage

رخ منشوری
رخ کانی موازی با وجوه یک منشور ، به عنوان مثال رخ (110) آمفیبول ، رخ منشوری - رخ کانی موازی با وجوه یک منشور

prismatic cleavage

پیام خصوصی

private message (pm)|pm|pm|private message

رخ اولیه سنگ - واژه پیشنهادی لیت برای سنگی دارای آنچه که به عنوان رخ اولیه محسوب می شود ، به عنوان مثال سطوح طبقه‌بندی در سنگ رسوبی ، تشکیل‌شده همزمان با سنگ (1905)

protoclase|cleavage|cleavage

رخ هرمی
رخ کانی موازی با وجوه یک هرم ، به عنوان مثال رخ(101) شیلیت

pyramidal cleavage

رخ هرمی - رخ کانی موازی با وجوه یک هرم ، به عنوان مثال رخ(101) شیلیت

pyramidal cleavage|cleavage|cleavage

زهکشی شعاعی

radial drainage

سن کربن پرتوزا ، سن کربن 14

radioacarbon age

سن پرتوسنجی
سنی که به سال بیان می شود و از تعیین کمی عناصر پرتوزا و فرآورده های واپاشی آنها محاسبه می شود مترادفی رایج برای سن مطلق مترادف: سن ایزوتوپی ، سن پرتوسنجی - سنی که به سال بیان می شود و از تعیین کمی عناصر پرتوزا و فرآورده های واپاشی آنها محاسبه می شود مترادفی رایج برای سن مطلق مترادف: سن ایزوتوپی

radiometric age

حمل ونقل ازطریق خط راه آهن
باربری ازطریق راه آهن توسط واگن به تنهایی ویا واگن ولوکوموتیوبه طور مشترک صورت میگیرد ، حمل ونقل ازطریق خط راه آهن - باربری ازطریق راه آهن توسط واگن به تنهایی ویا واگن ولوکوموتیوبه طور مشترک صورت میگیرد

rail haulage

باران سنج ، باران نگار

rain guage

میزان جریان تراوشی

rate of seepage

زهکشی راستگوشه یی

rectangular drainage

اصطلاحی را گویند که توسط داپلز (1962) برای اولین مرحله ژئوشیمیایی دیاژنز معرفی شده که توسط تغییرات کانی عمدتا به خاطر اکسیداسیون و احیا (واکنش های برگشت پذیر) است این مرحله ، تیپیک رسوب سنگ نشده است و پیش از مرحله locomorphic است
نیز ببینید: مرحله فیلومورفی phyllomorphic

redoxomorphic stage

کم‌خاک‌ورزی

reduced tillage

رخ شکسته
رخی که جهت یافتگی آن از لایه ای به لایه دیگر در جایی که لایه ها از جنس سنگهای مختلف هستند ، تغییر می کند

refracted cleavage

رخ شکسته - رخی که جهت یافتگی آن از لایه ای به لایه دیگر در جایی که لایه ها از جنس سنگهای مختلف هستند ، تغییر می کند

refracted cleavage|cleavage|cleavage

آرماتور مشبک فلزی

reinforced grillage

موج برگشتی

rejection surage

سن نسبی
* سن زمین شناسی یک زیستمند ، سنگ ، عارضه زمین شناختی یا رخداد کهن را گویند که بطور نسبی با سایر زیستمندان ، سنگها ، عوارض یا رخدادهایی ، به جز با سال بیان می شود
* سن لایه های رسوبی نسبت به هم مثلا در صورت بکر بودن وضعیت لایه هال ، لایه بالایی جوانتر از لایه پایینی است
مقایسه شود با: سن مطلق

relative age

سن نسبی - * سن زمین شناسی یک زیستمند ، سنگ ، عارضه زمین شناختی یا رخداد کهن را گویند که بطور نسبی با سایر زیستمندان ، سنگها ، عوارض یا رخدادهایی ، به جز با سال بیان می شود - * سن لایه های رسوبی نسبت به هم مثلا در صورت بکر بودن وضعیت لایه هال ، لایه بالایی جوانتر از لایه پایینی است - مقایسه شود با: سن مطلق

relative age|age|age

مجموعه کوچیده ، تجمع نابرجا
رجوع شود به mixed assemblage (مجموعه آمیخته یا مختلط)

remanie assemblage

مجموعه کوچیده ، تجمع نابرجا - رجوع شود به mixed assemblage (مجموعه آمیخته یا مختلط)

remanie assemblage|mixed assemblage|mixed assemblage

عصر خزندگان
رجوع شود به age of reptiles ، عصر خزندگان - رجوع شود به age of reptiles

reptilian age

انقباض باقیمانده

residual shrinkage

رخ لوزوجهی
رخ کانی موازی با وجوه لوزوجهی ، مثلاً رخ (1011) کلسیت

rhombohedral cleavage

رخ لوزوجهی - رخ کانی موازی با وجوه لوزوجهی ، مثلاً رخ (1011) کلسیت

rhombohedral cleavage|cleavage|cleavage

شخم جوی وپشته ای

ridge tillage

آب بند رودخانه

river barrage

تراز رودخانه

river stage

رخ سنگ ، رخ سنگی
* تمایل سنگ به شکستن در امتداد خطوط موازی و سطوح نزدیک به هم این سطوح اغلب نسبت به سطوح طبقه بندی مایل است

rock cleavage

رخ سنگی - * تمایل سنگ به شکستن در امتداد خطوط موازی و سطوح نزدیک به هم این سطوح اغلب نسبت به سطوح طبقه بندی مایل است -

rock cleavage|cleavage|cleavage

تصویر ماهواره ای

satellite image

ذخیره سازی فصلی ، آب انباشتگی فصلی ، مخزن فصلی

seasonal storage

نشت ، تراوش ، زه ، نشست ، چکه ، نفوذ ، مقدار رسوخ شده

seepage

انقباض هنگام گیرش

setting shrinkage

فاضلاب ته نشین شده

settled sewage

فاضلاب ، گندآب

sewage

شبکه فاضلاب ، شبکه جمع آوری فاضلاب

sewerage

انقباض ، جمع شدگی ، چروک -افت حجمی

shrinkage

پلمه رخ ، رخ اسلیتی ، پلمه رخ
*برگوارگی شاخص اسلیت که حاصل آرایش موازی کانی های دگرگونی ریزدانه است

slaty cleavage

رخ اسلیتی ، پلمه رخ - *برگوارگی شاخص اسلیت که حاصل آرایش موازی کانی های دگرگونی ریزدانه است -

slaty cleavage|cleavage|cleavage

کلیواژ لغزشی ، شکاف پذیری لغزشی

slip clivage

چشمه(spring) گوگردی ، خروج گازهای گوگردی - نوعی فومرول که گازهای آن مشخصاً گوگردی می باشند - مقایسه شود با: solfataric stage ریشه کلمه: آتشفشان سولفاتارا در ایتالیا

solfatara|solfataric stage|solfataric stage

درصدسدیم انحلال‌پذیر

soluble-sodium percentage

خط کش مدرج ، دستگاه اندازه گیری تراز آب رودخانه ، اشل اندازه گیری سطح آب

staff gage

آشکوب(مقیاس چینه شناسی زمانی)
آخرین تقسیمات زمانی چینه شناسی و بعد از دوره قرار دارد
(چینه شناسی)؛ الف) واحد زمان چینه شناسی با گسترش و رتبه ای پایین تر از سری معمولاٌ در تقسیم بندی ها و ارتباطات درون قاره ای بیشترین کاربرد را دارد هرچند که توانایی معرفی و شناخته شدن را در حد جهانی دارد (بند 74 ، NACSN ، 1983) معادل زمانی اشکوب ، عصر است ممکن است که اشکوب به زیر اشکوبهایی تقسیم شود ، اما الزاماً چنین نیست تشخیص اشکوب عموماً بر پایه توالی بیوزونها استوار است بیشتر اسامی اشکوبها بر پایه واحدهای سنگ چینه ای استوار هستند ، با وجود این اشکوب ترجیحاً باید نامی جغرافیایی باشد که پیش از این در نامگذاری چینه شناسی استفاده نشده باشد پایان-وند صفتی برای نام جغرافیایی معمولاً “an” یا “-ian” است ، با وجود این شایسته است که نام جغرافیایی را بدون هیچ پایان-وند خاصی بکار بریم؛ مانند اشکوب کلیبورن
ب) اصطلاح غیررسمی برای نمایش “هر نوع” واحد زمان چینه شناسی با رتبه تقریبی اشکوب استفاده می شود ، آشکوب(مقیاس چینه شناسی زمانی) - آخرین تقسیمات زمانی چینه شناسی و بعد از دوره قرار دارد - (چینه شناسی)؛ الف) واحد زمان چینه شناسی با گسترش و رتبه ای پایین تر از سری معمولاٌ در تقسیم بندی ها و ارتباطات درون قاره ای بیشترین کاربرد را دارد هرچند که توانایی معرفی و شناخته شدن را در حد جهانی دارد (بند 74 ، با وجود این شایسته است که نام جغرافیایی را بدون هیچ پایان-وند خاصی بکار بریم؛ مانند اشکوب کلیبورن - ب) اصطلاح غیررسمی برای نمایش “هر نوع” واحد زمان چینه شناسی با رتبه تقریبی اشکوب استفاده می شود

stage

عصرحجر ، پارینه سنگی

stone age

کرنش سنج ، تغییر شکل یاب

strain gage

انقباض ساختمانی

structural shrinkage

گام ساختـاری

structural stage

زبان پرس و جو و جستجوی استاندارد ، زبان جستجو بدون اقدامات اجرایی که برای پایگاه دادههای جدولی با ترکیب مشابه انگلیسی

structured query language

خاک‌ورزی مالچی-کلشی

stubble mulch tillage

شخم زیرسطحی

subsurface tillage

زهکشی سطحی

surface drainage

خا‌ک‌ورزی سطحی

surface tillage

سامانه منطبق سازی - قابلیت یک سو کردن اطلاعات تلفن های همراه برای تبادل اطلاعات دستگاه های گوشی همراه با رایانه های خانگی و یک سو نمودن اطلاعات آن ها با هم به کار می رود

synchronization markup language (syncml)|syncml|syncml|synchronization markup language

هدفپوشانی

target coverage

ولتاژ آغازین ، ولتاژ اولیه

threshold voltage

خاک‌ورزی

tillage

زهکشی داربستی

trellis drainage

انقباض تک بعدی

unidimensional shrinkage

انقباض معادل

unitary shrinkage

سن اورانیوم-اورانیوم
یک سن به سال محاسبه شده از نسبت اورانیوم 235 به اورانیوم 238 یک فرآورده جانبی روش سن یابی سرب ـ توریوم ـ اورانیوم
مترادف: سن ایزوتوپ اورانیوم ، سن اورانیوم-اورانیوم - یک سن به سال محاسبه شده از نسبت اورانیوم 235 به اورانیوم 238 یک فرآورده جانبی روش سن یابی سرب ـ توریوم ـ اورانیوم - مترادف: سن ایزوتوپ اورانیوم

uranium- uranium age

سن ایزوتوپ اورانیوم ، سن اورانیوم ـ اورانیوم

uranium-isotope age

انبارس مفید

usable storage

صفحه میکروسکوپ چند محوری ((universal stage

u-stage

صفحه میکروسکوپ چند محوری ((universal stage

u-stage|universal stage|universal stage

ذخیره دره ای
الف) حجم آب در یک توده یا پیکره آب در زیر نیم رخ سطح آب
ب) ظرفیت ذخیره طبیعی یا حجم آب یک رود در زمان سیل که رود از کناره‌های خود سرریز کرده است شامل هر دو آب درون کانال و آب بیرون ریخته می‌باشد (ASCE ، 1962) ، ذخیره دره ای - الف) حجم آب در یک توده یا پیکره آب در زیر نیم رخ سطح آب - ب) ظرفیت ذخیره طبیعی یا حجم آب یک رود در زمان سیل که رود از کناره‌های خود سرریز کرده است شامل هر دو آب درون کانال و آب بیرون ریخته می‌باشد (ASCE

valley storage

زهکش قائم ماسه ای- چاه زهکش ماسه ای

vertical sand drainage

انقباض عمودی

vertical shrinkage

کرنش سنجهای نوع تار مرتعش
کرنش سنج ها برای اندازه گیری مقدار کرنش دربتن یا یک سازه فولادی درمناطقی که باید سطح کرنش برای طراحی واطمینان از پایداری سازه رفتارنگاری شود مورد استفاده قرار می گیرد
کاربردها : 1) رفتار نگاری کرنش درسدهای بتنی درضمن ساخت وپس از آن 2) مطالعه توزیع تنش درحفره ها وتونل های زیر زمینی3) توزیع تنش درسدهای بتنی وسدهای که با مصالح بنایی ساخته شدهاند4) رفتارنگاری تنش ها درمحورهای تحت فشار

vibrating wire strain gage

زهکشی تنظیم آب

water regulation drainage

سطح ایستایی

water stage

گریز آب ، آبخیز

watershed leakage

سن موج
مرحله توسعه یک موج سطح آب تولید شده توسط باد که به عنوان نسبت سرعت موج به سرعت باد (که حدود 8 متر بالاتر از حد یا سطح آب ساکن اندازه گیری می شود) بیان می گردد ، سن موج - مرحله توسعه یک موج سطح آب تولید شده توسط باد که به عنوان نسبت سرعت موج به سرعت باد (که حدود 8 متر بالاتر از حد یا سطح آب ساکن اندازه گیری می شود) بیان می گردد

wave age

هرم آب -انبارش گوشه ای-انبارش گوشواره ای

wedge storage

ذخیره سازی هفتگی ، آب انباشتگی هفتگی
روند ذخیره سازی که در آن مخزن یا دریاچه دارای یک چرخه هفتکی پر و خالی می باشد ، آب انباشتگی هفتگی - روند ذخیره سازی که در آن مخزن یا دریاچه دارای یک چرخه هفتکی پر و خالی می باشد

weekly storage

چشمه نشتی - چشمه ای که دارای آبدهی کم است - مترادفی برای seepage spring

weeping spring|spring seepage|spring seepage

واژه ای که برای بیان حجم موادی که قرار است جابجا شود به کار میرود

yardage

مرحله جوانی
مرحله ای از باز شدن و گسترش بستر دریاها می باشد ، مرحله جوانی - مرحله ای از باز شدن و گسترش بستر دریاها می باشد

young stage

بدون خاک ورزی

zero tillage

زون سیلان
منطقه جریان موم سان یا پلاستیک ، زون سیلان - منطقه جریان موم سان یا پلاستیک

zone of flowage

زون شارش سنگ
منطقه جریان موم سان یا خمیری ، زون شارش سنگ - منطقه جریان موم سان یا خمیری

zone of rock flowage

منطقه اتلاف

zone of wastage

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی سن ، مدت زمانی که پس از تولد شروع می شود ، عصر(مقیاس زمان زمین شناسی)

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سن ، مدت زمانی که پس از تولد شروع می شود ، عصر(مقیاس زمان زمین شناسی)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما