معادل انگلیسی دیوان دادگستری بین المللیرکن قضایی سازمان ملل متحد که وظیفه اشرسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه ی

حقوق

دیوان دادگستری بین المللیرکن قضایی سازمان ملل متحد که وظیفه اشرسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است

international court of justice

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دیوان دادگستری بین المللیرکن قضایی سازمان ملل متحد که وظیفه اشرسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه ی

دیوان بین المللی دادگستری

international court of justice (icj)

احقاق حق کردن

administer justice

عضو خانه اصناف

borough justice

رئیس دیوان عالی

chief justice

دادگاه

Court of justice

دادگاه جنائی

criminal justice

استنکاف از احقاق حق ، استنکاف از اجرای عدالت ، تضییع حق

denial of justice

اجرا کردن عدالت ، دادگستردن

dispense justice

دادگاه عدالت اروپا

European Court of Justice

مانع اجرای عدالت شدن

impede justice

تعدی

injustice

بین الملل ، بین المللی ، بین المللیبین الملل ، انترناسیونال

international

حقوق بشردوستانه بین المللی

international humanitarian law

اسناد بین المللی ، مستندات بین المللی

international acts

آژانس بین المللی انرژی اتمی

international atomic energy agency

اعلامیه جهانی حقوق بشر

international bill of the right of man

اتاق بازرگانی بین المللی

international chamber of commerce (icc)

دعوای بین دو یا چند دولت

international claim

کنوانسیون بین المللی

International convention

کنوانسيون بين المللي مسئوليت مدني خسارات ناشي از آلودگي نفتي

International Convention on Civil Liability for Oil Pollution Damage

دیوان کیفری بین المللی

International Criminal Court

دادگاه کیفری بین المللی

international criminal tribunal

عرف بین المللی

international custom

مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجادشده است

international development association

حقوق بین الملل محیط زیست

International Environmental Law

حقوق بین الملل محیطزیست

international environmental law (IEL)

نزاکت بین المللی

international etiquette

شرکت مالی بین المللیشرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخشخصوصی در کشورهای توسعه نیافته است

international finance corporation (ifc)

حقوق بین المللی بشردوستانه

International Humanitarian Law

سازمان بین المللی کارسازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد ودر سال ‎ 1946 به سازمان ملل پیوست و هدفآن بهبود بخشیدن به شرایط کار از جنبه هامختلف و حمایت از کارگران و منافع ایشانمی باشد

international labour organization (ilo)

حقوق بین الملل

international law

کمیسیون حقوق بین الملل

International Law Commission

کمیسیون حقوق بین الملل (سازمان ملل متحد)

international law commission (of un)

مجمع بین المللی

international meeting

صندوق بین المللی پول

international monetary fund

صندوق بین المللی پول

international monetary fund (imf)

صلح و امنیت بین المللی

International Peace and Security

رویه بین المللی ، عرف بین المللیروش جاری بین المللیطریقه معمول به بین المللی

international practice

حقوق خصوصی بین الملل

International Private Law

سازمان بین المللی آوارگان

international refugee organization

قراردادهای تجاری بین المللی

international trade agreements

حقوق تجارت بین الملل

international trade law

معاهدات بین الملل

international treaties

اتحادیه بین المللی

international union

حقوق بین الملل آبها

international water law

انترناسیونالیسمروش فکری مبنی بر لزوم همکاری و همبستگینزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود

internationalism

جهان گرایان

internationalists

عدالت ، قاضی (بخصوص قاضی دادگاه پژوهش یا دیوان عالی) ، انصاف

justice

عدالت [کیفری] برای نوجوانان

juvenile justice

رئیس کل محکمه استیناف انگلستان

lord chief justice

وزارت دادگستری

ministry of justice

اشتباه قضایی

miscarriage of justice

ممانعت از اجرای عدالت

obstruction of justice

دادخواهی کردن

plead for justice

دادخواستن

plead of justice

حقوق تامینیقسمتی از حقوق که به بررسی اقداماتمختلفی که برای جلوگیری از ارتکاب جرماز ناحیه تبهکاران احتمالی لازم استاختصاص دارد

preventive justice

عدالت ترمیمی

restorative justice

عدالت فراملی

transnational justice

جانب عدالت را گرفتن ، عادلانه عمل کردن

uphold justice

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی دیوان دادگستری بین المللیرکن قضایی سازمان ملل متحد که وظیفه اشرسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه ی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دیوان دادگستری بین المللیرکن قضایی سازمان ملل متحد که وظیفه اشرسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه ی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما