معادل انگلیسی از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی براین که تولید اضافی یک کالا ممکن نیستچه هر کس کالا را جهت معاوض

حقوق
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی براین که تولید اضافی یک کالا ممکن نیستچه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگرایجاد می کند و بنابراین عرضه هر چیزتقاضای آن را به وجود می آورد
say's law
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی براین که تولید اضافی یک کالا ممکن نیستچه هر کس کالا را جهت معاوض
3 مقاومت در برابر قانون
1 resistance against the law
قانون تملک
acquisition law
تنظیم سند قانونی (مثل قرارداد یا وصیت نامه)
act in law
دعوی (مطروح در محاکم کامن لا)
action at law
قوانین و قواعد شکلی ، آیین دادرسی
adjective law
قانون اداري
administrative law
قانون حاکم
applicable law
قانون آمره
binding law
آیین نامه
byelaw
نظام رویه و سابقه قضایی [کیس لا]
case law
قوانین موضوعه
case-law
انتخاب قانون حاکم
choice-of law
احکام مدنی
civil law
حق قانونی ظاهری
color of law
عرف
common law
حقوق عرفی
common-law
حقوق شرکتها
company law
حقوق تطبیقی
comparative law
قانون حاکم ، قانون قابل اعمال
competent law
حقوق رقابت
competition law
تعارض قوانین
conflict of law
تعارض قانون
conflict-of-law
(علم حقوق) اساسی ، قانون اساسی ، قانون منطبق با قانون اساسی
constitutional law
تفسیر قانون
construction of law
قانون قرارداد
contract law
دادگاه ، محکمه
court of law
قانون کیفری
criminal law
قانون اصلاحی
curative law
حقوق بین الملل عرفی
customary international law
حقوق یا قوانین عرفی
customary law
قواعد عرفی حقوق بین الملل
customary rules of international law
دکترین حقوق جاری در زمان
doctrine of intertemporal law
قانون داخلی
domestic law
رعایت تشریفات قانونی ، جریان صحیح قانونی
due course of law
قانون انگلقانون عدم تطابق درآمد با مقدار هزینه
engel's law
حقوق محیط زیست
environmental law
دانشکده حقوقمعادل ‎school of law
faculty of law
قانون فدرال
federal law
عیب ، نقص ، نقیصه
flaw
قانون صوری
formal law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتنکلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
get round the law
به دادگاه عارض شدن ، اقامه دعوی کردندادخواهی کردن ، عارض شدن
go to law
قانون حاکم
governing law
قانون گرشامپول بد پول خوب را از جریان خارج می کنداز دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان آنکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
gresham's law
وارث قانونی
heir at law
قانون امری ، قانون الزامی
imperative law
مقررات الزامی ، مقررات امری
imperative rules of law
حقوق بشردوستانه بین المللی
international humanitarian law
حقوق بین الملل محیط زیست
International Environmental Law
حقوق بین المللی بشردوستانه
International Humanitarian Law
حقوق بین الملل
international law
حقوق خصوصی بین الملل
International Private Law
حقوق تجارت بین الملل
international trade law
حقوق بین الملل آبها
international water law
انشاء قانون
introduce law
حقوق ایران
Iranian law
قانون مجازات اسلامی
Islamic penal law
موضوع حقوقی
issue of law
نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و آرامحاکم
judge made law
رویه قضایی ، تفسیر موسع قانون توسط قاضی ، ‎ رجوع کنید به: judge
judge-made law
قانون
Law
نص قانون
letter of the law
قوانین مربوط به آبهای ساحلی
littoral law
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خودمعین می کنند
lyuch law
وضع قانون ، قانونگذاری
make law
قانون امری ، قانون الزامی
mandatory law
حقوق دریایی
Maritime Law
حکومت نظامی
martial law
امر حکمی
matter of law
حقوق پزشکی
medical law
اشتباه حکمی
mistake in / of law
قانون مدل
model law
اصول و قوانین اخلاقی
moral law
حقوق داخلی کشور
municipal law
قانون تابعیت ، قانون حاکم بر تابعیت
nationality law
هنجارمندی قانون
normativity of law
از قانون تخلف کردن ، تخطی کردن از قانون
offend against the law
کسی که از حقوق و حمایت قانونی بهره مندنیستآدم متمرداز حقوق بی بهره کردن
out law
آیین داخلی مجالس قانونگذاری یا مجامع عمومی
parliamentary law
قانون ثبت انحصاری اختراعات
patent law
حقوق ارث
patrimonial law
قانون آمره
peremptory law
موضوع حقوقی
point of law
قوانین موضوعه
Positive Law
قانون مطبوعات
press law
استنباط قانونیفرض قانونی
presumption of law
قانون حاکم
prevailing law
اصل حقوقی
principle of law
حقوق بین الملل خصوصی
private international law
تعاملات حقوقی
private law
قانون شکلی ، آیین دادرسی
procedural law
اعلان حالت زمان جنگاعلان حکومت نظامی
proclamation of martial law
حقوق بین الملل عمومی ، حقوق عام ملل
public international law
حقوق عمومی
public law
امر حکمی
question of law
خویشاوند سببی
relative-in-law
شرع ، قانون شرع
religious law
کتب منتشره توسط American Law Institute به منظور تبیین و تحلیل قوانین
restatement of law
مجموعه قواعد حقوقیمجموعه آخرین تفسیرهای ارائه شده برایقوانین
restatement of the law
قانون معطوف به ماسبق
retroactive law
قانون معطوف به ماسبق
retrospective law
قوانین مربوط به اعیان و اموال موجود دراطراف رودخانه
riparian law
عنوان قانون
rubric of a law
حاکمیت قانون، قانون مداری
Rule of law
دانشکده حقوق
school of law
سکوت قانون
silence of the law
حقوق نرم
soft law
داماد
son inlaw
روح قانون (در برابر نص قانون)
spirit of the law
حالت زمان جنگحالت حکومت نظامی
state of martial law
قانون مدون ، قانونی ، مقرر
statutory law
شاگرد دانشکده حقوق
student of law
اشخاص حقوق بین الملل
subjects of international law
قانون ماهیتی (در برابر قانون شکلی) ، قانون ماهیت ، قانون موضوع ، قانون موجد حق ، قانون ثبوتی ، حقوق ذاتی
substantive law
قوانین وراثت
succession law
قانون تحدید مخارجقانونی که با منع استفاده از بعضی اموالمصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
sumptuary law
متمم قانون اساسی
supplementalary constitution law
قانون تکمیلی
supplementary law
حکومت قلدری ، حکومت سرنیزه
sword-law
نظام حقوقی
system of law
قوانین شکلی
the procedural law
قانون شبه جرم
Tort Law
قانون علایم تجاری
trademark law
به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدنطبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
try by martial law
قوانین نمونه آنسیترال
UNCITRAL Model Law
یکشان سازس قوانین
unification of law
قانون متحد الشکل
unified law
قوانین غیر موضوعه ، قانون غیر مدون (از قبیل عرف و رویه قضایی)
unwritten law
تبری جستن با سوگندنوعی از دفاع که خوانده به استناد سوگندخود و یازده تن از همسایگان بری الذمه می شد
wager of law
قوانین موضوعه ، قوانین مصوب قوه مقننه ، قوانین مدون
written law

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی حقوق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن