معنی get round the law

حقوق
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتنکلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی get round the law
1 resistance against the law
3 مقاومت در برابر قانون
acquisition law
قانون تملک
act in law
تنظیم سند قانونی (مثل قرارداد یا وصیت نامه)
action at law
دعوی (مطروح در محاکم کامن لا)
adjective law
قوانین و قواعد شکلی ، آیین دادرسی
administrative law
قانون اداري
applicable law
قانون حاکم
binding law
قانون آمره
byelaw
آیین نامه
case law
نظام رویه و سابقه قضایی [کیس لا]
case-law
قوانین موضوعه
choice-of law
انتخاب قانون حاکم
civil law
احکام مدنی
color of law
حق قانونی ظاهری
common law
عرف
common-law
حقوق عرفی
company law
حقوق شرکتها
comparative law
حقوق تطبیقی
competent law
قانون حاکم ، قانون قابل اعمال
competition law
حقوق رقابت
conflict of law
تعارض قوانین
conflict-of-law
تعارض قانون
constitutional law
(علم حقوق) اساسی ، قانون اساسی ، قانون منطبق با قانون اساسی
construction of law
تفسیر قانون
contract law
قانون قرارداد
court of law
دادگاه ، محکمه
criminal law
قانون کیفری
curative law
قانون اصلاحی
customary international law
حقوق بین الملل عرفی
customary law
حقوق یا قوانین عرفی
customary rules of international law
قواعد عرفی حقوق بین الملل
doctrine of intertemporal law
دکترین حقوق جاری در زمان
domestic law
قانون داخلی
due course of law
رعایت تشریفات قانونی ، جریان صحیح قانونی
engel's law
قانون انگلقانون عدم تطابق درآمد با مقدار هزینه
environmental law
حقوق محیط زیست
faculty of law
دانشکده حقوقمعادل ‎school of law
federal law
قانون فدرال
flaw
عیب ، نقص ، نقیصه
formal law
قانون صوری
get
به دست آوردن ، حاصل کردن ، مجاب کردنساختن
get at
رشوه دادن
get hurt
آزار دیدن ، اذیت شدن
get marriage
عروسی کردن
get off
تبرئه کردن
get out
اجاره دادن
getting arrested
دستگیر شدن
go to law
به دادگاه عارض شدن ، اقامه دعوی کردندادخواهی کردن ، عارض شدن
governing law
قانون حاکم
gresham's law
قانون گرشامپول بد پول خوب را از جریان خارج می کنداز دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان آنکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
heir at law
وارث قانونی
imperative law
قانون امری ، قانون الزامی
imperative rules of law
مقررات الزامی ، مقررات امری
international humanitarian law
حقوق بشردوستانه بین المللی
International Environmental Law
حقوق بین الملل محیط زیست
International Humanitarian Law
حقوق بین المللی بشردوستانه
international law
حقوق بین الملل
International Private Law
حقوق خصوصی بین الملل
international trade law
حقوق تجارت بین الملل
international water law
حقوق بین الملل آبها
introduce law
انشاء قانون
Iranian law
حقوق ایران
Islamic penal law
قانون مجازات اسلامی
issue of law
موضوع حقوقی
judge made law
نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و آرامحاکم
judge-made law
رویه قضایی ، تفسیر موسع قانون توسط قاضی ، ‎ رجوع کنید به: judge
Law
قانون
letter of the law
نص قانون
littoral law
قوانین مربوط به آبهای ساحلی
lyuch law
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خودمعین می کنند
make law
وضع قانون ، قانونگذاری
mandatory law
قانون امری ، قانون الزامی
Maritime Law
حقوق دریایی
martial law
حکومت نظامی
matter of law
امر حکمی
medical law
حقوق پزشکی
mistake in / of law
اشتباه حکمی
model law
قانون مدل
moral law
اصول و قوانین اخلاقی
municipal law
حقوق داخلی کشور
nationality law
قانون تابعیت ، قانون حاکم بر تابعیت
normativity of law
هنجارمندی قانون
offend against the law
از قانون تخلف کردن ، تخطی کردن از قانون
out law
کسی که از حقوق و حمایت قانونی بهره مندنیستآدم متمرداز حقوق بی بهره کردن
parliamentary law
آیین داخلی مجالس قانونگذاری یا مجامع عمومی
patent law
قانون ثبت انحصاری اختراعات
patrimonial law
حقوق ارث
peremptory law
قانون آمره
point of law
موضوع حقوقی
Positive Law
قوانین موضوعه
press law
قانون مطبوعات
presumption of law
استنباط قانونیفرض قانونی
prevailing law
قانون حاکم
principle of law
اصل حقوقی
private international law
حقوق بین الملل خصوصی
private law
تعاملات حقوقی
procedural law
قانون شکلی ، آیین دادرسی
proclamation of martial law
اعلان حالت زمان جنگاعلان حکومت نظامی
public international law
حقوق بین الملل عمومی ، حقوق عام ملل
public law
حقوق عمومی
question of law
امر حکمی
relative-in-law
خویشاوند سببی
religious law
شرع ، قانون شرع
restatement of law
کتب منتشره توسط American Law Institute به منظور تبیین و تحلیل قوانین
restatement of the law
مجموعه قواعد حقوقیمجموعه آخرین تفسیرهای ارائه شده برایقوانین
retroactive law
قانون معطوف به ماسبق
retrospective law
قانون معطوف به ماسبق
riparian law
قوانین مربوط به اعیان و اموال موجود دراطراف رودخانه
rubric of a law
عنوان قانون
Rule of law
حاکمیت قانون، قانون مداری
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی براین که تولید اضافی یک کالا ممکن نیستچه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگرایجاد می کند و بنابراین عرضه هر چیزتقاضای آن را به وجود می آورد
school of law
دانشکده حقوق
silence of the law
سکوت قانون
soft law
حقوق نرم
son inlaw
داماد
spirit of the law
روح قانون (در برابر نص قانون)
state of martial law
حالت زمان جنگحالت حکومت نظامی
statutory law
قانون مدون ، قانونی ، مقرر
student of law
شاگرد دانشکده حقوق
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
substantive law
قانون ماهیتی (در برابر قانون شکلی) ، قانون ماهیت ، قانون موضوع ، قانون موجد حق ، قانون ثبوتی ، حقوق ذاتی
succession law
قوانین وراثت
sumptuary law
قانون تحدید مخارجقانونی که با منع استفاده از بعضی اموالمصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
supplementalary constitution law
متمم قانون اساسی
supplementary law
قانون تکمیلی
sword-law
حکومت قلدری ، حکومت سرنیزه
system of law
نظام حقوقی
the procedural law
قوانین شکلی
Tort Law
قانون شبه جرم
trademark law
قانون علایم تجاری
try by martial law
به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدنطبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
UNCITRAL Model Law
قوانین نمونه آنسیترال
unification of law
یکشان سازس قوانین
unified law
قانون متحد الشکل
unwritten law
قوانین غیر موضوعه ، قانون غیر مدون (از قبیل عرف و رویه قضایی)
wager of law
تبری جستن با سوگندنوعی از دفاع که خوانده به استناد سوگندخود و یازده تن از همسایگان بری الذمه می شد
written law
قوانین موضوعه ، قوانین مصوب قوه مقننه ، قوانین مدون

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی حقوق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن